کتاب در مورد ماجرای پرونده یک قتله که مظنون اون دچار فراموشی شده زنی خانه دار و موجه که هر چقدر هم شواهد و مدارک علیه ش باشه بازهم نمیشه اتهام قتل رو در موردش باور کرد.
نویسنده از یه جاهایی به نظر میاد تصمیم به لو دادن آخر داستان گرفته ولی در واقع قصد فریب بیشتر خواننده رو داره و در انتها شوک اساسی رو وارد میکنه.
البته اینکه خالق داستان چقدر در رسیدن به مقصودش موفقه یه بحث دیگه است.
رابطهها برای من خیلی باورپذیر نبود در واقع به نظر میاد نویسنده خیلی روی معرفی شخصیت مهم تام کار نکرده و باعث شده شخصیتی ساده لوح وبی اراده و بلاتکلیف باشه هرچند بدتر از اون هم هست یعنی باب همسر بریجید. در واقع هر چه در این داستان زنان قوی و باهوش هستند مردان... 🙄🙄
برای یه کتاب خون حرفهای جنایی، از اول اخر کتاب پیداست. گرچه فراز ونشیبهای داستان جذاب ولی اون ترس ودلهره رو نداره بیشترحرث دربیار هستش. مردها همیشه زنهای زیبا ولی دروغگو وخائن رو به کسی که دوستشون داره ترجیح میدن. این پیامی که اکثر کتابهای این چنینی دارند وواقعی هست
داستان خوبی بود... خسته کننده نبود و اینکه پایان جالبی داشت که قابل حدس بود.. برای یک بار خوندن ارزشش رو داره ولی خوب معمولا بعد خوندن این کتابا این فکر میاد تو ذهن آدم که واقعا نمیشه هیچکس و شناخت و بهش اعتماد کرد
داستان در موردکرون هست که از گذشته خود فرار کرده وارد زندگی جدید با هویت جدید شده ولی متاسفانه گذشتش دنبالش میاد وشروع ماجرای جدید میشه با یه همسایه فضول که حسرت زندگی این خانم را داره، جالب بود
در ژانر جنایی ان طور که باید غیر قابل پیش بینی باشه نبود کاملا میشد حدس زد که داستان چیست کلا خوب بود برای اشخاصی که به ژانر جنایی علاقه مند هستند ارزش خواندن رو داره
کتاب خوبی بود البته که بعد از صد صفحهی اول آخر کتاب قابل حدس بود ولی این موضوع واقعا از جذابیت کتاب کم نکرد. قطعا اونایی که رمانهای معمایی دوست دارن ازین کتاب خوششون میاد
از این کتاب خیلی خوشم اومد ماجرا خیلی خوب پیش میرفت ولی اخرش یه دفعه چی شد چرا هردو ازاد بودند چرا هیچ کدومشون محاکمه نشدند یه خورده برام اخر داستان گنگ بود
نویسنده از یه جاهایی به نظر میاد تصمیم به لو دادن آخر داستان گرفته ولی در واقع قصد فریب بیشتر خواننده رو داره و در انتها شوک اساسی رو وارد میکنه.
البته اینکه خالق داستان چقدر در رسیدن به مقصودش موفقه یه بحث دیگه است.
رابطهها برای من خیلی باورپذیر نبود در واقع به نظر میاد نویسنده خیلی روی معرفی شخصیت مهم تام کار نکرده و باعث شده شخصیتی ساده لوح وبی اراده و بلاتکلیف باشه هرچند بدتر از اون هم هست یعنی باب همسر بریجید. در واقع هر چه در این داستان زنان قوی و باهوش هستند مردان... 🙄🙄