نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی دنیایی رو به دگرگونی - میخائیل گورباچف
4.5
207 رای
مرتبسازی: پیشفرض
ما دهه پنجاهیها حداقل با گورباچف از طریق تلویزیون و اخبار آشنایی داریم چون ریاست جمهوریش در دوره نوجوانی ما بوده و اونموقع تلویزیون محدود به دو سه شبکه یا کانال بوده و یا باید کارتون میدیدیم یا اخباری که از طریق رادیو و تلویزیون بزرگان گوش میدادند
دوره جنگ بود و ما از سیاست بی اطلاع، متاثر از سیاستهای اون روزهای کشور، فکر میکردیم تمام رهبران کشورهای دیگر خصوصا خارجکیها همگی دزد و حقه باز و ظالم و خونخوار هستن که فقط دنبال این هستن ما رو بچاپند و سرمون کلاه بذارن
این کتاب کاملا فکرم روعوض کرد لااقل در مورد گورباچف که در طول دوران سیاسیش آرمان و هدفش رو روی صلح جهانی و پرهیز از جنگ وخشونت گذاشته بود و نهایتا جایزه صلح نوبل رو هم دریافت کرد، هرچند تجزیه اتحاد جماهیر شوروی در زمان خودش اتفاق افتاد و خیلیها خودش رو مقصر میدونن و میگن به اوضاع داخلی کشورش به اندازه سیاست خارجی توجهی نداشت ولی همانطور که در کتاب ذکر شده در موضوع انحلال شوروی عوامل زیادی دخالت داشته که اغلب به قبل از خودش مربوطه
بهر حال روز اول که کتاب رو شروع میکردم تصورم این بود که با موضوع سیاسی خشک و بیجان مواجه خواهم شد ولی اینطور نبوده و واقعا از کناب لذت بردم این قضیه هم قطعا علاوه بر نویسندگی خوب و قلم زیبای گورباچف به گویندگی بسیار بسیار جذاب، قوی و خوب این مجموعه و همچنین به ترجمه حرفهای و ساده و بی آلایش مترجم مربوط میشه که از همگی و از مجموعه کتابراه تشکر و قدردانی میگردد.
دوره جنگ بود و ما از سیاست بی اطلاع، متاثر از سیاستهای اون روزهای کشور، فکر میکردیم تمام رهبران کشورهای دیگر خصوصا خارجکیها همگی دزد و حقه باز و ظالم و خونخوار هستن که فقط دنبال این هستن ما رو بچاپند و سرمون کلاه بذارن
این کتاب کاملا فکرم روعوض کرد لااقل در مورد گورباچف که در طول دوران سیاسیش آرمان و هدفش رو روی صلح جهانی و پرهیز از جنگ وخشونت گذاشته بود و نهایتا جایزه صلح نوبل رو هم دریافت کرد، هرچند تجزیه اتحاد جماهیر شوروی در زمان خودش اتفاق افتاد و خیلیها خودش رو مقصر میدونن و میگن به اوضاع داخلی کشورش به اندازه سیاست خارجی توجهی نداشت ولی همانطور که در کتاب ذکر شده در موضوع انحلال شوروی عوامل زیادی دخالت داشته که اغلب به قبل از خودش مربوطه
بهر حال روز اول که کتاب رو شروع میکردم تصورم این بود که با موضوع سیاسی خشک و بیجان مواجه خواهم شد ولی اینطور نبوده و واقعا از کناب لذت بردم این قضیه هم قطعا علاوه بر نویسندگی خوب و قلم زیبای گورباچف به گویندگی بسیار بسیار جذاب، قوی و خوب این مجموعه و همچنین به ترجمه حرفهای و ساده و بی آلایش مترجم مربوط میشه که از همگی و از مجموعه کتابراه تشکر و قدردانی میگردد.
روسی شناسی را با خوانش کتاب صوتی دنیایی رو به دگرگونی، اثر میخائیل گورباچف، نخست وزیر اسبق شوروی، به لطف کتابراه، دارم کاملتر میکنم، سپاس از کتابراه 🙏
در کتاب از جهان گذرا، استاد روسی نویسنده کتاب، به دوران گورباچف و انقلابات روسیه آن زمان اشاره کرده بودند. گورباچف برای دگرگونی نظام قحطی آور و فاسد زمان خودش بسیار تلاش کرد. تا حتی جوراب را نیز از کوپن خارج کند. گورباچف با رویکردی بی تعصب از دلبستگی به عقاید پوسیده دست به تغییر کرد. تحولاتی که رو به پیشرفت و رشد داشت و دارد. پختگی او نیز در این مسیر رو به رشد، بی تاثیر نبود.
کتاب سیاسی و اجتماعی اقتصادی دنیایی رو به دگرگونی، برای من خوب است که صوتی میشنوم. شاید دست و دلم برای خوانش چاپی یا الکترونیکی آن کمتر میرفت.
مترجم تمام سعی آن را کرده است که کتاب برای خواننده علاقمند یا توفیقی، روان و ساده باشد. و از جمله بندی ساده امروزی بهره گرفته است.
در کتاب از جهان گذرا، استاد روسی نویسنده کتاب، به دوران گورباچف و انقلابات روسیه آن زمان اشاره کرده بودند. گورباچف برای دگرگونی نظام قحطی آور و فاسد زمان خودش بسیار تلاش کرد. تا حتی جوراب را نیز از کوپن خارج کند. گورباچف با رویکردی بی تعصب از دلبستگی به عقاید پوسیده دست به تغییر کرد. تحولاتی که رو به پیشرفت و رشد داشت و دارد. پختگی او نیز در این مسیر رو به رشد، بی تاثیر نبود.
کتاب سیاسی و اجتماعی اقتصادی دنیایی رو به دگرگونی، برای من خوب است که صوتی میشنوم. شاید دست و دلم برای خوانش چاپی یا الکترونیکی آن کمتر میرفت.
مترجم تمام سعی آن را کرده است که کتاب برای خواننده علاقمند یا توفیقی، روان و ساده باشد. و از جمله بندی ساده امروزی بهره گرفته است.
کتابی با سخنان پرمایه و به تحلیل مساعلی میپرداخت که حتی تا همین امروز هم تازگی دارند و با وجود طولانی بودن گفتگوها و متنها باز هم شنونده خسته و بیزار نمیشد چون در هر جمله چیزی جدید نهفته بود که باز مخاطب را به ادامه ترغیب میکرد و البته مسعلهی اصلاح نظام شوروی کار این سیستم دیگر از تحول و تغییر گذشته بود و انقلابهای متعدد و زیاد جماهیر آن گویای آین نکته بود بخصوص قیام مجارستان که بسیار حاعز اهمیت است و یک روند کامل را نشان میدهد که البته هرچند با شکست مواجه شد ولیکن پایههای فکر و ساختاری دوران بعد از شوروی را پدید بیاورد و ازین حیص بنظر بنده آقای گورباچف فقط از زاویه دید خود به مسعله چشمی انداخته و اما سخنرانیه جایزه نوبل که بخش طلایی کتاب بود و اهمیت دادن این مردان سیاس به انساندر سطح جهانی حاعز اهمیت است و براستی که اذهان باز و بخشنده نه به خود بلکه به همگی میاندیشند و بدنبال مصلحت همگانیاند تا سود شخصی وام این کتاب یک سوال اساسیه من رو جواب داد اون هم اینکه در گفتگوهای بین سران کشورها یا بطور کلی سیاسی و دیپلماسی چه سخنانی رد و بدل میشود و تا حدودی به این مهم بنده پاسخ گشود باتشکر از کتابراه از کتابهای خوب و ارزشمند و این تلاش شبانه روزی
باعرض سلام و ادب و خدا قوت خدمت عزیزان کتابراه و دیگر عزیزان
مطالعه تاریخ میتواند باعث بالا رفتن اطلاعات سیاسی و بینش و روشنگری بیشتر افراد شود. این کتاب از این حیث حائز اهمیت است که نشان میدهد وقتی کشوری از لحاظ ساختاری دچار بحران میشود اگر نتواند در اصول اولیه خود تجدید نظر کند دچار فروپاشی سهمگینی میگردد، به نقل از چرچیل ما در سیاست خارجی دوست دائم یا دشمن دائم نداریم بلکه آنچه تعیین کننده هست فقط و فقط منافع کشور است. در این کتاب به خوبی نشان میدهد با وجودی که آمریکا و شوروی سابق به نوعی دشمن دیرینه و سنتی یکدیگر به شمار میرفتند و مدتها درگیر جنگ سرد و رقابت شدید تسلیحاتی شده بودند، وقتی که شرایط ایجاب کرد، در کنار هم قرار گرفتند و بدین جهت از میزان شدت رقابت خطرناک و لجام گسیختهای که مدتها درگیر آن بودند کاسته شد. هرچند از سوی برخی سیاستمداران دو طرف کارشکنیهای بسیاری جهت عدم توافق صورت پذیرفت.
با سپاس فراوان
مطالعه تاریخ میتواند باعث بالا رفتن اطلاعات سیاسی و بینش و روشنگری بیشتر افراد شود. این کتاب از این حیث حائز اهمیت است که نشان میدهد وقتی کشوری از لحاظ ساختاری دچار بحران میشود اگر نتواند در اصول اولیه خود تجدید نظر کند دچار فروپاشی سهمگینی میگردد، به نقل از چرچیل ما در سیاست خارجی دوست دائم یا دشمن دائم نداریم بلکه آنچه تعیین کننده هست فقط و فقط منافع کشور است. در این کتاب به خوبی نشان میدهد با وجودی که آمریکا و شوروی سابق به نوعی دشمن دیرینه و سنتی یکدیگر به شمار میرفتند و مدتها درگیر جنگ سرد و رقابت شدید تسلیحاتی شده بودند، وقتی که شرایط ایجاب کرد، در کنار هم قرار گرفتند و بدین جهت از میزان شدت رقابت خطرناک و لجام گسیختهای که مدتها درگیر آن بودند کاسته شد. هرچند از سوی برخی سیاستمداران دو طرف کارشکنیهای بسیاری جهت عدم توافق صورت پذیرفت.
با سپاس فراوان
نمیدونم این کتاب مربوط به چه سالی میشه، ولی خب از سیر داستان مشخصه که از خیلی سال پیش تا به حال نوشته شده.. باید گفت که در دنیای سیاست، همونطور که از اسمش پیداست باید سیاست دانست، سیاسی بود، روابط و حرفهحرفهای دیپلماتیک را بلد بود، بخاطر همین ما در در خیلی از کشورها، من جمله کشور خودمون سیاستمدار کم داریم.. بورگاچف سیاستمداری حرفه ای، و حرافی حرفهای تر به شمار میاد.. در تمام سخنرانیها و گفتمان هاش فقط میشنویم که باید بود، باید کرد، باید انجام داد.. و در عین احترام به حریف تمامی جمله هایش از طرف موضع برتری صحبت میکند.. در کل دنیای سیاست، دنیای بی رحم و پیچیدهای هستش و بخاطر همین هست که میبینیم در مذاکرات کشور خودمون هم چقدر طولانی و تقریبا بدون نتیجه پیش میره.. در پشت پردهی خبر و در جلو تریبون خبری دیگر داده میشود و این است دنیای سیاست..
سلام. خیلی ممنون بابت کتاب صوتی دنیایی رو به دگرگونی. کتاب خیلی کاملی بود و من رو با دنیای فکر کمونیست خیلی بهتر آشنا کرد. دنیای دوره استالین دوره خیلی وحشتناکی در شوروی سابق بود و میشه گفت اونها رو چندین سال به عقب برد و گورباچف با اعمال و افکارش توانست آن را بسیار ارتقا بخشد ولی مشکلاتی در سر راه او پیدا شد که نتوانست تمام آن افکار انسان مدارانه و انسان دوستانه را به اجرا بگذارد ولی با این حال توانست افکار و جهان بینی کشور خود و کشورهای دیگر را به مسائل انسان دوستانه مخصوصاً در زمینه سلاحهای هستهای ارتقا بخشد. ولی ااشکال دراین بود که بیش از اندازه به غرب و دیدگاه آنها خوشبین بود شاید اگر به جای وقت گذاشتن بر روی کشورهای آمریکا و اروپا بر روی کشورهای دیگر کار میکرد نتیجه بهتری به دست میآورد
از اینکه کتابی به قلم سیاستمداری بزرگ خوندم خوشحالم، هرچند که به نظر میرسه بخش زیادی از این کتاب در توجیه عملکرد سیاسی فرد و تقبیح سایر سیاستمداران هم عصر خودش بوده باشه.
البته نمیشه منکر فعالیتهای سودمند برنده جایزهای بین المللی مخصوصا در زمینه صلح همچون جایزه صلح نوبل شد، اما نکتهای که برام جالب بود اینه که با وجود همه فعالیتهایی که این سیاستمدار مدعی انجام اوها برای برپایی صلح و آزادی ملتها و... بود اما از نقش مهم و تاثیرگذار خودش در ایجاد اخلال و ناامنی در کشورهایی مثل ایران و همینطور در حمایت از رژیم بعث عراق در زمان جنگ ۸ ساله با ایران اشارهای نکرد، واقعا جالب بود.
البته نمیشه منکر فعالیتهای سودمند برنده جایزهای بین المللی مخصوصا در زمینه صلح همچون جایزه صلح نوبل شد، اما نکتهای که برام جالب بود اینه که با وجود همه فعالیتهایی که این سیاستمدار مدعی انجام اوها برای برپایی صلح و آزادی ملتها و... بود اما از نقش مهم و تاثیرگذار خودش در ایجاد اخلال و ناامنی در کشورهایی مثل ایران و همینطور در حمایت از رژیم بعث عراق در زمان جنگ ۸ ساله با ایران اشارهای نکرد، واقعا جالب بود.
کتاب دنیایی رو به دگرگونی نوشته میخایل گورباچف از جنبههای گوناگون بسیار حائز اهمیت میباشد و عموما برای کسانی که با تاریخ این کشور و اتفاقاتی که در ۵۰ سال اخیر در منطقه افتاده آشنا میباشند اسم گورباچف همراه با نوعی خیانت یا خدمت همراه میباشد. در این کتاب به وضوح جنبههای گوناگون کارهایی که انجام داده مشخص میباشد. برای کسانی که وقت و زمان برای مطالعه کل کتاب را ندارند فصل آخر جایی که به دریافت جایزه صلح نوبل نائل میشود توصیه میگردد، در واقع خلاصهای از کل کتاب، مفاهیم و اقدامات ایشان را بیان میکند. برای کسانی که به تاریخ معاصر علاقمند میباشند بسیار توصیه میگردد.
عالی واقعا تاحالا تحولات روسیه رو از این نگاه ندیدم قبلا اون فکر میکردم ک روسیه جنگ سرد رو به آمریکا باخت اما حالا فکر میکنم ک روسیه در واقع مثل یک قلب انعطاف پذیر میمونه که تونست بخاطر نجات خودش و بیرون آمدن از وضعیتی ک خودشو توش قرار داده بود تمام استراتژی خودشو تغییر داد تا بتونه اوضاع رو دوباره تحت کنترل بگیره علی رغم ایدئولوژی ک خودش ایجاد کرده بود و تعصبات و افکار مردمی و نقاومتهای مردمی و حزبی و رسانهای در شوروی سرخ اما بالاخر با سیاستهای گورباچف همه چیز درست شد!! گورباچف سیاستمدار بزرگ و باهوشی و باجسارتی بود این کتاب ارزش خوندن داره
برای منی که دهه شصتی هستم و فروپاشی شوروی رو بصورت دست اول تجربه نکردم کتاب بسیار آموزنده و پرنکتهای بود
بزرگترین بدیش این بود که بیطرف نبود، اما شنیدن نظرات یک طرف دعوا هم خوبیهای خودشو داره
در کل این آدم کار بزرگی انجام داد و بدون شک دنیا بهش مدیونه
خوانش صوتی بدون شک نقطه قوت این کتاب نیست اما این قضیه کمتر از ژانری مثل رمان روی تجربه شنونده تاثیر سوء داره
در کل خواندن یا شنیدن این کتاب رو به علاقمندان به تاریخ معاصر و تاریخ روسیه حتما توصیه میکنم
اگه به تاریخ معاصر روسیه علاقه دارید کتاب زمستان نزدیک است گری کاسپاروف رو هم توصیه میکنم
بزرگترین بدیش این بود که بیطرف نبود، اما شنیدن نظرات یک طرف دعوا هم خوبیهای خودشو داره
در کل این آدم کار بزرگی انجام داد و بدون شک دنیا بهش مدیونه
خوانش صوتی بدون شک نقطه قوت این کتاب نیست اما این قضیه کمتر از ژانری مثل رمان روی تجربه شنونده تاثیر سوء داره
در کل خواندن یا شنیدن این کتاب رو به علاقمندان به تاریخ معاصر و تاریخ روسیه حتما توصیه میکنم
اگه به تاریخ معاصر روسیه علاقه دارید کتاب زمستان نزدیک است گری کاسپاروف رو هم توصیه میکنم
شنیدن این کتاب برای افرادی که علاقه به تاریخ و سیاست دارند بنظرم میتواند جالب و مفید باشد میخائیل گورباچف به منظور جلوگیری از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی قدرت را بدست گرفت و با اتخاذ به سیاست جدید و بازار آزاد دست به اصلاحات زد منتهی به لحاظ بحران شدید اقتصادی در کشور و عدم همکاری از طرف مذاکره کننده گان و بعضا افرادی نزدیک به خودش و علاقه شدید به آرمانهای سوسیالیستیاش نتوانست از فروپاشی شوروی جلوگیری کند و بقیه ماجرا که شنیدنش باعث افزایش اطلاعات میشوداز اجرای عالی آقای حامد فعال و صدای گرم ایشان لذت بردم از دست اندرکاران کتابراه کمال تشکر را دارم
با توجه به اینکه من خود در کشورهای شوروی سابق زندگی کردهام و از نزدیک قبل و بعد از فروپاشی را مطالعه و عینا تجربه کردهام این کتاب آقای گورباچف مثل مدیریت ایشان که بسیار ساده لوحانه و اعتماد بیش از حد به غرب و توهم حس دوستی (بوشوک، لوک خوش شانس) که باعث تسریع فروپاشی سیستم کمونیستی شد. در این کتاب فقط از همه تعریف شده که همه به اتحاد جماهیر شوروی قصد کمک و دوستی و،، داشتهاند اما خود ایشان هم متوجه نشدند چرا ختم به خیر نشد و متاسفانه هنوز،،
مدتی است میخواهم از این کتاب بنویسم. برای مایی که زمانی خبر فروپاشی شوروی را شنیدیم. بعد درباره پروستاریکا یا روابط با غرب شوروی انواع نظرات را شنیده بودیم و انواع کتبی که تجربه پیش از این فروپاشی را روایت میکردند این روزها خواندهایم. نکته کلیدی کتاب ماجرای مذاکرات گورباچف با امریکا و به نوعی صلح پس از جنگ سرد است. جایی سختی مذاکراتش را با سختی مذاکرات برجام در ایران مقایسه کرده. از ضرورت همه جانبه بودن موضوعات. هر چند که تاریخ را باید از جهات مختلف خواند اما این خاطرات تصویر خوبی از ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۲ میدهد
اخرین اشاره خاص و ارزشمند گورباچف به مساله زمینه سازی برای ساختن دنیایی بدون تولید کننده و فروشنده اسلحه و عاری از تسلیحات کشتار جمعی که شاید امروز یکی از مهمترین نیازهای جامعه جهانی در دنیایی باشد که بیش از هر زمان دیگری درگیر مسابقه تسلیحاتی در مقیاس جهانی است... میخائیل حسرت ان روز را کشید و رفت!
کاش یک روز که «تو» ندای هل من ناصر ینصرنی ات را سر میدهی زودتر رخ دهد تا دنیا بفهمد دیگر فرصتی برای جنگ افروزی بیشتر ندارد و وقت آمدن مصلح حقیقی فرا رسیده... اللهم عجل لولیک الفرج
کاش یک روز که «تو» ندای هل من ناصر ینصرنی ات را سر میدهی زودتر رخ دهد تا دنیا بفهمد دیگر فرصتی برای جنگ افروزی بیشتر ندارد و وقت آمدن مصلح حقیقی فرا رسیده... اللهم عجل لولیک الفرج
کتاب تقریبا خاطرات و نظریهای گورباچف رو بیان میکرد و برای درک تاریخ و اتفاقات ان زمان مفید هست هر چند به صورت کامل نمیشه بهش استناد کرد چون از منظر یک فرد روایت شده و شاید چیزی که برای گورباچف مثبت و با ارزش به نظر میآمد در نظر عموم جامعه بی ارزش یا حتی فاجعه بار بود.
ترجمه کتاب روان بود و گوینده به خوبی اجرا کرده بود برای من چنان جذاب بود که روز اول نصف کتاب گوش دادم و اگر قطعا شرایط فراهم بود دو روزه کتاب تموم میکردم برای علاقمندان به تاریخ و جامعه شناسی مفید هست از کتاب راه ممنونم
ترجمه کتاب روان بود و گوینده به خوبی اجرا کرده بود برای من چنان جذاب بود که روز اول نصف کتاب گوش دادم و اگر قطعا شرایط فراهم بود دو روزه کتاب تموم میکردم برای علاقمندان به تاریخ و جامعه شناسی مفید هست از کتاب راه ممنونم
همانا گورباچف و نقش آورد پایان بخشیدن به بحران کمونیسم و فداکاریهای وی در پایان دادن به جنگ سرد بعد از قریب هشتاد سال بر کسی پوشیده نیست. همانطور که این بزرگمرد در همان سال جایزه صلح نوبل را به حق از آن خود کرد. کتاب حاضر با ترجمه استاد همت زاده بسیار روان و با رعایت کردن اصول جمله بندی و معانی در ورژن اصلی خو و با صدای گرم جناب فعال بسیار شنیدنی و اموزنده هست و برای همه عزیزان اهل مطالعه و کتاب توصیه میشود. سپاس از کتابراه یار همیشگی اهل کتاب
کتابی بسیار عالی برای درک مشکل حکومتهایی که سعی در اصلاحاتی دارن که با تلنبار مشکلات چندین دهه میخوان جامعه رو به سمت آینده ببرن. البته به نظرمن آقای گرباچف اینجا سعی در تبرئه خودش هم داشته و در کل بیشتر سعی کرده خوبیهای کارهاش رو بیان کنه و از مشکلاتی که این سیستم در همین مدت پرسترویکا ایجاد کرده مثل مسئله نیروگاه چرنوبیل و مسائل مربوط به اون به سادگی میگذره. شاید بیشتر ظاهر آرایی باشه ولی از زبان کسی که خودش شروع کننده بوده جالبه
با درود. من در تاجیکستان با خیلی از افراد مسن که صحبت میکردم نقل میکردن که اون زمان خیلی بهتر از زمان حال بود و ما خیلی راحت تر زندگی میکردیم،، 🥺 از وقتی سرمایه داری اومد ما همش استرس بدست آوردن داریم ولی اون زمان همه چی میدادن که فقط زنده باشیم و تجملات نداشتیم. خوب همشون میل به سکون و تنبلی داشتن و فقط غذا و الکل بهشون بدن که خوش باشند و سرودهای میهن پرستی بخونن. فقط روی شستشوی مغزی کار کرده بود
گورباچف تو این کتاب که به نوعی خاطراتی از دوران خدمتش و مدیریتش در حزب کمونیست روسیه بود، چالشها و سختیها و مذاگراتش رو بیان کرده. بخصوص روابط شون با آمریکا که قسمت عمدهای از کتاب، جریانات پیش اومده در جلسات با ریگان و بوش پدر هست. به هر طریق با توجه به این کتاب چند تا نکته رو من یاد گرفتم:
یکی اینکه گورباچف بسیار صلح طلب بوده و با همین روحیهی سازش و صلح طببش تونست دریچهی جهان نو رو دوباره به روی روسیهی کمونیستی باز کنه، حتی با وجودی که خیلیها باهاش مخالف بودن
دوم اینکه تا صلح طلبی نباشه، و یه کشور نخواد با جریان اقتصاد جهانی هماهنگ بشه، همهی فعالیتها و تلاشش، در نهایت به شکست منتهی میشه چرا که حد تلاش مشخص نیست ولی حد نتیجه مشخصه!
سوم اینکه آدم برای منافع مملکت و کشور و مردمش گاهی باید از روی عقاید شخصی خودشم عبور کنه تا بتونه به نتایج جدید و بهتری برسه
و در نهایت اینکه کاش ماهم بتونیم درهای سیاست مون رو به روی جهان، باز بزاریم و جایگاه خودمون رو پیدا کنیم