نقد، بررسی و نظرات کتاب کتابفروشی موریساکی - ساتوشی یاگیساوا

کتاب ریتم بسیار آرامی دارد، بدون فراز و فرود و هیجان.
شاید هدف نویسنده شرح زندگی ساده و آرام بوده است.
کتاب، حول محور زندگی دختر جوانی می‌چرخد که به تازگی شکست عشقی خورده است و برای فرار از واقعیت حتی ترجیح داده که از کار خود استعفا دهد و به کتابفروشی دایی خود پناه ببرد، او در ابتدا کتابفروشی را محیطی کسل کننده و غبارگرفته می‌یابد، به مرور زمان به کتاب پناه می‌برد و در دنیای کتاب و کتابخوانی آرامش را پیدا می‌کند و...
نویسنده در کتاب بر لزوم رویارویی با مشکلات و ناکامی‌ها تاکید می‌کند، بطوریکه دختر جوان سرانجام زمانی می‌تواند آرامش را بیابد که با مشکلات خود روبرو می‌شود و احساسات خود را بیان می‌کند و...
در کل خواندن این کتاب برای افرادی مناسب است که در کتابخوانی صبور باشند و برای افرادی که در روند داستان به دنبال هیجان هستند مناسب نیست.

کتاب درمورد دختریه که دچار شکست عشقی میشه و دایی کتابفروشش با اخلاق و رفتارهای عجیبش به کمکش میاد. البته دایی ساتوره خود هم مشکلاتی در زندگیش داره چون همسری که دوستش داشته مدتیه ترکش کرده. در واقع این کتاب بیشتر از اینکه داستان تاکاکو باشه داستان ساتوره و همسرشه. و شاید بشه گفت قهرمان این کتاب هر سه نفر هستند. توصیفات زیبایی از محیط محله و کوهستان در این کتاب هست که باعث میشه خواننده احساس کنه دوست داره به اونجا سفر کنه. ما انسانهاگاهی نیاز داریم در برابر مشکلات و ناکامیها از روزمرگی‌ها و عادات روزانه مون فاصله بگیریم و در مکانی جدید با سبک زندگی جدید و یا حتی کسب تجربه‌های جدید به زندگی و روال سابقش برگردیم اما با انرژی و انگیزه نو. و درنهایت با دوستی و عشق و درکنار خانواده بهتر میتوان مشکلات را حل کرد.

شیوه نگارش کتاب و پیشروی داستان خوب و پر کشش بود. دغدغه‌های ذهنی شخصیت اصلی خیلی خوب پردازش شده بود و با احساسات اکثر دختران این نسل همخوانی داشت. یکی از نکاتی که روند داستان رو جذاب میکرد تغییرات ذره ذره تاکاکو بود که باعث میشه خواننده بهتر با شخصیت اصلی همراه بشه. نکته جذاب دیگه‌ای که در داستان بود تغییر تاکاکو در زمینه احساسات قلبیش بود. اینکه بعد از شکست در رابطه با هیداکی با ادم فهیمی مثل وادا اشنا میشه که نزدیکترین ارتباط و فاصله رو با روح درونش داره. در مورد شخصیت‌های فرعی مثل ساتارو و موموکو هم نکته جالبی وجود داره که خواننده رو وادار میکنه از قضاوت زود هنگام خودداری کنه و به درون مایه واقعی اونها پی ببره. در کل رمان خوبی بود ممنون از کتابراه و مترجم

شخصیت پردازی خوب بود، ولی یه قصه معمولی که البته یک سوم آخر کتاب قوی شد؛ فکر میکردم خیلی رویایی تر باشه یا لااقل مثل توضیحات به کتابها ربط بیشتری داشته باشه. اما کتاب خوندن هیچ نقشی توی تغییرات تاکاکو نداشت و جز یه مورد کلا کتاب نقش مهمی توی داستان نداشت

کتاب جالبیه توصیف مکان و محیط اطرافش بقدری واضح هست که آدم احساس میکنه خودش اونجا حضور داره داستانش هم راجب دختری هست که تازه با جادوی کتاب‌ها آشنا میشه و زندگیش متحول میشه یاد میگیره با گذشته باید روبه رو بشه وگرنه مثل ارواح پلید اذیتش می‌کنه

شیرین و روان و حال خوب کن
داستان درباره دختر جوانیست که بعد از شکست در عشق و رها کردن شغل و بی پول شدنش به ناچار سراغ دایی‌اش میرود و از آن جا که مجبور میشود در کتابفروشی دایی‌اش کار و زندگی کند با خواندن کتابها روح زخم خورده‌اش التیام یافته و...

تقریبا خواندنش کمتر از ۱ روز طول کشید، الهام بخش هست اما کمی هم کسل کننده و بدون هیجان خاصی رمان نسبتا یکنواخت، فقط نکته ی مثبتش جملات قشنگ و امید بخش اون بود بنظرم و این که چطوری آدم میتونه بعد از سخت ترین شکستن ها دوباره خودش رو سرپا کنه..

رمان کوتاه و تاثیر گذاری هست، راحت میشه با داستان ارتباط گرفت، شخصیت پردازی وتوصیف مکان‌ها درخور تحسین هست، کلا سه تا شخصیت اصلی داره (تاکاکو، دایی ساتورو، زن دایی موموکو) که گیج کننده نیست، من از خوندنش لذت بردم، هر کتابی ارزش یک بار خوندن رو داره

علی رغم اینکه اتفاقهای متفاوتی در داستان رخ داده بود ولی داستان یه مسیر آرام و بدون استرس رو طی میکرد، شاید به خاطر این بود که خیلی بی آلایش آدما رو به کتاب خونی تشویق میکرد و پناه بردن به کتاب رو درمان افسردگی و ناکامی میدونست،

کتاب خیلی خوبی بود کوتاه و خواندنی داستان در رابطه با دختری که پس از شکست عشقی افسرده میشه و زندگی کنار دایی‌اش در کتاب فروشی باعث بهبود میشه فضای داستان برام جالب بود حس خوبی پیداد مخصوصا پارت سفرش به کوهستان

با تموم کردن این کتاب احساس خیلی خوبی دارم اما فضای داستان به حدی صمیمی و آروم بود که من واقعا وابسته فضایی شدم که نویسنده توی ذهنم ساخته بود! حتما توصیه میکنم بخونید، آرامش جذابی داره داستان!

کتاب جالب و آرامی بود. به سبک رمان‌های ژاپنی. من به خاطر آشنایی با فرهنگ کشورها رمان‌های آن‌ها رو میخونم. این کتاب قشنگی بود

خیلی کوتاه بود. راجع به مشکلات دایی و زن داییش بود بیشتر.
کاش ماجرای هیداکی ادامه پیدا میکرد. در کل پایانش خیلی جالب نبود.

در کل کتاب خوبی است که فضای صمیمی را هنگام خواندن ایجاد می‌کند.
توجه به جزئیات آن ویژه بوده که تجسم صحنه‌های گفته شده را آسان می‌سازد.

کتاب بسیار روان و خواندن داستان خیلی لذت بخش وهمچنین به گونه‌ای داستان نوشته شده که خواننده را برای ادامه خواندن داستاق مشتاق میکند.

خوب بود، علاقمند شدم که کتابهای دیگه‌ای از نویسندگان ژاپنی بخوونم. توصیفاتی که از اون منطقه کوهستانی میکرد خیلی قابل تجسم بود.

کتاب خوبی بود، و پایانش یک جورهایی happy ending بود، و یه رمان خیلی ساده است و متنش روان است، و به نظرم ارزش یک بار خواندن را دارد.

کتاب رویه‌ی آروم رو داره ولی مارو از خوندنش خسته نمی‌کنه حقیقتا انتظار نداشتم اینجوری تموم شه ولی جالب بود.

این کتاب رو به پیشنهاد یک روزنامه خوندم، واقعا جذاب بود و ذهن آدم رو باز میکرد اما ترجمه زیاد جالبی نداشت

جالب بود. نثر گیرایی داشت و یک موضوع اجتماعی که شاید برای همه ما اتفاق افتاده باشه و درگیرش باشیم.

با درود به کتابراهیان عزیز
سپاس از سازندگان اپ
داستانش جالب بود و ترجمه نسبتا روانی داشت

به نظر من کتاب‌های ژاپنی مثل تراپی‌اند ساده و دوست داشتنی و آرامش بخش و حسابی پیشنهاد میکنم بخونید

این کتاب حس و حال خوبی به من داد. فضای و شخصیت‌های داستان و دوست داشتم.

بسیار عالی داستانی زیبا و روان با تصویر پردازی عالی خواندنش رو توصیه میکنم

نیمه اول کتاب خیلی خوب بود نیمه دوم کتاب خیلی بد بود

کتاب جالب و روانی بود

کتابی واقعا لذت بخش برای خواندن

کوتاه و جذاب بود

کتاب بسیار خوبی بود