نقد، بررسی و نظرات کتاب نوازنده نابینا - ولادیمیر کارالنکو

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
سپیده دادگر مقدم
۱۴۰۳/۰۹/۳۰
رمان قشنگی بود نثر روان و شیوا به تصویر کشیدن دنیا از دیدگاه یک نابینا، نشان دادن سختی ها و مشکلات افراد نابینا، چرا که قبل تر فکر میکردم افرادی که ذاتا نابینا هستند توقعی در همان حد خودشان از زندگی دارند اما متوجه شدم متاسفانه این کمبود می تواند خیلی برایشان عذاب آور باشد و این کتاب خواننده را آگاه میکند تا هنگام مواجه با این افراد به درستی رفتار کند اینکه چطور یک فرد نابینا از انواع حواس دیگر برای شناخت طبیعت استفاده می کند برایم خیلی جالب بود شخصیت دایی ماکسیم و که همیشه همراه پتر بود و سوالهای پتر رو با حوصله فراوان و به صورت قابل درک پاسخگو بود مخصوصا زمانی ک رنگها رو توصیف میکرد خیلی دوست داشتم همه ما به یک دایی ماکسیم نیاز داریم خواننده در هنگام خواندن این رمان به زیبایی های زندگی که ناخواسته در پس زمینه قرارگرفته توجه می کند و متوجه میشود که همیشه بد از بدترم هست چ خوب است که از دل همین بدی ها و سختی ها و مشکلات به خوبی ها بنگریم و آنهارو شکوفا کنیم تنها نکته ی منفی که کمی حوصله سر بر هست استفاده زیاد از استعاره و کش دادن موضوع است
کمیل امینی
۱۴۰۳/۰۹/۱۶
یکی از بهترین رمان هایی بود که خوندم و بسیار برام تعجب آوره که چرا اونقدری که باید به این کتاب توجه نشده!! متنی روان و ترجمه خوبی داره. در ادامه به نکاتی که برداشت کردم و حس کردم نویسنده سعی داشت به مخاطب بفهمونه اشاره میکنم. دوستانی که کتاب رو نخوندن ترجیحا از اینجا به بعد رو نخونن چون اسپول میشه. فکر میکنم مهمترین نکته ای که نویسنده سعی داشت نشون بده این بود که زندگی در عین زیبایی، دردناک هم هست و در عین دردناکی زیبا هم هست. به زندگی یک نابینا میپردازه و به خوبی مزایا و معایب نابینا بودن رو نشون میده، به خوبی نشون میده که یک نابینا چقدر بهتر از ما میشنوه و چقدر میتونه از این قابلیت استفاده بکنه. همچنین به وفور نشون میده زندگی یک نابینا چقدر پر از استرس و اضطرابه، چقدر تاریکه و چقدر دردناکه. بسیار زیاد به زیبایی های طبیعت میپردازه تا نشون بده این ها هم شامل زندگی میشه و ماهایی که بینا هستیم باید قدر اینارو بدونیم. تیر خلاص رو جایی میزنه که که دایی ماکسیم به پتر میگه انقدر رنج خودت رو نبین، رنج دیگران که چه بسا از تو بیشتر هم هست رو ببین. این نکته باعث شد پتر حالش بهتر بشه و خیلی بهتر از قابلیت هاش استفاده کنه. نکته دیگه ای هم که ازش برداشت کردم این بود که هیچ نسخه ای نمیشه برای زندگی پیچید، هرکس راه خودش رو داره. در اخر کتاب که دایی ماکسیم با دیدن پتر بر روی صحنه با خودش گفته بود حداقل بیهوده نزیسته ام، اشاره به این داشت که هر کدوم از ما میتونه به نوبه خودش تاثیرگذار باشه.
F.M
۱۴۰۳/۰۸/۱۹
سلام
ممنون از تیم کتابراه و مترجم گرامی این کتاب.
کتاب در مورد فرد نابینای است که از همان دوران کودکی نابینا بوده است و در مورد سختی‌های او هست.
موضوع کتاب را دوست داشتم و اولین بار بود به همچین موضوعی برخورد میکردم اما خیلی خوب نتوانستم با داستان همراه شوم. در بعضی جاها داستان من را خیلی ترغیب ب ادامه دادن میکرد اما در بیشتر موارد فقط میخواستم ورق بزنم.
ای کاش این داستان به صورت اول شخص بیان میشد شاید اینجوری بهتر بتوان با آن همراه شد. در طول داستان بسیار از شخصیت دایی ماکسیم خوشم آمد که همیشه همراه پتر بود. و فداکاری اوه لینا بسیار برایم زیبا بود‌ای کاش همه‌ی ما انسان‌ها ب این باور برسیم که کسانی که در هر عضوی از بدن مشکلی دارند از ما کمتر نیستند و حتی نسبت به ما از توانایی‌های دیگری برخوردار هستند مثل پیتر که از قدرت شنوایی بسیار بالایی برخوردار بود. یاد این ضرب المثل افتادم که میگه خدا گر ز حکمت ببندد دری ز رحمت گشاید در دیگری
همانطور که گفتم موضوع را دوست داشتم اما نتوانستم روند داستان را با خودم هماهنگ کنم و دربهصی جاها بسیار حوصله سر بر بود طوری که چند بار خواستم داستان را متوقف کنم اما گفتم رها کردن داستان کار درستی نیست و بیشتر مشتاق پایان داستان بودم که چه اتفاقی برای پیتر می‌افتد.
کاربر E
۱۴۰۳/۰۷/۱۱
بیشتر از هر چی، من از روش ترجمه‌ی کتاب، خیلی خوشم اومد، کلمات و جمله بندی‌های خاصی داره و به زیبایی تونسته منظور نویسنده ر بیان کنه، طوری ک احساسات و تصورات شخصیت اصلی نشون میده، کاملا قابل لمسه، میتونست ب جای کلمه‌ی کور، از نابینا استفاده کنه، اما با جسارت تمام، همه جا از کور استفاده میکنه و در عین حال شخصیت اصلی ر بسیار قوی نشون میده، تضاد همه جا هست و واقعا عالی استفاده شده، تشبیه‌ها عالی توصیف و ترجمه شده، باز هم میگم ک ترجمه عالیه و مثل هیچ کتاب دیگه‌ای نیست
محمد به منش
۱۴۰۳/۰۷/۰۱
به نظر من کتاب بسیار جالبی بود. درسته که بقول یکی از خواننده ها به تشریح و توصیف طبیعت بسیار پرداخته بود و بسیار زیبا و ظریف توصیف کرده بود، اما منظور نویسنده این بود که به خواننده بگه که توصیف زیبایی طبیعت با حس بیناییست که متاسفانه ما بیشتر اوقات از این نعمت بزرگ عافل هستیم، در حالی که شخص نابینا از اطرافیان می خواد که براش به هر صورتی که امکان داره توصیف کنند. آنجایی که دایی ماکسیم به پتر میگه دوتا دستهاتو ببر بالا و نیمدایره درست کن. جهان از آن هم خیلی خیلی بزرگتره.
فاطمه اس
۱۴۰۳/۰۷/۰۵
توصیف‌ها از طبیعت برای ما که در دنیای شتاب زده و عجول زندگی می‌کنیم بیش از حد خسته کننده بود، شاید به گفته یکی از دوستان نویسنده میخواست نابینا بودن و اینکه فرد نابینا برای درک محیط اطراف نیاز به توصیف داره رو توضیح بده. به هر حال اینکه پایان خوبی داشت هم یه جنبه مثبت کتاب بود مخصوصا برای ما ایرانی ها😂. و یه نکته دیگه اینکه چرا به جای کلمه «کور» از «نابینا» که محترمانه تر هست استفاده نشده؟
مینا شریفى
۱۴۰۳/۰۹/۰۲
دراین کتاب از نقصها ورنجهاى مربوط به اون میگه وماروبه فکر وامیداره کسیکه نابیناى مادرزاد است چطور میتواند از دنیاى بیرون تصورى داشته باشد. واین به ما میفهمونه که قدر همین یک نعمت رواگرداشته باشیم بقیه ى نعمتها را هم درک میکنیم وقدر میدونیم. کتاب بسیارزیبایى بود وچه زیبا احساسات یک نابینا وخشمها و ادراکش ازاین جهان نادیده را بیان کرده است.
زهرا کریمی
۱۴۰۳/۰۶/۲۹
دنیای تاریکی خیلی به نظر من ترسناکه. چشمامو عمل کرده بودم دو هفته نباید نور بهم میخورد با اینکه میدونستم دوره موقتی هست ولی کلافه شده بودم. حالا ببینید یکی کل عمرش نبینه چی میکشه؟!! البته که کسانی که بر این تاریکی غلبه میکنن واقعا قابل ستایش هستن.
م کاظمی
۱۴۰۳/۰۹/۱۲
دوره دیکتاتوری الکساندر سوم، تزار در روسیه
مقدمه‌ای برای خلق آثار ادبی بعدی و بر اساس تجربیات واقعی تبعید
رمانی روانشناسانه و تحلیلی از درونیات نابینایان
منعکس کننده و تجلی بخش احساسات میهن پرستانه نویسنده
اثری قابل ارجاع و موشکافانه درباره ترانه‌های محلی و آهنگ‌های بومی روسی
مرضیه ربانی
۱۴۰۳/۰۷/۲۵
اینقدر قلم این کتاب عالیه که دلم میخواد یه جا همش را بخونم. توصیفاتی که از مناظر کرده. حالات بخصوصی که برای شخصیت اصلی داستان پتر نابینا وجود داره، همه یه آرامش خاصی داره. توصیفاتش جوریه که میشه به احساسات یه نابینا پی برد.
کتاب پر هیجانی نیست ولی جذابه.
مریم معروف خانی
۱۴۰۳/۰۷/۰۵
باسلام واحترام
کتاب را مطالعه کردم. ترجمه بسیار عالی بود. هنگام مطالعه خودم را در محیط احساس کردم. ازناسپاسی خودم در
برابر نعمت‌های الهی بسیار شرمنده
شدم. کتاب برایم بسیار تاثیر گذار بود و
بسیار از مطالعه آن لذت بردم.
سپاس فراوان از شما
بهار 🌹
۱۴۰۳/۰۷/۲۵
خیلی خوب بود، هم اصل داستان و هم ترجمه اون. چیزی که باعث شگفتی بود بیان حالات نابینا، اون هم با اون همه جزئیات بود، اینگار نویسنده یه نابینا جلوی چشمش بود و اون هم، همون لحظه، همه واکنشها و حالتها و حتی میمیک صورتش رو، یادداشت میکرد.
ن , ارمندئی
۱۴۰۳/۰۷/۱۹
نتونستم با این کتاب ارتباط برقرار کنم, به نظر من قلم روانی نداشت.
در بعضی جاها از کلماتی مثل کور و چولاق استفاده شده بود که دوست نداشتم ودر بعضی جاها ازکلماتی سقیل استفاده شده بود که با سادگی داستان همخونی نداشت
Hannane
۱۴۰۳/۰۶/۲۸
خیلی خوب و داستانی بود که خیلی اروم و رمانتیک مانند پیش میرفت و انقدر نویسنده کلمات رو خوب طبقه بندی کرده بود که در کتاب غرق میشدم
علیرضا علیمردانی
۱۴۰۳/۰۹/۲۱
کتاب بسیار خوبی است فقط بعضی از متون آن کمی پیچیده می‌باشد و سرعت خوانش را کمی کاهش می‌دهد و احتیاج به تفکر و تعقل دارد.
ولی در کل رمان مناسبی می‌باشد و انسان را یاد توانایی‌های خود می‌اندازد
اعظم فرجامی
۱۴۰۳/۰۷/۲۰
داستان سبک روسی از مراحل تحول زندگی انسان از کودکی تا بلوغ که مطابق روش نویسندگان روس فراوان با فلسفه بافی درباره زندگی و خلق و خوی انسان همراه شده و بنظرم باید ورق بزنی تا خط داستان را ادامه بدهید.
sol abd
۱۴۰۳/۰۷/۰۹
هنوز تمومش نکردم ولی از همون اول، قدرت قلم مترجم منو شگفت زده کرد. الان هم داستان منو با خودش می‌کشه و هم قلم زیبای مترجم. نمی‌دونم ایشون آیا کتابی هم به قلم خودشون دارن؟
مریم موسوی
۱۴۰۳/۰۸/۱۲
کتاب خوبی برای کسانی که به ادبیات علاقه دارند میباشد از نوشتار ادبی و کلماتی که به گوش ما نا آشناست و در زبان کشور نویسنده کاربرد دارد استفاده شده برای من فهمش سخت بود
۱۳۵۸.
۱۴۰۳/۰۷/۰۶
با سلام، کتاب خوب وآموزنده ای هست کتابی انگیزشی در شکست هایی که در زندگی بیشتر ما اتفاق می افته، کتاب با احساس و روان خواننده بازی میکنه پیشنهاد میکنم بخونین وقت زیادی نمیبره
M.H
۱۴۰۳/۰۸/۲۹
من اصلا نتونستم با کتاب ارتباط برقرار کنم، کلمات و جملات تکراری و ترجمه‌ای که روان و جذاب نبود و داستان تکراری، خوندن کتاب نوازنده نابینارو توصیه نمی‌کنم🍃
رعنا سرمالیان
۱۴۰۳/۰۷/۱۱
کتاب بسیار خوبی بود داستان پسر نابینا که باهمه ی سختی ها سرانجام با کمک دایی، خود را پیدا کرد. بعضی جاها ادبیاتش خوب نبود برا همین یک ستاره کم دادم چلاق وکور
شیوا علیرضایی
۱۴۰۳/۰۷/۰۶
این کتاب درس زندگی به همه آدمها داره. در اوج ناامیدی، همیشه جای امیدواری هست. نگرش خودمون به خودمون، ما رو میسازه و زندگی رو به ما نشون میده
علی
۱۴۰۳/۰۹/۱۶
به جرئت می‌تونم بگم یکی از بهترین کتابایی که خوندم. مترجم بسیار توانا و کاربلده و بقدری توصیفات عالیه که آدم حظ میکنه از خوندن این کتاب.
الهام علیزاده
۱۴۰۳/۰۹/۰۸
در زمینه توصیف ادبی محیط اطراف از منظر یک نابینا، بسیار خلاقانه عمل کرده بود. مخصوصا تلاش ماکسیم برای توصیف رنگها برای پیتر
محمد اسدی
۱۴۰۳/۰۷/۰۷
سلام کتاب خوب و عالی بود. با شروع مطالعه آنقدر گیراست که دیگر نمیتوانی ادامه ندهی میخواهی هرچه زودتر تمامش کنید. سپاس از زحمات شما عزیزان
Najmeh Booraghi Booraghi
۱۴۰۳/۰۸/۱۰
بیشتر از داستان از ترجمه کتاب خوشم اومد که خیلی شیوا و روان ترجمه شده بود ممنونم از آقای افکاری عزیز
لیلا تشکر
۱۴۰۳/۰۷/۲۴
داستان غم انگیز و پراحساس هست
حاشیه پردازیهای داستان زیاد و چالش‌ها و هیجانات کم از خصوصیات این داستان هست
حانا جهانی
۱۴۰۳/۰۶/۲۸
خیلی ممنونم کتابراه یه هدیه ارزشمند دیگه
Alireza Anvari
۱۴۰۳/۰۸/۲۹
یه رمان فوق العاده با داستانی گیرا و جذاب. ترجمه بینظیر و در کل یک تجربه فراموش نشدنی
آریا فتحی
۱۴۰۳/۰۷/۲۰
بسیار عالی خیال پردازی بسیار خوب و قوی داره، توصیف بسیار زیبا از طبیعت و خیالات قوی
محمد صدیق ارباب سرجو
۱۴۰۳/۰۷/۱۱
واقعابه معنای واقعی طبیعت راکه ماقدرش رانمیدانیم بامادرمیون گذاشت که بیشتربشناسیمش
حامد چراغی
۱۴۰۳/۰۷/۰۴
این کتاب به نظرم از اون دست کتاب‌های انگیزشیه که با خوندنش بفهمیم محدودیت‌ها مانع پیشرفت نیستن
Ziba Abu
۱۴۰۳/۰۷/۰۲
داستان خوب و جالبی بود توصیه میکنم حتما بخونید ممنون از نویسنده محترم موفق و موید باشید
morteza
۱۴۰۳/۰۸/۲۳
کتاب بدی نبود ولی بخاطر استفاده زیاد از کلمه کور حس خوبی بهم دست نمیداد
م
۱۴۰۳/۰۸/۲۱
اگر تمام کتاب‌ها به صورت صوتی ارائه گردد، یادگیریش برای مخاطب بهتر است.
علی احمدزاده
۱۴۰۳/۰۸/۰۷
تازه خریدم و فقط نمونه‌اش را خوندم ولی به نظر کتاب خوبی باشه
ن راد
۱۴۰۳/۰۷/۰۱
داستان رنج یک نابینا را بیان میکند که با پذیرفتن آن، با خودش به صلح میرسد.
زهرایزدانی
۱۴۰۳/۰۶/۳۱
سلام و خداقوت کتاب نوازنده نابینا برای من داستان جالبی داشت و خوب بود
محمدرضا پورمهدی
۱۴۰۳/۰۷/۲۴
من تازه شروع به خواندن کرده‌ام به نظرم کتاب جالبی است
hamideh Tayebi
۱۴۰۳/۰۶/۳۰
عالی بود توصیه می‌کنم حتما بخونیدش
شیرین دهقان
۱۴۰۳/۰۶/۳۰
اصلا نتوانستم ارتباط با کتاب بگیرم بیشتر تشریح طبیعت بود
نرجس رادک
۱۴۰۳/۰۶/۲۸
بسیار جذاب و خیلی با احساس من بازی میکنه
علی صادقی
۱۴۰۳/۰۹/۲۶
بنظرم‌کتاب جالب و خوبی بود
Fatemeh.j
۱۴۰۳/۰۹/۲۲
این کتاب روحمو لمس کرد:)
سعیده آزادمنش
۱۴۰۳/۰۸/۰۴
کتاب جالبیه من دوست داشتم 🌺
محبوبه ریحانی
۱۴۰۳/۰۷/۲۸
کتاب داستان جالب ولی یک داستان کوتاه
اسی دماوند
۱۴۰۳/۰۷/۲۵
روان، گویا، بدون گره‌های ادبی
راضیه عارف
۱۴۰۳/۰۷/۲۴
کتاب خوبی بود برای وقت گذروندن
هدیه جوکار
۱۴۰۳/۰۷/۲۳
زبانم قاصره از بیان این همه قشنگی
مریم نوری
۱۴۰۳/۰۷/۰۷
خوب بود نمیشد گفت عالی
1 2 >>