نقد، بررسی و نظرات کتاب بادیگارد - کاترین سنتر
4.3
68 رای
مرتبسازی: پیشفرض
سلام این کتاب در نوع خودش موضوع جدیدی داره و خواندن اون لذت بخشه, من توی پنج ساعت تمامش کردم..... اما شخصیت پردازیهای اون کامل و دقیق نیست. مثلاً هیچ جای کتاب به سن و ظاهر هانا اشاره نشده یا ما متوجه نمیشیم چرا جک که یک هنرپیشه مشهوره این قدر در همه چیز عالی و بچه مثبته!!!!! نه اهل مواده و نه به خاطر شهرتش مغروره و فقط و فقط وقف خانواده است!
از طرف دیگه شخصیت هانا پر از بی دست و پایی و ضعفهای خطرناکی هست که از یک زن عادی هم بعیده چه برسه به یک بادی گارد مشهور!
آخر داستان خوب تمام میشه ولی این کتاب بیشتر یک قصه است برای رفع خستگی در یک روز سخت تا داستانی ارزشمند!
از طرف دیگه شخصیت هانا پر از بی دست و پایی و ضعفهای خطرناکی هست که از یک زن عادی هم بعیده چه برسه به یک بادی گارد مشهور!
آخر داستان خوب تمام میشه ولی این کتاب بیشتر یک قصه است برای رفع خستگی در یک روز سخت تا داستانی ارزشمند!
سلام کتاب بادیگارد، کتابی با ژانر عاشقانه کمدی ه. قهرمان اصلی داستان دختری ه که شغل اون محافظ شخصی ه که برای یک شرکت کار میکنه و یکی از پروژههای آنها محافظت از یک هنرپیشه هالیوودی است. هانا در زندگی شخصی خود دو شکست متوالی داشته است. شبی که مادر او فوت شد، دوست پسرش با او به هم میزند. هانا پروژه محافظت از ستاره سینما را میپذیرد که از واقعیتها فرار کند اما ارتباط جذاب و انسانی او با هنرپیشه مرد همه چیز را تغییر میدهد. اگه یه کتاب حال خوب کن میخوایید، کتاب بادیگارد انتخاب خوبی ه چون در فرصتی باور میکنید که ناممکنها، ممکن میشه.
اولین بار کتابی از این نویسنده میخوندم. سبک نگارشش رو دوست داشتم. مترجم خیلی خوب از عهده ترجمه براومده بود و ترجمه روان بود.
در حین داستان گاهی میخندی و گاهی به فکر فرو میری. جالب بود برام که نویسنده گاهی از ما سوال میکرد و جای ما پاسخ میداد. داستان در مورد دختری هست که علاوه بر اینکه انتظار داری به خاطر شغلش شخصیت قوی داشته باشه، برعکس مدام تا این سن از مشکلاتش فرار کرده ولی حالا قراره باهاشون دست و پنجه نرم کنه و طبیعت براش برنامه ریخته تا توی این مشکلات یا غرق بشه یا حلشون کنه. در کل کتاب بامزهای بود.
در حین داستان گاهی میخندی و گاهی به فکر فرو میری. جالب بود برام که نویسنده گاهی از ما سوال میکرد و جای ما پاسخ میداد. داستان در مورد دختری هست که علاوه بر اینکه انتظار داری به خاطر شغلش شخصیت قوی داشته باشه، برعکس مدام تا این سن از مشکلاتش فرار کرده ولی حالا قراره باهاشون دست و پنجه نرم کنه و طبیعت براش برنامه ریخته تا توی این مشکلات یا غرق بشه یا حلشون کنه. در کل کتاب بامزهای بود.
یه چیزی تو مایههای کارتونهای عاشقانه قدیمی والت دیزنی شاید سالهای ۱۹۷۰تا۱۹۹۰و کاملا دور از واقیعیت بود، با اینکه میخواست یه زن قوی و توانمد رو نشون بده، ولی باز هم طبق معمول پاشنه آشیل یه زن، زیبایی و مورد علاقه و توجه یه مرد واقع شدن، بیان شده بود که به نظرم دیگه نیازی نبود طرف بادیگارد باشه، یکم احساس میکنم الکی واسش شغل بادیگارد رو درنظر گرفته بودن، چون از بادیگاردی ما همچین هنری تو داستان ندیدیم، بیشتر بهش میومد روان کاو باشه تا بادیگارد
در یک کلمه از خواندنش لذت بردم اوایل خواندن یک جاهایی داستان سردستی و قابل پیش بینی بود و فقط خودم را مجبور به ادامه خواندن کردم، کم کم لذت بردن از داستان شروع شد، تا اینکه به اوایل ص ۲۲۷ تا ۳۰۰ رسیدم و بسیار از حرکت استیپلیتن شکه شده بود به دلیل مشغله تقریبا چند ساعت طول کشید تا به صفحه ۳۰۱-۳۰۲ برسم و غافلگیری داستان حالم را خوب کند و تمام آن مدت کلافه و سردرگم بودقدرت دادن همزاد پنداری و جذابیت داستان تا انتها عالی بود
داستانی جذاب و پرکشش و عالی هم رمانتیک و هم روانشناختی و اجتماعی و همچنان ساده و صمیمی و دوستداشتنی و به دور از بزرگنماییهای عجیب و غریب
همۀ شخصیتها افرادی عادی هستند و خاکستری... هم نقاط قوت دارند وهم نقاط ضعف.... کسی بی عیب نیست و این یعنی قشنگی این رمان
دوست داشتن و دوست داشته شدن، عاشق شدن و عشق ورزیدنهر دو زیباست و کامل کنندۀ روح و جان ما انسانها سپاس کتابراه جان
همۀ شخصیتها افرادی عادی هستند و خاکستری... هم نقاط قوت دارند وهم نقاط ضعف.... کسی بی عیب نیست و این یعنی قشنگی این رمان
دوست داشتن و دوست داشته شدن، عاشق شدن و عشق ورزیدنهر دو زیباست و کامل کنندۀ روح و جان ما انسانها سپاس کتابراه جان
یک داستان رمانتیک جالب که حتما خواندنش رو توصیه می کنم، همیشه زنان قوی را ستایش کرده ام و از شخصیت اصلی این داستان که با وجود شکست های پیاپی با قدرت به زندگی ادامه می داد خوشم اومد. قلم نویسنده شیوا و روان و فضای داستان بسیار دلنشین و صمیمی بود. یک ستاره را به خاطر این کم کردم که سوژه ی تظاهر به عشق و درنهایت عاشق شدن کمی تکراری بود. ممنون از کتابراه ♥️
این کتاب خیلی وایب بامزه و عاشقانه قشنگی داره. و ساعت ها منو سرگرم کرد بدون اینکه خسته شم. برای ریدینگ اسلامپ عالی بود بنظرم چون همیشه جنایی می خوندم. یکی از چیزایی که درباره کتاب دوست داشتم این بود که شخصیت اصلی، گاهی ما رو هم مخاطب قرار میداد و ازمون سوال میکرد یا بهمون اطلاعات میداد. انگار که اونجا حضور داریم.
کتاب بادیگاردو دوست داشت و بهتون توصیه میکنم بخونیدش. شخصیت هانارو دوست داشتم. زنها هرچقدر هم از لحاظ قدرت وتوانایی اندازه یه مرد باشن ولی همچنان دل نازک هستن و زود وابسته و دلبسته میشن و مردهایی مثل رابی که فقط پی خوش گدرونی هستن و اصلا درکی ازعشق ندارن و وقتی ازدست دادن تازه میفهمن چه اشتباهی کردن.
بعدا مدتها که فقط کتاب صوتی گوش میکردم البته بصورت الکترونیک این اولین کتاب الکترونیکی بود که مطالعه کردم بسیار لذتبخش بود نمیتوانستم رهایش کنم گوشی را با خودم همه جا میبردم که ادامه دهم قلم نویسنده نقصهایی داشت ولی عالی بود ومهمتراز همه اینکه درام نبود وحس خوبی به من منتقل میکرد سپاسگزارم
کاترین سنتر، اولین بار بود اثری ازش میخوندم و در کل باید بگم کتاب خوبی بود، چالشهایی که آدمها در مقابله با خودشون دارن، دنیای آدمها واقعیت و دروغها، و مهم تر از همه چالشهایی که آدمها در روابطشون دارن، توقعات و خواستهها و..... کتاب نگاهی طنز، اجتماعی، روانشناسانه و کمی زیاد پرگویی داشت.
داستان درباره یک بادیگارد زنه که مسئول حفاظت از یک ستاره سینما میشه اونم درست زمانی که مشکلات شخصی بهش هجوم آوردن یک داستان کاملا هالیوودی انگار دارید فیلمنامه یک فیلم رمانتیک امریکایی رو میخونید با همون فراز و فرودها و شوخیها و خط داستانی: یک زن موفق که عاشق کارشه ولی دچار ناکامیها و مشکلات پیاپی در زندگی شخصیش میشه طوری که در حال تاثیر گذاشتن روی کارشه مرگ مادر، به هم زدن یکطرفه رابطهاش با دوست پسرش و از دست دادن سفری که براش برنامه ریزی کرده بود و ناگهان آشنا شدن با یک مرد تمام و کمال با جذابیتهای ظاهری که نویسنده زحمت کشیده و مفصل راجع بهش نوشته و تاکید کرده و صد البته صاحب شخصیتی بی نقص، جنتلمن و باملاحظه و طبق معمول با آسیبهای روحی در گذشته و در خانواده... ترجمه خوب بود پاورقیها و توضیحات کامل کننده بود. اما خود داستان چیز خاصی فراتر از فیلمهای امریکایی نداشت برای همین اگه نخونیش هم چیز خاصی از دست ندادی. البته باتوجه به زمان نگارش داستان طبق گفته خود نویسنده (دوران کرونا) شاید برای خونه نشینی و گذران وقت خوبه سرگرم کننده است.