نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی آن سوی بخار آینه - آزاده سوری
4.1
72 رای
مرتبسازی: پیشفرض
کامران غزلی
۱۴۰۳/۰۴/۱۲
20
نقد کتاب صوتی "آن سوی بخار آینه" نوشته ی آزاده سوری داستانی از روزمرگی ها و چالش های زندگی زنی به نام سایه را روایت می کند. نگارش نویسنده ساده و روان و زیباست و آدم را با خودش همراه می کند. که با چالش ها و روزمرگی های زندگی خود مواجه می شود. نویسنده با سبک ساده و روان، داستان را به تصویر می کشد و خواننده را با خود همراه می کند. کتاب صوتی "آن سوی بخار آینه" نوشته ی آزاده سوری داستانی امروزی دارد و نگارش نویسنده ساده و روان و زیباست. در این داستان کوتاه، زنی به نام سایه با چالش ها و روزمرگی های زندگی متأهلی و نیازهای برآورده نشده ی فردی اش مواجه است. سایه تصمیم می گیرد تا تغییری در زندگی اش ایجاد کند و به توانایی های خود اعتماد کند. با تشکر فراوان از مجموعه کتابراه که به گسترش فرهنگ کتاب خوانی کمک میکند ممنون متشکریم
کتاب صوتی خوبی بودکه تاکیدداشت اگرانسان اعتمادبه نفس نداشته باشه وعزت نفس مجبورمیشه هی خودشوجلوی دیگران غرورشونادیده بگیره ودنیابراش تیره وتاره ودرواقع جذابیت آنچنانی نداره اصلاجذابیتی نداره. نشون دادتوی زندگی توصرفانبایدبه این فکرکنی که غذابذارم که همسرم خوش حال باشه یاتمام توجهموبرای همسرم بذارم که بلکه به منم اهمیت بده! توبایداول برای خودت زمان بزاری تادیگران هم برای توزمان بزارند. ونشون میده عزت نفس خیلی توزندگی نقش بسزایی داره
داستان روایت حقوق نا برابر زن و مرد است. داستان وعدههای توخالی در اوایل آشنا شدن و عمل نکردن در زندگی زناشویی. متاسفانه این داستان کوتاه به درازای جامعه امروز ما ست. باید به جوانان آموزس داده شود که در مورد تمام تصمیمهای مهم زندگی از مشاوران و افراد داری تجربه علمی و عملی مشورت کنند و از تجربه دیگران درس گرفته و تکرار نکنند تا زندگی شاد و رابطهای سالم و سازنده داشته باشند. ممنونم از عزیزان کتابراه
کتاب در بارهی روزمرگیهای زنی بود به اسم سایه
که با اعتماد بنفس بوده درس خوانده بوده و الان شوهر کرده ولی کم کم اعتماد بنفسش کم میشه و بین خودش و همسرش سردی به میان میاد
یه روزی خودشو پیدا میکنه اعتماد بنفسشو بالا میبره و اون موقعه اس که رابطشون خوب میشه میگفت دنیارا رو خاسکتری میبینه اما بعد از پیدا کردن خودش دنیارو رنگی تر میبینه
ممنون از کتابراه
که با اعتماد بنفس بوده درس خوانده بوده و الان شوهر کرده ولی کم کم اعتماد بنفسش کم میشه و بین خودش و همسرش سردی به میان میاد
یه روزی خودشو پیدا میکنه اعتماد بنفسشو بالا میبره و اون موقعه اس که رابطشون خوب میشه میگفت دنیارا رو خاسکتری میبینه اما بعد از پیدا کردن خودش دنیارو رنگی تر میبینه
ممنون از کتابراه
کتاب در مورد خانمی بود که در زندگی دچار مشکلاتی هست که باعث شده اعتماد به نفسش رو از دست بده که به طور اتفاقی با یک مؤسسه روانشناسی تماس میگیره واز مشاوره های اونها استفاده می کنه موضوع داستان خوب بود اما چون جزئیات داستان به صورت کامل بیان نشده بود در ذهن شنونده یک سری ابهامات بوجود میاره