اول اینکه فکر نمیکنم نویسنده آقا بتونه از دید یه دختر روایت گری کنه
دوم اینکه فضای داستان خیلی غم بار توصیف شده جاهایی بود که من از دیالوگ هاشون خندهام میگرفت ولی شخصیتها گریه میکردن
سوم اینکه خیلی از دخترها بدون هیچ شرم و حیای الکی و به راحتی از ائمه میخوان برای ازدواج کمکشون کنن و نه دین و نه عرف مانع یک دختر برای طلب ازدواج نیستند
دوم اینکه فضای داستان خیلی غم بار توصیف شده جاهایی بود که من از دیالوگ هاشون خندهام میگرفت ولی شخصیتها گریه میکردن
سوم اینکه خیلی از دخترها بدون هیچ شرم و حیای الکی و به راحتی از ائمه میخوان برای ازدواج کمکشون کنن و نه دین و نه عرف مانع یک دختر برای طلب ازدواج نیستند