نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی در مرداد برف میبارید - مهدیه سهرابی
4.2
52 رای
مرتبسازی: پیشفرض
A.asgari
۱۴۰۳/۰۴/۱۸
00
من خیلی از این کتاب خوشم امد موضوع جدیدی داشت صدای راوی خیلی خوب بود و دوست داشتم کتاب درباره ی دختری بود که پدر و مادرش از هم جدا شده ان و مادری که بخاطر خودش الکی اینده ی بچه شو بهونه کرد و جدا شد ازدواج کرد و مهاجرت کرد دختری که نه پدرش قبولش کرد و نه مادرش و باخاله ی خودش زندگی میکرد و حالا خاله شم از دست داده و همش تصور میکنه خالش کنارشه با اینکه مرداد ماهه و گرمه ولی دختر احساس سرما میکنه از نبود خالش لاورش نمیشه ۴۰ روزه گذشته مادرش برمیگرده بعد از ۸ سال و بهش میگه دخترم اما بهش میگه دخترت مرده و نمیشناسمت وپدرش هم برمیگرده پیشش پدر و مادری که دوستش نداشتن الان بخاطر ازثی که خالش براش به ارث گذاشته میخوان دختر و پیش خودشون ببرن و شکایت میکنن و میرن دادگاه حرفهای که دختر تویه دادگاه زد خیلی عالی بود و غم انگیز بود و اینکه دادگاه دخترو فرستاد تا به پرورشگاه بره و وقتی ۱۸ سالش شد برگرده خونه ی خالش کتاب خوبی بود ممنون از کتابراه
اتفاقا صدای گوینده عالی و خیلی مفهموم بود از داستان خیلی خوشم اومد. وقتی شنیدم کارشون ب دادگاه کشید دوست داشتم اونجا میبودم و مامان باباشو خفه میکردم ولی حرفای دختر تو دادگاه ارومم کرد و همش حق بود باااینکه یه ذره از سختیهایی ک کشید هم نبود. هرکس داستان رو بخونه میتونه خودشو جای دختر حس کنه ولی خداروشکر پرورشگاه رفتن هزار برابر بهتر از اینه که با مامان و باباش میبود واقعا برای همچین پدرو مادری متاسفم خیلی دلم گرفت و اشک ریختم برای این دختره امیدوارم تت ۱۸ سالگیش یه خانوم موفقی بشه برا خودش و شریک زندگی خوبی برعکس مامان و باباش پیدا کنه ک زندگیشو باهاش ادامه بده
باسلام خدمت دوستان کتاب و همراهانه کتابراه. روایت کتاب داستان کودکان طلاق است. کودکانی که گاه به وسیله و شئ تبدیل میشوند برای آزار یکدیگر والدین که هر کدام صاحب این وسیله خود را میدانند. افسوس که درک نمیشود که انسان تشکیل شده از عشق و محبت و احساس و خاطرات. کاش درک کنیم که این کودکان انسان هستند و نه کالا و وسیله. ممنون از کتابراه عزیز
داستان در مورد همه آدمها حرف می زد که هر کدام در وهله ی اول بدنبال سود و منفعت خودشون هستن. از پدر و مادر فرزند گرفته تا خاله و خود شخصیت اصلی. و در پایان اینکه دادگاه بدنبال منفعت و آرامش دختر بی سر پرست شده و تنها رأی صادر کرد، برای من قابل قبول و پسندیده بود. صدا گذاری و توصیف فضا رو دوست داشتم و پسندیده بود.