نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی بیوه‌ی ریزنقشی از پایتخت - یوهانکا دلگادو

نمیدانم کاملا نوشته نویسنده خوانده شد یا خلاصه‌ای از آن. هر چه بودکه دور باطل بود حول یکذکلمه‌ای بنام بیوه (چه زن باشد چه مرد). مگر هرکسی وارد آپارتمانی میشود همه باید کنکاش کنندکه جد واباد طرف کیست.

قصه‌ی همیشکی از قضاوت خودباوری و خودبینی اطرافیان کوتاه اما تامل بر انگیز به این فکر کنیم که قضاوت ما چه تاثیری بر زندگی دیگران داردکمی دست از قضاوت کردن برداریم و فقط خودمان را قضاوت کنیم

کتاب عالی و غم انگیز در مورد بیوه زنی بود که از پایتخت به شهری دیگری نقل و مکان کرد و بعد هم بیوه زن در ان شهر مورد بی مهری و خیانت از سوی نامزدش قرار گرفت و در آخر خیلی غم انگیزانه خودکشی کرد

رمان خیلی خوب قضاوت نکردن دیگران رو نشون میداد، داستان پردازی و جاذبه ی داستان و پرداختن شخصیتها همگی عالی بودن، راوی عالی بود و خیلی خوب حس رو منتقل میکرد. سپاس فراوان از کتابراه عزیز

قصه ایی تاسف بر انگیز از افکار و عقاید پوچ، که زندگی را برای همنوعانمان سخت می‌کند، گویی آن اتفاق فقط برای او افتاده، ودیگران از آن مصونند،،، ما زنها خودمان هم به خودمان رحم نمی‌کنیم........!

با سپاس از کتابراه عزیزم و گوینده که صداشون بسیار قشنگ بود. کاش انقدر نسبت به ظاهر دیگران زود قضاوت نکنیم و درد درونی آن ها را ببینیم نه ظاهر شان را. به دوستانم در کتابراه توصیه میکنم بخوانند. .

چقدر خوب میشد که بدانید شوهر آن زن نمرده بلکه کشته شده و چه خوب میشد بدانید قاتل هما او به علاوه دو عدد دال در پیش و پس است و فرمان قصاص بر او حکم شده در حالی که نمیدانید

داستان غم انگیز و تاثیرگذاری بود در مورد زنی بیوه که به خاطر حرف مردم به شهری جدید نقل مکان میکنه ولی متاسفانه در آن جا هم مورد قضاوت و بی مهری دیگران قرار میگیرد

داستان قشنگی بود از اینکه قضاوت کردن و زیرنظر گرفتن همسایه جدید و اینچنین فرهنگها هنوز در بعضی از نقاط کشورمان هست ولی باید درس بگیریم که کسی را زود قضاوت نکنیم.

درودو سپاس از عاملین کتابراه.
این هم به دلیل اینکه خواستم در بین کتابهای فلسفی و روانشناسی یک کتاب متفاوت را تجربه کنم و استراحتی به افکارم بدهم بینشان یک رومان و قصه جای میدهم.

خطر اسپویل :
این طور بود که آدم ها رو نمیشه فهمید که درچه شرایطی هستن و چه گذشته ای داشته اند آخر هم روز عروسی بیوه ی ریزنقش خودکشی کرد و مخاطب به اندوه عجیب در ذهن خود فرو میرود

همه از راوی تعریف میکنید در صورتی که این کتاب اول با قلم روان خانم صادقی بسیار عالی ترجمه شده و بعد توسط راوی بیان شده، چرا مترجم هامون رو نمی‌بینیم؟

کتابی پر از درد که واقعا خلاصه سرمون تو زندگی خودمون باشه و به دیگران لقب ندیم و زندگی پر از درد و سخت تر نکنیم براشون قضاوت کردن آدما کاری که اغلب همه انجام میدیم

کتاب جالب و بامزه‌ای بود و موضوع چون تا انتها مشخص نبود جالبتر شده بود. جزئیات به خوبی و با دقت کافی در کتاب نوشته شده و احساسات کاملا مشهود است از روی نوشتار

گوینده این کتاب خوب نتونسته بود مخاطب رو به وجد بیاره که با حوصله تا انتهای داستان بشینه و گوش کنه، به نظرم صدای گوینده در تعریف داستان خیلی مهم است

کتاب خوبی بود و نویسنده مشکلات جامعه را در چند نوشته به قلم درآورده تا مردم را آگاه کند و به نوعی اعتراض خودش را نسبت به این رفتار و حق زنان نشان داده است

کتاب خوبی بود چون واقعا اونجوری که ما بی هیچ دلیلی مردمو قضاوت میکنیم حتی بدون این که اون هارو بشناسیم اشتباه بعضی واقتا واقعا برای جبران دیره

شاید بشه گفت این کتاب خواسته زندگی آدمی رو به تصویر بکشه که هیچ آزاری برای کسی نداشته ولی روزگار وآدما زندگیش رو به نابودی کشیدن و مدام مورد قضاوت قرار دادنش

سپاسگزارم گوینده بسیار با احساس کتابخوانی کردند داستان بسیار آموزنده ودردناک بودنویسنده بخوبی توانست تعدادی ازمعضلات جامعه را بسیار قشنگ بازگو کند.

سلام و با تشکر از کتابراه عزیز داستان خوب و کوتاه و آموزنده بود و انسان را به فکر وامیداشت که در رفتار خود دقت کنیم که تا چه حد می توان آسیب زننده باشد

خاص بود و اینکه فرهنگ پایین تا چه حد می تونه زندگی دیگران رو خراب کنه و قضاوت و فضولی و بدی کردن چه عواقب بدی داره رو خیلی خوب و کوتاه پوشش داده بود.

داستان خوبی بود … قضاوت‌ها و پیش داووی‌ها یی که همیشه بوده هست خواهد بود.. داستان خوب پیش میره و صدا پیشه هم عالی بود با تشکر از کتابراه

کوتاه و ساده بود. ارزش یک‌بار شنیدن دارد. صدای راوی جذاب بود. داستانی از کنجکاوی اطرافیان که همه نمونه‌اش را زیاد دیدند.

این کناب و می‌تونست خیلی بهتر به پایان برسونه به نظر من کتاب جالبی نبود به جای زنی افسرده و ضعیف می‌تونست یک زن قوی، مستقل و شاد باشه!

با اینکه خیلی کتاب، کوتاه و موضوع بسیار ساده و تکراری داشت ولی بسیار زیبا و صدای راوی هم دلنشین بود. دوبار گوش کردم و توصیه میکنن گوش بدید.

داستانی مرور بر زندگی زنان بیوه که متأسفانه با سواستفاده مردان فرصت طلب اکثر آن‌ها بدنام می‌شوند واین گونه در سیاهی زندگی فرو می‌روند.

داستان کوتاه وخوبی بود کاش می توانستیم بدون قضاوت زندگی کنیم با تشکر از کتابراه که این کتاب رایگان در اختیار ما گذاشتند

داستان جذابی است. پایان داستان بسیار غیر منتظره اتفاق میافتد و به خواننده گوشزد می‌کند که از پیش داوری درباره دیگران بپرهیزد.

بسیار آموزنده بود راوی خیلی عالی بیان کردن درس بزرگی از داستان میگیریم و اون اینکه سرمون به کارخودمون باشه و قضاوت بیجا نکنیم

بزور میشه تا ته این کتاب رو خوند یا شنید هیچ شوقی برای ادامه دادن در هیچ کجای کتاب و هیچ صحنه و متنی نمیشه پیدا کرد

کاش همه ما یاد بگیریم بجای قضاوت کردن وترسهای بیهوده، همدردی کنیم وافراد رو درک کرده وکمکشون کنیم👌🏻

سلام خدا قوت، سپاس از کتابراه با خواندن نظرات از موضوع ان خوشم نیامد ولی کنی گوش دادم ولی با خوانش ان ارتباط نگرفتم.

با اینکه از رمان‌هایی که پایان غم انگیزی دارند، خوشم نمیاد، ولی این رو دوست داشتم، داستان متفاوتی داشت. ممنون

داستانی زیبا که قضاوتهای زود هنگام ما انسانها را بیان میکند. بدون آنکه از زندگی آن‌ها اطلاعی داشته باشیم!

کتاب ابهام زیادی داشت علت گلدوزی روی دیوار مشخص نبود و علت کنجکاوی زیاد همسایه‌ها در آخر چیزی رو نشان نداد

با یک ریالیسم جادویی ملایم این حس که یک داستان کوناه از مارکز میشنویم را به ما منتقل میکند. جالب وروان بود

این کتاب خیلی کوتاه ولی در مورد قضاوت‌های بیجا که نهایتا موجب حسرت است صحبت می‌کند. در هر حال جالب است

عالی بود گویندگی عالی داستانی جذاب شگفت انگیز از رایگان گذاشتن این کتابهای جذاب واقعا ازتون ممنونم

عالی و امیدوار کننده که روزی جامعه ما هم تغییر میکنه چون کشورهای جهان اول هم روزی از اینجا شروع کردن

کوتاه مختصر و بدون هیچ توضیحاتی برای بیننده نپسندیدم فقط هدف و موضوع کتاب از جهت قضاوت های بیجای انسان ها قابل درک بود

کاملا متفاوت از رمان‌های ایرانی دیگر و حتی خارجی بود. خیلی دلم میخواد همچین اثری رو دوباره بتونم پیدا کنم برای خوندن.

کیفیت صدا خوب بود
نویسنده مشکلات زنانی که همسرانشان را از دست داه‌اند به خوبی بیان کرده است

داستان مسیرمشخصی نداشت
وازیه جایی به بعد حتی خود نویسنده میگه ازاین به بعد باور کردن داستان باشماست

متن جالب نویسنده‌های قدیمی فاخر، انگار به 200سال قبل میری و همراه میشی با داستان

نگاهی به رفتارهای جمعی بر اساس عادت‌های اجتماعی و نابود کردن آنچه متفاوت یا خارج از گروه است.

در کنار داستان به مردم آموزش میداد تا تو زندگیه همدیگه سرک نکشیم وبهم با دید مثبت نگاه کنیم

خیلی عالی بود واقعا قضاوت کردن در مورد دیگران بسیار ناشایست هست و داستان این رو میگه

خیلی قشنگ جو منفی بین زن‌های بیکار و جامعه مسموم علیه زنان بیوه رو توصیف کرده بود...

کتابی در باره قضاوت‌های بی جا در مردانی که اصلا اورا نمی‌شناسند. و سرنوشتی که...

من چندان خوشم نیومد از کتاب
به عنوان یک داستان کوتاه به نظرم می‌توان کتابهای بهتری هم خواند