نقد، بررسی و نظرات کتاب دوباره فکر کن - آدام گرانت
4.6
382 رای
مرتبسازی: پیشفرض
خرداد ۱۴۰۱ بود که کتاب صوتی دوباره فکر کن از آدام گرانت را با ترجمه مشر نوین، شنیدم و بهش ۴ ستاره دادم. از آن زمان تا کنون که کتاب الکترونیکی دوباره فکر کن را با ترجمه محدثه احمدی و ناشر دیگری بخوانم، قریب به دو سال میگذرد و این بازخوانی دستاورد ۵ ستاره را در آخر داشت!؟ چرا که اکنون نگاه بازاندیشی و نگاه باز نگری در من تغییر کرده است و باورها و مسیر رشد من تحولی داشت. مطالبش را متناسب دیدم و افکارش را بهتر درک کردم. کتاب دوباره فکر کن، را میتوانید بارها بخوانید اگر فراخور موقعیت خود نیازش را دریابید. آدام گرانت راحت مینویسد اما پیچیده باید درکش کنید یا شاید مترجم چنین نوشته؟ اما میتوانید بازبینی و بازنگری در اعمال و رفتارتان را از این کتاب بهتر بیاموزید و از عدم وقت برای خوانش آن میتوانید به فصلهای انتهایی که نتیجهگیری و خلاصه دارد به اهم بهره ببرید.
اگه شمام ازون دسته ادمهایی هستین که مرغتون ی پا داره و حرف حرف خودتون هست و ب سختی نظر بقیه رو تحمل میکنین این کتاب مخصوص شماست، نویسنده درین کتاب در مورد تواضع و فروتنی در روابط صحبت میکنه و جنبه های متفاوتی از تواضع و فروتنی رو در روابط بما نشون میده و میگه که برخلاف ذهنیت اکثر ادما، چیزی ک باعث تعامل درست و تاثیر گذاری صحیح در روابط میشه تواضع و فروتنی ب همراه حس کنجکاوی هست. کنجکاو کسی هست ک در پی یافتن مطالب و دانسته های جدید هست اصراری بر اثبات خودش نداره و مثل ی واعظ نیست که بخواد پافشاری کنه بر عقاید خودش و از موضع خودش کوتاه نیاد و مثل یک سیاستمدار هم نیست که بخواد با اقدامات فریبکارانه و با دوز و کلکهای سیاسی شمارو قانع کنه این کتاب به ما نشون میده ک فروتنی و تواضع در روابط انسانی تاثیر مثبتی در پیشرفتهای بشری داره
من در کل کمتر نظر میدادم بعد از خوندن کتابا،.. به واسطهی این کتاب که واقعا ارزش خوندن داره... یه. تصمیم کوچولو گرفتم، که از این به بعد هر کتابی رو که گرفتم و مطالعه کردم حتما نظرمو اینجا بنویسم، بالاخره این هم یک گام خیلی کوچیک برای تغییر.... و همینکه کمک میکنه نظرمو احساسمو راجع به مطالب کتاب بازگو کنم، و این حس شیرینی ایه،... دوباره به مسائل فکر کردن،.... از اون کتابایی که بودنش باعث خوشحالیه یه نویسندهی بزرگ که تجربیات بسیار مهم زندیشو در غالب یک کتاب با ما به اشتراک گذاشته.... و حیفه چنین کتابایی کمتر دیده میشن، هر چند این کتاب آمار نظراتش به نسبت خوبه اما باید خیلی بیشتر از اینا باشه.... به امید اینکه فرهنگ کتابخوانی توسط برنامه مثل کتابراه و سایرین بیشتر جا بیافته.... مثل همیشه تشکر از کتابراه
نقد کتاب این کتاب درمورد بازاندیشی، یادگیری مسائلی که شاید به عقاید ما جور در نیاد و در کل درمورد انعطاف پذیری ذهنی و... قراره صحبت کنه. شاید اول به خودتون بگید که این مسائل چه کمکی میتونه بهمون بکنه توی زندگی؟؟ در واقع جواب این سئوال رو ادام گرنت به طور غیرمستقیم توی کتابش گفته و با خوندن کتاب میتونین جوابتونو بگیرید
اما نقد و نظر من اینه که علاوه بر خوبیها، بدیهایی هم این کتاب داره. ۱. یکی از معایبی که خودم خیلی حس میکردم، کِش دار کردن مطلب بود یعنی بعضی از موضوعات ادام مثالهای زیادی میزد که بیشتر مخاطب خسته میشد و همین موجب میشد یک فصل از کتاب رو نخونیم یا... ۲. یکی از معایبی که باز خودم حس میکردم این بود که بعضی از فصلهای کتاب اضافه بودن و صرفاً احساس میشد که نویسنده برای طولانی کردن کتاب این فصل رو نوشته و...
اما نقد و نظر من اینه که علاوه بر خوبیها، بدیهایی هم این کتاب داره. ۱. یکی از معایبی که خودم خیلی حس میکردم، کِش دار کردن مطلب بود یعنی بعضی از موضوعات ادام مثالهای زیادی میزد که بیشتر مخاطب خسته میشد و همین موجب میشد یک فصل از کتاب رو نخونیم یا... ۲. یکی از معایبی که باز خودم حس میکردم این بود که بعضی از فصلهای کتاب اضافه بودن و صرفاً احساس میشد که نویسنده برای طولانی کردن کتاب این فصل رو نوشته و...
با درود فراوان خدمت کتاب دوستان گرامی، این کتاب فوق العاده ست به تمام معنا. اثری بسیار با ارزش و پر از نکات مهم برای زندگی و رشد فردی در خانواده و در اجتماع. نویسنده بسیار شفاف و توانمند اندیشه های خودشون را در قالب یک کتاب گویا به خواننده و شنونده القا کرده اند. این جزو کتاب هایی هست که میشه با تامل و عمیقا بهش نگاه کرد و منطق خاصی را پیشه کرده و مطمئنا برای تغییر اساسی در رفتارها، ارتباطات، مذاکرات و رسیدن به اهداف مهم زندگی می تونه یک راهنمای خوب و موثر باشه. فصل یازدهم به نظرم بسیار عالی بود و می تونه مهم ترین بخش این کتاب هم تلقی بشه که به گونه ای تغییر و تجدید نظر در امور زندگی را شامل میشه. متن بسیار عالی ترجمه شده و روان هست. سپاس از تیم خوب کتابراه برای این اثر عالی.
این قسمتی ازکتابه که برام جالب بود:
اعتماد به نفس از خودباوری نشئت میگیرد در حالی که تواضع، زیر سوال بردن درستی روشهایی است که پی گرفتهاید. اکثر افراد موفق از دستیابی به اهدافشان مطمئنند اما در عین حال با فروتنی به این فکر میکنند که آیا از بهترین روشها برای رسیدن به آن بهره میبرند یا خیر.
از دلایلی که نیاز دارید این کتاب رو بخونید بازنگری کردن به شیوه تفکر، نوع نگاهتون و روشیه که در پیش گرفتین پس اگر از الان شروع به خوندن این کتاب نکنید روزی ناچارا بهش برمیگردین و دنبال جوابهای سوالاتتون میگردین پس چه بهتر از امروز شروع کنید🙏
باتشکر از کتابراه که این کتاب رو رایگان در اختیار کتاب خوانها قرار داد❤️
اعتماد به نفس از خودباوری نشئت میگیرد در حالی که تواضع، زیر سوال بردن درستی روشهایی است که پی گرفتهاید. اکثر افراد موفق از دستیابی به اهدافشان مطمئنند اما در عین حال با فروتنی به این فکر میکنند که آیا از بهترین روشها برای رسیدن به آن بهره میبرند یا خیر.
از دلایلی که نیاز دارید این کتاب رو بخونید بازنگری کردن به شیوه تفکر، نوع نگاهتون و روشیه که در پیش گرفتین پس اگر از الان شروع به خوندن این کتاب نکنید روزی ناچارا بهش برمیگردین و دنبال جوابهای سوالاتتون میگردین پس چه بهتر از امروز شروع کنید🙏
باتشکر از کتابراه که این کتاب رو رایگان در اختیار کتاب خوانها قرار داد❤️
این کتاب بینظیره
ما در فکر کردن، خیلی خسیسیم چون ترس داریم و شک کردن به عقایدمون باعث میشه که دنیا پیش چشم ما غیر قابل پیش بینی بشه.
ما دارایی هامون رو به راحتی عوض میکنیم مثلا لباسی که مال ۵ ساله پیشه رو نمیپوشیم چون احساس میکنیم از مد افتاده ولی هنوز عقاید و باورهایی که از ۲۰ سال پیش تو ذهنمون هست رو تغییر ندادیم چون سختمونه که از اون جای راحت بیرون بیاییم. ولی اگه میخوایم که بهتر فکر کنیم باید بتونیم دوباره بازنگری کنیم. اون چه شغلیه و چه نوع طرز فکریه که اگه بخواین بدنبال حقیقت باشید بهتون کمک میکنه؟
اون جوینده دانش و دانشجو بودنه که باعث میشه باورها و نظرات قدیمی رو کنار بزارین و در پی حقیقت باشید
ما در فکر کردن، خیلی خسیسیم چون ترس داریم و شک کردن به عقایدمون باعث میشه که دنیا پیش چشم ما غیر قابل پیش بینی بشه.
ما دارایی هامون رو به راحتی عوض میکنیم مثلا لباسی که مال ۵ ساله پیشه رو نمیپوشیم چون احساس میکنیم از مد افتاده ولی هنوز عقاید و باورهایی که از ۲۰ سال پیش تو ذهنمون هست رو تغییر ندادیم چون سختمونه که از اون جای راحت بیرون بیاییم. ولی اگه میخوایم که بهتر فکر کنیم باید بتونیم دوباره بازنگری کنیم. اون چه شغلیه و چه نوع طرز فکریه که اگه بخواین بدنبال حقیقت باشید بهتون کمک میکنه؟
اون جوینده دانش و دانشجو بودنه که باعث میشه باورها و نظرات قدیمی رو کنار بزارین و در پی حقیقت باشید
چند روز پیش خلاصهای از این کتاب رو در یک پادکست شنیدم و انقدر برام جالب و جذاب بود که تصمیم گرفتم کتاب کامل رو تهیه و مطالعه کنم، آدام گرنت توی این کتاب کاربردی با ارائه مقالات و مطالعات معتبر مسألهای رو مطرح میکنه که هم میتونه به شدت توی تغییر نگرش انسان به زندگی تاثیر داشته باشه و هم باعث رشد و پیشرفت توی کسب و کار و حتی پژوهشهای علمی و تحقیقاتی بشه و به نظر من مطالعه این کتاب برای همه انسانها در هر جایگاهی لازمه تا بتونن نسبت به تغییر یا اصلاح افکارشون اقدام کنن
ایده کلی کتاب راجع به اینه که درمورد عقایدمون تجدید نظر کنیم. برای من خیلی جالب و مفید بود. البته همهی فصل هاش رو دوست نداشتم و به نظرم فصلهای اولش مفید تر بود. فصل آخر کتاب خلاصهای از تمام مطالب کتاب بود که خیلی مفید بود. به نظرم جزء کتابهایی هست که حتما باید خونده بشه.
البته ترجمه نشر نوین خیلی خوب نبود. بعضی فصلها خوب بود و بعضی فصلها واقعا ضعیف بود.
البته ترجمه نشر نوین خیلی خوب نبود. بعضی فصلها خوب بود و بعضی فصلها واقعا ضعیف بود.
نوشتههای گرانت رو خیلی دوست دارم و یکی از نویسندگان محبوب من در زمینه روانشناسی هست.. توی این کتاب، آدام گرانت ما را دعوت میکنه که با ندانستن، اشتباه کردن، و دوباره فکر کردن، خوب شویم و چون درون راحت طلب ما از انجام این کار متنفر است نیاز به تلاش داره ولی گرانت با تحقیقات روانشناختی و داستانهای مرتبط مطرح به ما توضیح میده که چطور همه مون میتونیم روش کار کنیم
ابوعلی سینا چ جالب گفت: تا بدانجا رسید دانش من که بدانم همی که نادانم و این کتاب چقدر زیبا این مطلب را توضیح میدهد هرچند زیاد حاشیه رفته است. من فکر میکنم مشکل اکثر ادمها همه دانی هست اینکه خودمان را در هر زمینه مطلع و صاحب نظر احساس میکنیم و این خصلت در نظر کسانی که بیشتر میدانند چقد زشت و زننده هست باتشکر از کتابراه مطالعه این کتاب را به شدت توصیه میکنم.
کتاب بسیار خوبیه، اما سطح بالایی داره. یعنی هر فصل کتاب رو برای این که خوب بفهمی، باید در اون تعمق کنی.
این کتاب کمکتون میکنه تا از شر افکار مزاحم رها بشین و به آرامش ذهنی برسین تا بتونین تصمیم گیری درستی جهت رسیدن به موفقیت داشته باشین.
خوندن این کتاب رو به همه علاقمندان حوزه روانشناسی و توسعه فردی، توصیه میکنم.
این کتاب کمکتون میکنه تا از شر افکار مزاحم رها بشین و به آرامش ذهنی برسین تا بتونین تصمیم گیری درستی جهت رسیدن به موفقیت داشته باشین.
خوندن این کتاب رو به همه علاقمندان حوزه روانشناسی و توسعه فردی، توصیه میکنم.
کتابی هست که در سطح اجتماعی و روابط فردی صحبت میکنه و در واقع خیلی شبیه به کتاب هنر شفاف اندیشیدن هست که انواع خطاهای شناختی رو میگه اما این کتاب در سطح اجتماعی مسائل گوناگون باز میکنه و راهکارهای جالبی ارائه میده کمی طول کشید تمامش کنم چون باید از دید بالا به کتاب نگاه کنی و میتونم بگم پیرامون رشد فردی شخصیتی نیست
خوندن کتاب رو توصیه میکنم چراکه آدمها وسایل کهنه شونو دور میندازن، اما افکار کهنه شونو نه. برعکس ما به افکارمون میچسبیم و سعی میکنیم نظرات مخالف رو هرجور شده توجیه کنیم.
نقد کتاب. بنظرم برخی جاها بحث بیش از حد طولانی شده و خواننده خسته میشه. این طولانی شدن و متمرکز شدن روی یک مطلب از جذابیت کتاب حاضر کاسته.
نقد کتاب. بنظرم برخی جاها بحث بیش از حد طولانی شده و خواننده خسته میشه. این طولانی شدن و متمرکز شدن روی یک مطلب از جذابیت کتاب حاضر کاسته.
کتابیه که توی سطح اجتماعی و روابط فردی صحبت میکنه و درواقع خیلی شبیه به کتاب هنر شفاف اندیشیدن هست که انواع خطاهای شناختی رو میگه. اما این کتاب در سطح اجتماعی مسائل گوناگون باز میکنه و راهکارهای جالبی ارائه میده. یکم طول کشید تمامش کنم چون باید از دید بالا به کتاب نگاه کنی و میتونم بگم پیرامون رشد فردی شخصیتی نیست.
مثال آتش نشانان واقعا مثالی قوی برای بیان لزوم تغییر دیدگاه و آموزههای قبلی در شرایط بحرانیه.
واقعا گاهی باید انعطافپذیر بود. اگر شرایط و مشکلات از یک الگوی تکراری پیروی میکنن و هردفعه ما زیاندیده میشیم بدون اینکه مسأله ما حل بشه، این یک تلنگره برای تغییر واکنش و آموزه قبلی...
گاهی باید امتحان کرد.
واقعا گاهی باید انعطافپذیر بود. اگر شرایط و مشکلات از یک الگوی تکراری پیروی میکنن و هردفعه ما زیاندیده میشیم بدون اینکه مسأله ما حل بشه، این یک تلنگره برای تغییر واکنش و آموزه قبلی...
گاهی باید امتحان کرد.
این کتاب نگو جواهر بگو واقعا ما نیاز داریم چشم ندازمون را به زندگی عوض کنیم چون هر روز رشد میکنیم و هر روز باید زاویه نگاه و شیوه نگاه مان را به زندگی و مسالهها عوض کنیم تا بتوانیم حل کننده مسالهها شویم و شیرین تر و بانمک تر زندگی کنیم و این کتاب خیلی در این باره کمکمان میکند
برای اینکه بتونیم عادتهای غلط گذشته را اصلاح کنیم، اول باید اونها رو به چالش بکشیم. بهترین روش برای این کار هم دوباره فکر کردن است. همهی ما مثل مدیرعامل شرکت بلکبری سفت و سخت به باورها و اعتقاداتمان چسبیدهایم. اتفاقی که میتونه موجب غرق شدن کشتی زندگی یا کسب و کارمون بشه که در مورد بلک بری شد و نابود شد شرکتش.
آدام گرنت تو این کتاب راهکارها و نکاتی را برای مقابله با تعصب غلط به ما میگه. اون یاد میده در واقع برعکس اونچه که بیشتر مردم تصور میکنن متعصب بودن اصلا ویژگی مثبتی نیست. (که البته ما تو ایران راه داریم حالا حالاها). خلاصه کتاب مثبت و خوبیه و توصیه میکنم ارزش وقت گذاشتن داره واقعا
تعصب نقطه مقابل تعقل است، برای همین هم آدام گرنت از پایه با آن مخالف است. کنار گذاشتن تعصبات فکری هم میتواند مسیر را برای رشد و توسعه فردی ما هموار کند.