نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی تقصیر من بود - فاطمه درویشی

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
Parisa eftekhari
۱۴۰۳/۰۵/۰۷
خطر اسپویل:
دختر جوانی است که از همان ابتدای قصه، او را با حالی نذار و پریشان می بینیم. او به پهنای صورت اشک می ریزد و تنها جمله ای که به زبان می آورد این است: «تقصیر من بود». حال دختر آنقدر خراب است که پاسخ درستی به سوالات مادرش نمی دهد؛ چه چیزی تقصیر اوست؟ چرا گریه می کند؟ چرا از دلیل حال بدش چیزی نمی گوید؟ اما او فقط یک جمله را تکرار می کند: «تقصیر من بود» با رفتن به سمت باشگاه، دلیل گریه های دختر روشن می شود. اعضای باشگاه در میان جستجو و سوال و جواب های مأموران پلیس، اشک می ریزند و از دلیل قتل یکی از هم تیمی هایشان، اظهار بی اطلاعی می کنند. دختر جوانی در روز شنبه که باشگاه تعطیل بوده، در آن جا به قتل رسیده و کسی هویت قاتل و یا انگیزه ی او برای این قتل را نمی داند. با آمدن شخصیت اصلی که راوی داستان هم هست، کم کم هویت قاتل نیز شناسایی می شود. اظهارات و اعتراف های او خبر از وجود غریبه ای با ماشین دویست وشش می دهد که عادت داشته بهار، دخترِ به قتل رسیده را، در روزهای شنبه در باشگاه خالی ملاقات کند. ممنونم عزیزم از کتابراه
Sin90
۱۴۰۳/۰۴/۲۵
داستان کتاب صوتی "تقصیر من بود" که به قلم فاطمه درویشی نوشته شده داستان کوتاه و مفیدی هستش اگرچه خوانش خیلی عالی‌ای نداره اما به نظرم داستان نسبتا خوبی بود
داستان راجع به دختریه که در یک باشگاه به قتل میرسه و دوستش که هر روز این دختر رو میدیده با یک نفر میره و میاد وقتی مربی شون میخواد به خانواده‌ی اون دختر اطلاع بده مانعش میشه و میگه زندگی ما نیست و به خودش مربوطه و این بی توجهی باعث میشه فردای اون روز اون دختر به قتل میرسه و در نهایت دوست اون دهتر متوجه میشه بی توجهیش نسبت به اشتباه دوستش چقدر میتونسته خطرناک باشه و در نهایت باعث چنین اتفاقی شده...
خوبه که یاد بگیریم به درستی به اطرافمون توجه کنیپ و این توجه درست لازمه‌اش اینه به دور از فضولی و جهت کمک به هم دیگه باشه!
با تشکر از کتابراه بابت کتابهای خوبش🙏🏻🌺
سما جعفری
۱۴۰۳/۰۹/۰۶
این داستان کوتاه خیلی آموزنده هست. به همه‌ی ما یاد میده حواسمون رو به خوبی به اطرافمون جمع کنیم. اگر جایی کمکی از دستمون برمیومد، دریغ نکنیم. اما به نظر من دختر قصه واقعا تقصیری نداشت. ما روزانه آدمهای زیادی رو اطرافمون میبینیم که شاید خیلی کارها رو انجام بدهند، دلیلی نداره به اطرافیانشون اطلاع بدیم وگرنه اینقدر این مسائل زیاده که همش باید در حال نصیحت کردن و اطلاع دادن باشیم. وقتی هم که همچین مسائلی پیش میاد، خودسرزنشگری بیفایده‌ترین کار هست. اون دختر از کجا میدونست چه اتفاقی میفته که کاری انجام بده و اصلا مگه چه کاری از دستش برمیومد.
پريا رضايي
۱۴۰۳/۰۸/۰۴
با سلام به کتابراه عزیز و تیم محترم کتابراه
داستان یه جورایی برای دختران جوان آموزنده اس که با هرکسی دوست نشوند و اگر دوست شدند سریعا اعتماد نکنند. تم اصلی داستان خوبه و خوانشگر هم خوب اونو میخونن ولی بنظرم حتی بعنوان یه داستان کوتاه هم، زیادی ناقصه
مثلا معلوم نیست که بهار چرا به قتل رسیده و انگیزه قاتل اصلا چی بوده و اینکه اصلا صاحب باشگاه کلید باشگاه رو چرا باید به بهار بده؟
دختر داستان چرا مقصره؟
در کل داستان پر از ابهامه و بنظرم سرهم بندی شده
هستش
غیر از نتیجه گیری که از ابتدا گفتم، بنظرم داستان جالبی نبود.
بازم ممنون از کتابراه عزیز
مهسا بامداد
۱۴۰۳/۰۷/۲۵
صدای گوینده و خوانشش رو نمیپسندم
اما درمورد داستان باید بگم اولین نکته‌اش دوستی‌های نابجاس که فکر میکنن دارن به طرف خوبی میکنن که درواقع اشتباهه
دوم اینکه کاش وقتی فهمیدن با بهاره صحبت میکردن پنهان کردن یه بحثه حفظ ابروش هم یه بحث دیگه. باید از در صلح وارد میشدن.
از طرفی بنظرم یه نکته دیگه‌ای که وجود داره اینه که بدون اطلاع خانواده یا حالا دوست و آشنا با هیچ پسری نه آشنا بشید نه جایی تنها برید.
مراقبت از خود رو بنظرم یاد میداد
مجیدناجی
۱۴۰۳/۰۷/۰۵
داستان در مورد پنهانکاری و دلسوزیهای نابجا است. دوستی‌های خاله خرسه مانند. در جامعه سنتی رابطه خارج از ازدواج پسندیده نمیشود بخاطر تفاوتهایی که جامعه و قانون و سنتها در مورد دختر و پسر قائل شده‌اند. متاسفانه این روابط اگر آزادتر میبود و تحت نظارت اینگونه حادثه‌های تلخ بوجود نمی‌آمدند. درجامعه امروزی نمیتوان بصورت سنتی زندگی یا ازدواج کرد چون هیچگونه شناختی مردم از هم ندارند و هیچگونه آموزشی هم داده نشده است. ممنونم از کتابراه
۶۶۶۶
۱۴۰۳/۰۶/۰۵
داستان جالبی نداشت و از ابتدا پایان داستان مشخص بود هر چند گویش فوق العاده افتضاح خانم کامکار تنها جذابیت و شور هیجان داستان رو هم گرفته شاید خوندن متن ارزش داشته باشه ولی با گویندگی بسیار افتضاح خانم کامکار اصلا گویندگی شبیه خوندن انشا بچه ی دبستانی بود حتی لحن و تن صدای زیبایی هم نداشت یک آدم فوق العاده معمولی گوینده کتاب بود. اصلا پیشنهاد نمیشه وقت هدر کردنه
A.asgari
۱۴۰۳/۰۴/۲۳
کتاب کوتاه اما پر مفهومی بود
گاهی وقتا گفتن به من مربوط نیست زندگی خودشه من دخالت نمیکنم باعث میشه کاره جبران ناپذیری پیش بیاد
داستان در باره‌ی دختری بود که تویه باشگاه به قتل رسیده بود
دوستلش دیده بودن هر روز با پسره میره و میاد میخواست مربی به مادرش بگه اما اون یکی دختر گفته بود بیخیال زندگی خودشه
ممنون از کتابراه
خاطره
۱۴۰۳/۰۵/۱۴
کلا داستان‌های کوتاه ایرانی رو خیلی دوست دارم ولی این دیگه خیلی کوتاه وبدون هیچ جذابیتی بود. بیشتر شبیه انشا کلاس دوم سوم دبستانی‌ها بودشاید فقط بشه گفت اینایی که میگن زندگی خودش به ما مربوط نیست دخالت نکنید باید اینو گوش کنند البته فضولی وخبر چینی اصلا خوب نیست ولی بی تفاوتی هم خوب نیست
هدی میرزامحمدی
۱۴۰۳/۰۵/۱۸
خیلی خیلی قشنگ بود و البته آموزنده برای دختر 19 ساله این داستان را گذاشتم او هم با من هم عقیده بود درس خوبی بود که گاهی بی توجهی ما عواقب بدی خواهد داشت. گاهی یک تصمیم کوچیک زندگی ما و اطرافیان ما رو تغییر میده. عالی بود. مرسی
الهه رحیمی
۱۴۰۳/۰۴/۲۱
داستان کوتاهی که در اون دختری در باشگاه به قتل میرسه ولی دلیلش طی داستان مشخص نمیشه و نشون میده گاهی بی تفاوتی و غفلت ما نسبت به اطرافیان و دوستانمون پیامدهای جبران ناپذیری رو به همراه داره و منجر به پشیمانی میشه. خوانش متن جالب نبود و نپسندیدم.
الهه ابراهیمی
۱۴۰۳/۰۸/۱۴
کتابی در مورد رویدادهای زندگی در مورد یک دخترکه خاطرات باشگاه خود را در میان میگذارد، و اتفاقی که برای دوست هم باشگاهی خود اتفاق و دنبال قاتل میگردند، یه کتاب که بصورت ساده و روان بیان شده، گویندگی خانم خداداد هم خوب بود،
مرتضی ظهیری
۱۴۰۳/۰۷/۱۲
داستان جالب و مفهومی و پر از نکات مهمی بود. یاد بگیریم، زندگی رفیقمون و یا همسایه خودمون و یا همکار خودمون خیلی می تونه تاثیر رو خود زندگی ما داشته باشه، حواسمون جمع باشه ممنون از کتابراه
مهنا موسوی
۱۴۰۳/۰۵/۰۴
این کتاب راجب دختری بود که با دلیل بی توجهی دوستش نسبت به آن کشته شد و به ما می آموزد که نباید نسبت به دیگران بی تفاوت باشیم و با خونسردی از کنارشان نگذریم کتاب کوتاه و تاثیرگذاری بود.
پیمان درخشان
۱۴۰۳/۰۶/۲۴
خوانش بیروح. راوی موظفه به بهترین شکل به متون روحو جان ببخشه و به بهترین نحو احساساتِ متنو القاکنه تا برای مخاطب تصویرسازی و درکِ مطلب به بهترین شکل اتفاق بیفته
........
۱۴۰۳/۰۵/۱۳
واقعا خواندن این کتاب جالب نبود حداقا میتونستند ازچند نفر برای نقش‌ها استفاده کنن و نه یه نفر!
ک حتی تلفظ و حس اون یه نفر هم خوب نبود!
بسیار بد.....
فاطمه رنجبر
۱۴۰۳/۰۵/۲۳
این کتاب خیلی عالیه. فقط پیشنهاد می‌کنم که اگه میشه کتاب‌های دفترچه خاطرات چارلی کوچولو رو هم به این برنامه اضافه کنید چون خیلی باحال هستند. 💙
s. d. m
۱۴۰۳/۰۸/۲۴
بنظرم عالی بود و پایان باز هم داشت. البته سلیقه ای
هست من خودم پایان باز رو دوست دارم ولی خب حداقل یکم اشاره به قاتل میکرد هم بد نمیشد.
M.z
۱۴۰۳/۰۸/۱۸
واقعا فاجعه بود این کتاب. هم از متن داستان و هم گویندگی خیلی بد بود. نویسنده اول ۴ تا کتاب خوب بخونه بعد بیاد داستان بنویسه
مهناز قاسمی نژاد
۱۴۰۳/۰۶/۱۹
و این من بودم که با بی تفاوتی و دلسوزی بیجا باعث مرگ دختری شده بودم. و این من دیگر من قبلی نمی‌شود. داستانی کوتاه به مدت ۸ دقیقه.
وانیا نظافت
۱۴۰۳/۰۶/۰۹
قشنگ بود اگه یه کتاب سه یا چهار ساعت بود و به جزئیاتش پرداخته شده بود واقعا عالی می‌شد و اگه معلوم میشد چرا مرد هم خیلی عالی میشد
Daayaan
۱۴۰۳/۰۵/۰۹
این چی‌ بود دیگه؟ واقعا وقت میزارید صوتیشم میکنید؟ اما واسه انگیزه دادن خوبه من خودمو خیلی دست کم میگیرم
سیمین بزرگی نامی
۱۴۰۳/۰۸/۱۰
خوانش و صدای گوینده برام جذاب نبود اما یک داستان کوتاه از هزاران اتفاقی که در دوروبرمان میوفتید و کاش بی تفاوت نباشیم.
بهار
۱۴۰۳/۰۸/۰۲
داستان کوتاه اما آموزنده بود. در مورد دلسوزی اشتباهی بود که می‌تونست از قتل یه دختر بی گناه جلوگیری کنه.
کورش اردلان
۱۴۰۳/۰۷/۲۷
در داستان‌های کوتاه شاید نتیجه‌ی اخلاقی و دیدگاه نویسنده هم بیان شود به خواننده یا شنوده کمک در درک بهتر موثر باشد
فرشاد فصیحی
۱۴۰۳/۰۶/۱۵
در این کتاب به ظلم وارد شده به زنان ودختران اشاره دارد ولی چیزی در مورد علت آن نمی گوید من این داستان را دوست داشتم
شیرین احمدی
۱۴۰۳/۰۶/۱۳
داستانایی از نویسنده‌های ایرانی رو توصیه میکنم حس خاصی از همزادپندای در نوشته‌های همزبان وجود داره. که دلنشینه
علیرضا ابراهیم زاده
۱۴۰۳/۰۶/۰۶
داستان با شعر دو چیز متفاوت هستند. جذابیت داستان بیشتر با کنار هم درست گذاشتن جزییات جذابتر میشه نه با جملات شعر گونه
Lavasani
۱۴۰۳/۰۶/۰۴
خوانش خیلی بی روح بود سخت مطلب بیان شد و سخت هم دریافت شد، داستان هم خیلی کوتاه و بی محتوا بود
Sam.Gh
۱۴۰۳/۰۸/۱۵
داستان کوتاه خوبی بود. بی تفاوتی همه ما نسبت به دیگران و اطرافیانمان را روایت می‌کند
طاهره عباسی
۱۴۰۳/۰۸/۱۳
داستان‌های گوتاه پیام اورهای سریعی هستند. و این کتاب نشان میدهد که حس مسئولیت با فضولی فرق داره
Mahsa Bashiri
۱۴۰۳/۰۸/۰۶
ساده و روان و کوتاه. درمورد خوش خیالی های بیهوده و سهل انگاری هایمان در رابطه با دیگران
حبیب عبدالرحمانی
۱۴۰۳/۰۶/۱۹
داستان کوتاه خوبی بود آموزنده بود اما خالی از هر ظرافت خاص و صدا گذاری و موزیک ضعیف بود
سیاوش
۱۴۰۳/۰۶/۰۳
داستان اگر براساس واقعیت بود هم خیلی ضعیف وپیش پا افتاده بود
Negin
۱۴۰۳/۰۵/۲۴
با سرنوشت نمیشه جنگید. انسانها خودشون با انتخابهای غلطشون کام مرگ رو میچشن. داستان خوبی بود
hana
۱۴۰۳/۰۵/۲۲
واقعا عالی بود ممنون از گوینده که احساسات رو به معنای واقعی به انسان منتقل کردن پیشنهادش میکنم بهتون
زری
۱۴۰۳/۰۵/۱۸
جالب بود و زیبا توصیه میکنم این داستان را گوش کنید اما کاش میتوانست داستان را کمی طولانی تر کرد
شقایق آقازاده
۱۴۰۳/۰۹/۰۵
صدای راوی خیلی بد بود یه نواخت بدون هیجان
در کل بسیار داستان مسخره‌ای بود
هما فروزان
۱۴۰۳/۰۸/۰۲
نگارش نویسنده وفضاسازیش خوب بود، اما موضوعش، چنگی بدل نمی‌زد وتکراری بود
خلیل عطائی
۱۴۰۳/۰۷/۰۳
داستانکی آموزنده است، میتوانست جزیی از یک کتاب بزرگتر با چند داستان کوتاه باشد.
hamzeh beiraghian
۱۴۰۳/۰۷/۰۱
قانون پذیرش مرحمی برای آسیبهاییه که تو زندگی میبینیم و واقعا لازمه
نازیلا کوهزاد
۱۴۰۳/۰۶/۱۸
داستانی آموزنده و نزدیک به واقعیت با تشکر از نویسنده، راوی و کتابراه🙏
elii jan
۱۴۰۳/۰۵/۰۶
داستان کوتاه و خوبی بود ولی خوانش گوینده چندان جالب نبود
Hannaneh
۱۴۰۳/۰۴/۲۲
نپسندیدم داستان نه به صورت جالبی نوشته شده بود نه به صورت جالبی خونده شده بود
فریده مونس
۱۴۰۳/۰۹/۰۹
بسیار آموزنده هست. باید به موقع جلوی ضرر را گرفت.
مریم السادات قاضی
۱۴۰۳/۰۸/۲۸
سلام وقت بخیر نظرم خوب عالی هست خوب عالی به نظرم این کتاب
یاس
۱۴۰۳/۰۷/۰۳
خیلی خوشم نیومد خیلی کوتاه و مختصر بود جای بسط بیشتری داشت
Nahid razdan
۱۴۰۳/۰۶/۲۸
مثال شروع یه کتاب بود اصلا داستان نبود
Sepid GH
۱۴۰۳/۰۶/۲۰
داستان و موضوع آبکی بود، و راوی هم صدای مناسبی اصلا نداشتن،
محمد بنا
۱۴۰۳/۰۶/۱۵
خیلی جذاب بود چون باسه من از نظر تایم کوتاه بود مرسی
1 2 >>