نقد، بررسی و نظرات کتاب تمام چیزهای خطرناک - استیسی ویلینگهام
4.5
306 رای
مرتبسازی: پیشفرض
شیلا چراغی
۱۴۰۲/۱۰/۰۳
30
اول از همه از کتابراه واقعا ممنونم بابت هدیه دادن همچین کتاب های خوبی1_تقریبا ۵۰ درصد اول کتاب که بودم، همش با خودم میگفتم بازم یه رمان تکراری که الکی معروف شده! . 2_اما نیمه دوم کتاب مخصوصا آخراش اصلا ۱۸۰ درجه نظرم تغییر کرد. . 3_از اون کتاباست که یه نفس می میخونیش و فکر میکنی دست نویسنده برات رو شده اما... . 4_به نظرم این کتاب یه فیلم سینمایی خوب ازش در میاد. . 5_ نثر روانی داره و خسته کننده نیست، توصیفاتش یکم زیاده که من برای اینکه بفهمم ماجرا چیه یکمشو رد کردم نخوندم ولی در کل عالی بود. . 5_کتاب سانسور شده ولی نه اونقدری که نفهمی چی به چیه. . 6_آیا همه از واقیعت فرار می کنیم؟ همه به خودمون دروغ میگیم؟ خودمون رو گول می زنیم؟ فکر می کنیم که همیشه آدم خوبی هستیم؟ یا یک سره در حال سرزنش خودمون هستیم و فک می کنیم آدم بدی هستیم؟ واقعا ما چی هستیم؟ شاید همه مون به همون اندازه که خوبیم، بد هم هستیم فقط بدی بعضی هامون خیلی بیشتره. یا کلا چیزی که ما میگیم خوبه همون چیزه بده که خودمون نمی بینیمش؟ (مغزم هنگ کرد ) . 7_خلاصه که من عاشق اینطور کتابام و به بقیه هم توصیه میکنم بخوننش.
سلام.
منکه از این داستان لذت بردم. این کتاب برای کسانیکه عاشق رمانهای جنایی هستن عالیست.
داستان در مورد مادری هست که پسرش گم میشه و خلاصه بقیه اونو مسئول میدونن که مادر خوبی نبوده و...
و اینکه داستان از زبان این شخصیت داستان نقل میشه، خوبی که این کتاب داره اینه که خواننده تمام حس حال این مادر را درک میکنه.
این یکی از اون کتاب هاییست که خواننده، درون داستان غرق میشود. و بین خواننده و شخصیت داستان پیوندی برقرار میشود.
در کل این یک کتاب روان شناختی، معمایی و دلهره آوره. کسانیکه به این ژانرها علاقه دارند، توصیه میکنم کتاب را مطالعه کنن.
یکی از ویژگیهای مثبت داستان این هست که نویسنده، داستان را به خوبی آغاز کرده. و هر چقدر که بیشتر به عمق داستان میرویم، ما را وادار میکند که بیشتر بخوانیم تا به آخر داستان برسیم و نتیجه را بخونیم، نویسنده به نظرم داستان را به خوبی تمام کرده.
منکه از این داستان لذت بردم. این کتاب برای کسانیکه عاشق رمانهای جنایی هستن عالیست.
داستان در مورد مادری هست که پسرش گم میشه و خلاصه بقیه اونو مسئول میدونن که مادر خوبی نبوده و...
و اینکه داستان از زبان این شخصیت داستان نقل میشه، خوبی که این کتاب داره اینه که خواننده تمام حس حال این مادر را درک میکنه.
این یکی از اون کتاب هاییست که خواننده، درون داستان غرق میشود. و بین خواننده و شخصیت داستان پیوندی برقرار میشود.
در کل این یک کتاب روان شناختی، معمایی و دلهره آوره. کسانیکه به این ژانرها علاقه دارند، توصیه میکنم کتاب را مطالعه کنن.
یکی از ویژگیهای مثبت داستان این هست که نویسنده، داستان را به خوبی آغاز کرده. و هر چقدر که بیشتر به عمق داستان میرویم، ما را وادار میکند که بیشتر بخوانیم تا به آخر داستان برسیم و نتیجه را بخونیم، نویسنده به نظرم داستان را به خوبی تمام کرده.
حاوى اسپویل، اگر کتاب رو هنوز نخوندین، این نظر رو رد کنید
کتاب در کل بد نبود ولى خیلى کشدار بود و حرفها و مطالب تکرارى داشت که انگار نویسنده مى خواست به تعداد صفحاتش اضافه کنه. آخرش به عنوان کتاب جنایى اصلا منطقى نبود. ولرى روانشناس بود و روانشناسها استاد سکوت و پیچوندن هستند ولى بدون هیچ دلیلى شروع میکنه به اعتراف! آدمها در دو حالت به همه چیز اعتراف مى کنند، یک: انقدر مدارک علیهشون باشه که احساس کنن به آخر خط رسیدن، هیچ مدرکى علیه ولرى نبود و اینکه دو سال با بن رابطه داشته اصلا دلیلى براى اعتراف به بچه دزدى محسوب نمیشد. حتى یک عکس هم از بچه روى دیوارش نبود یا عکسى داخل خونه ایزابل نداشت. یعنى اینکه ایزابل داد بزنه که با بچم چکار کردى خیلى تاثیرگذار بود! چه دلیلى براى اعتراف داشت!؟ دلیل دوم براى اعتراف به همه چیز: زمانى که شخصى در حال مرگه یا قصد دارید شخصى رو به قتل برسونید و مطمئنید که دیگه نمى تونه راز شما رو فاش کنه، هیچ کدام از دو زن در حال مرگ نبودن و ولرى هم قصدى براى کشتن ایزابل نداشت، پس چرا باید ناگهانى بزنه به سیم آخر و به همه جزییات اعتراف کنه!؟ به نظر من خود نویسنده هم آخرش خسته شده بود و خواست سریع قضیه انتقام رو انجام بده و کتاب رو تموم کنه. داستان کتاب براى دخترهاى جوان آموزنده بود ولى از بعد منطق جنایى، اصلا در چهارچوب جنایى نمى گنجید
کتاب در کل بد نبود ولى خیلى کشدار بود و حرفها و مطالب تکرارى داشت که انگار نویسنده مى خواست به تعداد صفحاتش اضافه کنه. آخرش به عنوان کتاب جنایى اصلا منطقى نبود. ولرى روانشناس بود و روانشناسها استاد سکوت و پیچوندن هستند ولى بدون هیچ دلیلى شروع میکنه به اعتراف! آدمها در دو حالت به همه چیز اعتراف مى کنند، یک: انقدر مدارک علیهشون باشه که احساس کنن به آخر خط رسیدن، هیچ مدرکى علیه ولرى نبود و اینکه دو سال با بن رابطه داشته اصلا دلیلى براى اعتراف به بچه دزدى محسوب نمیشد. حتى یک عکس هم از بچه روى دیوارش نبود یا عکسى داخل خونه ایزابل نداشت. یعنى اینکه ایزابل داد بزنه که با بچم چکار کردى خیلى تاثیرگذار بود! چه دلیلى براى اعتراف داشت!؟ دلیل دوم براى اعتراف به همه چیز: زمانى که شخصى در حال مرگه یا قصد دارید شخصى رو به قتل برسونید و مطمئنید که دیگه نمى تونه راز شما رو فاش کنه، هیچ کدام از دو زن در حال مرگ نبودن و ولرى هم قصدى براى کشتن ایزابل نداشت، پس چرا باید ناگهانى بزنه به سیم آخر و به همه جزییات اعتراف کنه!؟ به نظر من خود نویسنده هم آخرش خسته شده بود و خواست سریع قضیه انتقام رو انجام بده و کتاب رو تموم کنه. داستان کتاب براى دخترهاى جوان آموزنده بود ولى از بعد منطق جنایى، اصلا در چهارچوب جنایى نمى گنجید
داستان رو دوست داشتم و خیلی سریع کتاب رو تموم کردم. البته با این ترجمه ی دیگه ای خوندم این کتابم یه نگاهی کردم این ترجمه هم خوبه. اوایل کتاب توصیفات خیلی زیاده اما تقریبا از نصف کتاب به بعد همه چی روند سریع تری پیدا میکنه و ازون توصیفات اضافی خبری نیست یا شایدم بود ولی دیگه احساس نمیشه و اذیت نمیکنه چون عادت کردیم حین خوندن بهش و با گذشت زمان و پیشروی کردن تو داستان جذابیتش و کشش کتاب خیلی بیشتر میشه طوری که اصلا دوست ندارید کتاب رو زمین بگذارید. یه نکته ای که این رمان های روانشناختی و جنایی اکثرا روش خیلی تاکید میکنن خاطرات کودکی و رفتار خانواده مثل مادر و پدره که اونقدر اهمیتش مهمه که تمام نویسنده ها آسیب های روانی بزرگسالان رو اکثرا بخاطر کودکی بد میدونن و این کتاب هم خیلی واضح بهش پرداخته بود! بنظرم کتاب خیلی روند قشنگی داشت و یک فضای کاملا باور پذیر و خوبی داشت میشد خیلی راحت باهاش ارتباط برقرار کرد، باگ چندانی هم تو داستان پیدا نکردم با خیال راحت بخونید و لذت ببرید. ممنون از کتابراه
به نظرم کتاب بسیار ارزشمندی بود ولی برای دوستانی که قصد مطالعش رو دارن چند نکته رو بیان میکنم
نکات منفی کتاب که البته خیلی زیاد نیست یکی اینکه پردازش تعدادی از شخصیتهای کتاب مثل پاول خیلی خوب شکل نگرفته و انتظارات رو براورده نمیکنه دوم اینکه ترسیم فضای سرد و بیروح کتاب مقداری زیاد از حد هستش تا جایی که کم کم رو به خسته کنندگی میره سوم اینه که زمانی که از گذشته صحبت میشه در حالی که هنوز اتفاق ناگواری شکل نگرفته هم همون فضای سرد ترسیم میشه در حالی که کلام نویسنده با ترسیم اون فضا همخوانی نداره
اما نکات مثبتش که زیاد هستن شروع تصویرسازی اون فضای غم انگیز هستش که خواننده رو کامل به سمت کتاب جذب میکنه و در نیمه دوم کتاب ضرب اهنگ بسیار بالاتر میره و قوت میگیره
هم چنین تعلیقهایی که نه شلیک وار بلکه به صورت ملایم در روند قصه جانمایی شدن و پایان بندی کتاب که جملات بسیار ناب و زیبایی داره
زندگی هر کس یک قصه هستش که داره تعریفش میکنه و سعی داره اون رو بی عیب و نقص جلوه بده و بهترین حالتش رو به دنیا نمایش بده
قضاوت انسانها و اینکه خودشون رو راضی به پذیرش دروغهایی کنن که خودشون رو قانع کنن که اتفاق درست افتاده مسئله جالبی بود
نکات منفی کتاب که البته خیلی زیاد نیست یکی اینکه پردازش تعدادی از شخصیتهای کتاب مثل پاول خیلی خوب شکل نگرفته و انتظارات رو براورده نمیکنه دوم اینکه ترسیم فضای سرد و بیروح کتاب مقداری زیاد از حد هستش تا جایی که کم کم رو به خسته کنندگی میره سوم اینه که زمانی که از گذشته صحبت میشه در حالی که هنوز اتفاق ناگواری شکل نگرفته هم همون فضای سرد ترسیم میشه در حالی که کلام نویسنده با ترسیم اون فضا همخوانی نداره
اما نکات مثبتش که زیاد هستن شروع تصویرسازی اون فضای غم انگیز هستش که خواننده رو کامل به سمت کتاب جذب میکنه و در نیمه دوم کتاب ضرب اهنگ بسیار بالاتر میره و قوت میگیره
هم چنین تعلیقهایی که نه شلیک وار بلکه به صورت ملایم در روند قصه جانمایی شدن و پایان بندی کتاب که جملات بسیار ناب و زیبایی داره
زندگی هر کس یک قصه هستش که داره تعریفش میکنه و سعی داره اون رو بی عیب و نقص جلوه بده و بهترین حالتش رو به دنیا نمایش بده
قضاوت انسانها و اینکه خودشون رو راضی به پذیرش دروغهایی کنن که خودشون رو قانع کنن که اتفاق درست افتاده مسئله جالبی بود
کتاب "تمام چیزهای خطرناک" اثر استیسی ولینگهام است. این کتاب دربارهٔ داستان زندگی یک خانواده در حال تعادل بین زندگی شهری و روستایی است. نقدهایی که می توان به این کتاب داشت عبارتند از: کندی در روایت: برخی از خوانندگان ممکن است احساس کنند که روایت داستان در این کتاب کند و طولانی است که ممکن است باعث کاهش توجه و عدم تعامل با داستان شود. کاراکترهای کم عمق: برخی از خوانندگان ممکن است احساس کنند که کاراکترهای این کتاب کم عمق و غیر واقعی هستند و توانایی ارتباط با آن ها را کاهش دهند. ساختار داستان: برخی از خوانندگان ممکن است به ساختار داستان این کتاب انتقاد کنند و احساس کنند که اتفاقات به طور منطقی پیش نمی رود یا برخی جزئیات نامربوط به داستان اضافه شده اند. به هر حال، این اثر ممکن است برای برخی خوانندگان علاقه مند باشد که به داستان های خانوادگی و زندگی روستایی علاقه مند هستند و از سبک نوشتاری و توصیفات ولینگهام لذت می برند. همچنین، نظرات ممکن است بسته به سلیقه ها و تجربیات خواننده متفاوت باشد.
یک داستان فوقالعاده و قابل استفاده از نظر روابط خانوادگی و روابط اجتماعی
نویسنده بسیار توانمند و قوی به داستان زندگی الیزابت از کودکی تا اکنونش (میانسالی) پرداخته و خیلی روان و آرام خواننده را با خود همراه میکند.
تقریبا تا نیمههای داستان به خصوصیات رفتاری الیزابت که دچار توهم و حتی خوابگردی است میپردازد و در همین حین معمای گمشدن فرزندش؛ غرق شدن خواهر کوچکش در کودکی و مشکلات زندگی خانوادگی و حواشی آن را همزمان به پیش میبرد و تلاش وی برای پاسخ دادن به ابهامات روانیاش که ریشه در اراده قوی و باور به خویش در ناخودآگاه ذهنیاش دارد.
با تلاش فراوان به آرزویش که نویسندگی در نشریه صاحب نامی بوده میرسد و در ادامه با این که تولد فرزند کمی وی را از علائقش دور میکند، باز هم در اولین فرصت به شکلی دیگر تلاش میکند و همین پشتکار باعث میشود با وجود مشکلات بسیار پس از گمشدن فرزندش با کنکاش هم ریشه مشکل روانی خودش که بیخوابی و خوابگردی بوده پیدا کند و هم اعاده حیثیت کند در رابطه با اتهاماتی که به ناحق متوجهاش هست.
داستان به اندازهای روان و جذاب به رشته تحریر درآمده که خواننده با اشتیاق انجامش را پیمیگیرد و این نشانه تلاش و ممارست نویسنده در کارش هست. گویی یک فیلم بلند با همه جزئیات پیش رویت هست و ادامه ماجرا.
حتما خواندنش را توصیه میکنم و نیز کسب تجربه از روابط پدر و مادر؛ خواهران و برادران و استفاده از فرصتهای زودگذر زتدگی در با هم بودن اعضای خانواده.
ممنون از کتابراه
نویسنده بسیار توانمند و قوی به داستان زندگی الیزابت از کودکی تا اکنونش (میانسالی) پرداخته و خیلی روان و آرام خواننده را با خود همراه میکند.
تقریبا تا نیمههای داستان به خصوصیات رفتاری الیزابت که دچار توهم و حتی خوابگردی است میپردازد و در همین حین معمای گمشدن فرزندش؛ غرق شدن خواهر کوچکش در کودکی و مشکلات زندگی خانوادگی و حواشی آن را همزمان به پیش میبرد و تلاش وی برای پاسخ دادن به ابهامات روانیاش که ریشه در اراده قوی و باور به خویش در ناخودآگاه ذهنیاش دارد.
با تلاش فراوان به آرزویش که نویسندگی در نشریه صاحب نامی بوده میرسد و در ادامه با این که تولد فرزند کمی وی را از علائقش دور میکند، باز هم در اولین فرصت به شکلی دیگر تلاش میکند و همین پشتکار باعث میشود با وجود مشکلات بسیار پس از گمشدن فرزندش با کنکاش هم ریشه مشکل روانی خودش که بیخوابی و خوابگردی بوده پیدا کند و هم اعاده حیثیت کند در رابطه با اتهاماتی که به ناحق متوجهاش هست.
داستان به اندازهای روان و جذاب به رشته تحریر درآمده که خواننده با اشتیاق انجامش را پیمیگیرد و این نشانه تلاش و ممارست نویسنده در کارش هست. گویی یک فیلم بلند با همه جزئیات پیش رویت هست و ادامه ماجرا.
حتما خواندنش را توصیه میکنم و نیز کسب تجربه از روابط پدر و مادر؛ خواهران و برادران و استفاده از فرصتهای زودگذر زتدگی در با هم بودن اعضای خانواده.
ممنون از کتابراه
نقد کتاب فراتر از یک رمان یک رمان معروف و به شدت گیرا این رمان گیرا و پر کشش میتواند همه جوره انتظارات شما را از یک رمان جذاب و عالی بر آورده کندرمان ابتدا با فضایی وهم آلودی برجسته سازی میشود و همینطور که پیش میرود اتفاقات و به همراه آن شخصیت های متفاوتی را دوره هم می اورد. در اواسط رمان نویسنده مشغول دورخیز میشود تا در فواصل پایانی شمارا به طور کل مات و مبهوت خودش کند. اواخر کتاب آنچنان رمان جذاب میشود که کنار گذاشتن آن کار آسانی برایتان تلقی نمیشود. یکی از نقاط قوت این داستان زیبا، خط سیر داستانی بسیار جذابش است و همین طور شخصیت های شرور و قهرمان که به خوبی در کنار هم تعاملاتی بر قرار میکنند. توصیه میکنم حتما فیلمش رو هم نگاه کنید نقاط قوت نگارش عالی داستان فضا سازی عالی و وهم انگیز شخصیت پردازی معرکه نقاط ضعف شاید میتواند گفت که بعضا دچار تناقض میشدیم اما به ندرت پیش می امد تشکر
رمان بسیار خوبی بود. که در غالب یک داستان مطالب مهم روانشناسی و جامعهشناسی را خیلی ساده باقلم بسیار روان به مخاطب یادآوری میکند.
مطالبی بسیار مهم که کمتر در مورد آن صحبت میشود و آن اینست که چگونه یک دختر بچه از زمان کودکی تا آخر جوانی مورد حملات روانی قرار
میگرد. درواقع بنظر من این یک جنایت است که در سنین کودکی والدین، این جنایت را انجام میدهند و بعد هم در جامعه، افراد دیگر به این کودک آسیب دیده ضربه روانی، وارد میکنند، این کتاب نشان دهنده هم جنایت جسمانی و هم جنایت روانی میباشد، و چنان زیبا و روان این فجایع را به نگارش درآمده، که تا آخرین صفحه کتاب، خواننده را درگیر
داستان میکند. فقط توصیه
میکنم وقت کافی برای خواندن این کتاب فوقالعاده بکار گرفته شود، چون تا آخر داستان خواننده حتی یک لحظه هم نمیتواند از آن دل بکند.
مطالبی بسیار مهم که کمتر در مورد آن صحبت میشود و آن اینست که چگونه یک دختر بچه از زمان کودکی تا آخر جوانی مورد حملات روانی قرار
میگرد. درواقع بنظر من این یک جنایت است که در سنین کودکی والدین، این جنایت را انجام میدهند و بعد هم در جامعه، افراد دیگر به این کودک آسیب دیده ضربه روانی، وارد میکنند، این کتاب نشان دهنده هم جنایت جسمانی و هم جنایت روانی میباشد، و چنان زیبا و روان این فجایع را به نگارش درآمده، که تا آخرین صفحه کتاب، خواننده را درگیر
داستان میکند. فقط توصیه
میکنم وقت کافی برای خواندن این کتاب فوقالعاده بکار گرفته شود، چون تا آخر داستان خواننده حتی یک لحظه هم نمیتواند از آن دل بکند.
رمان بسیار زیبا و جذاب و سرگرم کننده با ترجمه روان و عالی هست. از خواندن این رمان بسیار لذت بردم. این رمان اهمیت صحبت کردن درباره موضوعات و مشکلات رو بیان میکنه اینکه دراثر صحبت نکردن با دیگران ممکنه چه سوء تفاهمهایی بین افراد پیش بیاید همانطور که بین ایزابل و والدینش بخاطر مرگ مارگارت سوء تفاهم پیش اومد و ایزابل سالها بخاطر کار نکرده با عذاب وجدان زندگی کرد درصورتیکه اگر با والدینش صحبت کرده بود میتونست خیلی زودتر این موضوع حل بشه و اهمیت تغییر در رفتار و نوع نگرش و زاویه دید رو میگه همون طور که در رمان میخوانیم تا زمانیکه ایزابل در مسیر پیاده روی شبانه و نوع نگاهش به زندگیش تغییر ایجاد نکرد پسرش رو پیدا نکرد و همین طور موضوع مهمتر راجع به زنها و مادرها که همیشه بعنوان مقصر هر اشتباهی بهشون نگاه میشه.
ممنون از کتابراه
ممنون از کتابراه
چرا این کتاب رو زودتر از اینا نخونده بودم؟ به معنی واقعی کلمه فوق العاده بود.. قلم نویسنده واقعا خوب بود و ترجمه هم قوی.. اونقد جذبم کرد که کل کتاب رو در عرض چند ساعت بکوب نشستم و خوندم.. و هرچه جلوتر میرفت جذاب تر میشد.. توصیفهای دقیق و ذهن خلاق نویسنده باعث شد داستان برای یک ثانیه هم خسته کننده نشه.. این کتاب رو به کسایی که کتابای جنایی و معمایی دوست دارن حتما پیشنهاد میکنم چرا که همونطوری بود که انتظار میرفت.. در طول داستان ممکنه به تک تک کاراکترا مشکوک بشین و این دقیقا نشانه اینه که نویسنده کارشو عالی انجام داده و از مسیر اصلی منحرف نشده..
از این داستان یادداشتهای زیادی هم ذخیره کردم چون بسیار زیبا بودن و در نهایت میتونم بگم یکی از بهترین کتاباییه که تا حالا خوندم.
از این داستان یادداشتهای زیادی هم ذخیره کردم چون بسیار زیبا بودن و در نهایت میتونم بگم یکی از بهترین کتاباییه که تا حالا خوندم.
یک مادر تا کجا برای نجات فرزندش جلو میره و کی قراره نا امید بشه
اتفاقات گذشته و اشتباهات اطرافیان چقدر روی زندگی ما و آینده ما تاثیر دارن؟
بعنوان یک زن چه آسیبهای بیشتری ممکنه متحمل بشیم؟
اینها سوالاتی هستن که شاید این کتاب بهشون جواب داده باشه
با اینکه این کتاب در دسته معمایی و جنایی نوشته شده و اتفاقا به خوبی تعلیق و کشش ایجاد کرده و کلی سوال در ذهن مخاطب ایجاد کرده اما به روان و اتفاقات پیرامون مادر شدن و زن بودن و طرز فکر گذشته و زمان حال هم به خوبی ودرستی اشاره کرده
داستان در مورد مادری که پسرش رو حدود یک ساله که گم کرده و هرطور هست به هر وسیلهای سعی میکنه اون رو پیدا کنه و این راه رو داره به تنهایی ادامه میده در حالیکه همه اون رو مقصر میدونن
اتفاقات گذشته و اشتباهات اطرافیان چقدر روی زندگی ما و آینده ما تاثیر دارن؟
بعنوان یک زن چه آسیبهای بیشتری ممکنه متحمل بشیم؟
اینها سوالاتی هستن که شاید این کتاب بهشون جواب داده باشه
با اینکه این کتاب در دسته معمایی و جنایی نوشته شده و اتفاقا به خوبی تعلیق و کشش ایجاد کرده و کلی سوال در ذهن مخاطب ایجاد کرده اما به روان و اتفاقات پیرامون مادر شدن و زن بودن و طرز فکر گذشته و زمان حال هم به خوبی ودرستی اشاره کرده
داستان در مورد مادری که پسرش رو حدود یک ساله که گم کرده و هرطور هست به هر وسیلهای سعی میکنه اون رو پیدا کنه و این راه رو داره به تنهایی ادامه میده در حالیکه همه اون رو مقصر میدونن
به نظرم در عین راز آلود بودن ارزش وقت گذاشتن نداشت
نویسنده خیلی تلاش کرده که با طرح معماهای پشت شر هم و سردرگمی حاصل از همراهی با شخصیت اصلی داستان مخاطب را با خود همراه کند اما این همراهی توام با کلافگی و سرگیجه است تا حس کنجکاوی و حل مسأله مخاطب در محاصره حدسیات تکراری نویسنده از موضوعی که مبهم است و سعی دارد برای کشاندن مخاطب همراه خودش در مسیر داستان استفاده کند که این امر باعث میشود لذت حل این معما را از مخاطب سلب نماید و مخاطب تنها بعد از اتمام داستان نفس راحتی بکشد و دیگر هیچگاه به سراغ این کتاب نرود الباه که نویسنده این کتاب قرنها با اگاتا کریستی فاصله دارد و حتی ذرهای هم نتوانسته ازان تقلید کند اما حتی در سطح نویسندگان عصر خود نیز به نظرم ضعیف ظاهر گردیده است
قطعا کتاب مورد علاقه من نبود
نویسنده خیلی تلاش کرده که با طرح معماهای پشت شر هم و سردرگمی حاصل از همراهی با شخصیت اصلی داستان مخاطب را با خود همراه کند اما این همراهی توام با کلافگی و سرگیجه است تا حس کنجکاوی و حل مسأله مخاطب در محاصره حدسیات تکراری نویسنده از موضوعی که مبهم است و سعی دارد برای کشاندن مخاطب همراه خودش در مسیر داستان استفاده کند که این امر باعث میشود لذت حل این معما را از مخاطب سلب نماید و مخاطب تنها بعد از اتمام داستان نفس راحتی بکشد و دیگر هیچگاه به سراغ این کتاب نرود الباه که نویسنده این کتاب قرنها با اگاتا کریستی فاصله دارد و حتی ذرهای هم نتوانسته ازان تقلید کند اما حتی در سطح نویسندگان عصر خود نیز به نظرم ضعیف ظاهر گردیده است
قطعا کتاب مورد علاقه من نبود
داستان پر کشش و جذاب هست و به خوبی احساسات متناقض و درماندگی یه مادر رو نشون داده و اینکه به هر چیزی دست میزنه تا دزد بچهاش رو پیدا کنه.
نویسنده به خوبی توانسته نشون بده که اتفاقات بد در کودکی اگه حل نشده بمونه چطور به روان آدم در بزرگسالی آسیب میزنه.
بخش پایانی هم غافلگیر کننده روایت شده.
امیدوارم ازش فیلم بسازن.
ترجمه خوب هست. چند تا اشکال داشت مثل مه صبحگاهی هنوز قیرهای کف آسفالت را آب میکند (باید میشد خیس میکند) پروند سرد شده (پرونده راکد)
چند تا غلط املایی هم داشت. منظون، توله گی، تصفیه، و۰۰۰
در کل داستان جذابی هست و ارزش خواندن داره، خوندن کتاب رو به دوستداران داستانهای جنایی و معمایی و همچنین مادران توصیه میکنم
نویسنده به خوبی توانسته نشون بده که اتفاقات بد در کودکی اگه حل نشده بمونه چطور به روان آدم در بزرگسالی آسیب میزنه.
بخش پایانی هم غافلگیر کننده روایت شده.
امیدوارم ازش فیلم بسازن.
ترجمه خوب هست. چند تا اشکال داشت مثل مه صبحگاهی هنوز قیرهای کف آسفالت را آب میکند (باید میشد خیس میکند) پروند سرد شده (پرونده راکد)
چند تا غلط املایی هم داشت. منظون، توله گی، تصفیه، و۰۰۰
در کل داستان جذابی هست و ارزش خواندن داره، خوندن کتاب رو به دوستداران داستانهای جنایی و معمایی و همچنین مادران توصیه میکنم
یک داستان جذاب و هیجان انگیز است که به طور موازی دو داستان را روایت میکند. در این کتاب، دو داستان اصلی به طور همزمان پیش میرود. یک داستان درباره یک زن جوان به نام لورن است که در حال فرار از گذشتهای تاریک و پر از خطر است. داستان دوم درباره یک مرد به نام تام است که به تازگی از زندان آزاد شده و در تلاش برای شروع یک زندگی جدید است.
در حالی که لورن در حال مخفیماندن و پیدا کردن راه خود به سوء استفاده از قدرتهای خود است، تام نقش محافظ و محافظ برای لورن را بازی میکند. هر دو شخص با مشکلات و خطرات فراوان روبرو هستند، اما با هم متحد شدهاند تا با چالشهای زندگی خود روبرو شده و بتوانند از آیندهای بهتر برای خود و دیگران بسازند.
در حالی که لورن در حال مخفیماندن و پیدا کردن راه خود به سوء استفاده از قدرتهای خود است، تام نقش محافظ و محافظ برای لورن را بازی میکند. هر دو شخص با مشکلات و خطرات فراوان روبرو هستند، اما با هم متحد شدهاند تا با چالشهای زندگی خود روبرو شده و بتوانند از آیندهای بهتر برای خود و دیگران بسازند.
رمان جذابیت. نویسنده در تشریح حالات افراد از توانایی بالائی برخوردار است. دربعضی موارد توضیحات اضافی باعث ملال خواننده میشود که بر صفحات کتاب نیز افزوده است. در چند مورد در حال مکالمه به خاطرات گذشته برمیگردد که روال گفتگو را بر هم میزند. نویسنده در تشبیهات خود جملات خاصی استفاده میکند مثلا" " دوباره همان درد را در معدهام احساس میکنم انگار کسی اعضای درونیام را داخل چرخ گوشت ریخته و اندام هایم را ریز ریز کرده است " و درجای دیگر " تصاویر مثل آب کف آلودی که از زهکش حمام خارج میشود اطرافم میچرخد " ترجمه بسیار گویا و روان انجام شده و سر انجام سپاس از کتابراه.
بسیار عالی و متفاوت و هیجان انگیز. حدودا 50 صفحه ابتدایی رو بی میل و رغبت خوندم. اصلا جذاب نبود برام تا جایی که میخواستم ادامه ندم، اما کم کم داستان کاملا عوض شد طوری که از یه جاهایی به بعد میتونم بگم نگرش من 5-6 بار در طول داستان نسبت به اکثر شخصیتها عوض شد و واقعا تبحر و خلاقیت نویسنده خوبه. خیلی عجیب بود. مخصوصا اونجا که ایزابل پس از سالها دوباره سر میزنه پیش والدینش و یکسری از حقایق رو میفهمه. داستان بسیار جذاب ادامه پیدا کرد و خیلی خیلی پیشنهادش میکنم. ولی خیلی در مورد خود میسون حرفی نبود که ببینیم چطوری شده و اینا😅
کتابی در رابطه با پسر کوچولویی است که شبانه از اتاق خوابش دزدیده شده و حالا بعد از یکسال به نظر میرسه همه دنیا به این باور رسیدند که مادرش مقصره و البته اون هم دیگه زنده نیست و باید فراموش بشه. همه به جز مادرش ایزابل. که البته رازهای دردناکی از گذشتهاش باخودش داره. داستان غیرقابل حدسه و جذابیت خودش رو تا آخر حفظ میکنه. ترجمه خوب و روان بود ضمن اینکه نکات آموزنده خوبی هم در مورد مشکل روحی روانی ایزابل یاد گرفتم. و در کل به جنایی خونها و علاقه مندان به تریلرهای روان شناختی توصیه میکنم.
کتاب خوبی بود. احساسات مادری که نتوانسته با اتفاق ناگوار ناپدید شدن فرزندش کنار بیاید و در خاطرات گذشته خود گیر افتاده و مرور هر چه بیشتر خاطرات باعث بیشتر شدن آسیبهای روحی و روانی میشود.
به طور کلی، فکر کردن مداوم به اتفاقات گذشته، مخصوصا وقتی که توأم با سرزنش کردن خود باشه از جمله: اگر بهتر عمل میکردم، نتیجه بهتری میگرفتم و غیره، باعث میشه آدم بیشتر احساس ناامیدی و رنج کنه. این کتاب برای کسانی که به داستانهای معمایی، روانشناختی علاقه دارند، توصیه میشه.
به طور کلی، فکر کردن مداوم به اتفاقات گذشته، مخصوصا وقتی که توأم با سرزنش کردن خود باشه از جمله: اگر بهتر عمل میکردم، نتیجه بهتری میگرفتم و غیره، باعث میشه آدم بیشتر احساس ناامیدی و رنج کنه. این کتاب برای کسانی که به داستانهای معمایی، روانشناختی علاقه دارند، توصیه میشه.
سپاس از کتابراه عزیز بابت معرفی کتاب 🩵داستانی پرکشش و جذاب درباره تحول خاصی در مادران... از پیدایش و زایش نوزاد تا... و اگر مراقبت نشه و غفلت بشه چه پیامدی خواهد داشت و حالت تعلیق زن که در همه حال خودش رو مقصر میدونست در صورتی که واقعیت در پایان داستان چیز دیگهای بود، لذت بردم و به دلیل این رفتار سنتی ایرانی پی بردم که هیچوقت مادر و نوزاد رو تا ۴۰ روز تنها نمیگذارند شاید کشورهای دیگه هم باشه... افسردگی پس از زایمان
ترجمه روان و عالی بود. حتما بخونیدش خیلی خاصه
ترجمه روان و عالی بود. حتما بخونیدش خیلی خاصه
تجربه خواندن این ژانر رو سالهاست که دارم از آگاتا کریستی تا استیفن کینگ و ….
ژانر معمایی جنایی وحشت، اما این داستان در کمال تعجب حرفهای تازه برای گفتن داشت غیرقابل پیش بینی بود. عناصر قشنگ کنار هم چیده شدن و در انتها در اوج داستان در جای زیبایی به هم میرسند و شکل زیبایی به کلقضیه میدن. همه جای اون رو دوست داشتم وحشتش، معمایی بودنش، و در نهایت جنایت ها…. کاش ازش فیلم ساخته باشند. کاملا قابلیت یک فیلم زیبا شدن رو داره.
ژانر معمایی جنایی وحشت، اما این داستان در کمال تعجب حرفهای تازه برای گفتن داشت غیرقابل پیش بینی بود. عناصر قشنگ کنار هم چیده شدن و در انتها در اوج داستان در جای زیبایی به هم میرسند و شکل زیبایی به کلقضیه میدن. همه جای اون رو دوست داشتم وحشتش، معمایی بودنش، و در نهایت جنایت ها…. کاش ازش فیلم ساخته باشند. کاملا قابلیت یک فیلم زیبا شدن رو داره.
سلام ممنون از کتابراه. بسیار عالی و فوق العاده بود اولین بار بود که یک کتاب جنایی از این نویسنده میخوندم و اگر بخواهم صادق باشم واقعا عالی بود. من طرفدار پر و پا قرص کتابهای جنایی هستم مخصوصا آگاتا کریستی. روث ور. فریدا مک فادن چون واقعا عالی هستند.
کتاب در مورد زنی است که سابقه خوابگردی دارد و این سابقه و نداشتن اطلاع از زمانی که راه میرود او را وارد مسیری میکند که به خودش شک میکند که قاتل است یا نه.
پیشنهاد خواندن
کتاب در مورد زنی است که سابقه خوابگردی دارد و این سابقه و نداشتن اطلاع از زمانی که راه میرود او را وارد مسیری میکند که به خودش شک میکند که قاتل است یا نه.
پیشنهاد خواندن
رمان قشنگی بود و اگر شروعش کنی باید تا تهش بری و تمومش کنی و استیسی ویلینگهام در کتاب تمام چیزهای خطرناک روایتگر زندگی زنی پس از ناپدید شدن فرزندش است. زن که نتوانسته ماجرا را هضم کند، در پی زنده نگه داشتن یاد پسرش به کارهایی دست میزند که او را بیشتر و بیشتر در خاطرات و افکارش غرق میکنند. این اثر روانشناختی و معمایی تا انتها شما را با خود همراه خواهد کرد. این اثری پر کشش از نویسندهی پرفروش نیویورک تایمز است.
کتاب بی نظیری بود. هم از نظر محتوا هم از نظر فصول عالی بود. فصلهای هر کتاب کوتاه بود و باعث خسته شدن خواننده نمیشد.
کتاب هیجان انگیز و مهیج که با خوندنش بیشتر ترغیب میشدم که فصل بعد ان را بخوانم.
کتاب در مورد مسائل روانشناسی و گم شدن کودکی است که مادر ان بعد از یک سال و در پی اتفاقاتی که پیش میاید موفق به پیدا کردن بچه خود میشود. ممنون از کتابراه برای معرفی این رمان قشنگ.
کتاب هیجان انگیز و مهیج که با خوندنش بیشتر ترغیب میشدم که فصل بعد ان را بخوانم.
کتاب در مورد مسائل روانشناسی و گم شدن کودکی است که مادر ان بعد از یک سال و در پی اتفاقاتی که پیش میاید موفق به پیدا کردن بچه خود میشود. ممنون از کتابراه برای معرفی این رمان قشنگ.
خیلی باجرات بگم کتابهای زیادی خوندم ولی واقعا داستانی تکرارنشدنی ومتفاوت ازهرنظر حتی ترجمه آنقدرواضح ومرتب بود کتابی که حتی دراواسط کتاب هم نمیشد حدس زد واینکه خواندن آن نکته های من وشایدخیلی ها جدی ومهم نمیگرفتم به من آموخت همه مسائل روباید بهش دقیق و باتوجه حساب کرد درجای خودش فوق العاده میتونه مهم باشه (کلید زیره پادری یا گلدان) خیلی سپاسگزارم ازکتابراه برای معرفی این کتاب
جالب بود. اولش یکم کند پیش رفت ولی یکم که گذشت جذاب شد و کشش نسبتا خوبی داشت. ولی اولا برای شخص بنده در اون دسته از کتابها قرار نمیگرفت که نتونم یه لحظه هم دست از خوندنش بکشم و خواب و خوراک رو ازم بگیره. دوما با رو شدن حقایق شوکه نشدم و غافلگیری زیادی رو برام رقمنزد. البته این نظر شخصیه منه. اما روی هم رفته برای یک بار خوندن خالی از لطف نیست و داستانش بدک نیست.
کتاب تمام چیزهای خطرناک را بین گذشته و حال روایت میکند. ایزابل در زمان حال بهدنبال راز ناپدید شدن پسرش است و در گذشته اسرار مدفون دوران کودکی را مرور میکند. این نوع روایت، تعلیق داستان را بیشتر میکند و بیثباتی ذهن شخصیت اصلی داستان را نشان میدهد.
یک کتاب هیجانانگیز، تاریک و جذاب. زاویهی روایت، شخصیتهای داستان، هیجان زیاد و لایه لایه بودن باعث جذابیت قصه شده.
یک کتاب هیجانانگیز، تاریک و جذاب. زاویهی روایت، شخصیتهای داستان، هیجان زیاد و لایه لایه بودن باعث جذابیت قصه شده.
بنظرم خیلی خوب تونسته افکار یه مادر که بدون فرزندش انقدر ضعیفه رو بنویسه.. به راحتی میشه فهمید که مدام دوست داره فکر کنه و فکر کنه و این میشه یجور نشخوار فکری.. و میشه فهمید که هر رشتهای از افکارشو دنبال کنه آخرش به این میرسه که من مادر خوبی نبودم و مقصرم.
هنوز تمومش نکردم اما تا جایی که خوندم متوجه شدم نسبت به همه چیز و همه کس شکاکه و اوه..
موضوع خوابگردیش خیلی جالبه برام..
هنوز تمومش نکردم اما تا جایی که خوندم متوجه شدم نسبت به همه چیز و همه کس شکاکه و اوه..
موضوع خوابگردیش خیلی جالبه برام..
کتاب همهی چیزهای خطرناک بی شک یکی از بهترین کتابهایی است که تا حالا خوانده ام، نویسنده با ذهن بسیار خلاق و زیبایش کتاب را از ابتدا بسیار زیبا شروع میکند و کاملا در مسیری درست و هدایت شده داستان را به انتها میرساند. از تک تک لحظاتی که کتاب را میخواندم لذت بردم و بسیار به قلم خلاق نویسنده تبریک میگویم.
کتاب بسیار زیبایی بود واقعا از مطالعه لذت بردم داستانش واقعا روان گفت شده و ترجمه عالی هم داره من یک روزه تمومش کردم واقعا حوادث داخل داستان اصلا قابل حدس یا پیش بینی نیست وبه نظرم ذهن خواننده رو خوب به دنبال خودش میکشه وجز محدود کتابهایی بود که به عواطف واقعی یک مادر بعد از زایمان پرداخته شد واقعا لذت بردم ممنون از کتاب راه
تمام چیزهای خطرناک یک داستان که ذهن مخاطب را به چالش میکشه مادری که سر سختانه فرزند گمشده اش رو جستجو میکنه و گذشتهای که در این جستجو باعث ایجاد تزلزل و شک در فکر و نگاه ان میشه اما میتونه در نهایت میان تمام این شک و تردیدها میتونه به جواب سوالاتش برسه داستانی جنایی و معمایی که خوندنش شما رو خسته نمیکنه.
ارزش خوندن داره و واقعا نشون میده یه مادر چقدر باید تحمل بالایی داشته باشه که بتونه همه جوانب زندگی رو به خوبی جلو ببره، واینکه این وسط خودشو فراموش نکنه چون حال یه مادر اگر خوب باشه و درکنار همه دلمشغولیها به علایقش برسه حال اطرافیانش هم خوب میمونه که این به درک متقابل همسرشم نیاز هست، ممون از کتابراه
درود بر کتابراهیهای عزیز
کتاب پیش رو توصیه میکنم نمیخوام اغراق آمیز از کتاب حانبداری کنم یا تبلیغش کرده باشم اما نکته جالب و نقطه قوت این کتاب تحلیلهای نسبتا زیرپوستی روانشناختی از شخصیتهای اصلی داستان هست که باعث اعتبار این داستان شده و حتما ارزش خواندن رو براش دو چندان کرده
کتاب پیش رو توصیه میکنم نمیخوام اغراق آمیز از کتاب حانبداری کنم یا تبلیغش کرده باشم اما نکته جالب و نقطه قوت این کتاب تحلیلهای نسبتا زیرپوستی روانشناختی از شخصیتهای اصلی داستان هست که باعث اعتبار این داستان شده و حتما ارزش خواندن رو براش دو چندان کرده
ممنونم کتابراه عزیز. کتاب جالب با داستانی پرکشش بود. متن ترجمه بسیار روان وجذاب بود وبسیار ظریفانه به مشکلات روانی رفتاری پرداخته بود وواقعا به نظر من این حرف که میگن ازدنیا نمیری تا دراون موقعیت قرار نگیری بسیار درسته وفقط مختص ما ایرانیها نیست گویا خارجیها هم بهش معتقدن ❤️