نقد، بررسی و نظرات کتاب سالهای بدون تو - شمسی جلفا
مرتبسازی: پیشفرض
ز . مالکی
۱۴۰۳/۰۱/۲۲
00
ماجرای داستان قشنگ بود ولی نویسنده توهمه موارد اغراق کرده بود از عاشقانههای پرتکرار تا شیطان صفت بودن سریه خانم دیگر اینکه تکلیف نویسنده با خودش معلوم نبود گاهی از حجاب خانمهای داستان میگفت وگاهی از هم آغوشی آنها با مردان نامحرم که این اصلا قابل فهم نیست اگر خزان حجاب روسری داشت ومواظب این بود که موهاش نیاد بیرون چه طور ماهان راحت وارد اتاق خوابش میشد واورا میبوسید خلاصه اصلا نمیشد فهمید که نویسنده چه طرز فکری داره دیگه اینکه هر مادری ازحس بچه هاش براحتی خبر دار میشه چطور سریه خانم از حس ماهان به خزان نفهمید و باز اینکه چه کسی گفته اگر خانمی منطقی علاقهاش روبه مردایده الش بفهمونه برچسب روسپی گری میخوره؟؟؟؟؟ خزان خیلی راحت میتونست به ماهان بفهمونه که دوستش دارهاگر تودین وعرف ما خواستگاری ازجانب پسره بخاطر اینه که دخترها حساسند و نباید با جواب رد طرف مقابل ضربه بخورند
سوژه داستان خیلی تکراری بود... به غیر از اون استفاده از کلمات ادبی و تشبیه سازیهای بیهوده و غلو کردن در مورد بیان احساسات فقط باعث طولانی شدن داستان و بی محتوا شدن موضوع و همینطور خستگی و کلافه شدن خواننده بشه... به هر حال امیدوارم کارهای بهتری از این نویسنده ببینم... با تشکر از کتابراه