نقد، بررسی و نظرات کتاب همسر یک زندانی - مگی بروکس

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
حمید میرباقری
۱۴۰۳/۰۲/۱۷
توصیه به کسانی که میخان این کتاب رو بخونن بدونن که این کتاب منهای ۴۰ صفحه اولش ابدا یک کتاب عاشقانه نیست بلکه یک داستان سفرنامه‌ای هستش
تک به تک فصول کتاب جا برای توصیفات بسیار زیادی داره که هرکدومش میتونه یک جلد کتاب ۴۰۰ صفحه‌ای بشه ولی نویسنده بسیار ساده از کنار مسائلی که اگر بهش پرداخته بشه خیلی جذاب میشه گذشت کرده تک تک شخصیت‌های کتاب رو نمیتونیم به خوبی بشناسیم و قابلیت اینو داره که علاوه بر توصیف صحنه‌ها که خودش خیلی ناقص هست توصیف گذشته افراد و روحیاتشون رو در قالب شب‌هایی که در کنار هم هستن بخونیم و بتونیم شخصیت شناسی کرده و رفتارهایی که ازشون سر میزنه رو حدس بزنیم که این نشانه شخصیت پردازی مناسب هست در مورد توصیف صحنه‌ها که خودش خیلی ناقص هست توصیه میکنم برای نشون دادن سختی و کثافت زندگی توصیف صحنه‌های کوری ساراماگو خونده بشه که در واقع هرکدوم از صحنه‌ها و موقعیت‌های کتاب خودش یک کتاب کوری میتونست باشه که اماتور بودن نویسنده کاملا مشخص هست
در ضمن موضوع کتاب انقدر سنگین هست که ادبیاتش انقدر ساده و نوجوانانه نباشه و مقداری با استفاده از کلام فضاهای سنگین رو نمایش بده
سوژه کتاب بینظیر هستش ولی پردازش اون و پی رنگ داستان و پیش بردش اصلا مناسب این واقعیات نیست
علیرضا فتح آبادی
۱۴۰۳/۰۱/۱۹
همسر یک زندانی داستان جالبی بود و ماهیت جالبی داشت و این موضوع که این داستان واقعیت دارد نیز بر شگفت انگیز بودنش می افزود.... ترجمه بسیار عالی بود سانسور کمی رو شاهد بود (از نظر بنده اصلا سانسوری وجود نداشت) ادامه حاوی اسپویل است فقط هر لحظه میخواستم آن دخترک را قضاوت کنم در خط به خط کتاب از جایی که با بیل حرف زد قضاوتش کردم چرا؟؟ آخر چرا باید از خانه گرم و نرم خود فرار کنی برای عشق؟ فلسفه افتضاحی است به خودم قول میدهم در تک تک لحظات حسرت دقیقه ای را میخورد که این تصمیم را گرفته بود اما چرا باید این را در کتاب لحاظ کنند (به نویسنده بگوید؟) کاری که کرده ای دیگر تمام شده پس تمام تلاشت را بکن تا جلوی دیگران از آن دفاع کنی (!) حال اما چرا من این موضوع را بیان کردم مقصودم آن بود که هرگز بدون فکر و عاقبت اندیشی کاری نکنید که بعد پشیمان شوید و.... اگر من جای این دخترک بودم هرگز (یعنی امیدوارم هرگز) خانه ام را ترک نمی کردمنگرانی مادرش نسبت به فرار آن دختر کذا.... فکرش دیوانه ام میکند (بنا را بر این گذاشتم که داستان واقعی ست اما بعید میدانم) در کلیت ماجرا پیشنهاد میکنم این کتاب را تهیه و نهایتا در یک روز میتوان آن را مطالعه کرد و با داستان دختری عاشق (هرزه) سرگرم شد... بدرود
F.M
۱۴۰۲/۰۹/۲۷
سلام. کتاب را در عرض 24 ساعت تمام کردم و بهتر است بگویم تجربه خوبی و از خواندن آن پشیمان نیستم. اما خب در بعضی جاها نتوانستم به خوبی با کتاب و آدما ارتباط برقرار کنم که به خاطر بعضی از کلمات و غلط‌های املایی بود اما در مقابل در بعضی جاها توانستم آن شخصیت هارو در ذهنم مجسم کنم مخصوصا زمانی که پیاده روی طولانی آن‌ها شروع شده بود و با بیماری و سرما و گرسنگی دست و پنجه نرم میکردند.
وقتی بیشترفکر میکنم با خودم می‌گویم آیا واقعا ایزابلا این همه سختی کشید ارزشش را داشت؟ کاش فصل دومی هم از این کتاب منتشر می‌شد. در تمامی شخصیت‌ها، شخصیف رایف یا رالاف فکر کنم را خیلی دوست داشتم و به قول خود ایزابلا تنها کسی بود که به راحتی درکش میکرد. اما در اونجایی که بیل ایزی را تنها گذاشت و رفت. نمیتونم درکش کنم چون ایزی از همه چیزها به خاطر اون گذشت و لااقل بهتر بود تلاش بیشتری برای ماندن میکرد یا ایزی را با خودش میبرد چون ممکن بود هیچ احتمالی و هیچ درصدی برای دیدار آن‌ها وجود نداشته باشد. و در مورد ایزی چطور تونست با اینکه مادرش تنها بود را رها کند و برود لااقل بهتر بود در داستان یه طور ناگهانی مادرش را میدید که با آن‌ها همراه می‌شود.....
خب به هرحال کتاب بهترین چیز در این زمانه است و احساس میکنم بهترین هدیه‌ای که دیگران می‌توانند بهم بدهند کتاب است. ممنون کتاب راه
محدثه کاظمی
۱۴۰۲/۰۹/۲۴
این کتاب یک رمان عشقی تاریخی است که حال و هوای جنگ جهانی و وضعیت اسرا را تا حدودی به تصویر میکشد
توجه نویسنده به روایت مشکلات زنان اسیر در قالب یک شخصیت زن و مصائبی که باید انها تحمل کنند با توجه به عدم اشاره دقیق در کتابهایی مثل سفر سیلکا یا خالکوب اشویتس (که به نظرم بسیار قوی تر از این کتاب بود) ستودنی بود.
داستان با فراز و فرودهایی که دارد خواننده را مجاب مینماید که همچنان پیگیر اتفاقات تلخ رمان باشد اما همیشه کورسویی امید در دل تاریکی داستان هنرمندانه توسط نویسنده به خواننده نشان میدهد مثل وقتی که یک شمع در انتهای غاری تاریک در حال سوختن است.
این کتاب قطعا ارزش خواندن دارد و تنها نقطه ضعف ان پایان داستان است که خیلی عجولانه پایان میپذیرد و خواننده زمانی که مجالی می‌یابد تا نفس راحتی بکشد و دوقهرمان داستان را در اغوش خیال خود خوشبخت فرض نماید بدون هیچ مقدمه چینی داستان به اتمام میرسد
فروغ حقیقی
۱۴۰۲/۰۹/۱۸
این رمان ماجرای عاشقانه‌ای است در خلال جنگ جهانی دوم، در مورد دختری ۲۰ ساله که عاشق یک زندانی می‌شود و در نهایت مخفیانه با او ازدواج می‌کند و ناچارا همراه او به یک اردوگاه کار اجباری مردانه می‌رود، در کل موضوع داستان جالب است ولی بسیار اغراق آمیز و در بعضی جاها غیرقابل باور است، چگونه یک دختر بسیار جوان با آنهمه سختی، نبود بهداشت، کار سخت، سرمای جانکاه و بیماری‌ها می‌تواند آنقدر مقاومت کند و زنده بماند و حتی از مردان جوان اطرافش قوی‌تر به نظر بیاید؟ چطور بین آن همه مرد و نگهبان می‌تواند تظاهر به مرد بودن کند و کسی متوجه نشود؟ و.... نویسنده گاهی از کنار بعضی مشکلات بسیار وحشتناک به سادگی می‌گذرد و بدون توضیح قابل قبولی در داستان روزها به سادگی از پی هم می‌گذرند. من چند داستان درباره وقایع و اتفاقات جنگ جهانی دوم خوانده‌ام که همه آن‌ها نشان از وقایع و فجایع بسیار غم انگیز، وحشیانه و غیرقابل باور آن دوران دارد و بیشتر از همه زنان و کودکان هستند که آسیب می‌بینند... مرگ بر جنگ، خشونت، ظلم و نژادپرستی
نیکتوم نینوایی
۱۴۰۳/۰۹/۰۴
شخصیت پردازی خوبی داشت با شخصیت‌ها و گذشته و تیپشان که از اقشار متفاوتی بودند روشنفکر (مکس) و سطحی (بیل) و لوتی (اسکاتی) و متوسط بین روشنفکر و کتاب خوان و سطحی (رالف) آشنا میشدی و جالب است که در شرایط سخت مثل جنگ همه این تیپ‌های مختلف با هم همدل و متحد می‌شوند و اختلاف نظر مطرح نیست و فقط زنده ماندن اهمیت دارد البته می‌توانست مثل کتاب انسان در جست و جوی معنا پر بارتر و فلسفی باشد ولی متاسفانه با وجود چنین داستانی این کار را نکرده بود نویسنده و اینکه بیشتر حالت تیتر وار و سریع کتاب را به پایان رسانده همینطور میتوانست بار احساسی بیشتری داشته باشد یک مساله دیگر هم اینکه گاهی راوی سوم شخص و دانای کل هست و گاهی از زبان ایزی و گاهی از زبان بیل و گمان نکنم این سبک صحیح باشد مثل این می‌ماند که هر فصل توسط شخصی جدا نوشته شده است. ولی موضوع داستان جالب بود و دوست داشتم.
فاطمه بابایی
۱۴۰۳/۰۸/۱۷
فوق العاده بود این کتاب.
زندگی دو زندانی را به تصویر می‌کشد و اتفاقات ناخوشایندی که در این حین برایشان پیش می‌اید را بیان می‌کند.
خیلی حس بدی داره که تو اون شرایط هم باید از خودت و اطرافیانت محافظت کنی برای زنده موندن و هم تظاهر کنی که زن نیستی و مثل مردها لباس بپوشی.
اونجای داستان که اول شوهر ایزابلا موهای سر ایزابلا رو کوتاه میکنه که شبیه پسرها بشه و بتونه با اون فرار کنه که سربازان روس به زنش تجاوز نکنن و یجای دیگه از داستان هم بود که زمانی بود که هردو رو گرفته بودن و ایزابلا باید کچل میکرد و و از ته موهاشو میزد خیلی غم انگیز بود. ولی بالاخره اخر داستان باوجود همه شرایط بد و بیماری‌هایی که با اون درگیر بودن تونستن به هم دوباره برسن و ایزابلا خودشو به عنوان همسر بیل معرفی کنه قشنگ بود.
ممنون از کتابراه با معرفی کتاب‌های رایگان قشنگ.
یاسمین خلفی
۱۴۰۲/۱۱/۰۵
این کتاب همانند کتابهایی که در مورد انسان‌های باقیمانده از دوران جنگ خواندنی است هرچند در اینجا نویسنده بخاطر نصفه نیمه بودن داستان خیال پردازی کرده و بنظرم با توجه به کتاب‌های قبلی که خواندم زیاده روی نیست و متاسفانه تمامی مسائل تهوع امیزی ک تعریف کرده میتواند واقعی باشد. شحاعت ان دختر روستایی چکی بسیار تحسین برانگیز است وی نه تنها با سختی‌های مسیر بلکه با مسائل دوری و دلتنگی و غربت و بی زبانی نیز کنار آمده و دم نزده حقیقتا این فرای قوی بودن است اما بنظرم چیزی که این دختر را کنار ان مرد نگه داشته عشق مهربانی و مردانگی ان مرد به این زن شجاعت ایستادگی داده و نویسنده با کمک قوه تخیلش این مسئله را به خوبی روشن کرده است یک ستاره کم کردن چون قلمش ضعیف بود و توصیفات سطحی بود میتوانست بسیار عمیقتر باشد
ترنج
۱۴۰۲/۰۹/۱۵
کتابی درباره جنگ و مبارزه. البته نه در میدان جنگ و با سلاح و مهمات. مبارزه انسان علیه سختی‌ها و مشکلات. اون هم در اسارت و از طرف یک زن جوان بیست ساله. موضوع کتاب جدید و جالب بود هر چند یه جاهایی احساس میشه نویسنده کمی اغراق کرده اما به هرحال تمام داستان واقعی نیست بلکه طبق اذعان خود نویسنده بخشهاییش برگرفته از تخیلات خودشه. ترجمه قابل قبول بود.
اما با یک جمله در صفحات پایانی کتاب موافق نیستم اونجایی که میگه جنگی برای پایان دادن به جنگ برای همیشه، که حتی اگه جنگ اوکراین و روسیه رو هم درنظر نگیریم در واقع جنگ جهانی دوم پایان جنگهای اروپا و غرب بود و تنها میدان جنگ منتقل شد به غرب آسیا. اما انگار در این دنیا هیچ جنگی پایانی برای جنگهای دیگه نیست متاسفانه!
mitra.mh. 46
۱۴۰۲/۰۹/۰۹
آنقدر جذب رمان و حوادثی که در آن به وقوع پیوسته بود، شدم که دلم نمیخواست لحظه‌ای از مسیر داستان دور شوم، نثر روان و داستان قوی رمان که بر اساس واقعیت و تحقیقات نویسنده نوشته شده بود واقعا جای تحسین و تقدیر دارد. داستان درباره‌ی دختر روستایی که بواسطه‌ی عشق در مسیری پر تب و تاب و سرشار از حوادث دلهره آور قرار میگیرد، عشق به یک زندانی انگلیسی باعث می‌شود از اردوگاههای کار اجباری و زندانهای نازی سر در بیاورد و سرانجام با استقامت، شجاعت و حمایت به پایان خوشی برسد. با تشکر از کتاب راهی‌های عزیز که امکان خواندن چنین کتابی را برای کاربران فراهم کردید و با تشکر از مترجم محترم که با ترجمه‌ی بی نقص امکان خواندن نثری روان و قوی برای ما فراهم نمودند.
حسین جعفری
۱۴۰۳/۰۵/۰۲
رومانی دردناک از زبان یک زن که فقط عاشق شده است عشقی که عذاب های که یک انسان معمولی در یک عمر دارد در وقتی به مراتب کوتاتر پشت سر می گذارد از عزاب های زندانی شدن و بیگان خواند تو در کشور خودت تا کار در معدن ترس از افشا شدن رازت در هر لحظه از دست دادن دوستانت دور ترسی شدید از مرگ عشق زندگی تو خودت تمام این ها به کنار در این نشان دادن واذیت ناراحت کندی زندان زندانیان در جنگ جهانی که این کتاب به صورت نه خوب بلک عالی نشان داده است طنزی غم انگیزی از مرگ امید زندگی عشق یک به دیگران ودشمنی بین انسان ها که دو روی یک سکه رابه ما نشان می دهند امیدی که انسان را به چند کتاب علاقه مند میکندتا مرز مرگ در این کتاب مشه دید
ماهور نامی
۱۴۰۲/۰۹/۲۶
از خود نویسنده و این کتاب هیچ ایرادی نمیتوان گرفت نویسنده شناخته شده است چه قدر خوب از حال هوای جنگ جهانی دوم در قالب رمان توصیف کرده بود. اصل داستان عاشقانه بیل انگلیسی و ایزابلا اهل چک بود که بیل به
عنوان اسیر جنگی در مزرعه ایزی کار میکرد که داستان عاشقانه شروع شد... ولی به نظرم فرع داستان که ظلم‌های جنگ به مردم رو نشون میداد که دولت‌ها به به جان هم انداختن مردم کشورها دنبال منافع خودشون هستند ومردم بد بخت و بد بخت تر میکنن وقلب ادم با گذشت این همه سال از گذشت جنگ دلش به درد می‌اید واقعا جنگ وحشتناکه چه جوری سربازان نازی هزاران نفر از زن و کودک در آتش میسوزاندن خیلی وحشتناکه اتفاقات جنگ جهانی راسته فقط داستان نیست
روانشناس محترم
۱۴۰۲/۱۰/۲۷
رویش برگ کوچک امید در میان جنگ و سرما، وحشت، ظلم و رعب. درسته؛ عشق ایزی به بیل مثل یک جوونه امید بود در طول راهپیمایی شون و تلاششون برای خورد و خوراک جنگیدن برای زنده موندن من به این فکر میکردم که چقدر همه چیز میتونه با ارزش باشه حتی یک لیوان اب تمیزی که در خانه داریم چقدر میتونه با ارزش باشه اما چون برای ما فراوانه نسبت به اهمیتش بی توجه شدیم یا هر چیز دیگر. امثال نان، گرما، حتی‌ یک تیکه نان نگاهم به زندگی تغییر کرد بعد خوندن این کتاب
بیشتر از زندگی لذت میبرم بیشتر سعی میکنم قدر ارامش نسبی که دارم رو بدونم و بیشتر شکرگزار خدایی باشم که نعمت‌های کوچک و بزرگش رو تا الان نادیده گرفته بودم، ممنون از کتابراه
Nasir jadgal
۱۴۰۲/۰۹/۲۵
در این کتاب با دختری به نام «ایزی» همراه می‌شوید که قصه‌ی پر غصه‌اش در بحبوحه جنگ جهانی دوم و از مزرعه روستا آغاز می‌شود و تا پایان جنگ، در اردوگاه زندانیان و جایی که جای نگهبانان نازی با یانکی‌ها عوض شده و صدای سوت بلبلی همسرش «بیل» به گوش می‌رسد ادامه می‌یابد.
داستان عاشقانه هست و با فرار از منزل و مزرعه روستا با یک زندانی و اسیر که بعنوان کارگر در مزرعه مشغول کار هست شروع می‌شود و تمام چهارصد صفحه کتاب، روزای تاریک و سیاه و غمبار «ایزی» را روایت می‌کنند تا به روزای بهتر خود در چند صفحه آخر کتاب برسد.
خواندن کتاب به کتابراهی‌ها توصیه می‌شود.
Ana Gholami
۱۴۰۲/۱۲/۲۵
مگی بروکس واقعا زیبا این واقعیت را به تصویر کشیده و در تمام این کتاب میتوانی خطر را حس کنی اما نشان میدهد که بین این همه آدم‌های بد هنوز هم افرادی هستند که برای کمک و همدلی برمی‌خیزند.
من این کتاب را طی یک هفته تمام کردن و از بس این کتاب جذبه خاصی داشت که وقتی شروع به خواندنش میکردم نمی‌توانستم دست از خواندنش بکشم
به نظر من این کتاب برای تمام کسانی که به تاریخ جنگ جهانی دوم علاقمندند عالی است
رحیمی
۱۴۰۲/۱۰/۱۰
به وجود اومدن یه عشق اونم وسط جنگ.
کتاب دوس داشتنی‌ای بود بهم یاد داد که حتی وسط سخت‌ترین شرایطم اجازه ندم امیدم از بین بره
قلم نویسنده طوری بود که میتونست آدم رو ببره تو دلِ داستان و اتفاقایی که برای شخصیتا میوفتاد و درک کنه و اتفاقات و شخصیت‌ها به خوبی به تصویر کشیده شده بود
تنها مشکل ترجمه بود که انگار یه جاهایی از کتاب رو نتونسته بودن روون ترجمه کنن و گاهی مبهم بود جملات.
کیومرث صدیق وزیری
۱۴۰۲/۰۹/۲۳
رمانی است در ماه‌های آخر جنگ جهانی دوم که عشق دختر جوانی را به یک اسیر انگلیسی روایت میکند. دربعضی موارد حاشیه روی‌ها و تکرار مطالب برای خواننده ملال آور میشود ولی همت یک دختر جوان درتحمل مرارت‌ها و مشقات زمان جنگ را به خوبی به تصویر می‌کشد. به هر حال آنرا بخوانید وببینید که برای این ذوج جوان ماه عسلشان چگونه رقم خورده است. ترجمه کتاب به خوبی و روانی صورت گرفته است. و در خاتمه سپاس از کتابراه
Masoomeh
۱۴۰۳/۰۱/۰۷
شروع به شدت جذابی داره اما رفته رفته روند داستانی کمی افت می‌کنه اما همچنان می‌تونه شما رو دنبال خودش بکشونه. به نظرم اواخر داستان هم صحنه‌هایی وجود داشت که پتانسیل داشتن تا نویسنده روشون مانور بیشتری بده و هیجان بیشتری رو به مخاطب برگردونه ولی متاسفانه سریع جمعش کردن. اما در کل کتاب بسیار دوست داشتنی هست و اگه به عاشقانه‌های تاریخی _ جنگی علاقه مند باشید پیشنهاد میکنم.
Ziba Abu
۱۴۰۲/۰۸/۳۰
با سلام
کتاب عاشقانه بسیار جذاب و زیبایی بود که در جنگ جهانی دوم اتفاق افتاده بود. با وجود سختیهای زیادی که این زوج جوان کشیده بودند پایان خیلی خوبی داشت.
دارای ترجمه بسیار روان و بدون عیب ونقص بود. من از خوندن این کتاب بسیار لذت بردم و خواندن این کتاب را به دوستان عزیزم پیشنهاد میکنم.
ممنون از نویسنده محترم و مترجم خلاق و توانا، وهمچنین کتابراه عزیز موفق و موید باشید🙏
بهاره
۱۴۰۳/۰۱/۰۶
با وجود گنگ بودن متن داستان ولی رمان خوبی بود، در حین خوندن یک جاهایی من رو یاد کتاب در جستجوی معنا انداخت شاید به خاطر تشابه در به تصویر کشیدن زندگی پر دغدغه و سخت اسرای جنگ جهانی، هر چند نمیشه از نظر قدرت قلم نویسنده با اون کتاب مقایسه بشه ولی باز در نوع خودش بد نبودش، تلفیق داستان عاشقانه با مصائب جنگ کمی فضای داستان رو تلطیف کرده بود.
نسیم ق
۱۴۰۲/۱۰/۰۱
در کل ترجمه روون بود ولی یجاهایی انگار خود مترجم هم متن رو متوجه نشده و جملات مبهمی رو نوشته. واسه ما خیلی داستان کشداری بود و تموم کردن کتاب طول کشید. و ایزی، اوایل داستان واقعا دختر سر به هوایی بود و تصمیمات خیلی بی‌منطقی گرفت. در انتهای داستان هم مشخص نشد اون ۲۰ روز واسه بیل چه اتفاقاتی افتاده و از کجا پیداش شد. با آرزوی صلح برای همه‌
Arad Hashemi
۱۴۰۳/۰۱/۱۳
کتابی بسیار عالی و زیبا با این که سختی‌های اسیران و زندانیان را در اردوگاه‌ها بیان میکند اما بسیار زیبا و روان و جذاب نوشته شده که انگیزه دنبال کردن را میدهد و به هیچ عنوان دوست ندارین کتاب رازمین گذاشته و تا پایان همین طور جذاب پیش می‌رود و توصیه میکنم حتما بخوانید ممنون از کتابراه
سما معین
۱۴۰۲/۰۹/۱۶
یک روایت شنیده و خواسته داستانی ارائه بده
ولی بنظرم بسیار گرفتار تکرار و تسلسل شده
جمله‌های تکراری داستان خسته کننده
کتابهای بسیار بهتری برای خوندن هست
اصلا نظرم رو جلب نکرد شخصیت‌ها سطحی به عمق هیچکدوم نفوذ نکرده بود حتی ایزی که محور داستان بود پس از اتمام کتاب یک صفحه توصیف براش ندارم
Am Sn
۱۴۰۳/۰۲/۲۰
داستان کتاب جذابیت و کشش کافی رو داشت و تصویر مستند و خوبی از وضعیت و شرایط حاشیه جنگ جهانی ارائه داد. بخش هایی از داستان ایزی راوی داستان بود و بخش هایی نه! بخش پایانی داستان و بهم رسیدن دوباره بیل و ایزی خیلی سریع و کم فروغ مطرح شده بود اما نهایتا ماجرای بدی نبود
م.ح
۱۴۰۲/۰۸/۲۹
سلام. کتاب خیلی جالبی بود. بنده چون کتابهای دکتر مایکل نیوتن راقبلا خوانده ام، باخواندن این کتاب، دقیقا فهمیدم که بیل وایزی، درزندگی‌های بسیاری باهم بوده اند، جفت‌های روحی، همیشه در هر شرایط و زمان و مکانی، یکدیگر را پیدا می‌کنند. ممنون از کتابراه، بابت این کتاب فوق العاده جذاب.
Fereshteh Salimi
۱۴۰۲/۰۸/۲۹
بسیار زیبا و سلیس، سختی و فراز و نشیب‌های گروهی که وفادارانه یک زن رو در میان مردان حمایت کردند و نشان دادن این گروه که بدون هیچ انگیزه جنسی حامی و پشتوانه آن زن بودند.
خیلی دوست دارم بدونم ایزی و بیل در دنیای واقعی بلاخره پیدا شدند یا خیر...
M.s
۱۴۰۲/۰۸/۰۵
کتاب عاشقانه‌ای در بین اتفاقات تلخ جنگ جهانی دوم دونفر که در روز‌های فوق العاده سخت و تلخ همدیگر رو رها نمیکنن و درنهایت پاداش صبر اونها پایان جنگ جهانی است و نویسنده خیلی خوب گوشه‌ای از اذیت و آزار اسیران جنگی را به رشته تحریر درآورده
باران یزدانی
۱۴۰۲/۰۱/۰۲
عاشقانه جنگی است و اتفاق‌هایی که برسر این زوج جوان افتاده است و سختی‌هایی که کشیدن برای باهم بودن واقعا قابل ستایش است این نشان می‌دهد که آن‌ها عاشق واقعی هستند ودر هر شرایط سخت به همدیگر کمک می‌کنند
کاربر mbfd
۱۴۰۳/۰۷/۲۷
تمام داستان رو خوندم و ترس و استرس اون دختر رو حس کردم خیلی جالب خواننده رو تو موقعیت اونا قرار میداد اما متاسفانه از پایان باز کتاب خوشم نیومد مشتاق بودم بعد از این همه فلاکت آینده شون رو هم ترسیم میکرد
فاطمه کریمی
۱۴۰۳/۰۵/۲۰
خیلی خلاصه بخوام بگم داستان عاشقانه‌ای در جنگ. جنگ با تمام ویرانگریها. داستانی که ارزش خواندن دارد. ولی حیف که توصیفات بعضی صحنه‌ها از دست رفته بود. جاهایی از ترجمه بهم ریختگی داشت و حیف که انتهای دور از انتظار داشت
سعیده کلوانی
۱۴۰۳/۰۴/۱۱
تک تک سطرهایش را جوری خوندم انگار که خودم تو اون شرایط بودم، و واقعا قلبم از خواندن این همه درد ورنج مچاله می شد، مگر می شود این همه بی رحمی را به چشم ببینی و روحت خدشه دار نشود، ایزابلای عزیز تو خیلی قوی بودی
Zahra
۱۴۰۲/۰۹/۰۹
بسیار کتاب دلنشین و زیبایی بود هر چقدر از متن روان و کامل آن و همینطور ترجمه درجه‌ی یک آن بگویم باز هم کم است چه جمله‌های زیبایی چه متن‌های عمیقی که واقعا آن لحظه‌ها را به وضوح می‌توان حس کرد حتما بخوانید
حسینی
۱۴۰۲/۰۹/۰۱
یک کتاب عاشقانه و درام واقعا جاهایی از کتاب بود که هنگام خوندن داستان گریه کردم کتاب ماجرای دو عاشق در زمان جنگ جهانی دوم هست اگه به داستان‌های دراماتیک و عاشقانه علاقه دارید توصیه میکنم حتما این کتاب را بخوانید.
فائقه
۱۴۰۲/۰۹/۱۷
کتاب شروع خوبی داره ولی بعد کم کم افت میکنه حین داستان موضوعاتی پیش میاد که پتانسیل خوبی داره که بخواد روش کار بشه ولی متاسفانه انگار نویسنده کتاب میخواد موضوع رو جمع کنه وتمامش کنه
آریا آزادپور
۱۴۰۲/۰۹/۱۱
کتاب بسیار خوبی است امیدوارم از خواندن آن لذت کامل رو ببرید کتاب رو رایگان گرفتم و واقعا الان که قیمت و متن کتاب رو میبینم میفهمم چه گنجی رو رایگان گرفتم کتاب‌ها همه گنج هستن
کتاب جالبیست.
مهری رازقیان
۱۴۰۲/۰۸/۲۹
کتابی تاثیر گذاری بود، یه جاهایی عمیقا ناراحت شدم و گریه کردم به یاد تمام کسانی که بدون اینکه نقشی تو این اتفاقات داشته باشن اینقدر رنج و درد رو تحمل کردن. عاشقانه‌ای شیرین و تاثیر گذار
Aida
۱۴۰۳/۰۶/۱۵
سوژه کتاب جالب بود اما نحوه نگارش یا شاید ترجمه آن چندان کامل نیست. یک رمان عاشقانه با مضمون جنگ جهانی دوم که می‌توانست بسیار جذاب تر باشد. به نظرم جهت تنوع در مطالعات مناسب است.
Smko Ghahramani
۱۴۰۳/۰۴/۱۲
سلام کتابراه عزیز. کتاب ارزشمندی بود واقعا میشه گفت یک سفر نامه جنگی است. تصور خوی اهریمنی وخوی انسانی در پس زمینه جنگ واسارت و مشکلات ان بسیار ناراحت کننده است.
نادیه دریساوی
۱۴۰۳/۰۴/۰۱
واقعا کتاب بسیار با ارزشی هستش. فکر می کنم کتابی که تمام جزئیات ظالمانه ی جنگ جهانی دوم رو حکایت میکنه ولی آدم اسیر خوندش میکنه. روحشان شاد قهرمان های این داستان
V Khadem
۱۴۰۳/۰۳/۰۱
در کتاب همسر یک زندانی، نویسنده به زیبایی به توصیف جزئیات زمان جنگ جهانی دوم پرداخته. عشق تنها دلیل برای تحمل سختی‌هایی است که او و همسرش متحمل می‌شدند. درام غمگینی است.
مادرم: فاطمه دِل سَبُک
۱۴۰۳/۰۱/۱۱
با سلام
حال و هوایِ جنگ جهانی دوم و مصائب و سختیهایِ آن به خوبی حس می‌شد.
با خواندن کتاب به این نتیجه رسیدم که ارتش آلمان به اصول و قوانین بین المللی پایبند بود و جنایتکار نبودند.
Yalda B
۱۴۰۳/۰۱/۰۸
کتابی با تم عاشقانه و البته با فضایی سرشار از رنج و درد که جنگ با خود به همراه دارد، فراز و فرود مسیر داستانی باعث می‌شود احساسات ضد و نقیضی رو باهم تجربه کنیم.
🌱Hany Joon🌱
۱۴۰۳/۰۱/۰۳
یک رمان جنگی عاشقانه است راجع به داستانش توضیح نمیدم تا اسپویل نشه ارزش خوندن داره ولی بعضی جاها ترجمه ناقص بود و غلط‌های املایی فاحشی داشت اما در کل راضیم از خریدم
سیاوش تیموری
۱۴۰۲/۱۲/۱۸
مفهوم ازخودگذشتگی باطعم‌ عشق دروسط جنگ جهانی چقدر باکیفیت ترجمه شده بود وچه رمان جالبی پر از هیجان و استرس با ثبت‌ جزء جزء واقیعت جنگ جهانی و اسارت‌ و پر از فدا کاری انسانی ممنون
طاهره حق شناس
۱۴۰۲/۱۲/۱۵
داستانی جذاب و متفاوت از روایت جنگ. عشقی ساده تو دوران سخت و بد جنگ. عشقی که تنها نقطه‌ی اتصال به زندگی و تلف نشدن تو دوران اسارته‌. حتما این کتاب رو بخونین. به شدت جذابه‌.
عباس طاهری
۱۴۰۲/۱۲/۰۱
سلام، کتاب سرگرم کننده است ولی این که آیا دختران روستایی اروپایی این گونه بوده بخواهند به هر قیمتی و پیدا کردن همدم بخواهند خود را به دست سرنوشت بسپارند کمی بعید به نظر می‌رسد
س ک
۱۴۰۲/۱۱/۲۰
خیلی خوب بود آدم نمیتونه باور کنه وقتی جنگ میشه چقدر اولویت‌های زندگی میتونن تغییر کنند شخصیت زن بسیار سر سخت و قوی هست و فکر نکنم اگه در شرایط اون باشم بتونم طاقت بیارم
mersedeh dadjou
۱۴۰۲/۱۱/۱۵
این هم یکی از عالی‌ترین کتاب های مربوط به جنگ جهانی دومه. من کتاب و فیلم در مورد ان دوره زیاد خوندم و دیدم. به نظرم این هم یکی از ان کتاب ها است که باید بخونید حتما
مهکامه
۱۴۰۲/۰۹/۱۹
رمان عاشقانه قشنگیه... خوندن اینجور داستان‌ها به آدم یادآوری میکنه که چه نعمت‌های بزرگی داریم الان، که می‌تونست آرزومون باشه.. حس شکرگزاری زنده میشه درون آدم. من خوشم اومد. زیبا بود.
سهیلا اعرابی
۱۴۰۲/۰۹/۱۵
سرگذشت بسیار جالب و خواندنی بود، بطوریکه من بدون وقفه تا آخر داستان پیگیر حوادث شگفت‌انگیز آن
شدم. و ازلحاظ نوشتاری بسیار ساده وروان بود. با تشکر از کتابراه.
1 2 3 >>