نقد، بررسی و نظرات کتاب زن گمشده - ماری کوبیکا
4.3
250 رای
مرتبسازی: پیشفرض
مانا کیان
۱۴۰۳/۱۱/۱۹
90
داستان دارای هیجان و کشش زیادی هست که باعث می شه که خواننده نتونه از داستان دست بکشه. اما موردی که وجود داره، نویسنده خواسته مظنونهای زیادی برای خواننده ایجاد کنه اما در بعضی موارد انگیزه ها چندان به دل نمیشینه. منطق داستان چند جا ایراد داشت. مثلا علت ربوده شده کارلی و حتی زنده نگهداشتنش توسط آن مرد و زن، نویسنده نتونسته علت منطقی براش بیاره حتی خودش هم اعتراف می کنه. با توجه به فرهنگ غرب، عکس العمل کساندرا نسبت به گذشته همسرش واقعا بی معنی بود. معلوم هم نشد چه کسی کیت را هنگام برگشتن از مطب تعقیب میکرد. پلیس هم زیادی بی دقت نشان داده شده، توجهی به ضربه سر مردیت نمیکند یا دوست پسر شلبی مظنون به حساب نمی آید یا بعد از اطلاعاتی که در مورد دکتر زنان به دست می آورند کاری نمی کنند. به نظرم از این ایرادات داستان بگذریم، داستان جذابی بود کار ترجمه هم روان و خوب هست. در کل داستان رو به جنایی خون ها توصیه میکنم اما انتظار بالایی نداشته باشید
بعد از سالها خوندن کتاب و دیدن فیلم، به این نتیجه رسیدم که برای انتخاب گزینهی خوب و مناسب، هرگز نباید به افتخارات یا نقدها اعتماد کرد. هر شخصی بنابه ذائقهی خودش میتونه از یه کتاب لذت ببره یا خوشش نیاد و باهاش ارتباط نگیره.
در ابتدای کتاب چند صفحهای اختصاص داده شده به نقدهای مثبت کتاب و برشمردن جوایزی که به کتاب تعلق گرفته.
ولی واقعا کتاب دارای اشکالات زیادی هست.
اصلا امکان نداره با این سطح پیشرفت علم، تو کالبدشکافی مشخص نشه ضربات چاقو روی بدن شخص بر اثر خودزنی بوده یا شخص دومی اونارو ایجاد کرده.
کسی که 11 سال در تاریکی مطلق نگهداشته شده اصلا امکان نداره به محض مواجهه با نور انقد عکس العمل راحتی نشون بده و خیلی راحت تو نور خورشید همهی رنگها و جزییات رو ببینه. تازه اگر کلا بعد این همه سال سلولهای بیناییش رو بطور کامل از دست نداده باشه و کور نشده باشه.
و اینکه بچه 6ساله که 11سال بطور مطلق از همهی اطلاعات دور بوده چطور مغزش انقدر خوب تجزیه تحلیل کرده که قاشق رو بتراشه و ازش سلاح بسازه.
و بیشمار ایراد دیگه...
در ابتدای کتاب چند صفحهای اختصاص داده شده به نقدهای مثبت کتاب و برشمردن جوایزی که به کتاب تعلق گرفته.
ولی واقعا کتاب دارای اشکالات زیادی هست.
اصلا امکان نداره با این سطح پیشرفت علم، تو کالبدشکافی مشخص نشه ضربات چاقو روی بدن شخص بر اثر خودزنی بوده یا شخص دومی اونارو ایجاد کرده.
کسی که 11 سال در تاریکی مطلق نگهداشته شده اصلا امکان نداره به محض مواجهه با نور انقد عکس العمل راحتی نشون بده و خیلی راحت تو نور خورشید همهی رنگها و جزییات رو ببینه. تازه اگر کلا بعد این همه سال سلولهای بیناییش رو بطور کامل از دست نداده باشه و کور نشده باشه.
و اینکه بچه 6ساله که 11سال بطور مطلق از همهی اطلاعات دور بوده چطور مغزش انقدر خوب تجزیه تحلیل کرده که قاشق رو بتراشه و ازش سلاح بسازه.
و بیشمار ایراد دیگه...
وقتی داستان رو میخونی از بس تو رفت و آمد تو حال و آیندهای مثل اینه که هی لامپ رو روشن خاموش کنی. به نظرم دختر گمشده دلیلا باید ازونایی میبود که تعریف میکرد یا خود بئاتریس (بی). دلیل اینکه اون زن ومرد اون دختر رو گرفته بودن میتونست این باشه که اونو به عنوان دلیلا معرفی کنن برای جایزش که نویسنده خیلی غیر منطقی دلیلش رو میگه واصلا لزومی به وجود این تو داستان نبود میشد بی، جور دیگری لو بره. اون پسر چهارساله و مشکلش تو مهد کودک هم خیلی سرسری بود و لزومی به گفتن اون هم نبود ازونور اصرار مادر خانواده برای سرکار وقتی به پولش نیاز نداشت اونم وقت و بی وقت و دو شغله بودن خیلی عجیب بودویک جور خودخواهی... میدونست پسرش تومهد مشکل داره ولی همش خودش رو توجیه میکرد باید عادت کنه و شخم زدن گذشته مردیت چه ربطی به داستان داشت در کل ماجرای فرعی خیلی زیاد... مرگمردیت خودکشی هیچ کس متوجه زدو خورد تو اتاق نیست وخیلی گرههای دیگه.. کیت هم مثل پت ومت رفتار میکرد و خیلی خیلی حرف میزد واز آخرم که میگه منتظر میمونم یعنی چی واقعا واینکه جرمهای به اون سنگینی مجازات مزخرف زندان. آها یک چیز یادم رفت نویسنده از قصد شخصیت بی، رو تلطیف میکنه توجه کنید به مقایسه دوتازندان یکی در بالاترین قسمت خانه یکی زیرزمین،
رمان زن گمشده رمان جنایی خوبی است اما دو نکته داشت از نظر من که باعث گیچ شدن و کم میل شدن خوانندهها میشود اول اینکه بعد از شروع داستان شلبی وسط داستان، داستان دلیلا را شروع کرده درسته که همه فیلم نویسها و رمان نویسها همیشه زمانی که صحنه داستان به اوج هیجان میرسد صحنه دیگری را شروع میکنند این تغییر در فیلم خوبه اما در کتاب فرق میکند که باعث گیجی خواننده میشود از جمله من در اینجا نمیدانستم، که چرا داستان شلبی تمام نشده داستان دیگری آغاز شد، یا داستان شلبی و دلیلا چه ربطی به هم دارند؟ یا رابطه شلبی با دلیلا چه بود و اینکه چرا وسط داستان شلبی داستان یه دختر کوچولو تا آشنا شروع شد.
دوم: زمانی که داستان شلبی و دیلا از زبان خودشان شنیده میشد دلچسب بود ولی بعدا از زبان راویهایی متعددی شنیده شد از جمله دوستها و فامیلش که باعث میشود آن اشتیاق و هیجان را که در شروع داشتی تا آخر نداشته باشی. و اینکه فکر میخیلی پر جزیأت بود. اما به هر حال کتاب خوبی بود با تشکر از نویسنده، مترجم و کتابراه.
دوم: زمانی که داستان شلبی و دیلا از زبان خودشان شنیده میشد دلچسب بود ولی بعدا از زبان راویهایی متعددی شنیده شد از جمله دوستها و فامیلش که باعث میشود آن اشتیاق و هیجان را که در شروع داشتی تا آخر نداشته باشی. و اینکه فکر میخیلی پر جزیأت بود. اما به هر حال کتاب خوبی بود با تشکر از نویسنده، مترجم و کتابراه.
داستان حواشی زیادی داشت. معتقدم خیلی واضح تر میشد داستان رو نوشت. اما رفت و امد از حال به گذشته و تعاریف داستان از شخصیتی به شخصیتی دیگر هیجان و حس راز آلود خوشایندی به کلیت داستان میداد. اعتراف میکنم از همه شخصیت ها بیشتر برای کارلی غصه خوردم. کودکی که ناخواسته و ندانسته درگیر یه سری هیجانات روانی از یه زن و شوهر شد که به امید اینک بتونن حس مشهور شدن خودشون رو تو منطقه ارضا کنن دست به دزدین اون زدن. وتحت شرایط سختی نگه داشته میشد که حتی شرایط نگه داری یه سگ خیابونی هم بهتر از اون بود. کودکی که میتونست تو بهترین سال های کودکی خودش کنار خانوادش و تحت حمایت اونها رشد کنه حالا تبدیل ب یک موجود منزوی و خشک و بی روح شده بود. توضیحات آب و هوایی تقریبا برای لحظاتی ادمو از کلیت داستان دور میکرد. حداقل برای من که ابری بودن و باریدن باران برام جذابیت خاصی داره خیلی درگیر هوای بارونی و سیل آسای اون میشدم و حتی گاهی دوست داشتم توصیفات نویسنده در مورد بارش ها و جنگل و درختانش بیشتر میبود. به هیچ عنوان حتی فکرم هم نرسید که همه این وقایع از ذهنیت بی ریشه داشته باشه. شخصیتی که از ابتدای داستان بسیار موقر و هنرمند نشان داده میشد. بعضی قسمت ها که در مورد بیمارهای مریدنت و پس و پیش شدن های او بود قابل حذف بود و انگار نویسنده فقط میخواست داستان رو طولانی تر کنه. من خودم خیلی از اون قسمت هارو نخونده رها کردم و اخر داستان مجدد نگاهی بهشون انداختم که به نظرم کاملا بی ربط به داستان بود. تقلاهای پلیس زن که برای جلب توجه جاش و رسیدن اون به ارامش دست به هر کاری زد حتی زیر سوال بردن موقعیت شغلی خودش برام ستودنی بود هدفش فقد بازگرداندن جاش به زندگی ارامی بود. روی هم رفته داستان غیرقابل پیش بینی و هیجانی بودوخوندنش روتوصیه میکنم.
کتاب «زن گمشده» رمانی اثر ماری کوبیکا نویسندهی پرفروش نیویورک تایمز است. این رمان داستانی پرکشش و پر از تعلیق دارد و در سال 2021 عنوان پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز را از آن خود کرد و فروش آن از یک میلیون نسخه گذشت. ماری کوبیکا که نویسندهی رمانهای معمایی و رازآمیز است در «زن گمشده» نیز رویهی همیشگی خود را در پیش گرفته و روایتی پر تعلیق را پیش روی خواننده قرار میدهد. خط اصلی داستان «زن گمشده» این است که مردم بدون هیچ ردی ناپدید نمیشوند. در ابتدای این رمان معمایی، شلبی تبو بی هیچ رد و نشانی گم میشود، چند روز پس از ناپدید شدن شلبی، زنی به نام مردیت دیکی به همراه دختر شش ساله اش، دلیلا، فقط چند بلوک دورتر از جایی که شلبی آخرین بار دیده شد، ناپدید میشوند. گم شدن سه نفر در یک محله بدون هیچ مدرکی از دلیل گم شدنشان، ترس را به جامعه آرام و بی دردسر منطقه به ارمغان میآورد. ذهن مردم درگیر این موضوع است که آیا این حوادث به هم مرتبط هستند؟ اما هر چه سوالات پیرامون این دو اتفاق بیشتر میشود پاسخها برای باز شدن معما کمتر است. پس از مدتی هم موضوع گمشدنها در میان اذهان عمومی کمرنگ میشود و دیگر کسی به دنبال پیدا کردن گمشدگان نیست. تا اینکه 11 سال بعد، دلیلا دختر کوچکی که به همراه مادرش گم شده بود به طرز شگفت انگیزی باز میگردد. همه میخواهند بدانند چه اتفاقی برای او افتاده است. در این تریلر هوشمندانه و ترسناک، مری کوبیکا، راز و رمز و تعلیق را وارد مرحله تازهای در رمانهای خود میکند و در «زن گمشده» نشان میدهد که بعضی از مردم برای آن که حقیقت آشکار نشود دست به هر کاری میزنند
داستان و شخصیتها بسیار عالی هستندداستان از زبان چند راوی و در زمانهای مختلفی روایت میشه داستان آدمهایی به ظاهر معمولی و خوب و خیرخواه اما اتفاقاتی باعث میشه اون آدمها دیگه خوب و خیرخواه نباشن و کاملا اعمال شیطانی انجام بدن به نظر من یک رمان عالی هستش و که در صفحات اول بسیار داستان هیجانی میشود واین حس باعث میشود که داستان را بیشتر بخونید خلاصه داستان به این صورت است که آدمها همینطوری بیردونشان ناپدید نمیشوند. شلبی تبو اولین کسی است که گم میشود. مدتی بعد مردیت دیکی و دختر ششسالهاش دلیلا هم فقط چند بلوک آنطرفتر از آخرین جایی که شلبی آخرینبار دیده شده ناپدید میشوند و ترس را به جان محلهای میاندازند که تا پیش از این در امنوامان بود. حالا بعد از یازده سال، دلیلا به شکلی ناگهانی و در اوج ناباوری همه برگشته است. همه میخواهند بدانند چه اتفاقی برای او افتاده، اما هیچکس برای فهمیدن حقیقت شوکهکننده آماده نیست …
داستانی بسیار بسیار هیجانی و پرتعلیق. از اولین خط های کتاب و اولین صفحه وحشت ودلهره وهیجان شروع میشه و یه لحظه وحشت شما رو رها نمیکنه. داستان از زنی خیانتکار که ناپدید میشود شروع میشود وبه ربوده شدن و زندانی شدن دو بچه به نامهای دلیلا و گاس میرسه که در زیر زمین تاریک، سرد، نمور، خانه ای توسط زن و شوهری زندانی شده و بدترین شکنجه ها رو کشیدن واز بی آبی وغذایی ونداشتن هیچ امکاناتی حتی لباس در حال مرگ هستند. اما دلیلا یه روز تصمیم میگیره به هر قیمتی هست آزاد بشه و با این فکر قاشق غذایی چندش که براش میارن به چندش آورترین وسخت ترین شکل تیز میکنه تا بتونه به عنوان سلاح و فرار استفاده کنه. از اینجای داستان دلهره نفس تان رو بند میاره و ماجرا آغاز میشه. ماجرایی سراسر تعلیق و هیجان که یه ثانیه نمیتونید خواندن رو رها کنید. قول میدم این داستان میشه قشنگترین داستان تمام عمرتون یا حداقل امسال تون.
نویسنده داستان، خواننده کتاب رو با شدت به جلو می برد چون خواننده مشتاق رسیدن به پایان داستان است و می خواهد جواب معماهایی که در داستان نهفته رو کشف نماید. این که شرح حال قهرمان های داستان را ببان می کند و به گذشته و آینده قهرمان ها می پردازد موجب شده است داستان از حالت کسل کننده و یکنواخت بودن در بیاید. و همچنین هر شرایطی را با جزئیات کامل بیان می کند و خواننده گویی دارد فیلم تماشا می کند. و خواننده همه چیز را دقیق مجسم می نماید. ترس و دلهره انداختن و معمایی بودن داستان موجب می شود تا خواننده کتاب را اصلا زمین نگذارد و مشتاقان آن را دنبال نمابد. و نویسنده پایان داستان را طوری به اتمام می رساند که اصلا خواننده انتظار ندارد. من از خواندن این داستان بسیار لذت بردم امیدوارم موفق به خواندن رمان های دیگری از این نویسنده توانمند بشوم ممنون از کتابراه ⚘🙏👍
بعد از تمام کردن کتاب، قصدم این بود که بیام اینجا و کلی از کتاب تعریف کنم. منتها نقدها رو خوندم و دیدم که کاملا منطقی هستن و نمیشه این کتاب رو بی نقص و عالی دیدش؛ به خاطر مشکلات و سوالات مبهم و بدون جواب و گاها غیر منطقی داستان.
ولی نمیتونم کشش داستان رو به هیچ وجه انکار کنم، طوری که مدام ذهن رو به چالش میکشید و افراد متفاوت رو مورد اتهام قرار میداد و در نهایت به تنهایی و بدون کمک نویسنده نمیشد به جواب قطعی رسید.
از طرفی، واقعاااا پایان غیر منتظرهاش رو دوست داشتم.
باز هم میگم، جدای از اشکالاتی که داشت به نظرم اگر میخواید ذهنتون رو به چالش بکشید و این سبک از کتاب رو دوست دارید، این کتاب رو بخونید.
ممنونم از کتابراه بابت این کتاب ♥︎
ولی نمیتونم کشش داستان رو به هیچ وجه انکار کنم، طوری که مدام ذهن رو به چالش میکشید و افراد متفاوت رو مورد اتهام قرار میداد و در نهایت به تنهایی و بدون کمک نویسنده نمیشد به جواب قطعی رسید.
از طرفی، واقعاااا پایان غیر منتظرهاش رو دوست داشتم.
باز هم میگم، جدای از اشکالاتی که داشت به نظرم اگر میخواید ذهنتون رو به چالش بکشید و این سبک از کتاب رو دوست دارید، این کتاب رو بخونید.
ممنونم از کتابراه بابت این کتاب ♥︎
در شهرت کتاب که شکی نیست و ادبیات آن برای کشورآمریکاسطح بالایی دارد ولی درمقابل ادبیات و آثارمتنوع نویسندگان ایرانی بسیار ضعیف میباشدوداستان روایت زندگی روزمره قسمتی از خانواده های آمریکایی را روایت می کن درغالب داستان که گویا حقیقتی درونش خودنمایی می کند. امایک درس بسیار بزرگ در قسسمت اول داستان دارد که بسیار و مهم و مورد توجه من بودوآن خیانت همسران متأهل به یکدیگر که باعث آسیب و لطمه های مختلف برای اشخاص، خانواده و جامعه دارد به کنار، فقط لازم است تلاش کنیم برای سالم زندگی کردن وخیانت نکنیم خوب باشیم و بهترین شویم تا خیانت هم نبینیم. پیشنهادمی کنم کتاب رابخوانیدوبیش ازلذت بردن آگاهی پیدا کنیم ازنزدیکان، دوستان، وظایف خودوبه قوای آدم شویم بهتر از هر فرشته ای
جذاب، آدم موقع خوندن خسته نمیشد و کسالت آور نبود، خیلی قشنگ حواس خواننده رو به نتایج دیگه منتهی میکرد و اغراق و مصنوعی نبود و آخر داستان واقعیت غافلگیر کننده و غیر قابل حدس بود، البته دو نکته در داستان بنظرم ایراد داشت که اونهایی که هنوز کتاب رو نخوندن ادامه متن رو نخونن که داستان لو نره: ۱. علت زندانی کردن دختر توسط اون زن و مرد و نگه داشتنش این همه سال پیش خودشون با اون وضعیت بی معنی بود و فقط برای گمراهی بود، ولی بعد که علت مشخص شد اصلا قانع کننده نبود و توجیهی نداشت. ۲. دلیلا که آخر داستان ۱۷ ساله بود، شاید میتونسته تو این سالهای آخر که بزرگتر شده بود به بی صدمه بزنه و فرار کنه.
خوندن این کتاب رو چندان درست نمیدونم، دو نفر از شخصیتهای اصلی داستان گرایش درستی ندارن و این موضوع آموزنده نیست. همچنین روابط آزاد اشخاص اصلا جالب نیست. از طرفی ریتم داستان به کندی پیش میره و هیجان مورد انتظار رو نداره... پس به راحتی میشه کتاب رو کنار گذاشت و ادامه نداد... ممکن هم هست کمی فضای داستان و شخصیتهای زیاد اون موجب گیج شدن خواننده بشه...
همچنین به نظر میاد وسط داستان، نویسنده موضوع و متن داستان رو به طور کلی تغییر داده و موضوعات و شخصیتهای رو جا به جا کرده که موجب از بین رفتن جذابیت داستان شده...
در کل راضی نبودم...
همچنین به نظر میاد وسط داستان، نویسنده موضوع و متن داستان رو به طور کلی تغییر داده و موضوعات و شخصیتهای رو جا به جا کرده که موجب از بین رفتن جذابیت داستان شده...
در کل راضی نبودم...
نمی دونم چطور پرفروش شده. اتفاقات کتاب و روال آن ابدا منطقی نبود. در حین خواندن کتاب سوالات بسیار پیش می آید که هیچ پاسخی برای آن نیست از اینکه شخصیت اصلی، داستان بی هیچ دلیل واضحی اتفاقاتی که برایش افتاده را از شوهر همه چیز تمامش پنهان می کند. از نحوه پیگیری پلیس که هیچ کار خاصی نمی کند و در نهایت شوهر اون خانم متهم به قتل می شود صرفا چون لباس مقتول در سطل آشغال نزدیک محل کارش بوده. اون قضیه دختری که یازده سال زندانی بوده توسط ذهن و شوهری بدون هیچ انگیزه خاصی، دروغ گفتن پلیس به شخصی که سالها دنبال فرزندش بوده، و خیلی چیزهای دیگه
داستان خوب و سرگرم کنندهای توسط خانم ماری کوبیکا نویسنده این کتاب جنایی با ترجمه ساده و روان که خوانش آن حس و حال خوبی دارد و آدم را به وجد میآورد و باعث میشود در ادامه تا انتهای این رمان دنبال کننده این داستان باشیم البته کمی با توجه به فرهنگ آن محیط گنگ و مبهم است و نیاز به توضیح بیشتر دارد منتهی بنابر موضوع داستان خیلی اهمیت ندارد روایت این داستان خیلی به اتفاقات دردناک و ناباورانهای که عواقب ویران کننده و نابودی زندگی چندین نفر را دارد بیان میکند
از عوامل و دست اندرکاران کتاب راه کمال تشکر دارم
از عوامل و دست اندرکاران کتاب راه کمال تشکر دارم
سلام کتابراه عزیزم سپاس فراوان از شما. خیلی در حق ما لطف دارید این کتاب و نخونده بودم تشکر تشکر. حتما نظرم و بعد از خوندن کتاب میگم. خواستم ابتدا تشکر کنم دوست خوبم واقعیتش یه داستانه اما درد دخترها که مثل یه تومور بی ریخت تو صورتت در میاد و بی جهته. خوب موضوع این دخترها مثلا چی بود؟ فقط میخواست ذهن خواننده رو هم درگیر کنه هم منحرف! خوب شبلی بیست ساله یک زن فاسد. خوب که چی؟ بنظر من واقعا یه قصهء بچه گونست. دختر خوب کجا این کجا. زن دوم رو که دانلود کردم. بعد از تموم شدن این بریم ببینیم اون چیه
کتاب دوم یا سوم بود که از خانم کوبیکا خوندم طوری عوامل رو کنار هم چیده بود که تاثیرش تا مدتها باقی میمونه با توجه به تجربه و علاقه ام به این ژانر، نتونستم تا سه چهارم آخر کتاب قضیه رو حدس بزنم، کاملا شگفت زده و البته غمگین شدم. از ابتدا راحت میشد به چهار پنج نفر مظنون شد اما مجرم واقعی نه تنها بین اونها نبود، که حتی قابل پیش بینی هم نبود. این داستان باعث میشه تا مدتها بهش فکر کنم به ذهنم رو همچنان درگیر خودش نگه میداره. ماری کوبیکا در «دختر خوب» و «زن دوم» هم خیلی موفق عمل کرده.
کتاب خوبی است. به خصوص برای میانسالان و خانوادههای دارای فرزند. در مرد انتخاب دوست، مراوده با همسایه، تصمیمات و مخصوصا اقدام فوری و لازم در مواجهه با تهدیدات درسهای آموزنده دارد. مخصوصاً خانمهایی که کارهای خدماتی دارند. و مجبور هستند در ساعات خلوت شبانه روز در بیرون از خانه تردد کتتد یا به منزل کسی تردد داشته باشند. ضمنا در مواردی که امکان سو ذن و خطر دارد دخالت نکند و دایه عزیز تر از مادر نشوند. میتوان گفت که خواندن کتاب برای خانمها خیلی مفید میتواند باشد. ممنون
رمان جذاب و هیجان انگیزی هست و چون پایان بازی نداره و کاملا آخر داستان مشخص هست که چه اتفاقی افتاد خیلی خوبه چند تا درس مهم هم میده: اول اینکه مردیت میتونست انقدر سادگی نکنه و اینکه میخواد به پلیس زنگ بزنه رو به بی نگه یا اینکه میتونست زودتر به پلیس زنگ بزنه و بی رو دستگیر کنن تا خودش هم کشته نشه، دوم اینکه باید از شوهرش انقدر مخفی کاری نمیکرد تا این همه سال تو بهت و بی اطلاعی بمونه و باید زودتر همه چیز رو میگفت و خانوادش رو نجات میداد و خودشو خلاص میکرد
با تشکر از نویسنده عزیز و کتابراه … کتاب معمایی جنایی فوق العادهای بود. از همون فصل اول کتاب هیجان داشت و چندین راوی که از زبان هر کدام داستان به هم مربوط میشد. ۴ستاره دادم چون میخواستم در مورد دختر گمشده بیشتر توضیح داده میشد که سرنوشت اون چی شده چرا اصلا فرار کرد مگه نمیخواست پیش خانوادهاش برگردد! ولی در کل پیشنهاد میکنم داستان را بخوانید چون بعضی وقتها به کسانی اعتماد میکنیم که واقعا آنها را نمیشناسیم مثل دوست، همسایه و ….
این اولین کتابی بود که از مری کوبیکا خوندم و واقعا عالی بود. بیشترین چیزی که منو به خودش جذب کرد، علاوه بر داستان هیجان انگیز و غیر تکراری، ترجمه روان و ساده بود. ترجمه جوری خوب بود که از خوندن خسته نمی شدی. مری کوبیکا در این کتاب به قدری واقعی تونست جدایی، غم، سختی، شادیِ پس از سختی رو خوب نشون بده که احساس کردم خودم در اون موقعیت ها قرار دارم. پیشنهاد میکنم این کتاب رو مطالعه کنید.
داستان روان بود و ترجمهی خوبی داشت. اما سرشار از بی منطقی بود. فکر میکردم پلیسها فقط توی فیلمهای ایرانی بی عرضه هستند، الان دیدم توی رمانهای آمریکایی هم همینطوره، چطور همون موقع که مردیت گم شد، پلیس خونهی همسایهها را نگشت، اما یازده سال بعد برای فرار اون دختر، تصمیم گرفت خونهی همسایه روبگرده؟ به همون راحتی فصل آخر دلیلا میتونست همون یازده سال پیش پیدا بشه
کار مترجم خوب بود. خداقوت بهش🤝🏻اما خود داستان اصلاااااا (بهتره بگم که: در سلیقهای من نبود)
یعنی جز اون کتابهایی هست که خوندنش زمانم رو هدر داد... جنایی و پیچ در پیج... خب داستان جنایی قبلا خوندم اما این خیلی ضعیف و افراطی بود... یه زوج همجنسگرا هم بودن توی داستان...
شاید برای شخص دیگهای مورد پسند باشه اما
نظر شخصی من اینه که اصلا راضی نبودم
یعنی جز اون کتابهایی هست که خوندنش زمانم رو هدر داد... جنایی و پیچ در پیج... خب داستان جنایی قبلا خوندم اما این خیلی ضعیف و افراطی بود... یه زوج همجنسگرا هم بودن توی داستان...
شاید برای شخص دیگهای مورد پسند باشه اما
نظر شخصی من اینه که اصلا راضی نبودم
من از این نظر کتاب را دوست داشتم که به والدین آگاهی میده به کودکان و خواسته هاشون اهمیت بدیم کودکان با صحبت کردن نمیتونند دلایل خودشون رو بیان کنند باید به حرکات و رفتارهایشان توجه بشه و دیگر اینکه کودکان بسیار شکننده هستند خیلی باید مراقب باشیم چه کسانی در کنار کودکانمان قرار دارند خیلی مواقع نزدیکان بیشترین آسیب رو به فرزندانمان می زنند که حتی تصورش نمی کنیم.
از خواندن رمان زن گمشده لذت بردم ولی اصلا دوست نداشتم مردیت بمیره با همه اینکه زن دلسوز ومهربانی بود ودر عین حال یک ماما باید شجاعت وزکاوت بیشتری میداشت تا نزاره اتفاق بدی برا خودش وبچه اش بیفته میتونست اخرش اینطوری باشه که فقط دخترش گم بشه وبلای سرخودش نیاد واون تمام تلاشش رو برای پیدا کردن بچه اش انجام بده حتی اگه پلیس هم ناامید شده باشه
کتاب قشنگ و پر هیجانی بود از کتابراه در خواست دارم کتاب دختر خوب رو هم متنیشو بگذارن چون فقط صوتیشو پیدا کردم
در مورد کتاب درسته که انتقادات زیاد بود اما به نظرم بازهم بسیار پر کشش و قشنگ بود و نمیتونستم کتابو زمین بگذارم و زود تمومش کردم قلم نویسنده رو دوست داشتم واز ترجمه خوب مترجم ممنونم بهتون خوندنش رو توصیه میکنم
در مورد کتاب درسته که انتقادات زیاد بود اما به نظرم بازهم بسیار پر کشش و قشنگ بود و نمیتونستم کتابو زمین بگذارم و زود تمومش کردم قلم نویسنده رو دوست داشتم واز ترجمه خوب مترجم ممنونم بهتون خوندنش رو توصیه میکنم
با توجه به اینکه داستان جنائی معمائیه و گویا افتخارات زیادی هم بدست آورده و برای فهمیدن باقی داستان مجبور بودیم سطر به سطر جلو بریم که این قضیه خودش از امتیازات کار نویسنده است ولی باز ایرادها و جای کار زیادی داره به یه سری مسائل زیاد پرداخته ولی سرنوشت یه مسائلی رو به خواننده سپرده در کل داستان خوبیه و ممنون
بادرود کتاب زن گمشده، کتاب پیچیده با شخصیتهای زیاد، داستان گمشدن زن وکودکی رو روایت میکند از راویهای مختلف، هیجان زیاد خوندنش که زیاد بود اما آخرش خیلی سریع جمع شد که یکمقدار منطقی نبود، در مورد رفتارهای ناشی از دروغ کوچکی که میگیم ودلیل ترس انتخابهای وحشتناک تری میکنیم که عواقب بدتری داره نجات واقعا تو راستی است.
کتاب خوب و جالبی بود هیجان و درگیر معماهای پیشرو باعث میشه با اشتیاق بیشتری ادامه داستان رو دنبال کنی و در نهایت شخصی که نقش مثبت و دلسوز داستان بود عامل مرگ و تمام مشکلات بوجود آمده در داستان میشه اما نقش کارلی و دلیل دزدیدن و زندانی شدن اون برای سالها نکته مبهم داستان بود با تشکر از مترجم و عوامل برنامه کتابراه
سلام میگم کتاب خیلی خوبی بود من که عاشقش شدم و همچنین تصویر جلد کتاب هم دوست داشتم، اسمشم قشنگ بود من واقعاً از خانم ماری کولبیکا نویسنده محترم این کتاب ممنونم. و از مترجم عزیز این کتاب سرکار خانم زهرا سادات نوری خیلی خیلی ممنون چون اگر که ایشون این کتاب زیبا را ترجمه نمیکردن من نمی توانستم بخوانم.، مرسی
یک داستان جالب پلیسی از ماری کوبیکا نویسنده توانمند که تقریبا از همان اوایل تا حدودی قابل حدس بود. در ابتدای کتاب ممکن است داستان کمی خسته کننده به نظر بیاید ولی اواخر کتاب کم کم تکههای پازل کنار هم قرار میگیرند و معما حل میشود. خواندن این کتاب را به همه دوستداران رمانهای پلیسی جنایی توصیه میکنم