برای من خواندن فوسه خستهکننده و در عین حال اشتیاقآور است. این پارادوکس او را در یک سنت ادبی متمایز نروژی با نویسندگانی همچون هنریک ایبسن قرار میدهد. متون فوسه مورد توجه همه نیست و مخاطب خاص دارد. اکسپرسیونیسم و مینیمالیسم در فضای آثار او غالب است.
در این رمان آمیختگی سرنوشت گذشته و حال را میبینیم. گذشتۀ ما، بهویژه گذشتۀ خانوادگی، چه چیزی دربارۀ خودمان در زمان حال میتواند به ما بگوید؟ این سؤالی است که خواننده باید به آن توجه کند.
با اینک ه این فیلمنامه نویس قصد داشته رمان خلق کنه ولی باز هم در قالب فیلمنامه به تحریر درامده. جملات دایره وار و تکراری داره جوری که ادم قاطی میکنه این ها همون هایی هست که چند لحظه پیش شنیده، گویندگی بی روح بود
در این رمان آمیختگی سرنوشت گذشته و حال را میبینیم. گذشتۀ ما، بهویژه گذشتۀ خانوادگی، چه چیزی دربارۀ خودمان در زمان حال میتواند به ما بگوید؟ این سؤالی است که خواننده باید به آن توجه کند.