با سلام. داستان خیلی قشنگه. از نظر تخیلی خیلی خوبه و از نظر علمی هم عالی هست. خیلی جالب درون داستان به مباحث علمی پرداخته شده، مثل عدد فی و توضیحات در مورد شخص فیبوناچی. هیجان داستان هم خوبه و مشکلی نداره.
اما بعد نکته‌های کمی هست که باید میگفتم. مثلا در فصل هفت آنیتا با خوندن چند تا جمله رمزی خیلی دقیق میفهمه که باید به دوستانش چه راه حلی رو بده، میشد رو این قسمت کار بیشتری کرد و به جذابیت داستان افزود.
در جلد اول به رابطه‌های بین افراد بیشتر پرداخته شده بود و در این جلد اتفاق خیلی کم افتاده بود.
در کل داستان نویسنده از کلمه حیران خیلی استفاده کرده بود مثلا خیلی جاها گفته بود که فلانی با صورتی حیران فلان کارو کرد. در صورتی که میشد چهره شخص رو توصیف کرد و حالت رو بهتر توضیح داد ولی نویسنده بیان حالت رو با یک کلمه خلاصه کرده بود.
نکته بعدی اینکه دنیای موازی بدون هیچ مقدمه‌ای و خیلی یهویی وارد داستان شد و این خیلی جالب نبود.
و در آخر پیروزی بر دشمن خیلی غیر واقعی اتفاق افتاد و کمک از یه قدرت ماورایی خیلی تو ذوق میزد که در جلد بعد حتما باید گفته بشه که اون کمک از طرف کی بوده و چطور به دادشون رسیده.
من که به شخصه از این داستان هیچ خوشم نیومد و به خاطر بیش از حد کودکانه نوشتن این داستان از تقریباً اواخر داستان گوش دادن آن را متوقف کردم البته توقع داشتم که از جلد اول بهتر باشد اما به نظر من که اینطور نبود و متاسفانه به مذاق من خوش نیامد تا دیگران چه بگویند....
سلام به همه
کتاب عالی و داستانی شگفت انگیز بود
گوینده و موزیک متن عالی بود. اینقدر داستان عالی درکنار ترکیب علوم و متافیزیک بود که نمی‌تونستم صبر کنم ببینم تا داستان چی میشه. سپاس از کتابراه
کتاب جالبی بود مضمونش آخرالزمانی و حمله فضاییها جالبه که توی متن رمان هم اصولی که در مورد تغییر نکرش و تجسم نمودن خواسته‌ها هست هم وجود داره در کل من هر دو جلدشو گوش دادم و مهییج بود
این کتاب پیرو کتاب قبلی است که به همان زیبایی پیش بوده و گویندگی نیز عالی ادامه داشت این کتاب را به همه علاقه مندان به کتاب‌های علمی تخیلی و نوجوانان کتابراهی پیشنهاد میدهم
اما بعد نکته‌های کمی هست که باید میگفتم. مثلا در فصل هفت آنیتا با خوندن چند تا جمله رمزی خیلی دقیق میفهمه که باید به دوستانش چه راه حلی رو بده، میشد رو این قسمت کار بیشتری کرد و به جذابیت داستان افزود.
در جلد اول به رابطه‌های بین افراد بیشتر پرداخته شده بود و در این جلد اتفاق خیلی کم افتاده بود.
در کل داستان نویسنده از کلمه حیران خیلی استفاده کرده بود مثلا خیلی جاها گفته بود که فلانی با صورتی حیران فلان کارو کرد. در صورتی که میشد چهره شخص رو توصیف کرد و حالت رو بهتر توضیح داد ولی نویسنده بیان حالت رو با یک کلمه خلاصه کرده بود.
نکته بعدی اینکه دنیای موازی بدون هیچ مقدمه‌ای و خیلی یهویی وارد داستان شد و این خیلی جالب نبود.
و در آخر پیروزی بر دشمن خیلی غیر واقعی اتفاق افتاد و کمک از یه قدرت ماورایی خیلی تو ذوق میزد که در جلد بعد حتما باید گفته بشه که اون کمک از طرف کی بوده و چطور به دادشون رسیده.