نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی سل - فاطمه مستخدمین
4
49 رای
مرتبسازی: پیشفرض
عنوان «سل» به همراه نام نویسنده، «فاطمه مستخدمین»، ترکیبی است که در ظاهر بسیار مختصر و ساده به نظر میرسد، اما در عین حال پتانسیل عمیق بودن و چندمعنایی دارد. این عنوان میتواند حس کنجکاوی را در خواننده برانگیزد و ذهن او را به سمت تفسیرهای مختلف هدایت کند. تحلیل عنوان «سل» واژه «سل» در زبان فارسی میتواند معانی متفاوتی داشته باشد، که هر کدام از آنها میتواند به موضوعات مختلفی در کتاب اشاره کند: 1. سل به معنای ظرف یا جعبه: اگر «سل» به عنوان یک ظرف یا جعبه تفسیر شود، میتواند نمادی از پنهان کاری، ذخیره سازی یا حتی دنیایی باشد که درون آن قرار دارد. این تفسیر میتواند به داستانهایی درباره رازها، خاطرات یا اشیایی که حکایت از گذشته دارند، اشاره کند. 2. سل به معنای بیماری (مانند سل ریوی): اگر «سل» به معنای بیماری تفسیر شود، ممکن است کتاب به موضوعاتی مانند رنج، درد، مقاومت یا حتی نابسامانیهای اجتماعی و روانی بپردازد. این تفسیر میتواند به خواننده منتقل کند که کتاب ممکن است شامل لایههای غم انگیز یا طنز تلخ باشد. 3. سل به معنای سلسله یا ارتباط: در برخی مواقع، «سل» میتواند به معنای اتصال یا پیوند باشد. این تفسیر میتواند به داستانهایی درباره روابط انسانی، خانواده یا حتی تاریخ و نسلها اشاره داشته باشد. 4. سل به عنوان واژهای رمزآلود: اگر «سل» به صورت مستقیم معنای مشخصی نداشته باشد، میتواند نمادی از ابهام و رمز باشد که خواننده را به کشف معنای پشت آن دعوت میکند. این تفسیر برای کتابهایی با مضامین فلسفی، روانشناختی یا معمایی مناسب است. نقش نام نویسنده: «فاطمه مستخدمین» نام نویسنده نیز در اینجا تأثیرگذار است.
لطفاً در مورد یک مربی آموزش صعود کوه بود که به شاگردش که یک دختر بود آموزش بالا رفتن از کوه را یاد میداد اما انگار دختر شاگردش از او خوشش نمیآمد و مدام به او طعنه میداد که آیا تا به حال اتفاقی برای شاگردانش افتاده یا نه. و مربی یاد شاگردش ه یک پسر بود میافتاد که بر اثر سقوط کوه افتاد و مرد در واقع آن شاگرد بر اثر بیاحتیاطی مربی که گره طناب را نبسته بود سقوط میکند و مربی برای رهایی از این مخمصه خود را بیاحتیاطی مبرا میکند و با تلاش فراوان دوباره به کار مربیگری برمیگردد من اگر جای او بودم هرگز دیگر به این کار رو نمیآوردم و ا آخر عمر در عذاب وجدان میماندم. امانکه آن مربی دوباره به این کار مربیگری خود ادامه داده دور از انصاف است و زمانی که با دختر شاگردش در حال پایین آمدن از کوه بودن دختر با خنده گفت شما گره طناب نامزدم را نبسته بودین یا اینکه اون خودشو پرتاب کرد؟ و مربی یادش آمد که الان گره طناب خود را نبسته است و در همین هنگام سقوط کرد و مرد.
داستان کوتاه "کتاب صوتی سُل" روایتگر یک داستان آموزنده است
واقعا یه سری شغلها دقت و توجه زیادی میطلبن و مربی گری هم خیلی باید با دقت و احتیاط باشه که در این کتاب شاهد داستان یک مربی کوه نوردی هستیم که به خاطر بی توجهیش و گره نزدن طناب باعث شده یکی از کارآموزهاش سقوط کنه و کارآموز جدیدش که اصرار داشته کلاسش رو با این مربی بگذرونه اتفاقا نامزد همون آقاییه که به خاطر بی احتیاطی این مربی سقوط کرده و موقعی که از این مربی میپرسه آیا تا به حال شده به خاطر بی احتیاطیش برای کارآموزاش مشکلی پیش بیاد؟؟ مربی بدون مقصر دونستن خودش میگه به خاطر سهلنگاری خودشون اره...
و این مربی که بعد از اینکه با مشکلات فراوان بعد اون اتفاقش دوباره سرکارش برگشته بار دیگه فراموش میکنه طناب رو گره بزنه با این تفاوت که اینبار طناب خودش بوده و نامزد اون آقا که کارآموزشه با پوزخند بهش میگه نامزد منم از عمد گره طناب رو نبسته بوده ها؟!
و مربی درحالیکه به فکر میره خودش هم سقوط میکنه!!
به نظر من همه باید درست کار کنن و کارشون رو با دقت و درست انجام بدن اما درمورد بعضی مشاغل باید چند برابر دقت و تمرکز وجود داشته باشه چرا که ممکنه اشتباهشون عواقب جبران ناپذیری داشته باشه
با تشکر از کتابراه🌹
واقعا یه سری شغلها دقت و توجه زیادی میطلبن و مربی گری هم خیلی باید با دقت و احتیاط باشه که در این کتاب شاهد داستان یک مربی کوه نوردی هستیم که به خاطر بی توجهیش و گره نزدن طناب باعث شده یکی از کارآموزهاش سقوط کنه و کارآموز جدیدش که اصرار داشته کلاسش رو با این مربی بگذرونه اتفاقا نامزد همون آقاییه که به خاطر بی احتیاطی این مربی سقوط کرده و موقعی که از این مربی میپرسه آیا تا به حال شده به خاطر بی احتیاطیش برای کارآموزاش مشکلی پیش بیاد؟؟ مربی بدون مقصر دونستن خودش میگه به خاطر سهلنگاری خودشون اره...
و این مربی که بعد از اینکه با مشکلات فراوان بعد اون اتفاقش دوباره سرکارش برگشته بار دیگه فراموش میکنه طناب رو گره بزنه با این تفاوت که اینبار طناب خودش بوده و نامزد اون آقا که کارآموزشه با پوزخند بهش میگه نامزد منم از عمد گره طناب رو نبسته بوده ها؟!
و مربی درحالیکه به فکر میره خودش هم سقوط میکنه!!
به نظر من همه باید درست کار کنن و کارشون رو با دقت و درست انجام بدن اما درمورد بعضی مشاغل باید چند برابر دقت و تمرکز وجود داشته باشه چرا که ممکنه اشتباهشون عواقب جبران ناپذیری داشته باشه
با تشکر از کتابراه🌹
کتاب «سل» نوشته فاطمه مستخدمین داستانی عمیق و تأملبرانگیز است که به موضوع گناه، مسئولیتپذیری و اثرات تصمیمات در زندگی میپردازد. نویسنده با زبانی ساده و صمیمی، احساسات پیچیده شخصیتها را به خوبی منتقل میکند. اجرای صوتی مریم رفیعی نیز بهطور مؤثری حس گناه و درگیریهای درونی شخصیت اصلی را القا میکند. با اینکه داستان جذاب است، ممکن است برخی شنوندگان به دنبال جزئیات بیشتر و توسعهی بیشتر شخصیتها باشند. اما در مجموع، این کتاب یک تجربه تأثیرگذار است که به مخاطب فرصتی برای فکر کردن درباره مسئولیتهای فردی و اثرات آنها میدهد. بهطور کلی، «سل» اثری ارزشمند برای علاقهمندان به داستانهای انسانی و روانشناسانه است.
صدای راوی خیلی خوب بود و قشنگ توصیف میکرد و با احساس بیان میکردداستان در باره ی مربی بود که چندین سال پیش یکی از شاگرد هاشو از رویه بی احتیاطی تویه سن ۲۰ سالگی از دست داده بود و باعث شده بود سقوط کنهو با مشکلات زیاد باز به کار مربی گری برگشته بودحالا نامزد اون مرد برگشته و اصرار داشته مربیش این خانم باشه و این خانم طناب اون دختر و گره کرده بود ولی از خودشو باز از رویه بی احتیاطی و فراموشی گره نزده بود وقتی دختر بهش میگه مربی تا الان باعث مرگ کسی شدی یا نه میگه اتفاق بود و دختر میگه که نامزد اون پسره که یهو مربی همون اتفاقی که برایه پسر افتاد براش میوفته و به همون شکل سقوط میکنه ممنون از کتابراه
داستان خوبی بود، این که هر کس باید عواقب کار خود را در نظر بگیرد و مسئولیت اشتباهاتش را بپذیرد شاید هم کمی اشاره به کارما داشته باشد و این که اثرات کارهایمان به خودمان بازمیگردد. راوی از معدود افرادیست که در کتابراه صدایش را گوش دادم و به نظرم عالی بود. هم صدای خوب و هم لحن مناسبی داشت.. اما اگر دیالوگها را افراد دیگری میگفتند بهتر بود و شنونده کمتر به اشتباه میفتاد. مخصوصا در مورد مربی که جنسیتش معلوم نشد. در عنوان کتاب هم اگر بالای حرف سین، ضمه گذاشته شود بهتر است، چون ممکن است ابتدا به شکل دیگری خوانده شود. من ابتدا فکر کردم اسم کتاب، اسم نوعی بیماری ریوی است.
داستان صوتی سل مربوط به مربی هست که به کارآموزانش سقوط و صعود با طناب از صخره را آموزش میدهد و تنها حادثهی ناپسندی که در دوران مربی گریاش اتفاق افتاده سقوط مرد جوانی بوده که در سن بیست سالگی جانش را از دست داده و باعث شده که مربی داستان ما به سختی از فیلتر بازرسین ناظر، اجازه داشته باشد که به کار مربی گری سابقش باز گردد. و اکنون تقدیر یا بی احتیاطی مجدد مربی در مقابل چشمان بانویی که نامزد همان مردمرحوم است، باعث سقوطی شود تا همان حادثه دوباره تکرار شود ولی این بار حادثه در کمین خود مربی است.
با سلام. عمق داستان گویای ذات انسانهاست. (ذهن خلاق) ۱_پذیرفتن یا عدم پذیرش اشتباهات هر فرد نسبت به عملکرد خویش. (گناه را به گردن دیگران انداختن) ۲_ آیا از عمد مربی نسبت به گره بی احتیاطی به خرج میدهد. ۳_ آیا عذاب وجدان گریبانگیر مربی میشود. ۴_ آیا سهل انگاری بوده. در هر صورت چه خطای کار آموز و چه خطای مربی. به پای مربی نوشته میشود. ___ راوی هم زحمت بسیار کشیده (قابل تقدیر) با تشکر از کتابراه
جالب بود برا یه بار شنیدن.
صدای راوی خیلی خوب بود و قشنگ توصیف میکرد و با احساس بیان میکرد داستان در بارهی مربی بود که چندین سال پیش یکی از شاگرد هاشو از رویه بی احتیاطی تویه سن ۲۰ سالگی از دست داده بود و باعث شده بود سقوط کنهو با مشکلات زیاد باز به کار مربی گری برگشته بود حالا نامزد اون مرد برگشته و اصرار داشته مربیش این و
صدای راوی خیلی خوب بود و قشنگ توصیف میکرد و با احساس بیان میکرد داستان در بارهی مربی بود که چندین سال پیش یکی از شاگرد هاشو از رویه بی احتیاطی تویه سن ۲۰ سالگی از دست داده بود و باعث شده بود سقوط کنهو با مشکلات زیاد باز به کار مربی گری برگشته بود حالا نامزد اون مرد برگشته و اصرار داشته مربیش این و
سلام و درود
نقطه مثبت داستان: ۱- گوینده داستان (راوی) داستان را با لحن خوبی بیان کردند ۲- مفهوم داستان مناسب و آموزنده بود.
نقطه منفی داستان: ۱- بازیگران داستان اگر خودشون صحبت میکردند بهتر بود و این طوری متوجه میشدم که الان چه کسی دارد بازی میکند ۲- پایان داستان نامشخص بود، متوجه نشدیم مربی حالش خوبه یا نه
نقطه مثبت داستان: ۱- گوینده داستان (راوی) داستان را با لحن خوبی بیان کردند ۲- مفهوم داستان مناسب و آموزنده بود.
نقطه منفی داستان: ۱- بازیگران داستان اگر خودشون صحبت میکردند بهتر بود و این طوری متوجه میشدم که الان چه کسی دارد بازی میکند ۲- پایان داستان نامشخص بود، متوجه نشدیم مربی حالش خوبه یا نه
با سلام و تشکر کتاب صوتی سل اثری از فاطمه مستخدمین از نویسندگان معاصر ایران است. مستخدمین در این داستان کوتاه راوی ماجرای یک مربی سنگ نوردی است که در نوعی تردید و انکارِ گذشته زندگی می کند؛ گذشته ای که با وجود تلاش بسیار برای فراموش کردنش، گویا قرار نیست به این سادگی ها گریبان او را رها کند
داستان یک مربی کوهنوردی که به خاطر سهل انگاری در بستن گره طناب باعث مرگ پسر جوانی میشود. و در یک کوهنوردی یادشون میره که گره طناب خودشون رو ببندن و منجر به سقوط خودش میشه حالا احتمالا اشاره به قانون کارما هست. ولی خب کاش یاد بگیریم وقتی مشکل حواس پرتی داریم سراغ کارهای خطرناک نریم.
نسخه صوتی: مریم رفیعی با صدایی گرم و بیانی مناسب، احساسات و حالات شخصیتها را بهخوبی منتقل میکند. کیفیت ضبط و تدوین حرفهای، تجربهی شنیداری لذتبخشی را برای مخاطبان فراهم میسازد.
نقد و بررسی: «سُل» با پرداختن به موضوعاتی همچون مواجهه با گذشته، ترس و پذیرش، تجربهای ملموس از درگیریهای درونی انسان را ارائه میدهد. با این حال، برخی شنوندگان ممکن است انتظار جزئیات بیشتری در مورد پسزمینه و انگیزههای شخصیتها داشته باشند.
نتیجهگیری: این اثر با روایت صمیمی و محتوای تأملبرانگیز، تجربهای شنیداری ارزشمند برای علاقهمندان به داستانهای کوتاه فارسی فراهم میکند. شنوندگان میتوانند با گوش سپردن به این داستان، به درک عمیقتری از پیچیدگیهای ذهن انسان و تأثیرات آن بر تصمیمگیریها و روابط دست یابند.