نقد، بررسی و نظرات کتاب تسلیم نشو یومی چانگ! - جسیکا کیم
مرتبسازی: پیشفرض
علیرضا غفوری
۱۴۰۳/۱/۱۶
211
از اونجایی که رنگ های قرمز و زرد رو دوست دارم، با اولین نگاه مجذوب جلد کتاب شدم. بعدش شروع کردم به خوندن کتاب. من کلا خیلی کم رمان و داستان میخونم. بیشتر به کتاب های روانشناسی موفقیت علاقه دارم. چون دوست دارم رشد کنم. اما با خوندن این کتاب متوجه شدم تنها راه رشد، خوندن کتاب هایی مثل عادت های اتمی و چگونه کمال گرا نباشیم نیست، آدم میتونه از خوندن کتاب داستان کلی درس بگیره و رشد کنه. و اینکه آدما میتونن لطائف و نکات و ترفند های موفقیت و رشد شخصی رو در قالب داستان بیان کنند. یکی از چیزایی که باعث شد تا از اول تا آخر کتاب رو یه نفس بخونم این بود که به طنز و استندآپ کمدی علاقه دارم. نویسنده جوری نوشته که ب دجوری احساس همذات پنداری میکنی با یومی. تا حالا با شخصیت یه دختر احساس همذات پنداری نداشتم همیشه وقتی کتاب میخوام بخرم، بین ترجمه های مختلف میگردم ببینم با کدوم بیشتر حال میکنم. اگه تو هم مثل منی با خیال راحت خوندن رو شروع کن چون من واقعا از ترجمه مترجم لذت بردم. من که عاشق این کتاب شدم و دوباره هم میخوام بخونمش.
یکی از بهترین کتابهایی بود که خوندم، واقعا با هر صفحه شگفت زده میشدم و مدام ریتم داستان تغییر میکنه و باعث میشه که حوصلهی آدم سر نره، روند ترجمش خیلی خوب بود و من لذت بردم، داستان کتاب به صورت خلاصه درمورد دختر کوچیکهی یک خانواده ۴ نفره و سگشون هست که از کره به آمریکا مهاجرت کردند و دختره که اسمش یومی هست دوست داره علایق خودشو ادامه بده اما خانواده نمیزارن، و ماجراهای خیلی جالبی پیش میاد و حتی چند تا دوست هم پیدا میکنه، درکل پیشنهادش میکنم و امیدوارم لذت ببرید از کتاب،
تسلیم نشو یومی جز اون دسته از کتابهایی بود که منو تشویق به خوندن و ادامه دادن داستان میکرد ولی گاهی وقتا نوشتار متن طوری بود که دلمو میزد دوست داشتم جملاتی کمی جالب تر ترجمه میشدن. البته فک میکنم اینی نظر شخصیه و ربطی به تسلط مترجم رو متن نداره. شایدم این مدل ترجمه طرفدارای خاص خودشو داشته باشه