نقد، بررسی و نظرات کتاب زندگی درخشان من - کیم آئه ران

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
aurora
۱۴۰۳/۰۴/۱۶
وقتی خوندن این کتاب رو شروع کردم فکر نمیکردم بتونه درعین سادگی جزو یکی از پرکشش ترین ملودرام ها باشه. نویسنده ی کره ای با مهارت خاصی در عین حفظ کردن تم اصلی (که غم انگیزه و همه انتهای داستان رو میدونن) جملاتی خلق کرده که از شدت سادگی و روان بودن همون لحظه که میخونید درکش میکنید روند داستان سریع پیش میره، این هنر نویسنده است و به خواننده این حس القا میشه که زمان زیادی برای شخصیت اول نمونده. متن ساده و جمله های کوتاه که به لطف ترجمه ی روان کاملا قابل درک شده باعث میشه همون ابتدا جذب داستان بشید، این جذب تا آخرین صفحه داستان ادامه داره و حتی (خطر جزئی اسپویل) موقعی که فکر میکنید کلیشه ی «خلق رابطه عاشقانه» ظاهر شد، جلوتر مشخص میشه که اینطور نیست. اثری که همراهش میخندید و حتی اگه گریتون نگیره ازش متاثر میشید. فیلم این کتاب هم درسال 2014 ساخته شده که هنوز ندیدم، کتابش تمام حق مطلب رو ادا کرده و با یک آغاز و پایان مناسب منتخب عنوان «از بهترین هایی که در چند ماه اخیر خوانده اید» خواهد بود.
هنری جود
۱۴۰۳/۰۵/۰۲
به این کتاب پنج ستاره بدم؟ نه خیلی کمه. ارزشش بیشتر از این چیزاست. بابا این کتاب با لحن طنز شروع شد ولی آخرش اشکمو در آورد. همه جور احساسی توش بود. ممنونم ازت آقای نویسنده که بهم فهموندی باید قدر سلامتیم رو بدونم. ممنونم که حالیم کردی تا قدر چشمامو بدونم و هر روز شکرگزار باشم که دارم دنیای اطرافم رو میبینم. ممنون که انقدر احساساتم کردی. ممنون که باعث شدی به خودم بیام. این کتاب مفهوم پیر شدن و از دست دادن سلامتی رو بیان می کنه. من که با خوندنش پر از احساس شدم. پایان زندگی همه ما همین است. من واقعا به این نویسنده افتخار می کنم بابت نوشتن چنین کتابی و یک چیزی هم بگم، باید این کتاب رو در سکوت کامل بخونید تا بتونید قشنگ درکش کنید و اون حسی که باید، بهتون منتقل بشه. آخرش چقدر تلخ و غمگین بود. خوشحالم که این کتاب به دستم رسید و تونستم بخونمش. از ته دل میگم که لذت بردم. به شما هم توصیش میکنم.
F.M
۱۴۰۳/۰۹/۲۰
سلام خدمت کتاب راه عزیز
ممنون و متشکر بابت همچین کتابی. بعد از مدت‌ها خواندن یک کتاب که از همه نظر عالی باشد برایم همچون جان تازه‌ای است. با اینکه این کتاب تجربه اول این نویسنده عزیز است اما بسیار عالی بود و خسته نباشید خدمت مترجم گرامی که بسیار روان و عالی ترجمه کرده بودند. بسیار تا بسیار با این کتاب انس گرفتم و خوشحالم که تجربه همراهی این کتاب را داشتم. کتاب حول و حوش پسری به نام آرئوم است آرئوم بیماری دارد که او را نسبت به سایر هم سن و سالانش متمایز کرده است. و او قرار است با این بیماری نا علاج دست و پنجه نرم کند.... در داستان بسیار عاشق روابط بین ارئوم و خانواده‌اش شدم بسیار عاشق پدر و مادرش بود و به آن‌ها تحت هر شرایطی احترام می‌گذاشت. با اینکه پدر اریوم سن و سالی نداشت اما بهترین پدر برای اریوم بود. کتاب جملات بسیار زیبایی داشت که مدام نوت برداری می‌کردم و احساسشان میکردم
مثلا جمله‌ای که لی سوهان از او پرسیده بود که چرا زندگی را دوست و تفسیر اریوم واقعا برایم جالب بود و بیشتر که به آن فکر کردم متوجه شدم که حقیقت است و حتی خودمم همچین حسی را دارم.
اما در مورد لی سوهان‌ای کاش واقعی بود‌ای کاش اون فرد همچین کاری با اون پسر نداشت‌ای کاش واقعا همدمی داشت.
ممنون کتابراه جان
پیشنهاد خواندن👍
Fateme taghipour
۱۴۰۳/۰۵/۱۷
خطر اسپویل :
داستان غم انگیز و در عین حال تاثیر گذاری بود. متن ساده و گیرا از زبان پسر ۱۶ ساله ای که درگیر بیماری نادریه، روح این نوجوان ۱۶ ساله مملو از پاکیه و با همه شرایط سختی که باهاش دست و پنجه نرم میکنه، سعی میکنه دید مثبتی نسبت به آدم های اطراف و جهان پیرامونش داشته باشه با تمام وجود سعی میکنه بر کاستی ها و نقص های فیزیکی خودش غالب بشه و بتونه کاری مفید انجام بده و زمان خودش رو با کتاب خواندن و نویسندگی سپری میکنه نکته بسیار قابل تامل از این داستان برای من این بود که میشه همیشه به جهان با دید وسیع تری نگاه کرد و میشه فهمید که چه فرصت ها و نعمت های بیشماری در اختیارمون هست که به سادگی ازش عبور میکنیم و همیشه در حال غر زدن و شکایت از وضعیت موجود هستیم ولی بیمارانی هستن که در تقلای لحظه ای زندگی راحت و بدون درد هستن و برداشت دیگرم از داستان این بود که هرگز صدرصد به کسی اعتماد نکنیم، در زندگی واقعی هم افراد زیادی هستن که با نقاب همدردی ظاهر میشن و حس میکنیم کاملا درکمون میکنن ولی آخرش متوجه میشیم که همش تله ای برای سواستفاده از احساسات بوده و در جهت منافع شخصی خودشون.
ساغر کاشانی
۱۴۰۳/۰۵/۱۵
این کتاب داستان پسری نوجوان به نام آروم را روایت می کند که با بیماری نادر و مرگبارش دست و پنجه نرم می کند، اما در عین حال زندگی پر از شادی و لحظات معنادار را تجربه می کند. کیم آئه ران با نثری لطیف و شاعرانه، توانسته است از دل تاریکی و غم، نوری زیبا و امیدبخش به مخاطب نشان دهد. او با استفاده از دیالوگ های ساده و توصیف های دقیق، خواننده را به دنیای آروم و خانواده اش می برد. این کتاب، بیش از آنکه داستانی درباره مرگ باشد، حکایتی است درباره زندگی، عشق و شجاعت در مواجهه با ناملایمات. یکی از برجسته ترین ویژگی های "زندگی درخشان من"، شخصیت پردازی عمقی و انسانی آن است. آروم با تمام ضعف ها و نگرانی هایش، نمادی از انسانیت و امید است. رابطه آروم با والدینش نیز به زیبایی به تصویر کشیده شده و نشان دهنده پیوندهای عاطفی قوی در خانواده است. نویسنده توانسته با مهارت، احساسات پیچیده شخصیت ها را بازگو کند و خواننده را با آن ها همدل کند. با این حال، برخی ممکن است از رویکرد احساسی و گاهی تلخ داستان احساس خستگی کنند. کتاب پر از لحظات عاطفی است که ممکن است برای خوانندگانی که به داستان های سبک تر علاقه دارند، سنگین باشد. اما همین ویژگی، عمق و اصالت کتاب را نشان می دهد و آن را از دیگر داستان های مشابه متمایز می کند. با این حال، برخی ممکن است از رویکرد احساسی و گاهی تلخ داستان احساس خستگی کنند. کتاب پر از لحظات عاطفی است که ممکن است برای خوانندگانی که به داستان های سبک تر علاقه دارند، سنگین باشد. اما همین ویژگی، عمق و اصالت کتاب را نشان می دهد و آن را از دیگر داستان های مشابه متمایز می کند.
سید بنیامین رضوی
۱۴۰۳/۰۴/۱۴
نکات مثبت کتاب: * شخصیت پردازی قوی: آرئوم، شخصیت اصلی داستان، به عنوان یک پسر بچه کنجکاو، باهوش و شوخ طبع به تصویر کشیده شده است. خواننده به راحتی با او همذات پنداری می‌کند و داستان زندگی او را لمس می‌کند. * داستانی تکان دهنده: داستان زندگی درخشان من، داستانی غم‌انگیز اما در عین حال الهام‌بخش است. این کتاب به خواننده نشان می‌دهد که چگونه می‌توان با وجود سختی‌ها و مشکلات، از زندگی لذت برد و لحظات آن را گرامی داشت. * نگاه عمیق به زندگی: این کتاب به موضوعات عمیقی مانند مرگ، زندگی، عشق و خانواده می‌پردازد. خواننده را به فکر وا می‌دارد و دیدگاه جدیدی نسبت به زندگی به او می‌دهد.
نکات منفی کتاب: * موضوع غم‌انگیز: داستان این کتاب ممکن است برای برخی از خوانندگان ناراحت کننده باشد. * سرعت کم داستان: داستان در برخی از قسمت‌ها کمی کند پیش می‌رود.
در مجموع، زندگی درخشان من کتابی زیبا و تکان دهنده است که خواننده را به فکر وا می‌دارد. این کتاب به ما یادآوری می‌کند که زندگی کوتاه و ارزشمند است و باید از تک تک لحظات آن لذت ببریم.
اگر به دنبال کتابی هستید که شما را تحت تاثیر قرار دهد و دیدگاه جدیدی نسبت به زندگی به شما بدهد، زندگی درخشان من را به شما پیشنهاد می‌کنم.
مهتاب قلیزاده اقدم
۱۴۰۳/۰۴/۳۰
خطر اسپویل :
این کتاب داستان پسر ۱۶ ساله ای رو روایت میکنه که دچار یه بیماری نادر به اسم پیری زودرس شده. این بیماری باعث شده اون تو ۱۶ سالگی بدن یه پیرمرد ۸۰ ساله رو داشته باشه. روند داستان خیلی آرومه. اتفاقات زیادی توش نمیوفته. آرئوم اول به روایت داستان تولدش و زندگی پدر و مادرش میپردازه و بعد وارد زندگی خودش میشیم. نویسنده به قدری خوب احساسات، حالات و افکار آرئوم رو بیان میکنه که کاملا میتونید درکش کنید. تو بخشی از داستان وقتی آرئوم میفهمه که بهش دروغ گفته شده به قدری شرایط و احساسات آرئوم خوب بیان شده که در اون لحظه تونستم خودم رو جای اون ببینم و احساس کنم من هم دارم احساسات اون رو تجربه میکنم. غم در طول تمام داستان همراهی تون میکنه ولی نه انقدری که به گریه بندازدتون. پیشنهاد میکنم اگه دنبال یه داستان با فضای آروم و غمگین هستید این کتابو امتحان کنید.
Mahsa Asadi
۱۴۰۳/۰۹/۰۲
داستان روان و ساده‌ای داشت و خوندنش راحت بود. همزمان که احساسات ساده رو بیان می‌کرد احساسات پیچیده‌ی انسان هم داخلش توصیف میشد. یکم شخصیت کتاب برام پیچیده بود ولی همزمان وقتی ناراحت میشد یا غر میزد، خوشم میومد که احساسات درونیش گفته میشد در کتاب و میتونستم بیشتر درکش کنم. اول وقتی اسم کتاب رو دیدم فکر کردم یه رمان هستش که در آخر از پس سختی‌ها برمیان و پیروز میشن و انگیزشی هستش. ولی خیلی به زندگی واقعی نزدیک تر بود پایانش. آخرش هم چیزی که یاد گرفتم این بود قدر لحظاتتون رو بدونین و از هر چیز کوچکی که دارین لذت ببرین، چه زندگیتون کوتاه باشه چه بلند. وسطا که میخوندم خیلی شکرگزاری میکردم بابت بدن سالم و هر چیزی که دارم. راجب فیلمش نمیدونم ولی کتابش ارزش یکبار خوندن رو داره.
Naghmeh P
۱۴۰۳/۰۷/۱۵
در وهله اول نو آوری در بیان یک قصه جدید برایم جالب بود قصه یک درگذشته از زندگیش از آغاز تا پایان. فضای لطیف سرتاسر داستان. نکته های روانشناسی دقیق از احوالات پدر و مادر شخصیت اصلی. دوستش که مانند خودش هم پیر بود و هم کودک. اینکه چطور در عین اینکه یک جوان نورسیده با تمام آرزوهای یک جوان است مانند یک بزرگسال به فکر آینده پدرو مادر است و اینکه چطور صبورانه تغییرات پیر و فرتوت شدن را با آغوش باز می پذیرد. اینکه چطور فقط با چند نوشته ساده از طریق ایمیل عاشق می شود و وقتی به واقعیت وجودی مخاطبش پی می برد باز هم عشقش را حفظ می کنند فقط به این دلیل که دردش را می فهمد. قلم ساده و در عین حال روان نویسنده برایم جالب بود و از خواندن کتاب بسیار لذت بردم. از کتابراه سپاسگزارم.
م کاظمی
۱۴۰۳/۰۹/۱۲
رمان زندگی درخشان من (My Brilliant Life) اثری غم‌انگیز و هم‌زمان بامزه است. کیم آئه ران (Ae-ran Kim) نویسنده‌ی جوان و تحسین‌شده‌ی کره‌ای در این کتاب به زندگی پسر بیمار می‌پردازد که خیلی عمر نخواهد کرد. قهرمان او اما به‌جای تسلیم شدن و ناراحتی، تصمیم می‌گیرد دست به ماجراجویی بزند. آرئوم در این فرصت کوتاه به گذشته سفر می‌کند و می‌کوشد قصه‌ی عشق و علاقه‌ی والدینش را کشف کند. آشنایی‌ای که درنهایت به طرد شدن از سوی خانواده‌ها منتهی می‌شود. اما پدر و مادرش و باوجود همه‌ی این‌ها، این صمیمیت را حفظ می‌کنند. آن‌ها برای سلامتی پسرشان سخت در تلاش‌اند و این عشق را به او هم هدیه می‌دهند
الهه ابیار
۱۴۰۳/۰۸/۰۲
کتابی داستانی هست راجع به یک بیماری نادر که فرد در کودکی ناگهان پیر میشه و عمر طولانی هم نداره
نگارش کتاب خوب بود، غلط املایی کمی داشت، قلم به نسبت روانی داشت، خیلی رمان شیرینی نیست خیلی هم کسل کننده نیست، در کل سطحش متوسط هست و باعث میشه با وضعیت بیماران بخصوص بیماران خاص آشنا بشیم و چه بسا بهتر شرایط و حس و حالشون رو درک کنیم و قدر نعمت سلامتی رو که عموما ازش غافلیم خیلی بهتر بدونیم.
رمان فراز و فرود زیادی نداشت. اگر دنبال رمان‌های پر کشش و هیجان انگیز هستید زیاد مناسب شما نیست
پایان بندی کتاب رو دوست داشتم و آخرش احساساتی شدم.
بازم مثل همیشه ممنونم کتابراه
پارسا
۱۴۰۳/۰۹/۱۴
کتاب مورد سلیقه‌ی من نبود. غمگین و ناراحت کننده با پایان تلخ. متن داستان روان بود ولی یه جاهایش کند پیش میرفت. نقطه‌ی مثبت رمان این بود که بعد از خواندن کتاب بیشتر متوجه نعمت سلامتیمون میشم و یاد میگیریم از لحظات زندگیمون لذت ببریم. داستان در خصوص پسری ۱۶ سالس که دچار بیماری نادر ژنتیکی شده و سلول‌ها بدنش فرسودند و توان انجام خیلی از کارهارو نداره با این حال شروع به نوشتن میکنه و از زمان باقی مانده‌ی زندگیش استفاده میکنه و در این زمان که داره با مرگ دست و پنجه میزنه یکسری آدم سودجو سعی میکنن به این پسر بیمار هم رحم نکنه و با احساساتش بازی کنند و.....
Zeinab Hoseini
۱۴۰۳/۰۴/۳۰
داستان درباره پسری ۱۶ ساله ست که از دوسالگی به بیماری پیری زودرس مبتلا میشه و سعی می‌کنه قبل از تولد ۱۷ سالگی و زمان مرگش داستان زندگی پدر مادرش رو بنویسه و بهشون کادو بده.
متن داستان با اینکه غم انگیزه و پایان آن مشخصه اما باز هم خواننده رو ترغیب می‌کنه تا آخرش بخونه.
داستان کاملا آموزنده ست و نویسنده توانسته در متن داستان مفاهیم ارزشمندی مانند امید به زندگی، عشق به خانواده، صبوری، دوستی، شوق به مطالعه و تعلیم و... بگنجونه.
توانایی نویسنده در شخصیت پردازی، بیان احساسات و توصیفات بی نظیر در داستان عالی بود.
ممنون از کتابراه
soltani soltani
۱۴۰۳/۰۴/۲۲
برای من بی نظیر بود. پس از مدت‌ها کتابی خوندم که کشش عجیبی بهش داشتم و در عین حال هرچی صفحات جلو می‌رفت دلم نمی‌خواست بخونم چون نمی‌خواستم تموم شه.
زندگی یک پسر بچه ۱۶ ساله که جسمی هشتاد ساله داره و تلاش می‌کنه زنده بمونه. روابط‌اش با پدر و مادرش، نگاه و دیدگاهش به همه چیز، عطش تموم نشدنی‌اش نسبت به زندگی، و تجربیات عجیب متناسب با سن و متناقض با جسمش.
ساده، روان، خودمونی، بدون کلیشه....
بعد تموم شدن کتاب آرزو کردم کاش منم نویسنده بودم. کاش می‌توانستم همه چیز را به همین شکل ببینم و بنویسم
SONA
۱۴۰۳/۰۴/۳۱
خطر اسپویل :
داستان این کتاب داستانی غم انگیز از زندگی پسر شونزده ساله ای که بدن پیر مرد هشتادساله ای داره و از یک بیماری نادر که پزشکان اون رو پیری زودرس می نامند رنج میبره، بسیار غم انگیز بود ولی در کل قشنگ بود، شروع داستان آشنایی و ازدواج پدرومادرش و قسمتی از بیماری خودش رو بیان میکنه وبعدش افکارش رو و کوله باری از درد و رنج هایی که از مریض داره و میگه. خیلی از خوندنش متاثر شدم و غصه خوردم از کتابراه عزیز به خاطر این کتاب زیبا که برامون رایگان کرده کمال تشکر را دارم.
Faz P
۱۴۰۳/۰۴/۲۴
فوق العاده قشنگ بود با این کتاب میتونی همه چی رو احساس کنی و جالب تر از همه اینکه متوجه یه نعمت هایی میشی که داری ولی راحت ازشون میگذری یا چون همیشه داریشون دیگ اهمیتی بهشون نمیدی تو این کتاب کلی درس و تجربه هست و انقدر قشنگ بیان شده و به تصویر کشیده شده که با خوندنش انگار داری داستانو زندگی میکنیم اخرشم خیلی ناراحت کننده تموم میشه هر چند که غیر منتظره نیس اینم بگم که واقعا باهاش گریه کردم بخصوص فصل اخرشو ولی در کل کتابش حتما و قطعا ارزش خوندنو داره
بهروز علامه
۱۴۰۳/۰۴/۱۸
در ابندا لازمه تا از کتابراه بخاطر ارایه رایگان برخی آثار نویسندگان تشکر کرد. خواندن کتاب زندگی درخشان من اولین تجربه من از ادبیات داستانی بلند کره بود. به نظر میرسه که این اثر برای گروه سنی نوجوانان نوشته شده و متن روان و شیوایی داره ولی این شیوایی به گیرایی کتاب کمک نکرده تا جایی که گاهی کسل کننده میشه. این کتاب رو به کسانی که دوست دارند احساسات و عواطفشون نسبت به کارکترهای داستان تحریک بشه رو پیشنهاد می کنم
فاطمه بابایی
۱۴۰۳/۰۹/۲۶
کتاب خیلی قشنگی بود. طوری بود که اشکمو دراورد. چطور باید یه انسان این قدر زجر بکشه و پدر مادر فقط شاهد از دست دادن بچه شون باشن. واقعا خیلی دردناکه. کاش همه مریض‌ها شفا پیدا کنن و خونواده‌ها هم اذیت نشن. اول که کتاب و شروع کردم فکر می‌کردم داستانش شاده بعد از اینکه کتاب و تموم کردم خیلی تعجب کردم. انتخاب عنوان کتاب با متنش هماهنگی نداشت. ولی خیلی قشنگ بود با همه وجودم درد آرئومو حس کردم.
دنیا رهبری
۱۴۰۳/۰۹/۱۰
کتابی بود که دوستش داشتم. نکته مهم توی داستان برای من این بود که علی‌رغم غم‌انگیز بود کلیت داستان، به نظرم خواننده احساس ترحم نسبت به شخصیت اصلی نداره، چون می‌دونه پسر نوجوان داستان با وجود تمام مشکلاتش تا این لحظه از زندگیش رو با تک تک سلولهاش حس کرده. می‌دونسته ارزش کوچکترین و ظریف‌ترین چیزهایی که اطرافش هستن رو. یه کم شعاریه ولی واقعا گاهی لازمه که تلنگرهای این چنینی تو زندگیمون داشته باشیم.
صبا باوفای حقیقی
۱۴۰۳/۰۶/۱۲
چندین سال پیش فیلمی در همین زمینه دیدم که اسمش رو یادم نیست ولی داستان این کتاب با اون فیلم تفاوت داره. نگاه پخته یک نوجوان ۱۶ ساله به زندگی و مرگ انسان رو تحت تاثیر قرار میده. طوری که مخاطب ارزوی داشتن یک چنین فرزند بلند نظری رو خواهد داشت. امیدوارم والدین هم با خوندن این کتاب بتونن نوجوانهای خودشون رو بیشتر بشناسند و با نگاه دوره و عصر اونها خودشون رو تطبیق بدهند.
مریم قنبری
۱۴۰۳/۰۶/۱۵
کتاب قشنگی بود. من یه تیکه‌هایی از فیلمی که بر اساس این کتاب نوشته شده رو دیدم. منتها متن کاملا متفاوت از چیزی بود که در ذهن من هستش. با خوندن کتاب به جزئیات زیادی از زندگی مون با دید شکر گزاری نگاه می‌کنیم و آنقدر ساده ازش نمیگذریم. جالب گیرا مفید و نوید بخش. بخش‌های فرهنگی و تفاوت‌ها و شباهت‌های فرهنگی مون هم خیلی جالب بود.
مریم جودت
۱۴۰۳/۰۴/۱۳
واقعا کلمات برای نوشتن در مورد این کتآب مرا یاری نمی کنند. چقدر ساده و چقدر بی آلایش. مثل تلنگری که باران در یک صبح پاییزی به شیشه می زند. تلنگری به بیداری تلنگری به زندگی را در کام شکر گزاری مزه مزه کردن. الهی هزاران بار به خاطر سلامتی را زندگی کردن شکر گزارم.
ملینا کمالی
۱۴۰۳/۰۴/۱۳
سلام ممنون از کتابراه اگه میشه امکان اینکه با سایت و بدون اپلیکیشن کتاب‌های غیر صوتی بخونیم فراهم کنید من گوشیم اصلا حافظه نداره که بخوام اپلیکیشن را نصب کنم لطفا رسیدگی کنید
هاجر الله ابادی
۱۴۰۳/۰۴/۲۰
این کتاب در عین سادگی بسیار تاثیر گزار بود، ما روبا حال و هوای کسی ک دچار یک بیماری نادر هست آشنا میکنه و میتونیم دردهای این بیمار و کما بیش لمس کنیم و بفهمیم و شاید هدف نویسنده همین باشه، فرق نمیکنه کجای این دنیا زندگی می‌کنید انگار ک عشق‌ها و درد‌ها و احساسات آدم‌ها خیلی شبیه ب هم هست و حتی واکنش ها....
mitra.mh. 46
۱۴۰۳/۰۷/۱۴
بسیار تحت تاثیر لحن ادیبانه‌ی نویسنده و صداقت کلامش قرار گرفتم چقدر زیبا احساس یک نوجوان که خیلی زود پیری را تجربه کرد بیان کرده است گویا همه‌ی این لحظات و اتفاقات برای خود نویسنده رقم خورده است. امید، ناامیدی، اشک، خنده، شادی، غم و هزاران احساس دیگر. خواندن کتاب را به کتابراهی‌های عزیز توصیه میکنم.
H.tt
۱۴۰۳/۰۵/۰۶
کتابی هست برای تلاش و استقامت برای موهبت زندگی هرچند که عاقبت آن را بدانیم و تلاش جهت استفاده از همین فرصت بدست آمده برای اینکه نسخه بهتری از خود با وجود مختصات و مشکلات بدست آورطم و نور الطاف خداوند را در درک کنیم حتی در نقائص و شکرگزار و شاد درحد توان باشیم.
رباب محمودی
۱۴۰۳/۰۹/۰۶
خیلی کتاب ارزشمندی هست. جملات ساده و قابل لمس داره. شخصیت‌ها کاملا باورپذیر هستن. خط داستان در حین سادگی و قابل پیش بینی بودن، اصلا کلیشه‌ای پیش نمیره و لحظاتی خواننده رو غافلگیر می‌کنه. از خوندن کتاب لذت بردم بخصوص قسمت‌های پایانی. ممنونم از کتابراه
رضا عابدین پور
۱۴۰۳/۰۴/۲۴
یه داستان ساده و غم انگیز درباره پسربچه‌ای به نام آرئومه که به پیری زودرس دچاره. در واقع دچار یه بیماریه و به طور کلی نشون میده که چقدر همدلی و عشق میتونه تاثیر گذار بشه و تو رو به اوج برسونه یا برعکس
توی سه کلمه جالب متفاوت غم انگیز...
فیروزه ابراهیمیان
۱۴۰۳/۰۴/۲۲
در عین جذاب بودن و روان بودن غم خاصی خط به خط شمارو همراه میکنه. چند صفحه آخر کتاب قشنگ شمارو از نظر احساسی درگیر، شاید خوندن این کتاب باعث بشه بیشتر به خودتون و سلامتیتون نگاه کنید. سلامتی تاجی روی سر افراد سالم که فقط افراد مریض اونو میبینن.
مهدی عزتی
۱۴۰۳/۰۷/۰۶
اوایل خیلی ساده بود حتی منصرف شدم ولی کم کم داستان جالب پیش رفت و با شوخی و طنز‌ها و اندوه هاش رفت و رفت در آخرش اشک من رو در آورد خیلی سخت بود خوندن آخرش درکل به دلیل نثر روان موقع خوندن فکر می‌کردم خودم شاهد این صحنه‌ها هستم
nahid keyvan
۱۴۰۳/۰۶/۲۴
کتاب بسیار زیباست. در عین حال که مشکلی هست اما از دید قشنگ و با احساس و واقعی به مسائل نگاه میکنه خیلی جاها صبر ودرک را به ادم یاد میده و در کل بعد خواندن این کتاب چیزهای قشنگ تو ذهن ادم ثبت میشه در حالیکه یه جاهای از کتاب غمناک هست
نجلا
۱۴۰۳/۰۴/۲۱
رمانی که سرگذشت پسر جوانی راباصراحت گفته خواننده را ترغیب به خواندن میکند پسری که ازیه بیماری رنج میبرد ولی هیچگاه ناامید نشده. دوره‌ی بارداری از دیدگاه جنین و همچنین دیدگاه کودکی که هنوز لب به سخن باز نکرده رادراین کتاب می‌خوانیم
سمیه برازنده
۱۴۰۳/۰۷/۲۶
داستان زندگی یه پسر ۱۶ ساله که درباره گذشته خانواده و اتفاقات روزمره خودش هست. این کتاب در عین سادگی و روان بودن داستان گیرایی داره، حتی سینمای هند یه فیلم سینمایی با اقتباس از این رمان ساخته بود که خیلی هم طرفدار داشت
Tayebe Ahmadi
۱۴۰۳/۰۴/۲۹
بعد از خوندن این‌کتاب به فکر فرو رفتم که چرا بعضی انسانها باید اینقدر زجر بکشن به چه گناه وجرمی؟ ولی جوابی پیدا نکردم خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم با آرزوی سلامتی برای همه بیماران مخصوصا بیماران خاص🤲
باتشکر از کتابراه
Nooshin.tino
۱۴۰۳/۰۷/۳۰
خیلی خوب بود و اموزنده و البته غمگین.
واقعا ادما تا‌ی چیزی و‌دارن قدرش رو نمیدونن، مخصوصا اون قسمتش که میگفت به این دلایل دوس دارم زنده باشم، چیزای خیلی ساده که تو زندگی روزمره اصلا به چشم نمیاد...
ستاره بخشی
۱۴۰۳/۰۶/۰۲
کتابی زیبا و تاثیر گذار درباره پسری که بیماری پیری زودرس دارد، پس از اتمام این کتاب شما به ساعت‌ها فکر درباره زندگی خود و اینکه چقدر خوش شانس هستید که سالم و سلامت هستین، فرو خواهید رفت.
مینو رحمتی
۱۴۰۳/۰۴/۲۰
داستان یه پسر بچه مبتلا به بیماری پره اکلامپسی بود و شرح زندگی اون و خانواده ش و دردها و تجربه های که از سر گذرونده تا زمان ترک حیاتش، داستانی متفاوت و گیرای داشت تا سطر آخر و با حوصله خوندم
نازنین شریفی
۱۴۰۳/۰۴/۱۸
سرگذشت پسر بیماری که با امید و شجاعت تا آخرین لحظه دست از عشق به زندگی برنداشت و والدینی که با تمام توان و نثار کردن عشق خود به فرزندشان او را تا خانه ابدی بدرقه کردند
ممنون کتابراه
فرشته عزتی
۱۴۰۳/۰۹/۰۶
سلام دوستان خوبم اولین کتابی بود که از این نویسنده خوندم یه رمان جذاب و دوست‌داشتنی که خیلی شیرین شروع میشه ولی رو به اتمام کار به راحتی میتونه اشک هر کسی رو در بیاره دوستش داشتم
فهیمه صالحی
۱۴۰۳/۰۶/۲۷
پسرک غمگینی که امید زندگی‌اش کم رنگ شده تلاش میکند تا با نوشتن داستان زندگی عاشقانه مادر پدرش اول حس نویسندگی‌اش را ارزو بدل نکند وبعد هدیه‌ای ماندگار به انها بدهند
فاطمه دارستان
۱۴۰۳/۰۵/۱۶
کتاب از نظر من خوب بود، جوری که موقعیت نوزاد توی شکم مادر و دوران کودکیش رو بیان کرده بود واقعا خوب بود، ساده و شیوا نوشته شده و بعنوان یک کتاب کوتاه، گزینه‌ی مناسبی برای مطالعه اس.
آرزو عباسى
۱۴۰۳/۰۵/۰۱
من باهاش گریه کردم چند روزی بود بغض داشتم و فشار روم بود ولی این کتاب اشکم درآورد خالی شدم کاش این شوق و انگیزه ای که آئین روم واسه زندگی کردن داشت، منم به دست بیارم
fateme
۱۴۰۳/۰۴/۲۸
کتاب زندگی درخشان من در عین سادگی دلچسب و شیرین است با وجود اینکه انتهای داستان را میدانی اما نمیتوانی از لحظات ان دست بکشی. این کتاب را توصیه میکنم و از کتابراه ممنون که هدیه داد
سودا
۱۴۰۳/۰۴/۲۶
کتاب بسیار خوبیه‌ هست
در عین ساده بودن جذاب و به عمق داستان پی میبرد.
کتاب درمورد پسری هست که به پیریه زودرس مبتلا هست و سعی میکند از لحظه‌لحظه‌ی زندگی‌اش لذت ببرد.
HOSSEIN
۱۴۰۳/۰۵/۱۹
واقعا عالیه از هر نظر بهش نگاه میکنم نویسنده انگار از طرف شخصیت داستان داره حرف میزنه خیلی بهتون پیشنهاد میکنم ارزش خریدن و خواندن رو خیلی داره
Mohammadali
۱۴۰۳/۰۴/۱۵
بنده هنوز کتاب را کامل تمام نکرده‌ام ولی تا اینجا که خوانده‌ام حدودا یک سومش تمام شده ولی آنقدر ساده و جذاب بود که لذت بردم و پیشنهاد میکنم بهتون که بخونید.
سوده فلاح
۱۴۰۳/۰۵/۰۱
تا حالا زندگیو ازین نگاه ندیده بودم و گاهی یادم میرفت که باید قدردان و شکرگزار باشم، خیلی عالی بود و بی نهایت لذت بردم
فرخ لقا تهاجمی
۱۴۰۳/۰۴/۳۰
عالی. درعین سادگی شیواوروان.. بسیارتواناوقدرتمند.... بازبانی ساده بحدی قدرتمندپیش میره که ناخوداگاه قدم به قدم درکنارش میروی... حظ کردم...
خداداد پورفلاحی
۱۴۰۳/۱۰/۰۱
نویسنده بخوبی و با فن خودنوشت، بالا و پایین زندگی و استفاده از لحظات را با زبانی شیوا و گویا بیان نموده است.
م ح د ث ه
۱۴۰۳/۰۸/۲۲
کتابی درام و البته شامل تمام احساسات انسانی و مملو از احساسات پاک نوجوانی. واقعا میشه از خوندن این کتاب لذت برد
1 2 3 >>