نقد، بررسی و نظرات کتاب پیشخدمت - نیتا پروز
مرتبسازی: پیشفرض
فاطمه رحیمی
۱۴۰۱/۱۰/۱۴
30
داستانهایی که راجع به هتل هست را دوست دارم چون از هتل همیشه خاطرات خوبی دارم در عین حال هتل جای جالب و جذابی است من هم با مولی هم عقیدهام کار کردن تو هتل بخصوص اگه مهماندار یا قسمت پذیرش باشه و هتل مجلل باشه قشنگه و البته میتونه موضوع خوبی هم برای داستان پردازی باشه و با وجود مهمانهای جورو واجور اقامتهای موقت چه کوتاه چه بلندماجراهای زیادی اتفاق بیفته وبرای کسی که کارش رو دوست داره اصلا محیط کسل کنندهای نیست با این وجود داستان تکراریه و اتفاقا پیچیده هم نیست ولی آدم دوست داره دنبال کنه تا خیالش از سرنوشت شخصیت اصلی داستان خاطر جمع بشه داستان آدمهایی که در اوج شلوغی تنهایند وبهر قیمتی میخوان یک دوست یا هم صحبت داشته باشن آدمهایی که برای ورود به جامعه پیچیده آماده نیستند آدمهایی که نه گفتن بلد نیستند با این وجود فرشتههایی که یک جور هدایت نامرئی دارند در کنارشون هستند مثل مامانجون مثل آقای پرستون. من با مامانجون موافق نیستم و حقیقت خیالی نیست حقیقت وجود داره وقابل تغییره گاهی عینیت پیدا میکنه میشه واقعیت وقابل لمس مثل آنچه برای آقای بلک اتفاق افتاد
باید بگم مولی گری مثل بقیه نیست. او با مهارت های اجتماعی دست و پنجه نرم می کند و منظور دیگران را اشتباه برداشت می کند. مادر بزرگش توسط قوانین ساده ای که مولی می توانست براساس آن زندگی کند، دنیا را برای او تفسیر می کرد. از چند ماه پیش که مادربزرگ درگذشت، مولی به تنهایی با پیچیدگی های زندگی روبرو می شود. او با ذوق و شوق کارش را به عنوان خدمتکار هتل انجام می دهد. شخصیت منحصر به فرد او، همراه با عشق وسواس گونه ی او به نظافت و آداب مناسب، او را تبدیل به یک فرد مناسب برای این شغل می کند. اما زندگی منظم مولی از روزی که وارد سوئیت چارلز بلک بدنام و ثروتمند می شود، به هم می ریزد، اتاق را در وضعیت آشفته ای و خود آقای بلک را مرده در رختخوابش می یابد.
سوژه غیر تکراری وخوب بود ولی متاسفانه پرداخت خوبی نداره. تا اواسط داستان تقریبا خوب هستش ولی بعدش خیلی لوس وبی معنی میشه همه چی ارومه ما چقدر خوشبختیم😁😂مترجم هم اصلا کارش خوب نیست چطور میشه در یه کتاب خارجی نظافت نشانه ایمان و زورش به غوره نمیرسه تلافیش رو سر کوزه در میاره نوشته بشه مترجم به دلخواه خودش هر چی خواسته ترجمه کرده
داستان جنایی پر رمزو رازی که بعضی قتلها رو به نوعی درست وبجا توجیح میکنه مثل بیماری که خودش میخاد دیگه رنج نکشه و از پرستارش میخاد اونو بکشه و یا تاجر بدی که قاچاق میکنه
و البته تو شریعت ما درست نیست
والبته نکات آموزندهای هم داره و حرفهایی از مادربزرگ که قابل تامل هستن
و البته تو شریعت ما درست نیست
والبته نکات آموزندهای هم داره و حرفهایی از مادربزرگ که قابل تامل هستن