نقد، بررسی و نظرات کتاب دشت بهشت - جان اشتاین بک
مرتبسازی: پیشفرض
سمیه صفری
۱۴۰۲/۵/۱۴
141
کتاب از نظر نگارشی قوی و کامل ترجمه خوب و روانی داشت. در مورد زندگی افراد خاصی در منطقه خاصی از سن خوزه در امریکا در حدود سالهای ۱۹۵۰میلادی و ماقبل است. توصیفات کتاب بی نظیره در مورد طبیعت فضاها و شخصیتها. خواننده رو کاملا با خودش همراه میکنه. زندگی تمام کسانی که در اون منطقه کوچک به نام دشت بهشت زندگی میکردند رو در بخشهای مختلفی توضیح داد. ولی متاسفانه مثل کتابهای صادق هدایت هیچ کدوم از شخصیتها پایان و سرانجام خوشی نداشتن تقریبا همگی دارای سرنوشت غم انگیز و محنت باری بودند. و بار منفی به خواننده القا میکرد. شخصا بسیار علاقمند به مطالعه اثری از جان اشتابن بک بودم. بی شک نویسنده چیره دستی بودن ولی خب از مطالعه کتابهایی که به نوعی تمام شخصیتها در اون به پوچی و نا امیدی میرسن، لذت نمیبرم. برای کتابخوانهای حرفهای لطف و جذابیت خودشو داره شاید برای مخاطب عام گزینه مناسبی نباشه. ممنون از کتابراه
مجموعه داستان هایی کوتاه هستند که در یک دهکده دشت بهشت رخ میدهند، شخصیت پردازی های کتاب بسیار خوبند و البته محبوب ترین داستان برای من، اولینش بود. روایت خیلی خوبی بود از نام گذاری دشت بهشت و شکل گیری دهکده ای که با غصب سرزمین های بومیان و ساکن شدن مهاجرها پدید اومده. آدم های این دهکده یه سری باور خرافی دارن و توی هر داستان به زندگی هرکدوم از اهالی میریم و مشکلات و ماجراهای خاصی رو از زندگی اون ها می بینیم. مشکلاتی که به نظرم نمادین هستن و جامعه مدنظر نویسنده رو نقد می کنه. توالی داستان ها و زنجیره ارتباط شون جالبه و با وجود مستقل بودن هر داستان از داستان قبلی انگار ارتباط جالبی در محیط و فضای داستان ها پدید اومده و بعضا شخصیت های مشترکی دارن. برداشت من از کلیت کتاب یک زبان انتقادی هست اما اونقدر داستان پردازی، ماجراسازی و جزئیات واردش شده که شاید ضمختی لحن تمسخرکننده و منتقدانه نویسنده رو کمتر حس کنیم و بنظرم این هنرمندانه است. در مجموع ارزش خواندن و تجربه کردن دارد. راستی بیشتر حجم این کتاب را در گوشه کنارهای خالی روز، در طول رفت و آمدهایم در شلوغی تهران و تاکسی های اینترنتی خواندم!
نقد رمان: "دشت بهشت" نوشتهی جان اشتاین بک، یک اثر ادبی به شدت تأثیرگذار است که در سال ۱۹۳۹ منتشر شد. این کتاب، نمایشی دقیق از زندگی زیستن و کشاورزی در دوران بحران بزرگ در آمریکا است. نویسنده با بیان داستانی دلنشین و تصاویری زیبا، به خواننده یک پنجرهای به دنیای بینهایت لطیف و زیبا میگشاید.
در "دشت بهشت"، بک با بهرهگیری از زبانی ساده و واقعگرا، زندگی ساده و صمیمی خود را در مزرعهای در کالیفرنیا به تصویر میکشد. او در این کتاب، ارزشها و معنای واقعی زندگی را بازتاب میدهد و به درک بهتری از ارتباط انسان با طبیعت و همچنین با دیگران میرساند.
"دشت بهشت" با داستانی آرام و زیبا، مفاهیمی از عشق، امید، خلاقیت و برابری را به خواننده ارائه میدهد. این کتاب تاثیر بسیاری بر رمانهای بعدی داشته و به عنوان یکی از شاخصترین آثار ادبیات آمریکا شناخته میشود.
در نهایت، "دشت بهشت" با ارائه زیباییهای طبیعت و حقیقتهای انسانی، نیازمندیهای عمیق ما را درک میکند و باعث میشود تا بر همدلی و صداقت در ارتباط با دیگران تأکید بیشتری داشته باشیم.
در "دشت بهشت"، بک با بهرهگیری از زبانی ساده و واقعگرا، زندگی ساده و صمیمی خود را در مزرعهای در کالیفرنیا به تصویر میکشد. او در این کتاب، ارزشها و معنای واقعی زندگی را بازتاب میدهد و به درک بهتری از ارتباط انسان با طبیعت و همچنین با دیگران میرساند.
"دشت بهشت" با داستانی آرام و زیبا، مفاهیمی از عشق، امید، خلاقیت و برابری را به خواننده ارائه میدهد. این کتاب تاثیر بسیاری بر رمانهای بعدی داشته و به عنوان یکی از شاخصترین آثار ادبیات آمریکا شناخته میشود.
در نهایت، "دشت بهشت" با ارائه زیباییهای طبیعت و حقیقتهای انسانی، نیازمندیهای عمیق ما را درک میکند و باعث میشود تا بر همدلی و صداقت در ارتباط با دیگران تأکید بیشتری داشته باشیم.
مجموعه داستانها از یک سرزمین با عنوان دشت بهشت نامیده میشود. سرزمینی که توسط مهاجمان از سرخپوستان غصب میشود و مأمنی برای زندگی مهاجران در آمریکا میشود. داستانها روایتهایی است از زندگی مهاجرین که بیشتر در نقش کشاورزان در این تکه از کره خاکی زندگی خود را شروع کرده، گاهی با خوشی و گاهی با غم. شرح زندگی این افراد چنان واقعی است که گویی نویسنده با چندین نسل از این افراد زیسته و همچو کهنسالی خردمند تاریخچه همه را میداند و با بازگو کردن نقلها و حکایات جامعه ایی روستایی را زیر قلم برده است. روایاتی از شادیها، آرزوها و غمها وا ز دست دادن ها. داستانها حول احوال جوانان و بزرگسالان و پیران چرخ میزند و کمتر به احوال کودکی رویکرد دارد. در ابتدا داستانها کشش برای زمین نگذاشتن کتاب را ندارد اما کم کم داستانها در ذهن جغرافیا و فرهنگ را شکل میدهد. جذابیت رفته رفته بیشتر میشود. با نوعی جامعه شناسی در قرنی گذشته ارتباط برقرار میشود. کم کم به آینده وصل میشویم. در دو داستان آخری مهاجرت و دلتنگی از مهاجرت انسان امروزی به خوبی روایت میشد. مهاجرتی به امیدآینده ایی روشن تر و در انتها افسوس ازفضاو مکان دشت بهشت که با غرش اتوبوس فقط در خیال و امید باقی میماند. حکایت انسان مدرن امروزی و یا شاید پست مدرن
کتاب متشکل از 12 داستان نسبتا کوتاه در رابطه با مهاجرانیه که به منطقهای در حومه کالیفرنیا معروف به دشت بهشت کوچ کرده و در اونجا زندگی میکنندو غالبا به کشت و کار یا باغداری مشغولند بعضی با مشکلات و بعضی در رفاه. این کتاب گاهی به نظر میاد واقعیت زندگی رو فریاد میزنه یعنی شادی و غم یا تنگدستی و رفاه که هر کدوم میتونه بخشی از زندگی ما باشه.
نویسنده با توجه به اینکه خودش هم از نسل کسانی هست که به آمریکا مهاجرت کردند شاید بهتر با مشکلات و دغدغهها و انگیزههای این قشر آشنا باشه از این جهت کتاب خوبیه. هرچند به نظرم بعضی از شخصیتها کمی مبهم و غیر قابل درک هستند. مترجم در جاهایی کلمات سنگین یا غیر رایج در زمان فعلی رو استفاده کرده هر چند فکر میکنم خود ترجمه هم کمی قدیمیه شاید به همین خاطر کلماتی مثل مرضی الطرفین یا لندیدن یا میلایید رو میشه توی ترجمه دید که کمی برای نسل امروز نامانوسه.
نویسنده با توجه به اینکه خودش هم از نسل کسانی هست که به آمریکا مهاجرت کردند شاید بهتر با مشکلات و دغدغهها و انگیزههای این قشر آشنا باشه از این جهت کتاب خوبیه. هرچند به نظرم بعضی از شخصیتها کمی مبهم و غیر قابل درک هستند. مترجم در جاهایی کلمات سنگین یا غیر رایج در زمان فعلی رو استفاده کرده هر چند فکر میکنم خود ترجمه هم کمی قدیمیه شاید به همین خاطر کلماتی مثل مرضی الطرفین یا لندیدن یا میلایید رو میشه توی ترجمه دید که کمی برای نسل امروز نامانوسه.
کتاب خوبی بود. قلم جان اشتاین بک رو واقعا دوست داشتم تصویر سازی و فضاسازی خیلی خوبی داشت. طوری نوشته بود که احساس میکردم الان توی دشت بهشت و کنار شخصیتها و اون طبیعت بکر و بی نظیر هستم. داستان راجع به منطقه بکر و بی نظیری هست که به طور تصادفی کشف میشه و کم کم افراد متفاوت با داستانهای خاص زندگیشون اونجا ساکن میشن و هر کدوم سرنوشت خاص خودشون رو دارن و ما همراه بخشی از داستان زندگی اونها میشیم و حالت اپیزودی داره و ۱۲ داستان مختلف از خانوادههای مختلف ساکن دشت بهشت رو تعریف میکنه. فقط به نظرم بهتر بود داستان خانم مورگان معلم دهکده رو زودتر برامون تعریف میکرد تای سری سوال و شائبه توی ذهن شکل نگیره و جاگذاری بهتری داشته باشه. در کل دوسش داشتم بخصوص تحلیل و تعریفش از طبیعت رو که بسیار ملموس و دلچسب و واقعی بود و حس خوبی رو بهم انتقال داد. ممنونم کتابراهِ عزیز
مجموعه داستانهای کوتاه به هم پیوستهای است که در سال ۱۹۳۲ منتشر شده. مهاجرت و حومه نشینی موضوع مرکزی این مجموعه داستان است که با روایتی آمیخته با طنز سیاه موقعیت پردازی شده است. اجتماعی کوچک از مهاجرینی که با خلق و خو و رفتارهای گوناگون در حومه شهر زندگی میکنند، در این مجموعه با توصیفات درخشان استاین بک همراه شدهاند. نکته جالب برای من این بود که با وجود تفاوت زمانی و مکانی میتونم شخصیتهای این داستانها رو درک کنم.
و اینکه نمیدونم میشه بینشون ارتباطی پیدا کرد یا نه ولی در زمان خوندن این کتاب یاد مجموعه داستان عزاداران بیل افتادم!
و اینکه نمیدونم میشه بینشون ارتباطی پیدا کرد یا نه ولی در زمان خوندن این کتاب یاد مجموعه داستان عزاداران بیل افتادم!
نگارش کتاب رو خیلی دوست داشتم. وقتی کتاب رو میخوندم حس میکردم که صحنهها جلوی چشمانم تداعی میشه و در کنار شخصیتهای داستانها هستم چون نویسنده، خیلی خوب حال و هوای شخصیتها و مکان و زمانها رو توصیف کرده بود. اما ترجمه کتاب هم بی نظیر بود و به نظرم کمتر کسی میتونه به این شکل ترجمه کنه بطوریکه ترجمه کتاب، خود یک اثر بدیع هست و مشخص بود که مترجم، کاملا به زبان شیرین فارسی مسلط هست و دایره لغات وسیعی دارد.
حقیقتا مطالعه کتابی از نویسنده برنده جایزه نوبل کیف کردنی ست... داستان چه تصویر سازی و نثر زیبایی هم دارد و بخوبی ترجمه شده است، ای کاش نسخه صوتی آن را هم در کتابراه بگذارید، با شروع خواندن چنان در داستان غرق میشوید و تصویرسازیها شیرین و واقعیست که تا پایان با آن همراه خواهید بود، از تمام گروه کتابراه برای زحمات و نظامشان و رایگان گذاشتن این کتاب سپاسگزارم
من کتاب خوشههای خشم و مروارید رو خوندم، خیلی عالی بودن، هرچند این کتاب در سطح خوشههای خشم نبود ولی تصویرسازیهای خوبی داره، جوری که خواننده احساس میکنه توی اون لحظهها و همراه شخصیتهای داستان در دشت بهشت زندگی میکنه. داستان در مورد افرادی هست که درون دشت زیبای بهشت زندگی میکنند، سرگذشت بعضیاشون جذاب و بعضیاشون معمولی بود.
به نظرم کتاب خیلی خوب با توصیفهای شفاف بود ترجمه و نگارش و ویراستاری این نسخه عالیه فقط به نظرم میشد ورود مهاجران رو در انتهای کتاب به صورت تعلیقی یا حتی در فصل اخر بازدید توریستها رو به نحوی به همون مهاجران به صورت تعلیق امیز وصل میکرد بهتر میشد کتاب به هیچ عنوان خسته کننده نیست و ۱۲ داستان قوی مجزا داره
وقتی کتاب رو شروع میکنی انگار نویسنده دستت رو گرفته و از جادههای دشت بهشت باهات هم قدم میشه و جلوی هر خونه مکث میکنه و اهالی ان خونه و داستان اومدنشون به دشت بهشت رو برایت تعریف میکنه، بعد از این که با هر خونه و اهالی ان منزل آشنا شدی حالا شروع میکنه شخصیتها رو به هم ربط میده،، سبکش جالبه کتاب شرق بهشتش هم عالیه
این کتاب چیزی شبیه به رمان صد سال تنهایی میمونه.
توصیفات خوبه. شخصیتها متفاوته. و کل کتاب هم بخش بخش شده هستش. هر بخش اختصاص داره به داستان یک یا چند شخصیت که یه جورایی زندگیشون مستقیم یا غیر مستقیم به هم گره خورده.
اثر بیشتر مفهومی هستش. جاهایی از داستان هیجان خاص خودش رو داره و یه جاهایی آروم و فلسفی.
توصیفات خوبه. شخصیتها متفاوته. و کل کتاب هم بخش بخش شده هستش. هر بخش اختصاص داره به داستان یک یا چند شخصیت که یه جورایی زندگیشون مستقیم یا غیر مستقیم به هم گره خورده.
اثر بیشتر مفهومی هستش. جاهایی از داستان هیجان خاص خودش رو داره و یه جاهایی آروم و فلسفی.