نقد، بررسی و نظرات کتاب همکار - فریدا مک فادن
4.2
18 رای
مرتبسازی: پیشفرض
مهدیار اسدی
۱۴۰۳/۰۷/۰۲
10
به جرئت میگم این کتاب قشنگ ترین کتاب مک فادنه! نمیدونم چرا بهش کم لطفی شده ولی واقعا عالیه. این کتاب بهترین شخصیت پردازی و پایان بندی رو بین کتاب های مک فادن داره. شخصیت هایی غیر قابل پیش بینی و پیچیده که به خوبی شخصیت پردازی شدندخیلی ها فکر میکنن خیلی حرفه ای هستند و میگن پایان بندیش قابل پیش بینیه ولی منطقی ترین پایان بندی رو داشت! دلیل این حرفشونم اینه که چون مک فادن همه کتاب هاشو تخیلی تموم میکنه طبیعتا به ذهن کسی نمیرسه که چه جوری تموم میشه ولی این کتاب این شکلی نیست و پایان بندی منطقی داره و در این حال نمیتونید حدس بزنید چی رخ میده. این کتاب یه چیز خاص داشت که تا صفحه ۲۰۰ معما حل شد و باقی داستان رقابت و بازی بین شخصیت ها بود. اگر بخوام نمره بدم: شخصیت پردازی: ۲۰ریتم: مناسب یک چهارم اول داستان: ۱۹دو چهارم بعدی داستان: ۲۰یک چهارم اخر داستان: ۲۰موضوع: ۱۹حتما بخونید ارزش داره من هنوز هم دلم برای شخصیت های داستان تنگ میشه مخصوصا شخصیت داون
خطر اسپویل:
داستان در مورد دو همکار زن هست که یکیشون (داون) که رفتار خاص و عجیب و غریبی داره به یکباره گم میشه و بنا به دلایلی پلیس به همکار دوم (ناتالی) شک میکنه و پلیس و ناتالی همزمان تلاش میکنن برای کشف و گاهی پنهان کردن حقیقت البته هر کدام با نیت متفاوت. داستان از یه جایی به بعد غافلگیریهای خوبی داره هرچند کاملا غیرقابل پیش بینی نیست. در واقع شخصیت پنهان و توانایی انسانها گاهی میتونه ترسناک یا باورنکردنی باشه. شاید مثل لاک پشتها که با سرعت آهسته و ظاهر بی آزارشون گاهی به نظر امن میان ولی... از ارتباط داون و ناتالی با والدینشون اصلا خوشم نیومد انگار هیچ حس حمایتگرانه ای در قبال دختراشون نداشتن. در کل مطمئنم این کتاب بهترین اثر مک فادن نیست ولی بد هم نیست. حداقل اگر از تعلیقها و معماهاش لذت نبرین از درسهای اخلاقیش میشه پند گرفت!!
داستان در مورد دو همکار زن هست که یکیشون (داون) که رفتار خاص و عجیب و غریبی داره به یکباره گم میشه و بنا به دلایلی پلیس به همکار دوم (ناتالی) شک میکنه و پلیس و ناتالی همزمان تلاش میکنن برای کشف و گاهی پنهان کردن حقیقت البته هر کدام با نیت متفاوت. داستان از یه جایی به بعد غافلگیریهای خوبی داره هرچند کاملا غیرقابل پیش بینی نیست. در واقع شخصیت پنهان و توانایی انسانها گاهی میتونه ترسناک یا باورنکردنی باشه. شاید مثل لاک پشتها که با سرعت آهسته و ظاهر بی آزارشون گاهی به نظر امن میان ولی... از ارتباط داون و ناتالی با والدینشون اصلا خوشم نیومد انگار هیچ حس حمایتگرانه ای در قبال دختراشون نداشتن. در کل مطمئنم این کتاب بهترین اثر مک فادن نیست ولی بد هم نیست. حداقل اگر از تعلیقها و معماهاش لذت نبرین از درسهای اخلاقیش میشه پند گرفت!!
کتاب بسیار خوبی بود و البته جز این از فریدا مک فادن انتظار نمیره.
توی دو کتاب قبلی که از مک فادن خوندم، نکتهای که وجود داشت این بود که بر خلاف بیشتر داستانها که به جنبههای مثبت کاراکتر قهرمان و نقش اصلی میپردازه، در کتابهای ایشون به هردو جنبه مثبت و منفی توجه میشه. یعنی علی رغم اینکه نشون میده داره در حق نقش اصلی ظلم میشه اینو هم بیان میکنه که داره تاوان اشتباهات گذشته خودش رو میدهو جنبههای منفی اخلاقی اون کاراکتر رو نشون میده. توی این کتاب هم عنصر غافلگیری خوبی وجود داشت ولی تا حد بسیار کمی قابل پیش بینی بود. از خوندنش پشیمون نمیشید
توی دو کتاب قبلی که از مک فادن خوندم، نکتهای که وجود داشت این بود که بر خلاف بیشتر داستانها که به جنبههای مثبت کاراکتر قهرمان و نقش اصلی میپردازه، در کتابهای ایشون به هردو جنبه مثبت و منفی توجه میشه. یعنی علی رغم اینکه نشون میده داره در حق نقش اصلی ظلم میشه اینو هم بیان میکنه که داره تاوان اشتباهات گذشته خودش رو میدهو جنبههای منفی اخلاقی اون کاراکتر رو نشون میده. توی این کتاب هم عنصر غافلگیری خوبی وجود داشت ولی تا حد بسیار کمی قابل پیش بینی بود. از خوندنش پشیمون نمیشید
میشه گفت خط روایی این داستان هم مثل بقیه کارهای نویسنده ابتدا حوصله سر بر ولی کم کم هیجان بهش اضافه میشه با غافلگیری پشت سر هم تموم میشه واقعا ما انسانها به تناسب رفتاری که از هم میبینیم در طیف رنگی سیاه تا سفید قرار میگیریم بعضی ما رو تبدیل به یه رنگین کمان درخشان میکنن بعضی به یک مار خوش خط و خال و بعضی آدمها ما رو تبدیل به یه ابلیس دهشتناک