این کتاب همونجوری که گفته شده مجموعه یادداشت هاییه که هر کسی برای خودش میتونه شبیهش رو بنویسه... چیزی که برای من خوندن این صد صفحه و خردهای رو خسته کننده کرد، لحن نویسنده بود که به نظرم علی رغم تلاشش، گیرا و دوستانه نبود.. به علاوهی ترکیبی از مشکلات ترجمه و حتی خود محتوای کتاب!
توی این کتاب، آن لاموت نقش اون خویشاوند یا همسایه ات رو داره که میاد و با نیت خیر خواهانهاش باهات از هر چیزی که یاد گرفته و تجربه کرده یا تو دوست داری بشنوی، حرف میزنه.
آشنایی با تجربیات، لحظهها و باورهای نویسنده شاید برات جالب باشه و بتونی در رو باز کنی و همسایه ات رو دعوت کنی و با قلب و ذهنی آروم و یه لیوان چای، حرفاش رو بشنوی... که شاید حتی لا به لای جملات و گفته هاش چیزی توی قلبت جرقه بزنه، با اینکه خیلی از گفته هاش رو قبول نداری و نظرت چیز دیگهای هست.. به هر حال این یه گفتگوی یک طرفه است اما
در نهایت اینکه در رو باز کنی یا نه دست توئه؛
توی این کتاب، آن لاموت نقش اون خویشاوند یا همسایه ات رو داره که میاد و با نیت خیر خواهانهاش باهات از هر چیزی که یاد گرفته و تجربه کرده یا تو دوست داری بشنوی، حرف میزنه.
آشنایی با تجربیات، لحظهها و باورهای نویسنده شاید برات جالب باشه و بتونی در رو باز کنی و همسایه ات رو دعوت کنی و با قلب و ذهنی آروم و یه لیوان چای، حرفاش رو بشنوی... که شاید حتی لا به لای جملات و گفته هاش چیزی توی قلبت جرقه بزنه، با اینکه خیلی از گفته هاش رو قبول نداری و نظرت چیز دیگهای هست.. به هر حال این یه گفتگوی یک طرفه است اما
در نهایت اینکه در رو باز کنی یا نه دست توئه؛