نقد، بررسی و نظرات کتاب روزها در کتابفروشی موریساکی - ساتوشی یاگیساوا
4.3
102 رای
مرتبسازی: پیشفرض
سلام، داستان کتاب بسیار جذاب است، موضوع داستان با ملایمت و آرامی جلو میره اصن انتطار هیجان یه دریای طوفانی رو نداشته باشید! هر لحظه احساس میکنید که ممکنه کل داستان دنباله رو این اتفاق جلو بره ولی با اتفاقهای جدید شگفت زده خواهید شد، البته خیلی کوتاه به موضوعات میپردازه میتونست داستان و کتاب رو مقداری طولانی تر کنه و بیشتر لذت ببریم، نویسنده از تمثیلهای جذابی با ظرافت استفاده کرده که نشان از ذهن باز نویسنده داره. با خوندنش مهو داستان خواهید شد و نهایتا دو تا سه روز تمومش خواهید کرد حتما پیشنهاد میشه.
این کتاب یک رمان عاشقانه ست در مورد دوست داشتن، عشق ورزیدن و در کنار هم بودن. دوست داشتن به معنای واقعی، بودن در کنار هم در همه شرایط هم شادی و هم سختی است. کمک خواستن و همراه بودن با یکدیگر باعث تحمل شرایط دشوار، رد شدن از آن و رسیدن به هدف می شود. بیان احساسات درونی و مطرح کردن آن ممکن است مشکلی را حل نکند اما باعث افزایش رضایتمندی از خود می شود. موردی که برام جالب بود پناه بردن به کتابفروشی و کتابها برای گذراندن دوران بحران و تنهایی بود. این کتاب را بخوانید و از داستان آن لذت ببرید.
فصل یک کتاب خیلی جالب بود و انتظارم از فصل دو کتاب این بود که یه اتفاق واقعا هیجان انگیز رخ بدهد ولی اینطور نشد و در کل کتاب دارد یه زندگی عادی از مردمان عادی را روایت می کند. این جمله کتاب را خیلی دوست داشتم: "مهمه که گاهی بی حرکت بمونی. فکر کن یه استراحت کوتاه توی سفر طولانی زندگیته. اینجا بندرگاه توئه و قایقت برای مدت کوتاهی لنگر می ندازه. بعد از اینکه خوب استراحت کردی هم می تونی دوباره راه بیفتی و بری. "در کل کتاب خوبی است و ارزش یک بار خواندن را داشت.
رمان خیلی خیلی جالب و دوست داشتنیای بود. همه توی زندگیشون به چنین کتابخونه و چنین دایی و زنداییای نیاز دارن. وقتی خودم رو شخصیت اصلی این رمان تصور میکنم که دارم توی کتابخونهی موریساکی زندگیمو میگذرونم حس خوبی بهم دست میده و ارزو میکنم توی عمرم چنین ماجرای مشابهای رو تجربه کنم. البته رفتار موموکو خودخواهانه بود که بدون حرف زدن و چند تا جمله کوتاه روی یه کاغذ ول میکرد و میرفت و اینکه خود تاکاکو هم اوایل رمان خیلی در حق خودش نامردی کرد.
درود از خوندن این کتاب لذت بردم توصیفات و روند آروم داستان باعث میشد خیلی آرامشبخش باشه طرح داستان با وجود سادگی ولی خیلی قشنگ بود و همین باعث میشد خسته کننده نباشه و آدم رو ترغیب میکرد سریع همهی کتاب رو در یک روز به پایان برسونه نویسنده درمورد تاثیر کتاب در زندگی و همچنین لذت بردن از چیزهای کوچیک حرف میزنه
در کل یک داستان ژاپنی لذتبخشه
در کل یک داستان ژاپنی لذتبخشه
بادرود ازخواندن این کتاب خیلی لذت بردم. کتابیه که به انسان آرامش میبخشه وانگیزه میدهد، ویاداوری میکنه هرشکستی درزندگی نباید آدم را ازادامه دادن باز بدارد. واینکه دردها وزخمها که ازجانب دیگران بهت واردمیشود نباید درخودت بریزی. بایدباکسی که محرم دلته وراهنمای خوبیه درمیان گذاشته بشه واز تجربه اش استفاده کرد. باتشکر ازکتابراه ومترجم کتاب خانم رنجبر
پناه بردن به کتاب توی لحظات سخت رو خیلی خوب درک میکنم. و اینکه چطور مثل یه نور امید راهی باز میکنه تا دوباره کم کم به زندگی برگردیم. کتاب خوبی بود، با اینکه داستان به آرومی پیش میره اما نویسنده تصور خوبی از فضا به آدم میده و داستان آدم رو با خودش تا انتها میکشه. شخصیت پردازی عمیق هم یکی دیگه از ویژگی های خوب این کتاب بود
داستان روند سادهای داشت و پیچیدگی خاصی نداشت. اما از دل همین سادگی میشه درسهای خوبی گرفت. به علاوه، فضاسازی داستان بسیار عالی و فوق العاده بود. من ارتباط خیلی خوبی باهاش گرفتم به نحوی که دلم میخواست در دنیای واقعی هم در اون کتابفروشی و در اون کافه و اون خیابان قدم بزنم. سپاس از کتابراه
و رابطه دوستی خوبی رو با تاکاکو شروع میکنه و با همدیگه یه سفر چند روزه میرن و تو این سفر زن دایی به تاکاکو میگه که به خاطر مریضی که داشته ساتورو رو ترک میکنه و دوست نداره که ساتورو بفهمه که مریضه بعد از برگشت از سفر بعد از یه مدت موموکو دوباره ساتورو رو ترک میکنه ولی تاکاکو موضوع مریضی موموکو رو بهش میگه و ساتورو رو میفرسته دنبالش و ساتورو موفق میشه موموکو رو پیدا کنه و اونو برگردونه