خطر اسپویل :
کتاب جالبی داستانش راجع به دختری به اسم می دی که عاشق دویدنه یه دوست هم به اسم چیراگ داره یک شب از اون برای رفتن به مراسم رقص دعوت می کند یلی خوشحال می شود و صبح روز بعد برای دویدن از خانه خارج می شود در مسیر برگشت طوفان شروع می شود و رعد و برق می زند و یک درخت آتش می گیرد و می دی دچار آتش سوزی برقی می شود و پهلوی سمت چپ گونه چانه و بینی اش به طور بسیار زیادی از بین می رود همچنین زخم های زیادی روی دست چپش هست حال او باید انتخاب کند که آیا عمل پیوند صورت را انجام بدهد یا نه او انتخاب می کند که عمل پیوند صورت را انجام دهد زیرا داشتن یک صورت که مال خودت نیست بهتر از نداشتن صورت است اما بعد دوستش سرنا و کیراگ او سرد می شوند و او دچار یک گونه افسردگی می شود یک مدت قرص هایی که باید می خورد را نمی خورد و بعد با کمک یک دوست به اسم آدام دوباره سعی می کنند زندگیش را به روال عادی برگرداند
کتاب جالبی داستانش راجع به دختری به اسم می دی که عاشق دویدنه یه دوست هم به اسم چیراگ داره یک شب از اون برای رفتن به مراسم رقص دعوت می کند یلی خوشحال می شود و صبح روز بعد برای دویدن از خانه خارج می شود در مسیر برگشت طوفان شروع می شود و رعد و برق می زند و یک درخت آتش می گیرد و می دی دچار آتش سوزی برقی می شود و پهلوی سمت چپ گونه چانه و بینی اش به طور بسیار زیادی از بین می رود همچنین زخم های زیادی روی دست چپش هست حال او باید انتخاب کند که آیا عمل پیوند صورت را انجام بدهد یا نه او انتخاب می کند که عمل پیوند صورت را انجام دهد زیرا داشتن یک صورت که مال خودت نیست بهتر از نداشتن صورت است اما بعد دوستش سرنا و کیراگ او سرد می شوند و او دچار یک گونه افسردگی می شود یک مدت قرص هایی که باید می خورد را نمی خورد و بعد با کمک یک دوست به اسم آدام دوباره سعی می کنند زندگیش را به روال عادی برگرداند