نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی کیمیا؛ دختر مولانا - ولید علاء الدین

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
📚هستی لک 📚
۱۴۰۲/۱۰/۰۴
سلام درود خدمت خانواده محترم و فرهیخته کتابراه راستش شنیدن این کتاب باعث شد دیدگاهم نسبت به مولانا و شمس تبریز تغییر کنه چون قبلش کتاب ملت عشق و خوانده و شنیده بودم اما این کتاب درست نقطه‌ی عکس ۴۸ قانون ملت عشق هست و‌ یک جور گیجی و گمی پیدا کردم از طرفی یاد رمان بامداد خمار افتادم که چقدر زیبا و باقلمی پرقدرت نوشته شده بعد از آن نویسنده‌ی دیگری بدون رعایت حقوق نویسنده رمانی به نام شب سراب مینویسه که دقیقا بر عکس بامداد خمار نوشته شده و قصد داشت کلا شخصیت مثبت کتاب و به منفی تبدیل کرده و از نظر من پوچ بود همان بامداد خمار با ارزش تر هست حالا سوال من این است چطور بفهمم بین کتاب ملت عشق و کیمیا کدام درست است البته در پاسخ به سوالم باید بگویم نقدی را خواندم در مورد کتاب ملت عشق که چرا همه‌ی واقعیت و نگفتید و چرا دختر خوانده مولانا را انقدر حقیر شمرده حالا باز هم نمیدونم چطور باید درست و غلط این دو روایت و بفهمم و اینکه آیا باید رمان کیمیا را جزئیات روایت نشده و جا مانده از رمان ملت عشق بدانم یا چی ممنون میشم راهنمایی بفرمایید
Nazi Rahimi
۱۴۰۳/۰۵/۲۵
خب نویسنده به شدت تلاش کرد که حسادت عامه‌ی مردم ۸۰۰ سال قبل به شمس و مولانا رو به این عصر بکشونه و موفق هم شد. کیمیا دختر کراخاتون از شوهر اولش بوده که رومی هم بوده بعد از مرگ شوهرش با مولانا ازدواج میکنه، خب با توجه به نجابتو زیبایی‌ای که داشته برادرش علاالدین بهش علاقمند میشه ولی اون چون به چشم برادر میدید نمیتونست علاقشو بپذیره، بنابراین از شمس میخواد که باهاش ازدواج کنه، شمس هم برای خودش اون موقع محبوبیتی داشته که توجه همه رو جلب میکرده و به طبع حسادت رو هم همینطور… کیمیا به قدری شمس رو دوست داشته که میگن وقتی شمس ازش ناراحت میشه اون از این مسئله مریض میشه و میمیره، بعد شمس هم یه هفته نمیشه که کلا دیگه از پیش مولانا میره و بعد خبر مرگش از سمت خوی (ترکستان) به مولانا میرسه. و این نشون میده که شمس هم کیمیارو دوست داشته. خب تاریخ تکرار میشه! قبلا هم این اتفاق برعکسش افتاده خدیجه ۵۰ وچند ساله از محمد (ص) ۲۵ ساله میخواد که باهاش ازدواج کنه دلباخته میشه چون همیشه محجوب‌ها محبوبند❤️ یجا حجب عرفان میاره یه جا حجب امانت داری میاره و … کیمیا بعد از ازدواج با شمس مورد تمسخر زنان شهر قرار میگیره که چرا با یه پیرمرد ازدواج کرده؟! و چرا همه‌ی اون خاستگارای جوان رو رد کرده بخاطره یه پیرمرد؟! و به همین علت بهش لقب کیمیای دیوانه رو داده بودن، و فقط عشق واقعیه که میتونه این موضوع رو تاب بیاره و نه اجبار.
الهه عباسی
۱۴۰۲/۱۰/۱۳
درود بر همه دوستان کتاب من زیاد نتونستم ارتباط بگیرم شاید قلم آقای مترجم وخوانش بسیار زیبای راوی من رو برای به پایان رسوندن کتاب راهنمایی کرد کتابی تخیلی بود نویسنده به قضاوت مولانا پرداخته بود در صورتی که او هم همانند دیگر انسان‌ها جایز الخطا بوده و تا آن جا که من اطلاع داشتم کیمیا دختر خوانده مولانا ودختر واقعی کراخاتون همسر مولانا بوده و ۲۵سال سن داشته و آنقدر بالغ بوده که بتواند برای آینده‌اش تصمیم بگیرد البته در آن سال‌ها جامعه مرد سالار این گونه ازدواج‌ها قابل پیش بینی بوده در کل داستان از دید من روایت جالبی از زندگی شاعر بزرگی چون مولانا نبود
مرضیه فرید
۱۴۰۲/۱۲/۰۲
با سلام. این کتاب اصلا برایم جالب نبود. چون نویسنده این کتاب بر عکس الیف شافاک عمل کرده بود و تمام دیدگاه ما رو نسبت به شمس تبریزی و مولانا تغییر داد من تازه شروع کردم به شناخت شمس تبریزی و مولانا و این کتاب باعث شده دو‌دل بشم لطفاًاگر کتابی هست که می‌تونه برای هر چه بهتر شناختن شمس و مولانا کمکم کنه لطفاً به من معرفی کنید چون چیزهایی که من از شمس و مولانا شنیدم مغایرت داره با کتاب کیمیا
Fer Elh
۱۴۰۲/۱۱/۲۹
با خوندن این کتاب دچار‌ یک درگیری ذهنی شدم چون از یک طرف هر چیزی که خوانده و شنیده بودم در مدح و بزرگی مولانا و شمس بود و یک جور تعصب ناخوداگاه ذهنی نمی گذاشت که مثل ملت عشق از داستان لذت ببرم. در این کتاب روی دیگر را نشان میداد که شاید پذیرشش کمی سخت بود ولی در نهایت پذیرفتم که هر انسانی بخش‌های تاریکی در زندگی دارد. پس سعی کردم به عنوان دیدگاهی دیگر از ادامه داستان لذت بردم. ممنون از کتابراه.
مهشید پورمعانی
۱۴۰۳/۰۵/۱۱
با خوندن کتاب ملت عشق شخصیت مولانا و شمس تبریزی برایم مقداری کدر شد، قبل از خوندن کتاب کیمیا به شدت برای کیمیا و اتفاقی که برایش افتاد ناراحت شدم و به شدت مخالف کاری که شمس با کیمیا کرد بودم. و همیشه با خودم میگفتم اصلا چرا شمس باید با کیمیا ازدواج کنه و اونجوری رهاش کنه تا اینکه این کتابو دیدم و یه جورایی اگر چه غلط یا توهم باشه ولی کمی آروم شدم. و خوشم اومد
بابک شیدایی
۱۴۰۲/۱۱/۳۰
حیف از یک ثانیه وقت که صرف این کتاب کنید. نویسنده هر چی به ذهنش رسیده نوشته تخیلات موهومات و... جلوی ملت عشق، گفتا من آن ترنجم، بی من مرو، من آن توام، عارف جان سوخته، مقابلت شمس و... هیچی برای گفتن نداره. ۷۰۰ ساله کسی نمیدونه کیمیا کی بوده کنیز بوده دختر خونده موالانا بوده دختر کرا خاتون بوده. این آقا فهمیده مادر مادربزرگش زرتشتی بوده
میترا رهنما
۱۴۰۲/۱۰/۰۹
با توجه به اینکه ملت عشق از الیف شافاک رو بارها خوندم در مقایسه با اون این کتاب خیلی نگارش ضعیف تری داره و بینهایت و خارج از حد تصور به حاشیه‌ها و توصیف اشیا و صداهای اطراف پرداخته شده که این آدمو خسته میکنه
شخصیت اصلی کیمیاست که دنبال ردی از مقبره کیمیا فردی راهی قونیه شده ولی انقدر حواشی وجود داره که موضوع اصلی داستان فراموش شده
مجتبی خسروجردی
۱۴۰۲/۱۰/۱۹
کتاب بسیار مغرضانه نگاشته شده بود و متاسفانه به جواب قابل قبولی در پابان کتاب نمی‌رسیم و سوالها بی جواب می‌ماند وقتی منبع موثقی برای پاسخ به سوالات نیست نباید این‌گونه گارد گرفت باید شخصیت‌ها را در ظرف زمان و مکان انالیز کرد نه در خیال و وهم و به نظر کتاب تنها برای کوبیدن مولانا به رشته تحریر در اومده است
مریم زندیان
۱۴۰۳/۰۲/۰۹
خیلی خسته کننده بود. به نظرم خیلی هم تخیلی. اصرارش نسبت به ظلمی که به کیمیا شده رو نمیفهمم اینقدر منابع و اسناد درباره این داستان کم هست که نمیشه گفت کدوم درسته. و قطعا اگر اینقدر حائذ اهمیت بود بلاخره تو یه سندی چیزی درباره ش گفته میشد. شاید همه‌ی اینها ساخته پرداخته ذهن داستانسرایی در گذشته بوده
مینا4054
۱۴۰۳/۰۱/۲۲
جریان سیال ذهن وحیالات بیش ازحد گاهی اصل داستان را فراموش می‌کرد درکل جالب بود وباعث شد دوباره درمورد مولانا بیشتر بدانم هرچند قبل آن داستان زرگر وکنیزک هم کمی یدگمانی در من بوجود اورد ترجیح میدم دوباره داستان را گوش دهم شاید به کها یی برسم که درک مرا از این شخصیت کاملتر کند نه بهتر
Reza mansuori
۱۴۰۳/۰۲/۲۲
شاید در نگاه اول فکر کنیم که کیمیا ممکن است زاییده تخیل خود نویسنده باشد اما با کمی جست وجودر منابع دیگر می‌بینیم که این شخصیت واقعی است. به طور مثال در کتاب معروف پله پله تا ملاقات خدا اثر دکتر عبدالحسین زرین کوب اشارات خاصی به این موضوع شده
زهرا
۱۴۰۳/۰۲/۰۹
راستش نمیدونم این رمان است یا واقعیت؟ خوشم اومد چون واقعیت رو بیان کرده بود تمام جاهای تاریخی رو طوری به رشته تحریر در آورده بود که فکر میکردی اونجایی. ضمنا من نظرم نسبت به بعضی شخصیت‌های تاریخی مثل مولانا، شمس تبریزی وحسام الدین چلبی تغییر کرد
ژیلما
۱۴۰۲/۱۲/۱۵
اصلا به صحت داستان و کلی خواب و خیال پردازی کاری ندارم، در کل هرگز نه مولانا و نه شمس را دوست نداشتم و از روابطشون بدم میامده، نظر شخصی من این هست که قطعا به کیمیا ظلم شده تا روابط خودشون پنهان شود اما داستان کلا جذابیت چندانی ندارد و بیش از حد تخیلی هست
Sara kazemi
۱۴۰۳/۰۴/۱۳
درود به همراهان کتابخوان کتاب خوبیه و از اسم کتاب و مضمونش خیلی مشتاق خواندن کتاب شدم ولی در حدی که توقع داشتم نبود. همانطور که نویسنده به دنبال گمشده اش، سرگردان هست، خواننده هم همراه نویسنده سرگردان می شود و البته سرگردان می ماند!
نیلوفر
۱۴۰۳/۰۹/۱۴
با سلام اولش جذب این اثر شدم... ولی تا آخر که خوندم.. به این نتیجه رسیدم که همش حدس و گمان نویسنده هست.. یه جورایی مولانا و شمس را خراب کرد و بد جلوه داد... واقعا متاسفم... افتضاح بود
سمیرا سالار پور
۱۴۰۳/۰۸/۲۵
بسیار مسخره و حوصله سر بر و با زیاده گویی‌های بیخودی،، خیلی کم در مورد کیمیا گفته بود،، اگر میخواهید با کیمیا آشنا بشید کتاب کیمیا خاتون از بانو سعیده قدس رو بخونید و لذت ببرید.
سحر بشری
۱۴۰۳/۰۴/۱۹
واقعا نمیدونم چی بگم هدف نویسنده چی بود از نوشتن این داستان ایا میخواست شخصیت شمس و مولانا را خراب کند یا واقعی بود هر چی بود نمیتونم باور کنم و سخته باورش بررام
غلامحسین عباسفرد
۱۴۰۳/۰۱/۲۹
مولانا اسطوره‌ای است بزرگ و عالم و عارفی گرانقدر که یقینا پرده از جلو چشمش به کنار رفته لذا مهملات تخیلی کتاب در مورد شاعری و عارفی که شهرت جهانی دارد کاملا هجو است
Nina R
۱۴۰۲/۱۰/۰۴
کاری به صحت و سقم مطالب ندارم ولی به نظرم بهتر بود نویسنده آنقدر اغماض نمیکرد و نظر شخصی خودش رو در قالب تخیلاتش اعمال نمیکرد و نتیجه‌گیری رو به عهده خواننده میگذاشت.
شیما مسجدی
۱۴۰۲/۱۱/۱۷
درود من کتاب های زیادی در مورد مولانا و کیمیا خاتون مطالعه کردم اما این کتاب بسیار جالب و عجیب هست و خیلی خاص خوانش و صدا هم خوب پیشنهاد میشه
خلیل
۱۴۰۳/۰۱/۰۷
گوینده آن بسیار عالی بود. یک کتاب ادبی بود ولی موضوع ان اصلا جالب نبود کاملا تخیلی و مغرضانه. حیف وقت و هزینه ای که برای ان صرف شد.
کوروش مشتاقیان
۱۴۰۳/۰۳/۲۷
راستش اصلا خوشم نیومد،، بیشتر روایت اوهام و احوالات نویسنده س تا شرح حال کیمیا دختر مولانا،، خیلی حوصله سر بر بود
نفس Haghighi
۱۴۰۲/۱۰/۰۳
من نتونستم ارتباط خوبی برقرار کنم، خاطرات پر توصیف یه نویسنده که به ترکیه سفر کرده، در کل چیزی به معلوماتم اضافه نشد،
راضیه ضیا
۱۴۰۳/۰۲/۲۲
خیلی عالی و با محتوا بود. چالشهایی که برام درست کرد منو وادار به مطالعه‌ی کتابای بیشتری کرد
لیلاخادمی
۱۴۰۲/۱۲/۰۶
نویسنده کلا در رویا بود. البته ملت عشق هم فقط یک رمان بود و بس
شیدا یزدانی
۱۴۰۲/۱۰/۱۱
از نظر ادبی کتاب خوبی بود ولی باز هم مثل کتاب الیف شافاک (۴۰قاعده عشق) سوالات زیادی بدون جواب ماند.
Salehi
۱۴۰۳/۰۸/۰۲
بیشتر سفرنامه بود، تا داستان کیمیا خاتون. بهتر بود اسمش رو سفرنامه میذاشتن
امید رستگار
۱۴۰۳/۰۱/۰۳
کتاب جالبى بود، این کتاب را به هواداران مولانا و شمس پیشنهاد مى کنم
زهرا صمدیان
۱۴۰۳/۰۹/۰۵
کتاب خیلی خوب و پند آموز بود
Venus Valadbeigi
۱۴۰۳/۰۶/۲۶
کتاب خوبی بود فقط کمی گیج کننده بود