نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی خیابان - مریم رستمی جو

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
آرمین آ
۱۴۰۲/۰۹/۱۳
امتیاز کامل دادم تا نویسنده و دست اندرکاران به ادامه دادن راه تشویق بشوند اما کتاب و اجرای صوتی چند ایراد اساسی داشت که من اینجا به دو مورد اشاره می‌کنم:
۱. بزرگترین ایراد، گوینده داستان بود که نه تنها حس مناسبی به شنونده منتقل نمی‌کرد بلکه غلط‌های گفتاری هم داشت. مثلا در جایی به جای " امثال شما" گفت " امسال شما ". البته در قسمتی از متن که در صفحه مربوط به کتاب در اپلیکیشن کتابراه آمده هم به صورت "امسال" نوشته شده و احتمالا خواننده همین متن رو خونده اما مشخصه که "امسال شما" معنی نداره و "امثال شما" درست هست.
۲. نام داستان یک ایراد دیگه کتاب هست که به نظر من خیلی سطحی و دم دستی انتخاب شده. اگر قدری وقت و تفکر برای انتخاب نام صرف شده بود خیلی بهتر بود نتیجه. نامی مثل" شستن خون" که هم کنجکاوی خواننده را برمی انگیخت و هم غیر مستقیم به اهمیت ندادن مردم به اصل این اتفاق دلخراش و شسته شدن خون توسط اهالی و اشاره به رفع آلودگی آن می‌کرد و خواننده بعدا متوجه می‌شد که هدف نویسنده از انتخاب این نام چه بوده است.
با تشکر و آرزوی پیشرفت و موفقیت نویسنده جوان کتاب و تیم محترم و زحمتکش کتابراه.
احمد
۱۴۰۳/۰۱/۲۰
امتیاز کامل دادم تا نویسنده و دست اندرکاران به ادامه دادن راه تشویق بشوند اما کتاب و اجرای صوتی چند ایراد اساسی داشت که من اینجا به دو مورد اشاره می کنم: ۱. بزرگترین ایراد، گوینده داستان بود که نه تنها حس مناسبی به شنونده منتقل نمی کرد بلکه غلط های گفتاری هم داشت. مثلا در جایی به جای " امثال شما" گفت " امسال شما ". البته در قسمتی از متن که در صفحه مربوط به کتاب در اپلیکیشن کتابراه آمده هم به صورت "امسال" نوشته شده و احتمالا خواننده همین متن رو خونده اما مشخصه که "امسال شما" معنی نداره و "امثال شما" درست هست. ۲. نام داستان یک ایراد دیگه کتاب هست که به نظر من خیلی سطحی و دم دستی انتخاب شده. اگر قدری وقت و تفکر برای انتخاب نام صرف شده بود خیلی بهتر بود نتیجه. نامی مثل" شستن خون" که هم کنجکاوی خواننده را بر می انگیخت و هم غیر مستقیم به اهمیت ندادن مردم به اصل این اتفاق دلخراش و شسته شدن خون توسط اهالی و اشاره به رفع آلودگی آن می کرد و خواننده بعدا متوجه می شد که هدف نویسنده از انتخاب این نام چه بوده است. با تشکر و آرزوی پیشرفت و موفقیت نویسنده جوان کتاب و تیم محترم و زحمتکش کتابراه.
Sin90
۱۴۰۳/۰۳/۰۷
کتاب "خیابان" کتابی هستش که وضع جامعه‌ی امروز رو توصیف میکنه و به طور کامل بیانگر این موضوعه که اکثر افراد به جای کمک به هر کسی که دچار حادثه‌ای شده دورش جمع میشن و داستان سازی میکنن
و به خصوص زیاد هستن آدمایی که هیچ اطلاعی هم از ماجرا ندارن و فقط به فکر خبر سازی پراکندن هرنوع خبری ائم از شایعه و اخبار غلط هستن؛ مثل همون خانمی که ماشینش رو نگه میداره و نه برای کمک به اون بچه بلکه برای فیلمبرداری و جذب دنبال کننده‌های بیشتر در فضای مجازی برای خودش که متاسفانه خیلی شایع شده!
در کل ممنونم از نویسنده و کتابراه عزیز که کتابهای الکترونیک زیادی رو به رایگان در اختیار کاربران قرار میدن و این کار در جهت رشد فرهنگی جامعه قطعا موثر و عالی خواهد بود👌🏻⭐
امیدوارم کتاب‌های خوب بیشتری به طور رایگان در اختیار همه قرار بگیره تا قیمت‌های گران کتاب‌ها نتونه مانع کتابخوانی و موجب کاهش آمار مطالعه در کشور بشه و مطالعه کتابهای مفید و ارزشمند تبدیل به روتین سازنده‌ای در زندگی هممون بشه🌹
به امید روزی که همه به نگرش درستی برسیم تا وجود هر کدوممون برای دیگری مایه‌ی خیر و آرامش باشه و رفتار و کردار مون واژه‌ی انسانیت رو معنا کنه🌷
ممنون ازتون و اجرتون با خدا🙏🏻🌹
A.asgari
۱۴۰۲/۰۸/۱۵
داستان جالبی بود صدایه صدا پیشه خوب بود داستان درباره‌ی پسری دست فروش بود که تصادف کرده و سرش خونیه همه دورش کردن و نظر میدن و کسی به کمکش نمیره کسی به امبولانس زنگ نمیزنه و کسی دلسوزی نمیکنههمه فقط میگن مرده وای باباش کوجاست ماماننش کوجاستولی کسی دل رحم نیست کسی دلسوزی نمیکنه اگه یه فرد مهم یا فری پولدار بود شاید همه یکاری میکردن ولی چون بچه‌ی کار بود هیچکاری نکرد و اینکه همه به فکر مشغله‌های خودشون بودنبعد از بردن جنازه هرکی رفت سراغ کار خودشو جالب اینجا بود از این افرادی که دور بچه جمع شده بودن از ادم کت شلواری و مومن و خادم اما زاده بگیر تاپیر و جوان بودن ولی متاسفانه همه مث هم بودن ممنون از کتابراه بخاطر کتاب‌های صوتی کوتاه
ماهور نامی
۱۴۰۲/۱۰/۰۷
باز هم قصه دردناک انسان‌های که با مواجهه به مسئله به این مهمی فقط فک و دهان خوده رو به حرکت دراورده و قضاوت میکن کودک کاری که ماشینی به او زده آقای متولی امام زاده که درست جلوی امام زاده کوک فوت شده به فکر پاک کردن خون و نجسی ان است خانمی که به صحنه اضافه میشود به اصطلاح ژیگول امروزی از این کودک با کمال بی رحمی فیلم میگیرد ومیگوید هیچ کس به فکر و کودک نیست در اخر می‌گوید کامنت بزارین ومیرود و مردمی که پدر اورا قضاوت میکنن و همین مردم که شاهد تصادف بودن با آمدن پلیس میگوین چیزی ندیدیم تا برایشان دردسر درست نشود واین که در حاشه داستان قصه تلخ زباله گردی و کودک دزد... ما ماندیم این جامعه گرونی و کودک کار و زباله گردی و امتناع جوان‌ها از ازدواج و بی بندباری و همه اینا به خاطر تحریمه!
Mozhgan
۱۴۰۲/۰۸/۰۸
کتاب خیابان از دنیا امروزه می‌گوید از کودکان کار که این گونه تلف می‌شوند و مردمانی که در مورد پسر اظهارنظر میکنندمانند تماشاچیانی که درسالن سینما فیلمی مهیج تماشا می‌کنند و غافل از این هستند که این تصادف در دنیا واقعی افتاده و باید دست به کار شوند و با اورژانس تماس بگیرند و شاید پسر زنده باشد. و زنی انسانما که دیگران را قضاوت میکند و فیلم زنده می‌گیرد و به دنبال کننده‌ها می‌گوید کسی به کود و کمک نمیکند در حالی که خود زن از همه بی جدانتر و بی احساس تر است و به خودش اجازه می‌دهد وارد حریم خصوصی دیگران حتی کودک کار شود. این داستانهای واقعی و تکراری همیشه اتفاق می‌افتد و آدمهایی که روز به روزبی احساستر میشوند.
جان فورد
۱۴۰۳/۰۱/۱۹
کتاب به درستی دست روی یکی از معضلات جامعه گذاشته است.
در چند قرن گذشته، عبور نسل‌های تمدن ما از وقایع دشوار تاریخی نظیر تجاوزها، جنگها، غارتها و وقایع تلخی از این دست، نوعی رخوت، جمود فکری، سردی عواطف و کاهش عقلانیت دامنگیر نسل‌ها شده و در لایه ناخودآگاه جمعی نهادینه گشته است که مهمترین خصیصه آن جابجا شدن و بعضا وارونگی ارزش هاست طوری که فرع را بر اصل و مهم را بر مهمتر ترجیح می‌دهند. برای توضیح علت این امر می‌توان با وام گرفتن از فیزیک واژه "اینرسی فرهنگی" را در میان آورد. نوعی تکرار نسل به نسل برخی عادات و آداب و رسوم و بلکه نسل به نسل به جزئیات آن افزودن بدون ذره‌ای تفکر و خود را جای طرف مقابل نهادن...
وحید زرکوب
۱۴۰۲/۰۸/۱۲
کتاب به خودی خود خوب نوشته شده بود.... نویسنده از تمام ظرفیت‌های ممکن گفتاری برای جذابیت استفاده کرده بود و نگارش خوبی داشت... تنها دلیل اینکه مورد پسند بنده واقع نشد... صوتی بودن کتاب بود که به نظرم گوینده تکلیف خودش و با خودش نمی‌دونست... هیچ تکنیکال در اجرا رعایت نشده بود... فقط یک روخوانی محض صورت گرفته بود... بدون هیچ حسی و رعایت قواعد گویندگی کتاب صوتی...
به نظرم در استفاده از گوینده خیلی ضعیف عمل شده بود.
و چرا کتابراه اجازه مانور اینچنین ضعیف را می‌دهد را متوجه نشدم.
ملیحه خاکسار
۱۴۰۳/۰۷/۰۸
کتاب صوتی خوبی بود در عین اینکه خیلی کوتاه بود ولی خیلی مسائل اجتماعی را مطرح می‌کرد، فقر و بدبختی توی کشوری که روی نفت خوابیده. و بی تفاوتی مردم از مرگ یه بچه، چه عادی شده برایشان مرگ یک انسان و جای تاسف دارد از اینکه مردم برای جمع کردن فالور از هر صحنه‌ای فیلم می‌گیرند. تاسف بیشتر برای این هست که راننده چرا باید این همه سرعت داشته باشد که با بچه تصادف کند و وجدان نداشته باشد و فرار کند. و نبود قانون درست و حسابی و نبود مجری قانون و البته باز هم آدمی که در هر شرایطی دنبال سو استفاده هست.
و باز تکرار تصادف و مرگ کودکی دیگر
برای فقر و بدبختی و و..
سپهر آسمانی
۱۴۰۲/۱۱/۱۷
یک کتاب با موضوعی سیاه و شخصیت‌های سیاه، چیزی که عجیبه البته شاید در مواردی هم واقعی باشه، این هست که تمام شخصیت‌های داستان همگی سیاه هستند، حتی خود ان شخصیت پسر بچه مُرده و یا ان مرد ژنده پوش که در آخر داستان مانند هاشون (پسر کمین کرده و زباله گرد و سوفور) که مشخصا نویسنده خواسته خود آن‌ها تصور شوند به جمع کردن غنیمت رو میارند و در لحظه‌ی آخر بوق ممتد ماشین می خواهد بگوید که چرخه تکرار میشه، در کل نمی خواهم سیاه بودن رو قضاوت کنم اما در واقعیت این طوری هم نیست که این همه سیاه یک جا و یک زمان جمع بشوند.
م.عارفیان
۱۴۰۳/۰۳/۲۴
داستان جودکی که بر اثر تصادف فوت می کند و افراد بدور اون جمع میشن افرادی هستند که نه توانایی کمک دارند و نه قصد آن را دارند اما دور کودک جمع شده و مانع امداد رسانی میشوندخون درزمینه جاریست و تلاش برای جمع کردن آن به کندی اتفاق میفتد صدای گوینده هرچند بی روح و بعضاً تپق دارد اما خوب است داستان جای تفکر دارد و امید است زحمت این نویسنده به افزایش فرهنگ ما کمک کنددر هر صورت کتابراه عزیز محصولی عالی دیگری داده که ارزش زمان گذاشتن تفکر را دارد
سما جعفری
۱۴۰۳/۰۸/۰۳
کتاب درباره‌ی کودک کاریست که تصادف کرده و همه دور او تجمع میکنند، اما هیچکس به اورژانس یا پلیس زنگ نمیزند. همه انگار منتظر هستند تا دیگری این کار را بکند و فقط کارشان، کنجکاوی، اظهار عقیده و ترحم بی‌جاست. یک نفر فیلم میگیرد، یکی به فکر تمیز کردن خون است و در آخر هم، یک کودک به قصد دزدیدن وسایل او به خیابان میدود و عاقبتش مانند همان کودک کار میشود. متاسفانه این مسئله خیلی پیش می‌آید، خصوصا فیلم گرفتن از صحنه‌ی تصادف!
مهناز کیان مهر
۱۴۰۲/۰۸/۰۸
داستان عکس العمل‌های مختلف آدمهای متفاوت رو نسبت به یه اتفاق نشون میده و دردناک ترینش عکس العمل خانم مثلا مسوول بود.
متاسفانه در توضیحات داستان کتابراه، عکس العمل خادم امامزاده رو آورده انگار که خادم فقط نجسی خون براش مهم بوده و نه چیز دیگه‌ای، در صورتی که خود داستان این مدلی نیست.
به هر واقعیت تلخ اینه که هرگز مرگ آدمهای فقیر برای دیگران اهمیتی نداره
فائزه
۱۴۰۳/۰۲/۱۶
چندتا کتاب صوتی از کتاب راه گوش دادم. موضوع همه‌ی کتاب‌ها غم و غصه و بدبختی و اشک و ناله و آه بود و این ژانر مورد پسند من نیست. ما داستان میخونیم و گوش میدیم که برای چندلحظه از دغدغه‌های زندگی شخصیمون دور بشیم و سرگرم بشیم و لحظات خوبی داشته باشیم نه اینکه بیایم شرح عذاب کشیدن شخصیت‌های خیالی و این حجم از سیاه نمایی رو بخونیم و بشنویم.
رضا ابراهیمی
۱۴۰۳/۰۱/۱۲
کاش کتاب به این خوبی به صورت متنی عرضه میشد، خوانش کتاب گاها با ایراد بیان شده و نحوه روایتگری و لحن بیان راوی کتاب طوریه که انگار تو خلوت خودش برای خودش میخونه در مجموع ماجراهای شخصیت‌های داستان و نگارش کتاب نسبتا خوبی بوده و در نوع خودش با ادبیات امروزی معضلات اجتماعی که با آن درگیر هستیم رو بیان میکنه
لیلا
۱۴۰۲/۱۱/۲۶
کتاب درباره یکی از معضلات مهم جامعه یعنی زباله گردی و کودکان خیابانی و نگاه مردم و اجتماع پیش از آنکه به اصل مشگل که همان کودکان و ولگردی و بی خانمانی آنهاست بنگرند که چرا چنین بدبختی در جامعه رواج پیدا کرده به نجسی و کثیفی و تمیزی کودک والودگی مکان موردنظر می‌پردازد و هیچ نگاهی به مرگ کودک و چگونگی آن ندارند
اعظم منصوری
۱۴۰۲/۰۹/۰۳
داستان کوتاه درباره‌ی کودکی دستفروش است که با ماشینی تصادف کرده و مردم دورش جمع شده‌اند ولی هیچکس نه به پلیس و نه به اورژانس زنگ نمیزنند و همه فکر میکنند او مرده است و بالاخره پلیس میاید و جمعیت را پراکنده میکند و اتفاق خاصی نمی‌افتد و معلوم نمیشود که چرا پلیس هیچ دخالتی در این ماجرا نمیکند و.....
مینو امیدی
۱۴۰۲/۰۸/۲۱
با سلام متن کتاب خوب و روان بود توصیفات همه خوب بود اما نمیدونم چرا راوی‌های کتاب‌های صوتیتون انقدر بی روح، بی احساس یکنواخت و خسته کننده داستان و روایت میکنند نه اوج داره صداشون نه هیجان فقط عین دانش آموزی که معلم گفته از رو درس بخون تندتند روخوانی میکنند متاسفانه هیچ حسی رو منتقل نمیکنند..
معصومه اکرمی
۱۴۰۲/۰۸/۲۱
کتاب خوبی بود بخوبی مهم نبودن افراد طبقه پایین رو برای همه اقشار جامعه نشون میداد شایدم به نوعی مهم نبودن مرگ دیگران رو به ما نشون میداد که خود ما هم از همین مردم هستیم هر روز از این قبیل اتفاقها رو میبینیم ولی انگار نه انگار
اکبر ایزدی
۱۴۰۳/۰۶/۱۷
داستان این کتاب شاید می‌خواهد بنوعی نظاره کردن ملت را یاد آوری کند در بعضی مواقع که در خیابان اتفاقات در حال رخ دادن هستش (درگیری بین دو یا چند نفر، کیف یا موبایل قاپی و موارد ناگفته بسیار) که آدمها به راحتی از کنار این قضایا رد می‌شوند
Eti Atshani
۱۴۰۲/۱۱/۱۱
ما در خیابان نظاره‌گر تصادفی هستیم، ایستاده و به گفتگو مردم گوش می دهیم و رد میشویم، من فکر میکنم هنرمند باید حرفی داشته باشد احساسات مرا درگیر کند، ولی من همچین حسی نداشتم خودم یک نظاره گر بودم ممنون از شما، نویسنده و گویندگان
فائقه
۱۴۰۲/۱۰/۱۳
داستان در مورد پسر بچه‌ای که تصادف کرده و فوت شده و مردم همیشه در صحنه هم که کمک نمیکن و به آمبولانس و پلیس زنگ نمیزنن که‌ ای بابا پلیس بیاد چیکار کنه خوب چرا؟ چون کودک کار بود آدم بی‌کس انگار همیشه بی‌کسه و آدما انگار مهربونی یادشون رفته
ثنا منتظری
۱۴۰۳/۰۳/۰۱
۵ ستاره دادم، چون بالاخره برای نوشتن و ضبط این کتاب زحمت کشیده شده بود، اما داستان خیلی جالبی نبود و به آخراش که داشت می‌رسید، یکم مسخره شده بود.
با تشکر از نویسنده، گوینده و اپلیکیشن عالی کتابراه.
خالد بارانی
۱۴۰۲/۱۱/۱۵
داستان جالب و غم انگیز بود کودک کار بزرگترین معضل اجماعی جامعه امروز ما است نویسنده با این کتاب تمام زوایا رو به خوبی نشان داد
چه قدر مردم راحت در مورد کودک و پدرش قضاوت میکردند و خیلی‌ها فقط دنبال منافع خود بودند
babak pilehvar
۱۴۰۲/۱۱/۰۷
شاید به نظر من خیلی کوتاه و مختصر به این داستان پرداخته شده بود تا حدی شخصیت‌های داستان گنگ بودند و نتیجه خاصی در کل از داستان نمیشد گرفت انگار که رویدادی اجتماعی و روزمره اتفاق افتاده و گزارش داده می‌شد!
احسان عباس زاده
۱۴۰۲/۰۹/۱۱
هر کدوم از شخصیت‌های داستان، با صد‌ها نمونه واقعی و تکثیر یافته در خیابان (جامعه امروز) حضور دارن.
اما فقط قربانی‌ها متفاوتن، به قولی (دیگه درد نمیکشن)
فقط ما موندیم و یه کوه...
moon girl
۱۴۰۲/۰۸/۲۴
نظرم درباره‌ی این رمان♡دیدگاه زیبایی به دنیا نداشت ولی واقعیت را آشکار کرده بود وچیز دیگه من متوجه نشدم مرد که کودک را در آغوش گرفت که بود ولی درکل رمانی ستودنی بود
م.بهمنی
۱۴۰۳/۰۸/۲۵
کتاب خیابان بیانگر وضعیت بچه‌های کار و سایر کارهای کاذب می‌باشد و همچنین برخورد متفاوت افراد بستگی به جنسیت و سن و سال و... ممنون و سپاس از زحمات دست اندر کاران
کیوان بابادی
۱۴۰۳/۰۴/۱۲
درود، باتوجه به داستان کتاب که روایت شد، نویسنده می خواهد نشان دهد که مردم وقتی حادثه ای رخ می دهد به جای یاری رساندن، بهترین کاری راکه خیلی خوب بلدن انجام می دهند، قضاوت کردن
حسین
۱۴۰۳/۰۲/۱۳
من از کتاب و محتوای آن راضی بودم اما گوینده این کتاب کمی مشکلات جزئی داشت که مثلا غلط گفتاری را می‌توان اشاره کرد.
اما مهم داستان خانم رستمی جو است که بسیار دلنشین بود
مریم زینی نژاد
۱۴۰۲/۱۱/۰۳
داستان در مورد کودکی است که تصادف کرده و جان باخته و رهگذران هرکسی فقط نظر و قضاوت ارائه میدهند ولی کسی اقدام حیاتی انجام نمیده، گرچه فهوای داستان تلخ بود ولی واقعیت نیست در جامعه
ک.ای.جی
۱۴۰۲/۱۰/۲۸
از این که رایگان این کتاب رو در اختیار ما قرار دادین ممنونیم از مریم خانم هم خیلی سپاسگزارم بابت از خود گذشتگی‌شان. هر کسی از پول نمیگذره، دیگه خیلی وقته از این کارها ندیدیم
زهرا قاسمیان
۱۴۰۲/۱۰/۰۷
نتیجه داستان قابل پیش بینی بود کاش بهتر به اتفاقات پرداخته بشه و به جنبه آموزشی داستان‌ها و اتفاقات بیشتر پرداخته بشه
در ضمن راویان داستان هم آموزش ببینند و انشا نخوانند
فروغ السادات شهیدی
۱۴۰۲/۰۸/۲۱
داستانی کوتاه با محتوای سرشار از دنیای واقعی امروز که همه ادای روشنفکری و مهربانی دارن و در واقعیت مفید نیستند. با آرزوی موفقیت برای نویسنده و تشکر از گوینده
مصطفی حیدری
۱۴۰۲/۰۸/۱۷
داستان بسیار آموزنده‌ای دارد و یاد آور می‌شود که با اینکه بعضی از وقایع فاجعه بار است چون هر روز اتفاق می‌افتد برای ما تبدیل به روزمرگی شده است.
فرشاد فصیحی
۱۴۰۳/۰۵/۰۸
خانم مریم رستمی در این داستان کوتاه گوشه ای از نا زیبای های امروز ایران را به ما نشان داد متن ساده و در عین حال ناراحت کننده هر کسی به فکر خود است
غلامرضا رمضانی نژاد
۱۴۰۳/۰۱/۱۲
بهتر بود همه کاراکتر‌ها سیاه نباشند چون غیر واقعی استخداروشکر هنوز جامعه ایرانی مثل خیلی از کشورهای دیگه به این حجم از بی تفاوتی نرسیده البته دیر نیست که برسه!
ستایش کاکاوند
۱۴۰۳/۰۱/۰۲
به نظر من تا حدی داستان کلیشه ایی بود و شرایط و برخورد ادم‌ها با کودکان کار بیش تر از واقعیت سیاه نشون داده شده بود.
خیلی نتونستم با کتاب ارتباط برقرار کنم
مجید
۱۴۰۳/۰۱/۰۲
اصلاً نپسندیدم وقت نقطه سیاه را دیدن خوب نیست فقط مشکلات را دیدن خوب نیست نقد باید کنارش یک پیشنهاد باشد این هنر هست نه اینکه فقط مشکلات دیده شود.
fereshteh A
۱۴۰۲/۱۲/۰۶
داستان در مورد تصادف‌ یک کودک دست فروش و بی تفاوت بودن مردم نسبت به این مسئله.. فقط خیلی یکنواخت داستان پیش رفت و حسی نبود که من رو درگیر خودش کنه.
David
۱۴۰۲/۱۱/۱۹
کتاب کوتاه و مفید و قلمی ساده از یک حادثه و نگاه ادمها به اتفاقات زندگی که هر یک از زاویه دید خودشان به داستان نگاه میکنند و گاها با قضاوت‌های اشتباه و سطحی
مجیدناجی
۱۴۰۳/۰۶/۲۷
داستان در مورد قضاوت‌های بیجا ست. آدم‌هایی که هیچ بویی از انسانیت نبرده‌اند و فقط شایعه درست میکنند. بی پناه بودن کودکان کار اصل ماجرا بود
محمد علی فرهادی
۱۴۰۳/۰۴/۱۸
سلام کتاب جالبی بود یک اتفاق بد را هر کس از دیدگاه خود میدید وهررکس حتی مسجد به فکر خودش بود حس همدردی و انسانیت ضعیف شده است
حامد چراغی
۱۴۰۲/۰۹/۱۸
داستان کمی شبیه داستان عدل از صادق چوبک هستش
اینجا بچه‌ای افتاده و اونجا اسبی
مردم هم دورش جمع شدن و هرکسی حرفی میزنه
مهشید
۱۴۰۲/۰۹/۱۷
کتاب خوبیه. صدای گوینده عالی بود. و داستان درباره دنیای امروز بود و...
در کل این کتاب رو دوست داشتم. 🌿
منصور مهرانفر
۱۴۰۲/۰۹/۱۷
یه داستان فوق العاده بی در و پیکر یعنی چی اخه اگه اینطوری خوب بچه ابتدایی‌ها انشالله که مینویسن همه رو کتاب کنید
Benita Ghanbari
۱۴۰۲/۰۹/۰۲
بسیار کتاب آموزنده است ممنون از نویسنده بهترین کتابی که گوش دادم به دیگران هم پیشنهاد نهاد میکنم این کتاب را بخوانید
مرتضی ظهیری
۱۴۰۳/۰۵/۰۶
زیاد به دلم ننشست. هم صدای راوی و هم ترجمه غلطی که راوی میخواند، کتاب از متوسط به پایین هست ممنون از کتابراه
مریم سادات
۱۴۰۲/۰۹/۲۰
چقدر ناراحت کننده بود ولی این داستان واقعیت داره و ممکنه برای هر کدام از ما اتفاق بیوفته
ماه قرمز
۱۴۰۳/۰۵/۰۶
به نظر من کتاب صوتی جالبی بود ولی محتوای خاصی نداشت ولی در هر صورت از آن لذت بردم
1 2 3 >>