نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی شیطان و دوشیزه پریم - پائولو کوئیلو
4.4
643 رای
مرتبسازی: پیشفرض
و اما شیطان و دوشیزه پریم...
از خود کتاب شروع کنم و متنی که کوییلیو نوشته. با وجود حجم زیاد استفاده از تخیلات در متن (مثلا اینکه برتا ارواح رومیبینه یا آگاهی نسبی ارواح از وقایع) کوییلیو نتونسته اونحالت کشش معنوی روح به دنبال کردن خط سیر وقایع رو در خواننده ایجاد کنه. دقیقا برعکس کیمیاگر که حتی با خوندن استعاری ترینمفاهیم حسمیکنی وسط ماجرایی و اصلا شاید ماجرای زندگیخودته که داره تعریف میشه. به شخصه حسمیکنم هرجا که ارتباط اتفاقات درست تفهیم نشده، یه حکایت و روایتی از آحاب و قوم سلت ساخته شده. نه اینکه به خاطر بیان اون حکایت یا آموزه سیر داستان ایجاد شده باشه.
در انتهای داستان اینجور برداشت میشه که خوبیپیروزشده اما عملا این نتیجه گیری با متن در تناقضه.
در متن داستان، کوییلیو بیان میکنه که عمدتا خوببودنها به خاطر ترس هاست نه انتخاب ها. در پایان داستان هم مردم ویسکوز بیشتر از ترس اینکه نمیتونن طلاها رو به پول تبدیل کنن دست از جنایت میکشن. استدلالهای شانتال هم تکیهای بر خوبیودوری از شر نداره که بخواد باعث بشه نور خوبیباز در مرد غریبه شعله ور بشه.
خود شانتال به نظرم هرگز ویژگیهای قهرمان این داستان رونداره. شانتال با مرد قرار میزاره که حتی اگر مردم جنایت نکردن برنده باشن، ولی گویا خود کوییلیو هم این شرط بندی شانتال ومرد غریبه رودر انتهای داستان فراموش کرده!
در انتهای داستان وقتی مرد غریبه میگه این شمشهای مردم تو، شانتال تمامشمشها روبرمیداره و میگه اینها برای منه. مرد هم مالکیت همهی اونها رو به شانتال منتقل میکنه!
در تمام طول گوشدادن به کتاب منتظر یه پایان خوبوشاید باشکوه بودم ولی با پایان نامفهومو پر تناقضی که خوندم تقریبا سورپرایز شدم!
از خود کتاب شروع کنم و متنی که کوییلیو نوشته. با وجود حجم زیاد استفاده از تخیلات در متن (مثلا اینکه برتا ارواح رومیبینه یا آگاهی نسبی ارواح از وقایع) کوییلیو نتونسته اونحالت کشش معنوی روح به دنبال کردن خط سیر وقایع رو در خواننده ایجاد کنه. دقیقا برعکس کیمیاگر که حتی با خوندن استعاری ترینمفاهیم حسمیکنی وسط ماجرایی و اصلا شاید ماجرای زندگیخودته که داره تعریف میشه. به شخصه حسمیکنم هرجا که ارتباط اتفاقات درست تفهیم نشده، یه حکایت و روایتی از آحاب و قوم سلت ساخته شده. نه اینکه به خاطر بیان اون حکایت یا آموزه سیر داستان ایجاد شده باشه.
در انتهای داستان اینجور برداشت میشه که خوبیپیروزشده اما عملا این نتیجه گیری با متن در تناقضه.
در متن داستان، کوییلیو بیان میکنه که عمدتا خوببودنها به خاطر ترس هاست نه انتخاب ها. در پایان داستان هم مردم ویسکوز بیشتر از ترس اینکه نمیتونن طلاها رو به پول تبدیل کنن دست از جنایت میکشن. استدلالهای شانتال هم تکیهای بر خوبیودوری از شر نداره که بخواد باعث بشه نور خوبیباز در مرد غریبه شعله ور بشه.
خود شانتال به نظرم هرگز ویژگیهای قهرمان این داستان رونداره. شانتال با مرد قرار میزاره که حتی اگر مردم جنایت نکردن برنده باشن، ولی گویا خود کوییلیو هم این شرط بندی شانتال ومرد غریبه رودر انتهای داستان فراموش کرده!
در انتهای داستان وقتی مرد غریبه میگه این شمشهای مردم تو، شانتال تمامشمشها روبرمیداره و میگه اینها برای منه. مرد هم مالکیت همهی اونها رو به شانتال منتقل میکنه!
در تمام طول گوشدادن به کتاب منتظر یه پایان خوبوشاید باشکوه بودم ولی با پایان نامفهومو پر تناقضی که خوندم تقریبا سورپرایز شدم!
🌷درود و سپاس فراوان از کتابراه عزیز
✔شنیدن این کتاب را توصیه میکنم، گر چه ممکن است محتوای آن عادی و پیش پا افتاده بنظر آید
✔اما با مطالعهی دیدگاههای شنوندگان پیشین و نظرات ثائب ایشان در مورد کتاب به عمق تفکر نویسنده سوار میشوید
✔ از اینکه از نویسنده رو دست میخوردم گله مندم، چون هر حدسی از جانب من در پیشبرد داستان به بن بست میرسید، که صد البته جاذبه و کشش داستان از همین ترفند نویسنده مرا تا انتها میکشید
✔دوستان گلم گفتنیها را گفتند، حتما استفاده کنید، اما نکتهای که مرا بیشتر از هر مطلبی بخود آورد، نقش آفرینی حساس (انتخاب) در زندگی ما انسانهاست!! انتخاب سیاهی و سپیدی را رقم میزند، همه مبارزات خیر و شر، درستی و نادرستی در ترازوی انتخاب محک میخورد. بازخورد یک انتخاب کوچک و ناصحیح، میتواند فرد را در ورطهای بزرگ و بی بازگشت غرق کند، درد در بی بازگشتی و جبران ناپذیری ماجراست.
✔کتابراه محترم، عنایت شما در هدیهی این کتب ارزشمند قابل جبران نیست، برای من ثبت امتیاز نداشته باشید، لطفا، بخاطر عدم دانش استفاده، از سوختن مهلت، من هم میسوزم🔥 اعلام نظر یا نقد اینجانبه را جبران زحمات اندیشمندانه آن بزرگواران منظور فرمایید. ارادتمند شما🍃🌟🌟🌟🌟🌟🍃
✔شنیدن این کتاب را توصیه میکنم، گر چه ممکن است محتوای آن عادی و پیش پا افتاده بنظر آید
✔اما با مطالعهی دیدگاههای شنوندگان پیشین و نظرات ثائب ایشان در مورد کتاب به عمق تفکر نویسنده سوار میشوید
✔ از اینکه از نویسنده رو دست میخوردم گله مندم، چون هر حدسی از جانب من در پیشبرد داستان به بن بست میرسید، که صد البته جاذبه و کشش داستان از همین ترفند نویسنده مرا تا انتها میکشید
✔دوستان گلم گفتنیها را گفتند، حتما استفاده کنید، اما نکتهای که مرا بیشتر از هر مطلبی بخود آورد، نقش آفرینی حساس (انتخاب) در زندگی ما انسانهاست!! انتخاب سیاهی و سپیدی را رقم میزند، همه مبارزات خیر و شر، درستی و نادرستی در ترازوی انتخاب محک میخورد. بازخورد یک انتخاب کوچک و ناصحیح، میتواند فرد را در ورطهای بزرگ و بی بازگشت غرق کند، درد در بی بازگشتی و جبران ناپذیری ماجراست.
✔کتابراه محترم، عنایت شما در هدیهی این کتب ارزشمند قابل جبران نیست، برای من ثبت امتیاز نداشته باشید، لطفا، بخاطر عدم دانش استفاده، از سوختن مهلت، من هم میسوزم🔥 اعلام نظر یا نقد اینجانبه را جبران زحمات اندیشمندانه آن بزرگواران منظور فرمایید. ارادتمند شما🍃🌟🌟🌟🌟🌟🍃
تازه کتاب رو تموم کردم. چیز دیگه ایی تو ذهن داشتم اخیرا چند کتاب درباره ذات بد انسانها از سرشتشون خوندم و باعث شد انتظارم برای این کتاب بالابره موقع خوندن. متاسفانه برنده شدن خیر بر شر فقط داخل کتابها و فیلمهاست، تو واقعیت چیز دیگه ایی رخ میده.
جایی درکتاب میگه پارسایی بخاطر وحشته. و واقعیت هم همینه اگه ترس از اخرت یا والدین یا دیگران یا از قانون و مجازات نداشته باشیم ایا هنوز هم از گناه دوری میکنیم. اگه فردا قتل و کشتن ادمها از نظر دولت و جامعه عادی بشه چند نفرمون بخاطر انسانیت قتل انجام نمیدیم؟
هر چیزی اگه از طرف دیگران، دولت و اعتقادات عادی سازی بشه مردم نه تنها انجامش میدن بلکه بهش هم افتخار میکنن. نمونهاش رو میتونی تو تغییری که این پنج ساله گذشته تو جامعه خودمون اتفاق افتاده رو ببینی چیزایی که قبلا زشت و نا پسند بودن الان با افتخار انجامش میدن یه عده.
اسپویلر❌❌❌
اگه اخر کتاب مشکل فروختن شمشها وسط کشیده نمیشد برتا رو میکشتن. همه تصمیم خودشون رو گرفته بود. پس شر پیروز شد از نظر من نه خیر
جایی درکتاب میگه پارسایی بخاطر وحشته. و واقعیت هم همینه اگه ترس از اخرت یا والدین یا دیگران یا از قانون و مجازات نداشته باشیم ایا هنوز هم از گناه دوری میکنیم. اگه فردا قتل و کشتن ادمها از نظر دولت و جامعه عادی بشه چند نفرمون بخاطر انسانیت قتل انجام نمیدیم؟
هر چیزی اگه از طرف دیگران، دولت و اعتقادات عادی سازی بشه مردم نه تنها انجامش میدن بلکه بهش هم افتخار میکنن. نمونهاش رو میتونی تو تغییری که این پنج ساله گذشته تو جامعه خودمون اتفاق افتاده رو ببینی چیزایی که قبلا زشت و نا پسند بودن الان با افتخار انجامش میدن یه عده.
اسپویلر❌❌❌
اگه اخر کتاب مشکل فروختن شمشها وسط کشیده نمیشد برتا رو میکشتن. همه تصمیم خودشون رو گرفته بود. پس شر پیروز شد از نظر من نه خیر
آن هنگام که خداوند به فرشتگان فرمود: من جانشینی بر زمین قرار خواهم داد گفتند: آیا موجودی را قرار میدهی که فساد کند و به ناحق خون بریزد حال آنکه ما فقط شما را ستایش و تقدیس می کنیم خداوند فرمود: من چیزی می دانم که شما نمی دانید (سوره بقره، آیه ۳۰) ویسکوز آرام است و اهالی آن پاک. حال زمان آزمایش فرا رسیده است: نفس اماره (مرد غریبه) به واسطه وسوسه شیطان پا به ویسکوز میگذارد او که در حقیقت کارمای اعمالش را پس می دهد (به قتل رسیدن خانواده اش بدست گروگان گیرها اما بوسیله اسلحه ساخته شده در کارخانه خودش!) حاضر به پذیرش خطای خود نیست و روحش را به شیطان فروخته است. و به فرشتگان گفتیم بر آدم سجده کنید همه سجده کردند مگر شیطان که تکبر ورزید و از کافران شد (سوره بقره، آیه ۳۴) وقت انتخاب است: شانتال باید تصمیم بگیرد انسان مخلوقی که در اعمال خود اختیار دارد و آنچه سرنوشتش را می سازد توانایی هایش نیست بلکه انتخاب هایش است باید به شیطان نشان دهد که چگونه مخلوقی ست. برتا با روحی پاک قدرت مکاشفه دارد (فعالیت چاکرای ششم) او نمادی از نفس راضیه است و شانتال (نماد بشر) در میان شک و تردید آنقدر در مراحل مختلف نفس دست و پا می زند تا بالاخره بواسطه دو موهبت الهی، عقل و ایمان، درست انتخاب می کند اشرف مخلوقات روحش را به شیطان نمی فروشد و به جایگاه نفس مرضیه (بالاترین درجه نفس) میرسد پس به تبع انتخاب درستش مراتب مادی و معنوی را نیز بدست می آورد و حال رهسپار جایگاهی بالاتر است: آری، ما ز بالاییم و بالا می رویم. نیاز نیست خواندن کتاب های پائولو کوئلیو را توصیه کنم کتابخوان حرفه ای خودش درست انتخاب می کند. فتبارک الله احسن الخالقین. ممنون از کتابراه عزیز بخاطر کتاب هایی با ژانر معناگرا.
همراه شیطان می شوید؟ سوال مهم این کتاب از زبان غریبه ای مطرح می شود که همه ی هست و نیست خویش را از دست داده اما همچنان بسیار ثروتمند است ولی بزرگ ترین دارایی اش را از دست داده و سرگردان همراه با شیطانی به دنبال جواب میگردد. آیا کسی حاضر است بخاطر ۱۰ شمش طلا آدمی را بکشد؟ آیا مردم بی آزار روستایی دور افتاده همانطور که هستند می نمایند؟ داستان همه ی افراد را دچار دگرگونی می کند، گاه چهره ی افرادی را تغییر می کند که سال ها ادعای مهربانی و بزرگی داشتند و گاه چهره معصومی فداکار را دگرگون. در این ماجرا نبرد خیر و شر متفاوت پدیدار می شود و شخصیت های داستان را درگیر مسئله ای می کند که سال هاست از آن دور بوده اند، امکان انجام پلیدی و گناه، مردمانی که به اخلاقیات خود می بالند با وسوسه وجودی همراه می شوند، کسانی که با سفسطه و سیاست سیاه را سپید و پلیدی را نعمت می دانند. پائولو کوئیلو نویسنده ای با ذهن و فکری متفاوت از نویسندگان روزگار خود داستانی را روایت می کند که خواننده را به تفکر وا می دارد، انتخاب های انسان را به چالش می کشد و جرأت خواننده همدل (کسی که خود را به جای شخصیت اصلی داستان می گذارد) را به چالش می کشد. در این داستان در کنار موضوع اصلی به مسئله ی سنت و مدرنیته نیز پرداخته می شود، که چه عیوبی در پایبند بودن به سنت، زندگی ساده و عدم تغییر وجود دارد و همچنین چه مصائب و مشکلاتی انسان امروزی را در این دو مکان دنبال می کند. می توان نام این اثر را شیطان و فرشته نیز گذاشت اما سوال این جاست فرشته کیست؟ شیطان کیست؟ سپهر ناصری - میر
کتاب راجب اهالی دهکده ویسکوزه. ویسکوز دهکده ایه که مدت هاست توی اون جرم و جنایتی رخ نداده و دهکده کاملا عاری از هرنوع اعمال شیطانیه و مردم روستا دلایل خودشونو برای اینکه هیچ جرمی انجام نمیدن دارن. اوضاع به همین منوال ادامه داره تا اینکه یه روز فردی وارد روستا میشه که تقریبا روحش توسط شیطان تسخیر شده و تقریبا نمادی از شیطان محسوب میشه. هدف مرد غریبه داستان اینه که جرم و جنایت رو وارد ویسکوز کنه و برای اجرای این نقشهاش به سراغ دوشیزه پریم میره تا با نشون دادن چند شمش طلا اونو وادار کنه تا تو این نبرد وسیلهای برای رسیدن شیطان به خواسته هاش باشه. دلیل عمده اینکه اهالی ویسکوز هیچوقت جنایتی انجام نمیدن ترس اهالی هستنش که از زمانهای دور توی وجود اونا نهادینه شده و الان تقریبا ترک این عادت و ترس براشون غیرممکنه. توی قسمتهای زیادی از کتاب دوشیزه پریم اظهار میکنه که اگه به دلیل ترس از انجام دادن گناه دوری میکنی در واقع انسان پاک و خوبی نیستی بلکه انسان بزدلی هستی. ولی مشخصا بدون حضور ترس هیچ شخصی توی جامعه پاک و بی گناه زندگی نمیکنه.
صادقانه بگم کتاب توی رسوندن هیچ پیامی موفق نبوده. در انتها شاید داستان به پایان رسیده باشه ولی از نظر من در انتهای داستان نه خیر برنده بود و نه شر. البته شاید همین پیام کتاب باشه که نه خیر و نه شر پیروز نهایی نیستن و همیشه این دو با هم هستن.
شاید کتاب توی رسوندن پیامش خوب عمل نکرده باشه ولی داستان جالبی رو روایت کرده و روستای ویسکوز سرگذشت جالبی داره که ارزش شنیدن و توجه رو داره.
صادقانه بگم کتاب توی رسوندن هیچ پیامی موفق نبوده. در انتها شاید داستان به پایان رسیده باشه ولی از نظر من در انتهای داستان نه خیر برنده بود و نه شر. البته شاید همین پیام کتاب باشه که نه خیر و نه شر پیروز نهایی نیستن و همیشه این دو با هم هستن.
شاید کتاب توی رسوندن پیامش خوب عمل نکرده باشه ولی داستان جالبی رو روایت کرده و روستای ویسکوز سرگذشت جالبی داره که ارزش شنیدن و توجه رو داره.
درود فراوان
خوبیها و گوگولی مگگولی هارو اغلب همه بهش اشاره میکنن و همه دوست دارن همین قسمت خوب و قشنگ قصه رو ببینن، و این تنها دررمورد کتاب و کتاب خوانی نیست و در تمام ابعاد زندگی این موضوع وجود داره و به همین دلیل من بیشتر سعی میکنم اول با دید نقادانه و شکاکانه به بیشتر ابعاد و جریانات زندگی نظر بندازم و در رابطه باهاشون نظر بدم. که کتاب هم از این دایره خارج نیست و این حقیر سعی میکنم به تمام کتابهایی که میخونم یا گوش میدم نگاهی منتقدانه داشته باشم.
در رابطع با این کتاب هم به نظرم نویسنده نتونسته خیلی خوب و ساده و گیرا موضوع خیر و شر رو به تصویر بکشه و به مخاطبش ارائه بده.
به نظرم این داستانی ک نویسنده سعی داره با استفاده ازش موضوع (خیر و شر) (روشنی و تاریکی) (نیک و بد) خیلی انتخاب خوبی نبوده و نیست و نتونسته خیلی خوب این موضوع رو ارائه بده، یعنی نتونسته به زبان ساده اون رو بیان کنه که مخاطب بتونه راحت اون رو درک کنه و خیلی مبحث رو پیچیده میکنه و در کل هم خیلی به اون هدفش ک برتری خیر بر شر هست نرسیده، در صورتی که میتونست خیلی داستانها، افسانهها و قصههای شیرین تر و روشن تری رو استفاده کنه ک بتونن هم جامع تر و هم ساده تر این هدف نویسنده رو در ذهن مخاطب به تصویر بکشن.
در آخر هم سپاس از کتابراه عزیز 🌷😊
خوبیها و گوگولی مگگولی هارو اغلب همه بهش اشاره میکنن و همه دوست دارن همین قسمت خوب و قشنگ قصه رو ببینن، و این تنها دررمورد کتاب و کتاب خوانی نیست و در تمام ابعاد زندگی این موضوع وجود داره و به همین دلیل من بیشتر سعی میکنم اول با دید نقادانه و شکاکانه به بیشتر ابعاد و جریانات زندگی نظر بندازم و در رابطه باهاشون نظر بدم. که کتاب هم از این دایره خارج نیست و این حقیر سعی میکنم به تمام کتابهایی که میخونم یا گوش میدم نگاهی منتقدانه داشته باشم.
در رابطع با این کتاب هم به نظرم نویسنده نتونسته خیلی خوب و ساده و گیرا موضوع خیر و شر رو به تصویر بکشه و به مخاطبش ارائه بده.
به نظرم این داستانی ک نویسنده سعی داره با استفاده ازش موضوع (خیر و شر) (روشنی و تاریکی) (نیک و بد) خیلی انتخاب خوبی نبوده و نیست و نتونسته خیلی خوب این موضوع رو ارائه بده، یعنی نتونسته به زبان ساده اون رو بیان کنه که مخاطب بتونه راحت اون رو درک کنه و خیلی مبحث رو پیچیده میکنه و در کل هم خیلی به اون هدفش ک برتری خیر بر شر هست نرسیده، در صورتی که میتونست خیلی داستانها، افسانهها و قصههای شیرین تر و روشن تری رو استفاده کنه ک بتونن هم جامع تر و هم ساده تر این هدف نویسنده رو در ذهن مخاطب به تصویر بکشن.
در آخر هم سپاس از کتابراه عزیز 🌷😊
شیطان و دوشیزه پریم، پائولو کوئلیو
یه مدتیه که دیگه زیاد نمیتونم با کتابهای معنوی و عرفانی و ماورالطبیعه ارتباط برقرار کنم.
البته دلایل روان شناختی متعددی برای خودم داره که جای بحثش اینجا نیست، ولی میخوام بگم به دلیل اینکه این کتاب خیلی فضای انگیزشی و آموزشی و عرفانی داشت میگرفت تصمیم گرفتم دیگه ادامه ش ندم.
داستان یک هفتهی پرماجرا از مردم دهکدهی ویسکوز است. مردی از گذشتهاش فرار میکند، زنی به دنبال خوشبختی میگردد. همهی مردم دهکده باید در یک هفته، سرنوشتشان را مشخص کنند. مردی به دهکده میرسد که همراهش، یازده شمش طلا دارد. او به دنبال جواب سوال همیشگیاش میگردد: آیا انسانها ذاتا نیک هستند یا پلید؟
اگر دنبال این دسته کتابهای اخلاقی و نبرد خیر و شر هستید بخونید، اگر نه که واقعا بذاریدش کنار.
ممنون از کتابراه که با سیستم نقد و کامنت کتابها هم به تصمیم گیری برای انتخاب کتاب بهتر کمک میکنه و هم بابت امتیازهایی که بهمون میده باعث میشه از تخفیفات و فرصتهای خوبی برای ارزان خریدن کتابها استفاده کنیم.
یه مدتیه که دیگه زیاد نمیتونم با کتابهای معنوی و عرفانی و ماورالطبیعه ارتباط برقرار کنم.
البته دلایل روان شناختی متعددی برای خودم داره که جای بحثش اینجا نیست، ولی میخوام بگم به دلیل اینکه این کتاب خیلی فضای انگیزشی و آموزشی و عرفانی داشت میگرفت تصمیم گرفتم دیگه ادامه ش ندم.
داستان یک هفتهی پرماجرا از مردم دهکدهی ویسکوز است. مردی از گذشتهاش فرار میکند، زنی به دنبال خوشبختی میگردد. همهی مردم دهکده باید در یک هفته، سرنوشتشان را مشخص کنند. مردی به دهکده میرسد که همراهش، یازده شمش طلا دارد. او به دنبال جواب سوال همیشگیاش میگردد: آیا انسانها ذاتا نیک هستند یا پلید؟
اگر دنبال این دسته کتابهای اخلاقی و نبرد خیر و شر هستید بخونید، اگر نه که واقعا بذاریدش کنار.
ممنون از کتابراه که با سیستم نقد و کامنت کتابها هم به تصمیم گیری برای انتخاب کتاب بهتر کمک میکنه و هم بابت امتیازهایی که بهمون میده باعث میشه از تخفیفات و فرصتهای خوبی برای ارزان خریدن کتابها استفاده کنیم.
طبق معمول خودم موسیقی رو دوست نداشتم که هیچ البته برام آزار دهنده هم بود مخصوصا اینکه ادامه دار میشد و چند لحظه در کنار صدای راوی بودو روی صدا اثر منفی میگذاشت صدای راوی خیلی خوب بود ولیوقتی تغییر صدا میدادن برای بقیه شخصیتها میشه گفت افتضاح بود. اگه قرار بود کتاب رو به صورت متنی بخونم خوب هیچ وقت هم چین صدایی رو برای فرد غریبه که وارد ده شد یا بقیه افراد روستا متصور نمیشدم. به شخصه دوست دارم کتاب شیوا روان و رسا خونده بشه تا اینکه مدام تغییر لحن و صدا داشته باشن. کتاب سفر پیدایش از کتابهای تورات هست در دین یهود و برام جالب بود قسمت ابتدایی کتاب که گفته میشد خدا پشیمان شد یا پریشان شد و خدا دعا میکرد!!! نهایتا این که جالب بود رو یا رویی خیر وشر. و جالب تر این که آدمهایی که خیلی مدعا هستن وقتی در شرایط کسایی قرار میگیرن که زمانی قضاوت شون میکردن شبیه به همون آدمها میشن. از کتابراه ممنون
با سلام و قدر دانی از کتاب راه عزیز کتاب کاملا سبک به نوعی عارفانه نویسنده را دنبال میکند، موضوع در دهکده ایی دور افتاده اتفاق میافتد. غریبهای وارد دهکده زیبا شده و با کارگر کافه که دختری تنهاست آشنا میشود. او برای امتحان تاثیر پذیری مردم از شیطان، از دختر میخواهد که اطلاع رسانی کند، که اگر مردم دهکده فردی از دهکده را بکشند ده شمش طلا دستمزد میگیرند. ادامه داستان مربوط به کشمکش روحی دختر و برخورد روستاییان با موضوع است، جالبترین قسمت کتاب برخورد کشیش است که چگونه موضوع را توجیه و مردم را به اینکار ترغیب مینماید در تشریح عملکرد کشیش، نویسنده گذشته او را که جوانی آگاه و پرسشگر و بوده یادآور میشود که چگونه مورد حسادت کاردینال قرار گرفته و به روستایی دور افتاده فرستاده شده و در اصل در تبعید استعدادها یش بی بهره میماند. کتاب خوبی بود بخصوص بررسی روحیات کشیش و تأثیرگذاری آنان بر جامعه و توانایی در توجیه مسائل
همه دوستان درباره مضمون کتاب که تقابل خیر و شر هست نوشتن. پس من به موارد دیگهای اشاره میکنم. کتابهای پائولو کوئیلو معمولا شبیه داستانهای مادربزرگها هست. بنظرم از بین کتابهاش هیچکدوم به اندازه کیمیاگر قشنگ نیست. صدای راوی خوب بود هر چند که توی چند تا از بخشها، صداهای دیگهای هم میاومد که کیفیت صدای راوی رو تحت تاثیر قرار میداد اما در کل خوب بود. خود ِ داستان به اندازه کتاب کیمیاگر کوئیلو کشش و جذابیت نداشت و تقریبا رده سنی نوجوانان هم میتونن این کتاب رو بخونن و ازش لذت ببرن. با توجه به اینکه من کتاب رو هم چک میکردم سانسوری بین کتاب صوتی و کتاب فیزیکی ندیدم. راوی روایتها رو بسیار سلیس و روان تعریف میکرد که این از نقاط قوت این کتاب صوتی بود، چون کتابی که من داشتم، ترجمه روان نداشت. آهنگ اول و آخر هر بخش خیلی زیاد بود و واقعا کسل کننده بود. اگر عاشق سبک نوشتههای کوئیلو هستید این کتاب رو دوست خواهید داشت. ممنونم از کتابراه برای ارائه این کتاب.
نقدجدال خیر و شر چیزی که از اذلیت تا کنون ادامه داشته. از طرفی خداوند یگانه و طرفی دیگر فرشتهی رانده شده. در این کتاب غریبهای شریر وارد روستا میشود، دوشیزه پریم را انتخاب میکند تا ثابت کند انسان ذاتاً شر است. پیشنهاد شریر میتواند برای همیشه سرنوشت دخترک جوان فقیر و یتیم را عوض کند. تنها جوانی که از روستا بیرون نرفته و زندگی خود را در این روستای دور افتاده تباه میبیند. اما او باید میان فرشته و شریری که هر انسان در درون خویش دارد، انتخاب کند. روستایی دور افتاده و درگیر آز، هول و هراس … مردی اسیر گذشتهای دردناک دختر جوانی در جست و جوی خوشبختی … برای تصمیم گیری فقط هفت روز فرصت هست. رزم در کنار فرشتگان، یا شیاطین. در این هفته طولانی و تکرار ناشدنی، هرکدام پیمان خویش را پیش میگذارند: نیک یا بد؟ ویسکوز روستایی کوچک و از یاد رفته در زمان و مکان، میدان این نبرد هولناک خواهد بود…شریر در ظاهر بیگانهای اسرارآمیز وارد روستا میشود، و از همان نقطه روستا درگیر نقشهای مکارانه میشود که اثر آن هرگز از روح تک تک ساکنان این روستا پاک نخواهد شد. بیگانه از دوردست آمده است، به جست و جوی پاسخی برای پرسشی نگران کننده: انسان در ذات خویش نیک است یا بد؟ رمان شیطان و دوشیزه پریم درستی و راستی انسان را به گونه هولناکی میآزماید.
ماجرای داستان در رابطه با مقابلهی خیر و شر بود که از آغاز بشریت وجود داشته ولی در اینجا در قالب داستان دختری روستایی یعنی دوشیزه پریم که شخصیت اصلی ماجراست بیان شده. در کنار اون به حمکت و عدل الهی پرداخته شده و ذات و طرز تفکر و عمل انسانهایی که خودشون رو در قالب فردی مقدس پیشوای سایر انسانها میدونن رو نشان داده. تاثیر انتخابهای انسان بر زندگی خودش و دیگران رو به خوبی بیان کرده و حتی به ارتباط با عالم غیب هم پرداخته. شخصیت پردازی و روند داستان جذابه و اسم داستان هم از شخصیت اصلی داستان و مجادله شیطان درون اون و شیطانی که در واقع در روح این داستان بود برگرفته شده. نحوهی اجرای گوینده هم خوب بود و تنها نکته منفی که نه فقط در این کتاب صوتی بلکه در تمام کتابهای صوتی به چشم میخوره اینه که یک نفر یا نهایتا دو نفر صدای تمام شخصیت هارو اجرا میکنن که خوب دلیلش هم قطعا مربوط به هزینههای صداگذاری هست و قابل توجیه.
جهان زیر سلطه و سیطره موجودی واحد است که با حکمت، قدرت و عدالت مطلق و محض بر آن حکم میراند. حکمت و عنیت او اقتضا میکند، جهانی با نظام احسن و بیشترین خیرات و کمالات ایجاد کند. جهانی که همچون خود او خیر کامل و محض باشد. اما، در یکمین نگاه به عالم، پارهی از امور آن را میبینیم که خیریت ندارند. و جنبه شر و ناخوشیند بودن آنان بیش تر خود نمایی میکنند. این شرور میتوانند، شرور متافیزیکی همچون نقض و شناخت نادرست نظام هستی، شرور طبیعی مانند درد و رنج، زلزله، سیل و … یا شرور اخلاقی همچون گناه و جنگ و جنایت باشند. اما پرسش مهم ین است که اگر عالم تحت سلطه چنین موجود کاملی است؛ چرا، ین شرور در آن راه یافته اند؟ چه کسی مسؤول ورود آنها به عالم است؟ چرا عالم سراسر خیر و نیکی نیست؟ چرا خداوند ورود شرور به این عالم را مجاز گردانیده است؟ این پرسشها و پرسشهایی مشابه، صفات الاهی از قبیل توحید’ خالق جهان، عدل الاهی، رحمت و خیر خواهی او، حکمت الاهی و قدرت مطلق خداوند را مورد تردید قرار میدهد. انسانها از گذشتههای دور، همواره با چنین سوالاتی دست به گریبان بوده و پاسخهایی برای آنها تدارک دیدهاند. طبعاً این سؤالات، ذهن حکما را نیز به خود مشغول کرده اند؛ به همین دلیل، در صدد بر آمدند، ماهیت شر را در عالم تبیین کنند.
سلام، کتاب جذاب و دارای کشش است، هرچند به نظرم میتوانست دارای پایان محکم تری باشد و پشیمانی روستائیان را بیشتر مربوط به وجدانشان جلوه دهد در حالی که بیشتر مربوط به ترس و عدم دست رسی به پول نشان داده شده و به نوعی حرف مرد غریبه که میگفت همهی مردم شرور هستند و تنها از عواقب کارهایشان میترسند را به تصویر کشید، البته خوب ترس از عذاب وجدان هم بود. در اواسط داستان نگران جان دوشیزه پیریم شده بودم و انتظار یک پایان تراژیک را داشتم، ولی با این پایان سوپرایز شدم، این دختر با زیرکی هم مردم روستا را به بازی گرفت و هم در حالی که مرد غریبه را راضی به بد نبودن کامل جهان کرد وهم تمام پول هایش را از او گرفت و حتی یک مقدار نا چیز هم خرج روستا نکرد، امیدوارم به تمام آرزو هایش برسد و همیشه وجدان خودش را حفظ کند.
موسیقی استفاده شده، عوض کردن صدای گوینده برای هر کدوم از شخصیتهای داستان و.. مورد پسند من نبود.
با احترام به خانم گوینده، گرچه این نوع خوانش درجای خود هنر است اما متاسفانه حس قصهگویی برای بچهها رو برای من تداعی میکرد.
شاید اگر خوانش، حالت کتابخوانی داشت و نه قصهگویی، خوشایندتر بود.
.
اما در مورد کتاب شیطان و دوشیزه پریم، بطور کل کتابهای پائولو کوئیلو، برای سنین ۱۸-۱۷ مناسبه؛ سنینی که جهانبینی فکری شکل میگیره. در این کتاب هم مثل کتاب کیمیاگر برای رساندن پیام، از نمادها استفاده شده. خوانندهی کتاب خود، میباید این نمادها رو به واقعیتهای زندگی تعمیم بده.
روند کتاب کند و کمی کسلکننده است.
من تا قسمت ۱۱ (از ۲۵ قسمت) تونستم تحمل کنم اما بیشتر از اون حس اتلاف وقت رو بهم میداد.
با احترام به خانم گوینده، گرچه این نوع خوانش درجای خود هنر است اما متاسفانه حس قصهگویی برای بچهها رو برای من تداعی میکرد.
شاید اگر خوانش، حالت کتابخوانی داشت و نه قصهگویی، خوشایندتر بود.
.
اما در مورد کتاب شیطان و دوشیزه پریم، بطور کل کتابهای پائولو کوئیلو، برای سنین ۱۸-۱۷ مناسبه؛ سنینی که جهانبینی فکری شکل میگیره. در این کتاب هم مثل کتاب کیمیاگر برای رساندن پیام، از نمادها استفاده شده. خوانندهی کتاب خود، میباید این نمادها رو به واقعیتهای زندگی تعمیم بده.
روند کتاب کند و کمی کسلکننده است.
من تا قسمت ۱۱ (از ۲۵ قسمت) تونستم تحمل کنم اما بیشتر از اون حس اتلاف وقت رو بهم میداد.
سلام و احترامشنیدن این داستان رو خیلی دوست داشتم. در طول تاریخ همواره تقابل خیر و شر داستان های شنیدنی از خود به جا گذاشته است. سیر و روند داستان و چیدمان اتفاقات و شخصیت های اصلی به خوبی طراحی شده بود اما دوست داشتم داستان به نحو دیگری تمام می شد تا بخشی از آن دارایی و ثروت به روستا برمی گشت تا تاییدی باشد بر اینکه گزینش خیر پایان نیکویی به دنبال خواهد داشت. همان طور که برای شانتال این نتیجه را به دنبال داشت اما اهالی روستا از این موضوع آگاه نشدند. در تمام مدتی که به داستان گوش می کردم چند بیت از فردوسی شاعر حماسه سرای ایرانی از ذهنم می گذشت که با این داستان بی ارتباط نیست: ز روز گذر کردن اندیشه کنپرستیدن دادگر پیشه کنبترس از خدای و میازار کس ره رستگاری همین است و بس...
موضوعش خیلی جذاب بود تقابل خیر و شر، بروز و ظهور وسوسه ش در وجود دختری که پول، ثروت، رهایی از تنهایی، محیط تنگ و دلزده دهکده و آدمهاش آرزوی شب و روزشه با اغواگریهای مرد غریبه و مهلت یک هفته ایش و آزمون این مردم دهکده و بیش از همه سران جمع و توجیه... که ساخته بشر است و چطور برای درست جلوه دادن یک گناه به کمک انسان میاد و کشیش، نماینده دین در دهکده و تجمع حرص، بغض و کینه در وجودش... پایان خوشی داشت دختری یتیم و درس ناآموخته از بقیه پیشی گرفت و شیطان رو شکست داد و به آرزوهاش رسید... حتما گوش کنید، من بازهم به دوشیزه پریم تنها سری میزنم ☺️اجرای گوینده بسیار عالی و مسلط بود، موسیقی متن متناسب بود و من دوست داشتم،.. ترجمه هم خوب بود ممنون کتابراه عزیز 🩵
در این کتاب چقدر ظریف به این موضوع اشاره شده که همه ما انسانها در شرایط مختلف کار خطایی و انجام میدیم و بعد خودمون رو هم حق به جانب میدونیم و میگیم مصلحت در این بوده و همین طور برای خود من بارها پیش امده ک گناهیو مرتکب شدم و بعدش گفتم خدا بزرگه و میبخشه که در این داستان هم به روز امرزش که مردم به خدا میگویند ما از گناهان تو در حق خودمون میگذریم تو هم از گناهان ما بگذر به زیبایی اشاره شده
و در اخر این که وقتی برای بار اول کتاب رو گوش دادم به این کتاب ٤ ستاره دادم چون پایان کتاب رو دوست نداشتم ولی وقتی برای بار دوم گوش دادم دیدم شانتال کاریو کرد که اگر همه ما هم جای او بودیم بی شک همین کارو میکردیم
واقعا ممنونم از کتابراه بابت رایگان کردن این کتاب
و در اخر این که وقتی برای بار اول کتاب رو گوش دادم به این کتاب ٤ ستاره دادم چون پایان کتاب رو دوست نداشتم ولی وقتی برای بار دوم گوش دادم دیدم شانتال کاریو کرد که اگر همه ما هم جای او بودیم بی شک همین کارو میکردیم
واقعا ممنونم از کتابراه بابت رایگان کردن این کتاب
با وجود اینکه یکی از نویسندههای مورد علاقم هست و تقریبا نیمی از کتاب هاشو خریدم و خوندم، باید بگم این کتاب با وجود موضوع زنده و ملموسی که داشت و باعث میشد که خواننده به فکر عمیقی دربارهی مقولهی خیر و شر فرو بره و در زندگی و خاطرات خودش این مفهوم رو جست و جو کنه، هیچ پیچیدگی گفتاری نداشت و خط داستانی کتاب خیلی ساده و بدون دردسر بود، هیچ پیچیدگی داستانی و هیجانی در کار نبود و خیلی ساده و گاهی به دور از حوصله میشد. با وجود این یاد جملهای از نیچه افتادمکه میگفت فکر کن خدا مرده، باز هم همین انسانی یا تغییر میکنی!؟
در کل کتابهای پائولو باعث میشه موضوع داستان رو در زندگی خودت جست و جو کنی
در کل کتابهای پائولو باعث میشه موضوع داستان رو در زندگی خودت جست و جو کنی
کتب پائولو کوئیلو همیشه درون مایههای فلسفی دارن و این موضوع باعث میشه جذاب تر بشن. در این کتابم تقابل بین خوبی و بدی رو به زیبایی به تصویر کشیدهاینکه ادما لزوما خوب یا بد نیستن هیچی مطلقا سیاه یا سفید نیست بلکه بر حسب شرایط و انتخابای خودمونه که سیاه یا سفید میشیم عملا خوب و بد بودن درون همه ما هست فقط مهم اینه که کدوم رو پرورش بدیم با افکار و کارهامو کدوم رو تغذیه کنیمخوبی رو یا بدی رو؟؟ در مجموع داستان در عین سادگی به مفاهیم وجودی انسان اشاره داره و قوه تفکر و تصمیم گیری ما که ما رو تبدیل به مخلوق برتر کرده. صدای گوینده بی نظیر بود. حتما بشنوید و لذت ببرید
کتاب خوبی بود در کل. موضوع خوبی داشت فقط بعضی از شخصیت هارو با صدای خوبی روایت نمیکرد در بعضی جاها و ضعیف بود. اما در مورد موضوع اینکه به زیبایی داستان رو پیش برد ومبارزهی خیر و شر رو در هر انسانی خوب روایت کرد همین داستان وار بودنش باعث میشه ادم هم داستان رو دنبال کنه و هم میانهی داستان و نقاط عطفش به فکر فرو بره و گاهی حتی خودش رو جای شخصیتهای داستان بزاره و به این فکر کنه که ایا اگه اوهم در چنین شرایطی قراربگیره و قرار باشه با ۱۰ شمش طلا کلی زندگیش تغییر کنه ودر ازاش لازمه جنایتی صورت بگیره ایا ماهم چشممون رو روی حقیقت میبندیم و با آغوش باز شر را میپذیریم!؟
اگر واقع بین باشیم باید بگوییم که این کتابی است با قلمی متوسط و حتی ضعیف و مطالبی و محتوایی سطح پایین که در عظمت و اهمیت ان بیش از حد مد اغراق شده بود.
اگرچه نویسنده سعی کرده بود با توسل به حکایت و اندازهای فلسفی ارزش معنوی اثر را صدچندان نماید اما بازهم اثرگذاری و متن چندان دلچسب نبود.
وقایع بیش از حد ساده و کودکانه و مطالب سطحی و هیچ اندیشه ژرف و واقعه خاصی رخ نداد. در هرصورت این رمان بسیار معروف و نویسنده آن بیش از مشهور میباشد و این موضوع نشان میدهد ک ما تا چه حد صرفا ب خاطر شهرت و نه به خاطر محتوی اثر دست به تعریف و تمجید میزنیم.
اگرچه نویسنده سعی کرده بود با توسل به حکایت و اندازهای فلسفی ارزش معنوی اثر را صدچندان نماید اما بازهم اثرگذاری و متن چندان دلچسب نبود.
وقایع بیش از حد ساده و کودکانه و مطالب سطحی و هیچ اندیشه ژرف و واقعه خاصی رخ نداد. در هرصورت این رمان بسیار معروف و نویسنده آن بیش از مشهور میباشد و این موضوع نشان میدهد ک ما تا چه حد صرفا ب خاطر شهرت و نه به خاطر محتوی اثر دست به تعریف و تمجید میزنیم.
درود بر همگی کتاب های پائولو همیشه قوی وتفکرامیزه اونقدر قوی نوشته میشه که خودت رو در جایگاه شخصیت های داستان میتونی قرار بدی وهمراهشون بشی. در این کتاب یکی از افراد همون شهر ویسکوز میشی. خودت رو محک میزنی وتو هم جزوی از افرادی میشن که قدرت انتخاب داره وباید تصمیم بگیره، یه جا دوشیزه پریم میشی ومیخوای تصمیم بگیری، جای دیگه از زاویه دید کشیش نظر میدی. بعد یهو میبینی مرد غریبه ویا شیطان شدی ودر همشون یه درستکاری ویه بدسرشتی و به تصویر میکشه به نظرم در هر سن وسالی باشی کتاب های این نویسنده ارزش خوندن داره وکیف میکنی
داستان تقریبا نیمه بلند بود درباره تقابل خیر وشر. موضوع کلیشهای که بارها راجع بهش نوشته شده. توصیف محل داستان و قهرمانا و جهان خلق شده نویسنده کاملا معمولی بود. آدمهایی که در مقابل وسوسه قرار میگیرن و مجبورن بین خیر وشر انتخاب کنن ودر نهایت نتیجه دلخواه نویسنده کاملا قابل حدس بود. کتابهای کوئیلو قبلا به نظرم جذاب تر بودن یا شاید برای زمان خودشون خلاقانه بودن اما برای حال حاضر نه. شاید به دلیل این باشه که نویسندههای جدید داستانهای چالشی تر و جذاب تری مینویسن که کتابهایی مثل کتابهای کوئیلو در کنارشون اصلا به چشم نمیان.
در این کتاب ماجرای درگیری بین خیر و شر با یک داستان جالب که پایولو کوییلو خیلی هنرمندانه ترسیم کرده روبه رو هستیم. شانتال دختریست که در دهکده ویسکوز زندگی میکنه و سر دوراهی انتخاب بین جنایت کردن و یا داشتن شمشهای طلا قرار میگیره و در آنطرف ماجرا مردی غریبه میخواهد به پاسخ سوالش در مورد سرشت انسانها برسه.
در نهایت متوجه میشیم که هر اتفاقی در جهان بازتاب خود اوست
و پیروزی خیر و شر درونی فقط بستگی به گزینش و خویشتنداری انسانها دارد.
سپاس از کتابراه و خواندن عالی کتاب توسط سرکار خانم مریم رادپور
در نهایت متوجه میشیم که هر اتفاقی در جهان بازتاب خود اوست
و پیروزی خیر و شر درونی فقط بستگی به گزینش و خویشتنداری انسانها دارد.
سپاس از کتابراه و خواندن عالی کتاب توسط سرکار خانم مریم رادپور
کتاب خوبی بود و روایت هیجان انگیزی رو روایت میکرد اینکه شر و خیر در مقابل هم هستند و چه کسی پیروز میدان خواهد بود..
صدای گوینده و موسیقی استفاده شده مناسب و حس داستان وار و هیجان به داستان اضافه میکرد و تصور ماجرا راحت تر میشد.
آثار پائولو کوئیلو در کنار نقدهایی که میتوان بهش وارد کرد، جالب و قوی هستند و در عین حال که روایت داستان وار سادهای را بیان میکنه بعضا جملات پر مفهوم و عمیقی رو هم قید میکنه که این اصلیترین دلیل علاقه من به آثار پائولو کوئیلو هست.
صدای گوینده و موسیقی استفاده شده مناسب و حس داستان وار و هیجان به داستان اضافه میکرد و تصور ماجرا راحت تر میشد.
آثار پائولو کوئیلو در کنار نقدهایی که میتوان بهش وارد کرد، جالب و قوی هستند و در عین حال که روایت داستان وار سادهای را بیان میکنه بعضا جملات پر مفهوم و عمیقی رو هم قید میکنه که این اصلیترین دلیل علاقه من به آثار پائولو کوئیلو هست.
نویسنده زبردست با مهارت خاص خود تصویری از خیر و شر در جهان امروزی را به چالش کشیده کارخانه داری که تسلیحات مرگ میساخت تا کشیشی که به ضم خود مومن بود و کدخدایی که برای خودش در روستایی دور افتاده خدایی میکرد به هر کدام شیطان درونشان به نوعی گستاخی میکرد دوشیزه پریم دختر یتیمی که با اعتماد به نفس امور آتش را به خوبی انجام میداد در داستان کوئیلو شخصیتی منحصر به فرد و توانا بود که تمام داستان هول این شخصیت میگشت داستان جالب زیبا تاثیرگذار از کتابراه ممنونم
ممنون از کتابراه عزیز که به مناسبت هفته کتابخوانی این کتاب رو رایگان در اختیارمان قرار داد کتابی بسیار زیبا که از حقیقت نیروهای خیر وشر واختیار انسان حرف میزند. نویسنده مفهوم کتابرو با مثال و داستانهای تاریخی بیان میکند. چون تاریخ همواره درس عبرتی برای آیندگان بوده پس باور پذیری آن نزد مردم بیشتر میشود مردم همیشه در پی حقیقت زندگی گذشتگان هستن وسر گذشت آنها را با اتفاقهای زندگی خود میسنجند صدای گوینده هم بسیار دلنشین بود.
کتاب خوبی هست و ارزش یک بار خواند رو داره،، البته که من از پائولو کوئیلو بیشتر توقع داشتم چون زیاد درمورد جزئیات شیطان و فرشتهها حرفی نگفته،،، اما این کتاب چالش هارو نشون میده که انسانهایی که در طور زندگی خودشان را شرافتمند میدانند ممکنه بخاطر مادیات تا چه اندازه شرافتشان را زیر پا بگذارند!!! از یک قسمت کتاب هم خوشم امد اونجایی که میگه؛ تو ادم خوبی هستی بخاطر ترس از مجازات یا ادم خوبی هستی چون ذاتا آدم خوبی هستی؟!
من نسخه چاپی این کتاب رو هم داشتم و زمانی که شرایط مطالعه نبود به نسخه صوتی اون گوش میدادم.
برام خیلی جالب بود که نسخه صوتی بیشتر از نسخه چاپی جذبم میکرد! مهارت گوینده کتاب مثال زدنیه و ترجمهای که از آن روایت شده بسیار روانه.
راجع به کتاب هم که حرف زیادی نمیشه زد و فقط میشه گفت یکی از بهترین و آموزندهترین کتاب هاییه که هر کس توی زندگیش مطالعه میکنه.
با تشکر فراوان از کتابراه و گوینده عالی داستان
برام خیلی جالب بود که نسخه صوتی بیشتر از نسخه چاپی جذبم میکرد! مهارت گوینده کتاب مثال زدنیه و ترجمهای که از آن روایت شده بسیار روانه.
راجع به کتاب هم که حرف زیادی نمیشه زد و فقط میشه گفت یکی از بهترین و آموزندهترین کتاب هاییه که هر کس توی زندگیش مطالعه میکنه.
با تشکر فراوان از کتابراه و گوینده عالی داستان
کتابی تامل برانگیز در باب جدال خیر و شر در درون انسان و چگونگی تفسیر و نحوه برخورد انسان در مواجه با رویدادهای اطراف و برای علاقه مندان به مباحث متافیزیک.. مانند شاهکار دیگر کوئلیو به نام کیمیاگر، بسیار جذاب و شنیدنی ممنون از کلیه عوامل تهیه کننده و هنرمندی راوی محترم کتاب و ممنون از کتابراه رمان بیگانهای در دهکده اثر مارک تواین هم عالیه، علاقمندان میتونن این کتاب باارزش رو هم مطالعه کنن. موفق باشید.
کتاب رو دوست داشتم، چون کلا از مدل کتابهایی که داستانش متفاوت از کتابهای عادی است خوشم میاد منظورم اینه که صرفا عشق و علاقه و ازدواج و... نبود. فضای داستان هم در یک روستا بود که با فضای امروز زندگی ماها متفاوت بود و این برای من خوشایند بود. داستان هم طوری نوشته شده که آدم جذب میشه تا آخر بخونه و در فکر چطور تموم شدن داستان باشه. اون یه ستاره رو هم برای آهنگ اول آخر هر بخش ندادم، یک مقدار آزار دهنده بود.
کلا سبک و آثار پالو کوئیلو رو میپسندم و برام جذابه، این کتاب هم به شیوه خاص خودش تقابل میان خوبی و بدی رو به نمایش میزاره و داستانیه با یه روال عادی از جریان زندگی که به ناگاه دچار یه بحران از این تقابل در درون آدما میشه و باعث میشه افراد خودشون رو محک بزنن و از درون خودشون رو بسنجن، کتابی با موضوعیت فلسفی و داستانی گیرا، به نظرم خوبه و ارزش وقت گذاشتن داره منتهی من نسخه متنی این اثر رو خوندم
بهترین کتاب پائولوکوئیلو کتاب کیمیاگر هست و هیچ کدام از کتابهای دیگهاش به زیبایی کیمیاگر نیستند. کتاب شیطان و دوشیزه پریم شاید جاهایی خسته کننده بشه اما پیام زیبایی داره در واقع پیام داستان اینه که شرایط زندگی شخصیت انسانها رو میسازند و ما نمیتونیم به راحتی دیگران رو قضاوت کنیم چراکه اگر در شرایطی متفاوت زندگی میکردند انسان بهتری میشدند. و سختیهای زندگی اونا رو به چنین انسانی تبدیل کرده
سلام اول از همه از کتابراه تشکر میکنم که این کتاب زیبا را رایگان در اختیار ما گذاشتن کتاب زیبا و اثر گذاری بود داستان خیر و شر. داستانهای زیبایی در دل این داستان روایت شد که آنها هم هر کدام زیبایی خاص خود را داشت. گوینده داستان صدای دلنشین و قوی داشتن و به داستان روح میبخشیدن، خوندن این کتاب را توصیه میکنم و از آن دسته کتاب هاست که داروی روح هست و خواندن چندباره آن خالی از لطف نیست. با تشکر
سلام به همه دوستان کتابراهی،
من خودم به شخصه عاشق نوشتن پائولو هستم چون داستانی برات مینویسه که دوست نداری زود تموم بشه در داستان افکار روانشناسی و جا میده و جوری با روح و روان خواننده بازی میکنه که بعد از تموم شدن کتاب انسان حس میکنه چشم سومش باز شده نمونش داستان کیمیاگرش که تو دنیا برای خودش حرف زد تا جایی که بعضی از کشورها کتاب کیمیاگرو جزو کتابهای درسی کردن 🙏
من خودم به شخصه عاشق نوشتن پائولو هستم چون داستانی برات مینویسه که دوست نداری زود تموم بشه در داستان افکار روانشناسی و جا میده و جوری با روح و روان خواننده بازی میکنه که بعد از تموم شدن کتاب انسان حس میکنه چشم سومش باز شده نمونش داستان کیمیاگرش که تو دنیا برای خودش حرف زد تا جایی که بعضی از کشورها کتاب کیمیاگرو جزو کتابهای درسی کردن 🙏
فقط میتونم بگم بد نبود.. اصلااا اونجوری که ازش تعریف میکردن شاهکار و فاخر نیست، یه داستان معمولی رو به پایین در حد فیلمهای برزیلی و کلمبیایی! پایان بندی هم که چرتترین حالت ممکن انجام شده بود.. با اینکه هدف کتاب مثلا به چالش کشیدن یک موضوع اساسی در زندگیه ولی فوق العاده ضعیف و غیر تأثیر گذار هست.
تنها مزیت این کتاب صدای دلنشین راویه که باعث میشه گوش بدین و ادامه بدین..
تنها مزیت این کتاب صدای دلنشین راویه که باعث میشه گوش بدین و ادامه بدین..
سلام
این کتاب یکی از بهترین کتابهای صوتی است که تا کنون شنیدهام و قطعا شنونده را مجذوب خودش میکند. جدال بین خیر و شر هر روز در زندگی قابل مشاهده است و گاه نمیتوان در این جدال به تنهایی به پاسخ مناسب دست یافت.
من این کتاب را به تمام علاقه مندان به کتاب پیشنهاد میکنم.
از کتابراه تشکر میکنم.
از عیبهای این کتاب میتوانم به طولانی بودن موسیقی اشاره کنم.
تشکر
این کتاب یکی از بهترین کتابهای صوتی است که تا کنون شنیدهام و قطعا شنونده را مجذوب خودش میکند. جدال بین خیر و شر هر روز در زندگی قابل مشاهده است و گاه نمیتوان در این جدال به تنهایی به پاسخ مناسب دست یافت.
من این کتاب را به تمام علاقه مندان به کتاب پیشنهاد میکنم.
از کتابراه تشکر میکنم.
از عیبهای این کتاب میتوانم به طولانی بودن موسیقی اشاره کنم.
تشکر
با توجه به کتابهایی که از این نویسنده خوندم این کتاب در سطح خیلی پایینی بود خیلی کلنجار رفتم که از زوایای مختلف به این کتاب نگاه کنم و دیدگاهمو تغییر بدم شاید اون چیزی که از کتابهای این نویسنده مورد انتظارم بود اتفاق میوفتاد ولی اینطور نشد... انتظارم خیلی بیشتر بود.. قصه خیلی تخیلی و ابتدایی.. جنگ بین خیر و شر در بستری از اتفاقات خیلی مسخره البته عذر خواهی میکنم از پائولو 😊
این کتابو پانزده سال پیش خوندم، بسیار دوست داشتنی هستش ممنون از کتابراه که صوتیشو در اختیار ما گذاشتهداستان در مورد این هستش که گاهی میتوانیم اعمالمون رو با نیروی شیطانی هدایت کنیم و گاهی با نیروی نورانی و خالص، هر دوش تو وجود ما هست فقط کمی با تفکر و تدبیر میتونیم راه درست رو انتخاب کنیم، صدای گوینده بسیار بسیار دلنشین و زیبا هستش، ممنون از کتابراه و تمام کسانی که زحمت کشیدن
سلام
پائلو کوئیلو واقعا نویسندهی چیره دستیه که تو این کتاب هم هنرش رو نشون داده به نظرم هرکس میتونه تو زندگی خودش همشیطان باشه هم دوشیزه پریم واقعا شاید کمی تخیلی باشه بعضی جاهاش ولی خب میتونیم به راحتی این نقش هارو توی خودمون در شرایط مختلف پیدا کنیم حتی اون مکانی که دوشیزه زندگی میکرد هم میتونه استعاره از زندگی خیلی هامون باشه. با تشکر از کتابراه.
پائلو کوئیلو واقعا نویسندهی چیره دستیه که تو این کتاب هم هنرش رو نشون داده به نظرم هرکس میتونه تو زندگی خودش همشیطان باشه هم دوشیزه پریم واقعا شاید کمی تخیلی باشه بعضی جاهاش ولی خب میتونیم به راحتی این نقش هارو توی خودمون در شرایط مختلف پیدا کنیم حتی اون مکانی که دوشیزه زندگی میکرد هم میتونه استعاره از زندگی خیلی هامون باشه. با تشکر از کتابراه.
کتاب خیلی خوبی پر محتواست و باید با دقت بهش گوش کنی مخصوصا اون قسمت داستان که درباره یکی که آرزو میکنه که دست به هر چی میزنه طلا بشه و در نهایت در تنهایی و گرسنگی میمیره حکایت خیلی از آدم هاست و میخواد بگه که حتی برای آرزوهایی که میکنید دقت کنید ممکنه در ظاهر عالی باشه ولی نتیجه معکوس داشته باشه به نظرم این کتاب ارزش خوندن و گوش دادن داره
خیلی خوب بود. با اینکه سالها پیش نسخه چاپی این کتاب رو خونده بودم این بار از گوش دادن به نسخه صوتی بسیار لذت بردم. کوئیلو در این داستان یکی از مهمترین دغدغههای انسان رو بررسی میکنه، مسئله خیر و شر. چیزی که انسانها در تمام لحظات زندگی با انتخابهاشون به سمت یکی از ایندو میروند و نهایتا با عواقب مثبت یا منفیش مواجه میشوند.
کتاب بسیار پر مفهومی است درسهای زیادی درش نهفته است. منظور از روح و شیاطین این نیس که به ما بقبولانت که این چیزها وجود دارد منظور از ذهن آدمیستهمانطور که در قسمتی میگوید که همسربرتای پیر و مادر بزرگ دوشیزه پریم به برتا میگویند این نیست که او یک جادوگر است که با ارواح در ارتباط است معلوم که در روستا کسی جز برتا برای قربانی کردن نبود .
کتاب با توصیفاتی بسیار زیبا و قابل لمس برای خواننده که به زیبای هر چه تمامتر به توصیف فرشته و شیطانی که درون هر انسانی وجود دارد پرداخته و یاداور میشود که هیچ یک از ما از وسوسههای شیطانی خود در امان نیستیم مگر آنکه آن را با فرشته درون خود محار کنیم در این صورت شیطان بر ما تسلط پیدا کرده و ما نابود خواهیم شد!
با عرض سلام خدمت دوستان عزیز
کتاب شیطان و دوشیزه پریم بسیار جذاب بود و از شنیدنش لذت بردم. کشمکش بین نیروی خیر و شر که هر دو در انسان به یک میزان وجود دارند و فقط انتخاب و گزینش خودمان باعث میشود که ما در طرف شر یا خیر قرار بگیریم. موسیقی خوب بود و خوانش کتاب بسیار حرفهای و دلنشین بود.
ممنون از کتابراه
کتاب شیطان و دوشیزه پریم بسیار جذاب بود و از شنیدنش لذت بردم. کشمکش بین نیروی خیر و شر که هر دو در انسان به یک میزان وجود دارند و فقط انتخاب و گزینش خودمان باعث میشود که ما در طرف شر یا خیر قرار بگیریم. موسیقی خوب بود و خوانش کتاب بسیار حرفهای و دلنشین بود.
ممنون از کتابراه
من خیلی اهل رمان گوش دادن نیستم ولی داستان این کتاب رو خوشم اومد و از یه جایی واقعا دوست داشتم پست سرهم بخشهای این کتاب رو گوش کنم تا ببینم چی میشه.
و به نظر من بزرگترین نکته کتاب اینه که صفات خوب و بد در همه وجود داره فقط مهمه چگونه اونها رو مدیریت کنیم و نسبت به آنها اگاه باشیم.
ممنون از کتابراه
و به نظر من بزرگترین نکته کتاب اینه که صفات خوب و بد در همه وجود داره فقط مهمه چگونه اونها رو مدیریت کنیم و نسبت به آنها اگاه باشیم.
ممنون از کتابراه
پائولو کوئیلو با کیمیاگر و ترجمه زیبای دکتر آرش حجازی به فارسی زبانان ایران شناسانده شد ولی متاسفانه مسائل سیاسی اجازه ندادند دکتر حجازی به ترجمه تمام آثار پائولو اقدام کند،، شیطان و دوشیزه پریم جزو آثار ارزشمند این نویسنده است، نویسندهای که اطلاعات شخص را با زبانی ساده و روان دوباره به وی یادآوری میکند.
می تونم بگم کتابهای پائولو کوئیلو یکی ازیکی بهتر هست و این کتاب که جز سه گانه پائولو هست، تونسته خیروشر رو درمقابل هم قراربده و به طورکامل توصیف کنه. موسیقی متن به نظرم عالی ومناسب حال وهوای داستانه. یه جور موسیقی آزاد که انسان رو درحالت راحتی وخلسه میبره. صدای گوینده محترم هم بسیار خوب ودلنشین هست. کتابهای کوئیلو درعین سادگی بسیار مفهومی هستن و جاداره که چندین بار خونده بشه. درکتاب شیطان ودوشیزه پریم نویسنده به خوبی درون انسان و نقاط روشن وتاریک وجودش رو روایت میکنه، انسانهایی که خودشون رو شریف، مهربان وقانونمند میدونستن چطور درمقابل چندشمش طلا فریب خوردن و میخواستن بابهانههای مختلفی کارشون رو توجیه کنن. باخوندن داستان یاد اون جمله معروف همیشگی افتادم، همه مادرتاریکی مثل هم هستیم
ولی خب انسان موجودیه که انتخاب میکنه، اینکه خوب باشه یابد انتخاب خودشه. ولی شرایط رو کسی انتخاب نمیکنه، همون طور که درمتن داستان هم بوداتفاقها مشیت الهی هستن ومهم اینه که بودن درشرایط بد، انسان رو بد وآلوده نکنه. هستند کسانی که ازشرایط بد هم به سلامت عبور کردند.
من حتما دوجلد بعدیشم میخونم، ممنون ازکتابراه عزیز🌺🌺