نقد، بررسی و نظرات کتاب بازپرسی 3: میتوانی مرا بکشی - حمیده جمالی هنجنی
مرتبسازی: پیشفرض
وحیده رسولی
۱۴۰۲/۱۱/۱۳
00
نویسنده مدعی است بعد از ۵۰ سال راز این قتل را کشف کرده ای کاش سندی ارائه میداد. در پایان کتاب که نقل قولی از فردی بهنام دوست علیرضا از صحنه قتل میشنویم خیلی عجیب است و باور کردن این صحنه قتل سخت است. مضاف بر این که سند قابل تکیه و یا تحقیقاتی پیرامون آن ادعای دوست علیرضا در خانه اشرف ارائه نمیشود. و روی جسد منیژه حرفی از آثار سیگار خاموش کردن نبود که نویسنده مدعی است آن دختری که از مواد بیهوش شد و رویش سیگار خاموش کردند منیژه است!
با سپاس از بانو حمیده جمالی، کتاب دو بخش بود. بخش اول بحث طولانی عشق و ارادت منیژه به انوشیروان و بخش دوم کوتاه و گزیده از قتلی عاری از احساس ودرک انسانی. در ایران قدیم خواهر شاه قادربود بین پروندههایی که سابقهاش را خراب میکرد دست ببرد که در این پرونده بازپرسی هم رد ثروت و سیاست او بی تأثیر نبود. برای همهی مردمان سرزمینم آرزوی تندرستی و عاقبت بخیری از خداوند توانا خواستارم.
بنظرم کتاب عبرت آموزی بود چه بسیار زیبا رویان و ثروتمندان و تحصیل کردههایی که در مسیر اشتباه به عاقبتی تلخ و نازیبا زندگیشان پایان یافته است و چه بسیار فقیران و ساده زیستانی که در مسیر درستی و پاکی با عزت و جلال از این دنیا رفتهاند ۔ باید عبرت گرفت و به لذتهای پوچ و زودگذر دنیا دل خوش نکرد ۔
تمام کتاب به جز چند صفحه آخر آن در حد گزارشهایی ست که در مجلات چاپ میشوند. یک ماجرای جنایی مربوط به پنجاه سال پیش رو با آب و تاب تعریف کرده و صفحات زیادی از کتاب با نامههای منیژه و صحبتهای وکیل مدافع و متهم پرشده. فقط در انتها نویسنده خودی نشان داده و ادعای کشف راز را داشته که هیچ مدرکی برای اثبات آن وجود ندارد.
یک ماجرای واقعی و مستند که من کاملا به یاد می اورم، واقعا وحشتناک بود. احساس خفقان پیش انقلاب را بیان شده، ولی کاملا به صورت واضح پرداخته نشده است. ولی از نویسنده این واقعه کمال تشکر را دارم و امیدوارم چنین وقایعی را که در پیش از انقلاب کم هم نبوده به صورت داستان بنویسند، نه سناریو یا تله تئاتر