نقد، بررسی و نظرات کتاب حرمسرای قذافی - آنیک کوژان
4.1
514 رای
مرتبسازی: پیشفرض
محمدامین سعیدی
۱۴۰۱/۰۵/۰۳
18648
وای ازروزی که نقاب از چهره سایر دیکتاتورهای زنده عالم برداشته شود. (چه داخلی و چه سایردنیا) چه بسا ازقذافی ملعون هم رسواترشوند. این سرنوشت محتوم و تخلف ناپذیر کل جباران تاریخ هست که دیریازود محقق خواهدشد. نویدبرآن روز. کتابی جسور در نوع خودش درودبر ژورنالیست نابغه فرانسوی خانم آنیک کوژان. کتابی که طی دوروز خواندم و کلی مرادرگیر جنایات این فردپست فطرت کرد.
نگارش کتاب خیلی بد بود علائم نگارشی خیلی جاها استفاده نشده بود و این خوندن راحت و سریع کتاب رومشکل میکرددرضمن اول جمله رو نقل قول میکرد بعد میگفت که چه کسی اون رو گفته من اصلا از این روند خوشم نیومد. ترجمه یکی دوجا مشکل داشت. تجاوز به شخصیت اصلی رو با ادبیات یکسان با همون کلمات بارها تکرار میکرد به نظرم میشد یه تغییراتی داده شه که کتاب از این روند کند دربیاد. با این حال کتاب رو خوندم چون میخوام بدونم تو دنیاچی گذشته و چی میگذره. چه جنایتهایی که درحق زنان جهان، به خصوص کشورهای مسلمون به واسطه دین و استکبار وزور، صورت نگرفته. خیلی تو طول کتاب اعصابم بهم ریخت و واقعا توان ادامه دادن نداشتم از بس محتوا دردناک، ازاردهنده، تحقیرامیز برای یک انسان بود. اما اگه میخواید درمورد جنایات حاکمان مذهبی ستمگر و ظلمشون به زنها اطلاعاتی داشته باشید این کتاب و کتاب دختری که از چنگ داعش گریخت رو پیشنهاد میدم بخونید.
از نظر کلی بدون توجه به اینکه واقعی هست یا رمان داستان ترسناک جنایی سیاسی یا هرچیز دیگه خوب بود. ولی این که این کتاب مبهم هست کمی نگاه رو عوض میکنه. شخصیت داستان کیه و کجاست و مدرک که ثابت کنه این شخص همچین داستانی براش پیش اومده. این که سیاستمدارهای خارجی همچین کاری بکنن بعید نیست و واقعیه نه خود بلکه خانواده شون حتی. مثل پسر نتانیاهو و رسوا شدنش در دادگاه و اتهامات مربوطه. این که یه خبرنگار فرانسوی اینو نوشته و بدون محکم بدون شخصی حقیقی و مدرک داستان کلی رو باور نمیکنم و همچنین نا هماهنگیهای در داستان دیده میشد که نشان دهنده مصنوعی بودن بود. من متوجه هدف پشت این کتاب شدم و بازی با کلمات و شستشوی مغزی شدم. مخصوصا اینکه یک فمنیسم اینو نوشته. مربوط کردن قذافی به بعضی چیزها و گزافه گویی این کتاب بی هدف نیست. این کتاب با احساسات بازی میکنه و هرچیزی رو میتونه غیر مستقیم وارد ذهن انسان کنه. کمی منطقی فکر کردن و احساساتی نشدن لازمه.
امتیاز چهار ستاره به نحوهی نگارش نویسنده و مترجم میدهم که صحبتهای ثریا همانطور که بیان شده نقل قول کرده است هر چند نویسندهی محترم میتوانست از نظر نگارشی و دستوری بهتر و روانتر بنویسد اما داستان بسیار تکان دهنده بود اینقدر روحم را رنجاند که شبش کابوس قذافی رهایم نمیکرد و ذهنم از فکر این حیوان وحشی سادیسمی خالی نمیشد من داستان یا بهتر بگویم تراژدی تلخی را خواندم و اینچنین بهم ریختم بیچاره آن کسانی که چنین کابوسی را تجربه کردند. جای چند سوال برای من باقی گذاشت یکی اینکه قبول دارم حکومت دیکتاتوری بود اما چرا مربیان و معلمان مدرسه که وظیفه شان آگاهی بخشی و آموزش است متوجه نشدند دختر پانزده ساله چطور میتواند جزو محافظان مردی نیرومند باشد چنین دختری توانایی بدنی ندارد چرا شک نکردند به مردی که مقدس میشمردند؟ دوم اینکه اگر این موجود چندش را بعنوان رهبر قبول داشتند یک رهبر نیمه خدا و مقدس، چرا متوجه قلدری و زورگویی او نشدند؟ یک رهبر آزاده افراد را برای انتخاب آزاد میگذارد اما ثریا حق انتخاب و نظر نداشت پس نتیجه باید میگرفتند که این حیوان وحشی دیکتاتور است و منبعد با مبارزه کردن حکومت قذافی را تضعیف میکردند و در آخر اینکه با وجود اعمال قدرت از طرف سازمان ملل متحد و سازمانهای وابسته بعد از ماجرای صدام و قذافی باز هم شاهد کودک همسری، ستم به زنان، دختران، کودکان و مردمان یک کشور هستیم؟ اگر این سازمانها قدرت اجرایی ندارند بهتره منحل بشوند تا مظلومین امید بیهوده نداشته باشند. موفق باشید.
سراسر درد داشت. دردی که از روح به قلب نفوذ میکند. اگرچه اعتقاد قوی دارم که انسان برای پاکسازی روحش باید از مسائل منفی دوری کند. اما آگاهی از آنچه بر جامعه کل زنان در جهان میگذرد یک ضرورت محسوب میشود. من تلاش کردم در طول خواندن این کتاب پاکسازی کنم برای ثریا و تمام زنانی که قربانی شده بودند. نکته تاسف بار این جریانات تجاوز یک دیوانه سادیسمی که قطعا باید در تیمارستان بستری میشد، نبود. بلکه کسانی که در رژیم جدید لیبی به دلیل تعصبات غیر منطقی سنتی و مثلا! مذهبی حاضر به دفاع از این زنان نشدند از نظر من جنایتکار تر هستند. برای ایجاد جوامع آگاه و رو به رشد و صلح آمیز ما ناچاریم ابتدا قربانیان این جنایات را پاکسازی کنیم. نه اینکه آن ها را کلا از جامعه حذف کنیم و ندیده بگیریم. باید توجه داشت که مشکلاتی مشابه مشکلات زنان و قربانیان لیبی در کشور خود ما هم وجود دارد و وظیفه تمام اقشار جامعه اعم از زن و مرد ارام کردن خشم و نفرت درون این افراد است. گواه این مسئله را میتوان در راهروهای دادگاه ها به راحتی پیدا کرد. باید ذهن کل را از این خشم و نفرت و انتقام که در نتیجه سرکوب و تحقیر زنان در تمامی اعصار و سرزمین ها به وجود امده پاکسازی کرد تا به آرامش روحی و جسمی برسیم. و این مهم تنها با مشارکت همه افراد یک جامعه به دست می آید. به امید روزهای موفقیت برای تمام جهانیان
خیلی وقت بود میخواستم این کتاب را بخوانم در حالی که اصلا نمیدانستم قذافی کیست اما تیتر کتاب برایم بسیار جالب بود. موضوع جالب در مورد این کتاب داستان بسیار غمگینی است که متاسفانه در برخی جوامع هنوز هم وجود دارد و از جهتی داستان در مورد دختری است که گرفتار هوس حاکم زمانه خود شده و مورد تجاوز قرار گرفته و در جهت دیگر داستان در مورد دختری است که به هر دلیلی مورد تجاوز قرار گرفته و خانواده به جای حمایت و پشتیبانی از او، او را مقصر میدانند و هنوز هم مورد پذیرش خانواده قرار نگرفته. البته موضوعی که بسیار در کتاب به چشم میخورد این بود که برخی از مطالب عنوان شده در صفحات بعد نقض میشد. برای مثال در حالی که در سراسر کتاب عنوان شده که هیچ کسی در این کشور در مورد این جرم قذافی چیزی نمیدانند و سران کشور سعی در سکوت دارند اما در صفحاتی دیگر گفته شده که همه این موضوع را میدانند که چرا دختران به داخل حرمسرا میایند.احتمالا به دلیل اینکه افراد اندکی سعی در همکاری با نویسنده داشتند و مطالب به صورت مختصر و پراکنده عنوان شده چنین مشکلی پیش امده است.
ابتدای شروع مطالعه، کتاب جذابی به نظر میاد که ابرهای دروغ و نفاق رو از مقابل ماه حقایق کنار میزنه و مشت جباران و دیکتاتورهایی رو که خون جوامع رو در شیشه کردهاند رو باز میکنه ولی به مرور بزرگنمایی و غلوی که در روابط جنسی سرهنگ قذافی به خرج میره باعث شک و تردید در درست بودن اصل ماجرا میشه و این فکر رو به ذهن خواانده متبادر میکنه که نویسنده مغرضانه وبا اهداف سیاسی به قضیه نگاه میکنه و سعی داره به خواننده بقبولونه که حکومتهای غربی بسیار عالی و حکومتهای دیگر مبتذل و فاسد هستند در صورتی که فساد از انواع مختلف آن در تمام جوامع و حکومتها وجود دارد. کتاب خالی از هر گونه هنر نویسندگی است و از آن جا که اکثر انسانها تمایل به خشونت و مسائل جنسی دارند، این کتاب نیز سعی دارد مانند فیلمهای هندی با استفاده از این دو میل قوی که در نهاد انسانها نهفته است خواننده را درگیر متن کتاب کند. خلاصه اینکه کتاب کم مایهای است که اگر خواننده بخواهد خلاصهای از آن را بنویسد، در چند سطر کل کتاب خلاصه میشود. این برداشت من از متن کتاب بود، امیدوارم دیگر خوانندگان بهره کافی و لازم را از مطالعه این کتاب ببرند.
در پایان از زحمات دست اندر کاران کتابراه تشکر میکنم با سپاس عباسعلی رنجبرکهن
در پایان از زحمات دست اندر کاران کتابراه تشکر میکنم با سپاس عباسعلی رنجبرکهن
محتوای کتاب خیلی خوبه واسه دونستن سرنوشت بد زنها در جوامع به شدت مذهبی، واسه شناختن حقیقت دیکتاتورهای جهان که همه مثل هم هستن، واسه درک افکار مسموم خانوادههای متعصب و مردای غیرتی و... واسه فهمیدن اینکه هیچ چیز جهان عادلانه نیست، زندگی این دختر به معنای واقعی نابود شد بدون اینکه ذرهای تقصیر داشته باشه. به امید روزی که دنیا جای بهتری واسه زندگی باشه و همه دیکتاتورهای جهان به سزای اعمالشون برسن.
اما نکته منفی کتاب نگاراش ضعیفش بود. انگار که اصلا هیچ ویرایشی نشده، مرجع خیلی از ضمایر مشخص نبود، من نفهمیدم قضیه اون قایق چی بود. خیلی سرسری و سطحی از خیلی چیزا گذشته بود در حالی که بنظر میرسید احتیاج به بحث بیشتری دارن. فک میکنم ترجمه ضعیفی بود، پیشنهاد میکنم اگرم کسی میخواد کتابو بخونه از انتشارات دیگهای بخونه. البته نیمه دوم کتاب خیلی بهتر و مفهوم تر بود، نیمه اول خیلی گنگ و بهم ریخته بنظر میرسید
احساس میکنم میتونست یه کتاب خیلیییییی بهتر باشه که اشکای خواننده رو هم حتی دربیاره در حالی که من مدام سعی میکردم بفهمم الان چی شد؟ الان کی داره این جمله رو میگه، الان چیه قضیه و....
اما نکته منفی کتاب نگاراش ضعیفش بود. انگار که اصلا هیچ ویرایشی نشده، مرجع خیلی از ضمایر مشخص نبود، من نفهمیدم قضیه اون قایق چی بود. خیلی سرسری و سطحی از خیلی چیزا گذشته بود در حالی که بنظر میرسید احتیاج به بحث بیشتری دارن. فک میکنم ترجمه ضعیفی بود، پیشنهاد میکنم اگرم کسی میخواد کتابو بخونه از انتشارات دیگهای بخونه. البته نیمه دوم کتاب خیلی بهتر و مفهوم تر بود، نیمه اول خیلی گنگ و بهم ریخته بنظر میرسید
احساس میکنم میتونست یه کتاب خیلیییییی بهتر باشه که اشکای خواننده رو هم حتی دربیاره در حالی که من مدام سعی میکردم بفهمم الان چی شد؟ الان کی داره این جمله رو میگه، الان چیه قضیه و....
همون طور که از اسم کتاب پیداست محتوای کتاب تا حدودی قابل پیش بینی بود. کتابی تلخ اما آشنا... برعکس خیلیها که این کتاب رو غیرقابل باور و داستان تصور میکنند، من به کلیت این کتاب ایمان دارم. کاش این کتاب رو بعد از کتابخانه نیمه شب نمیخوندم که از شیرینی و لذت خوندنش برسم به روزگار سیاه مردمان جهان سوم و به خصوص زنان این سرزمین، هر چقدر تو یه دنیای آزاد تو هستی و تصمیماتت، اینجا تو هستی و محکوم به تصمیمات محدود... در ضمن اینکه باید بگم این کتاب قرار نیست شما رو با سرگذشت قذافی آشنا کنه، بلکه کتابیه در مورد یک بعد از زندگیش، یعنی حرمسرا و بعد جنسی زندگیش. اگه تحمل درد و رنج و غم این کتاب رو دارین، حتما پیشنهادش میکنم. البته ترجمه سیده تبسم موسوی به نظرم اصلا ترجمه خوب و روانی نبود.
کتاب واقعا خوب و غم انگیزی بود با فضای بسیار تاریک. وقتی که با واقعیت بعضی چیزها رو به رو میشویم ما را عمیقا ممکن است نا امید کند ثریا را درک میکردم ولی گاها انتخابهای اون رو اصلا درک نمیکردم اصلا منطقی نمیدونستم هر چند شرایط او واقعا سخت بود و شاید فشاری که دور و برش بود باعث این تصمیمات میشد. ولی در محیطی که همه به عنوان یک ابزار برای رفع نیازهای جنسی میبینند و یکسره به او توهین میکنند دریافت کمی محبت او را عمیقا تحت تاثیر قرار میداد و برای همین اینقدر راحت اعتماد میکرد...
کتاب برای کسانی که دوستدار سرگذشتهای حقیقی هستند توصیه میشود و البته که مناسب برای بالای ۱۴ سال است این را از این جهت میگویم که ممکن است روحیات شما را تحت تاثیر قرار دهد
کتاب برای کسانی که دوستدار سرگذشتهای حقیقی هستند توصیه میشود و البته که مناسب برای بالای ۱۴ سال است این را از این جهت میگویم که ممکن است روحیات شما را تحت تاثیر قرار دهد
نمی دونم درستترین کار چیه در اینکه دیکتاتورها آدمهای کثیف و بیماری هستن که شکی نیست ولی نمیدونم چرا احساس میکنم در بیان بیماری و وابستگی سیری ناپذیر جنسی قذافی غلو شده و این زیاده روی غیر قابل باور هست و اصلا طبیعی نیست و عجیبه ولی اعتقاد دارم که حتما چیزی وجود داشته که بهش پرداخته شده و اینکه شخصیت ثریا رو نتونستم درک کنم عجیب و غریب و گاهی دروغگو و زیاده گو به نظر میرسید و در بسیاری از خاطراتش غیر واقعی بود و به زور گاهی میخواست خودشو موجه نشون بده ولی زنان زیادی در سرتاسر جهان از قدیم تا به حال بودن و هستن که بابت ظرافت جسمانیشون و ضعف بدنی مورد سواستفاده قرار گرفتن و دل من برای اونها پراز خونه
با هر لحظه که میخوندم حس خفقان بهم دست میداد انگار این اتفاقا روی دور تکرارند:) اینکه انقدر راحت قذافی تونسته بود مردم رو به زنجیر کنه و برای امیال حیوانی خودش قربانیشون کنه قلبم رو به درد میاورد گاهی یادم میرفت ژانر این کتاب فانتزی و تخیلی نیست. در اوایل کتاب متنی مبنی بر اینکه مردم دوست نداشتند قربانی ها سرگذشتشون در اون جهنم رو بازگو کنند و بشنوند و قربانیان رو مقصر میدونستند، خوندم و حس کردم واقعا یک انسان تا چه حد میتونه انسانیت رو در خودش بکشه:) کتاب نگارش درستی نداشت اما موضوع و خط کتاب خوب بود اگر علاقه به تاریخ حکومت ها و سیاست کشورها دارید پیشنهاد میکنم این کتاب را بخونید.
اختلال شخصیت چقدر میتونه ویرانگر باشه، دلم به حال زنان و مردانی که در بند ظلم و ستم و تجاوز پست فطرتترین افراد هستند میسوزه، احساسات متناقضی ادمو درگیر میکنه اما واقعا خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نخواهد داد جز به دست خودشان. مردمی که آگاه باشند، بینش داشته باشند و متحد باشن. ولی واقعا نهایت رذالت و پستی رو میرسونن این جور افراد، فقطی جمله رو دارم تکرار میکنم انقدر پست هستند این افراد انقدر پست، کاش دنیا جای امنی بود برامون و کاش ادمای امنی سر راهمون باشن. ادمایی مثل ثریا چطور میتونن با چه روانی میتونن به زندگیشون ادامه بدن چه قدر سخت😔
با آرامش و دقت زیادی مطالعه کردم...
محتوای کتاب برایم دردآور و ناراحت کننده بود اما غریب و ناآشنا نبود...
ازین تاریخها و روایتهای زیاد شنیده ایم هم در ایام گذشته و هم تاریخ معاصر و هم در ایام جاری زندگی مان!
دختران ایرانی قبل از انقلاب
دختران عراقی
دختران سوری
و تمام زنان و دخترانی که ابزاری شدند برای اهداف شخصی و کلان قدرتمندان دنیا...
و تنها یک جمله برای فهم ارزش و قدرت زن کافیست که زن تشکیل دهنده یک جامعه، کشور و جهان است و اگر بخواهد میتواند بزرگانی را بپروراند یا اینکه پستترین افراد را رشد دهد...
زن تمام محتوای زندگیست!
محتوای کتاب برایم دردآور و ناراحت کننده بود اما غریب و ناآشنا نبود...
ازین تاریخها و روایتهای زیاد شنیده ایم هم در ایام گذشته و هم تاریخ معاصر و هم در ایام جاری زندگی مان!
دختران ایرانی قبل از انقلاب
دختران عراقی
دختران سوری
و تمام زنان و دخترانی که ابزاری شدند برای اهداف شخصی و کلان قدرتمندان دنیا...
و تنها یک جمله برای فهم ارزش و قدرت زن کافیست که زن تشکیل دهنده یک جامعه، کشور و جهان است و اگر بخواهد میتواند بزرگانی را بپروراند یا اینکه پستترین افراد را رشد دهد...
زن تمام محتوای زندگیست!
من قبلا داستانهایی از چنین دست، مثل دختری که از چنگ داعش گریخت و یا دختری با هفت اسم (فرار از کره شمالی) رو خونده بودم.
اونقدر که تک تک جملات اون کتابا رو درک و باور میکردم و تحت تاثیرش قرار میگرفتم، این کتاب نتونست در من چنین حسی ایجاد کنه.
گاهی حس میکردم زیادی اغراق شده و یا مطالب مدام تکرار میشوند.
به علاوه اینکه قلم نویسنده هم زیاد قوی و تاثیر گذار نبود.
اونقدر که تک تک جملات اون کتابا رو درک و باور میکردم و تحت تاثیرش قرار میگرفتم، این کتاب نتونست در من چنین حسی ایجاد کنه.
گاهی حس میکردم زیادی اغراق شده و یا مطالب مدام تکرار میشوند.
به علاوه اینکه قلم نویسنده هم زیاد قوی و تاثیر گذار نبود.
این کتاب شرح حال یک دختر که قربانی دیکتاتور لیبی شددیکتاتوری که زمانی قهرمان ملی لیبی بود تفاوت محبوبیت و تنفر چه قدر کوتاه است دیکتاتوری که به جنون یک دیکتاتور انجامید نثر کتاب و ترجمه تحت الفظی است و روان نمیباشد ولی خواننده به آن عادت میکنددر رژیم دیکتاتوری لیبی نه فقط زنان که مردان هم قربانی این دیکتاتور دیوانه میشوند کتاب خوبی است انسان برای قهرمان کتاب متاسف میشود و به شدت از امثال قذافی منزجر. کلام آخر دیکتاتورها دیکتاتور زاده نمیشوند این ما هستیم که دیکتاتورها را میسازیم
کتاب خوبی بود ارزش یک بار خواندن را داشت، لحن و نگارش کتاب ساده بود، پر از درد و رنج زنانی که به خاطر عفت و آبروی خانواده شان مجبور به سکوت بودند و بار تحمل درد عمیق دروجودشان را به تنهایی به دوش بکشند و حتی نتوانند به عزیزترین و نزدیکترین افراد خانواده شان بگویند، حال و هوای کشورهایی که حاکم دیکتاتور دارند بسیار شبیه هم است خدا میداند پشت هر دیکتاتوری چه فسادهایی نهفته است، در برابر ظلم نباید سکوت کرد به امید رهایی از ظلم و بی عدالتی بر زنان
کتاب رو خوندم.سایر نظرات رو هم خوندم.در حقیقت این مسئله ربطی به مذهب نداره قذافی مسلمان نبود بارها در کتاب گفته شده برای جلب حمایت شیاطین و جادو این کارو میکرد . در حقیقت این جان خانمها قربانی مذهب نیستن قربانی بی مذهبی و افراطی گری و سیری ناپذیری قذافی هستن علتش به طور واضح در کتاب گفته شده.کتاب خوبی بود.گوشه ای از تاریخ سیاه معاصر رو نشون میده و این که چطور قذافی با این طرفند کثیف کشورش رو اداره میکرد.خدا به داد هممون برسه.
این کتاب به آزادگی زنان و دختران و سر گذاشت لیبی میپردازه، ظلمی که به دختران در این کتاب گفته شده واقعاً غمناک و اعصاب خورد کنه و در قسمتی که مادرش از ثریا ناامید میشه واقعاً مسخره هست هر فرد دیگری در این شرایط قرار بگیره پاکی خودش از دست میده و دچار اعتیاد میشه مادر ثریا بر خلاف پدرش به خوبی اون رو درک نکرده و راجب متن یخورده شلخته بود و بعضی کلمات زیاد تکرار میشدن و معنی دیگهای براش در نظر گرفته نشده بود
مطالعه این کتاب به همه پیشنهاد میکنم تا از کیش شخصیتها که مخصوصا در خاورمیانه شدت دارد بپرهیزیم و از رهبران بت نسازیم که به هیچ عنوان قابل نقد و انتقاد نیستند. قذافی که زمانی به عنوان رهبر انقلاب آزادی بخش و به رهبر آزادی بخش زنان شناخته میشد خود بدترین و دیوانه وارترین دشمن زنان و نابودگر خیلی از روحها و روانهای زنان و مردان بود. و در نهایت به سرانجامی دچار شد که عاقبت همه دیکتاتور هاست.
کتاب خوبی بود. چهره واقعی قدرت مطلق و استبداد که نتیجه آن فساد در زمینههای مختلف و تباهی و ظلم و خود برتربینی و برگزیدگی میشود، حالا چه قذافی باشه چه کس دیگهای در تاریخ زیاد داشتیم که معروف ترینشان هم کاترین کبیر است. کاش کتاب به اواخر عمر قذافی محدود نمیشد و از دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی هم خلاصهای میداشت که چه طور قذافی به قدرت رسید و نقش پر رنگی هم از نظر سیاسی و جنگ در آفریقا و حتی در خاورمیانه داشت.
مستندی به نام سگ هار درمورد قذافی وجود داره که اگر به سرگذشت این دیکتاتور علاقمند هستید اکیدا توصیه میکنم تماشا کنید. این کتاب همونطور که از اسمش پیداست بیشتر جنایتهای این ادم رو از جنبه جنسی نشون داده و بیشتر به هوس رانیهای مزمن این آدم اشاره کرده. اگر مطالب جامعی از جنایتهای این آدم از جنبههای مختلف میخواین کتاب خوبی نیست اما اگر صرفا مطالعه انحرافات جنسی این آدم براتون جذابه قابل توصیه هستش
او که نگران بود مبادا تک تیر اندازهای رژیم هنوز در گوشهای از ساختمان پناه گرفته باشند سالن اجتماعات سبز رادیدم همان سالنی که قدافی دوست داشت سخنرانی انجام دهد. این سالن به راهرویی باز میشد که انتهای آن...
با جستجویی در اینترنت، بعضی مطالبی که از حکومت قذافی در این کتاب بیان کرده را میتوان مشاهده کرد اما نه همهی مسائل و معضلات
اگر واقعا ثریایی بوده باشد و واقعیت نگارش شده باشد باید گفت وحشتناک بوده وحشتناک
با جستجویی در اینترنت، بعضی مطالبی که از حکومت قذافی در این کتاب بیان کرده را میتوان مشاهده کرد اما نه همهی مسائل و معضلات
اگر واقعا ثریایی بوده باشد و واقعیت نگارش شده باشد باید گفت وحشتناک بوده وحشتناک
بسی حرمسراهای دیگری در تاریخ وجود داشتند که ثریای برای افشای آنها وجود نداشت
جنایات زیادی که پشت نقابهای ظاهری پنهان ماندند و حالا هم زیر خاکها دفن شدند
این کتاب راز محافظان زن قذافی و همچنین یک بعد از چهرهی واقعی اولین شخصیت یک کشور را که چهار دهه از حیات ملت و کشور را رهبری میکرده برملا میکند و چه جالب که این چهره پنهان نه از روی زمین بلکه بیشتر از زیر زمینی در باب العزیزیه روایت میشود.
جنایات زیادی که پشت نقابهای ظاهری پنهان ماندند و حالا هم زیر خاکها دفن شدند
این کتاب راز محافظان زن قذافی و همچنین یک بعد از چهرهی واقعی اولین شخصیت یک کشور را که چهار دهه از حیات ملت و کشور را رهبری میکرده برملا میکند و چه جالب که این چهره پنهان نه از روی زمین بلکه بیشتر از زیر زمینی در باب العزیزیه روایت میشود.
کتاب خوبی بود. بسیار جای تاسف داره که همیشه یک سری از دیکتاتورها زندگی مردمعادی رو به تباهی میکشند که همه اینها از جهل و نادانی مردم عادی ناشی میشه که این اجازه رو میدن. کاش کسی بود که وقتی این همه مظالم و میدید خیلی زودتر از این انقلاب به زندگی این ملعون خاتمه میداد تقدیر و تشکر از زنان محکم و با شهامتی امثال ثریا و خانم نویسنده که پا فراتر میذارن و بسیاری از هنجارهای جامعه رو میشکنن و روشن گری میکنن.
کتاب جالبی بود خیلی دوست داشتم که بخونم کتابی تلخ از واقعیتهایی که در روی زمین بوسیله دیکتاتورها تکرار میشه و انسانهای مظلومی که در هیچ دادگاهی نمیتونن شکایت بکنن چون هیچوقت اینجور شکایتها به درستی رسیدگی نمیشن و چه بسیار خانوادهها یی که از ترس آبرو سکوت میکنن ممنونم از نویسنده محترم و ممنونم از مترجم عزیز که با ترجمه چنین کتابهایی ما رو با بعضی از وقایعی که در تاریخ تکرار میشه آشنا میکنن
اصلا پیشنهاد نمیکنم وقتتون رو صرف این کتاب کنید
به شدت ضد و نقیض، دختری که اسیر قذافی هست میره بازار میره خرید میره تعطیلات میره گردش ولی فرار نمیکنه! چون میترسیده فرار کنه! بعد میره پیش قذافی میگه من عاشقه یه پسره که تو بهش تجاوز میکنی شدم! بدون هیچ ترسی! یعنی سراسر دروغ و نوشته شده با افکار به شدت فمنیستی با چاشنی چاخان
به شدت ضد و نقیض، دختری که اسیر قذافی هست میره بازار میره خرید میره تعطیلات میره گردش ولی فرار نمیکنه! چون میترسیده فرار کنه! بعد میره پیش قذافی میگه من عاشقه یه پسره که تو بهش تجاوز میکنی شدم! بدون هیچ ترسی! یعنی سراسر دروغ و نوشته شده با افکار به شدت فمنیستی با چاشنی چاخان
خیلی وحشتناک و اسف بار به نظر میرسه و امیدوارم واقعا روزی چهرهی واقعی تمام آدمهای دیکتاتور و روانی مشخص بشه و واقعا برای ثریا خوشحال شدم که انقدر قوی دربرار تمام این سختیها تاب آورد و زندگی خوبی رو تقریبا برای خودش ساخت میدونم شاید خیلی هم زندگی خوبی نبود اما مهم و با ارزش این هست که تمام تلاش خودش رو کرد البته افسوس از جوانی از دست رفته!!
شاید غیر قابل باور بود داستان کتاب اگر این واقعیت نبودکه همه ى دیکتاتورها با تکیه بر موضوعات عوام فریبانه ایى همچون ناسیونالیسم و نژاد پرستى و موهوماتى دیگر و با استفاده از ابزار دین جاى خدا را در زمین قبضه و هر پلشتى را براى خود حلال و حق نفس کشیدن را بر توده مردم حرام مى کنند
هر ابلیسى که از تخت به زیر آمده داستان هایش به همین زشتى است
هر ابلیسى که از تخت به زیر آمده داستان هایش به همین زشتى است
قلب آدم به طرز دردناکی مچاله میشه وقتی سر گذشت زنهای نگون بختی رو میخونه که اینطور آینده شون، ارزوهاشون، حال خوبشون و تموم رویایی ک داشتن در عرض یک ثانیه خاکستر میشه، وای بحال اون زنهایی که تجربه داشتند نه فقط زنان لیبی بلکه تموم زنایی که به اجبار اسیر افرادی چون قذافی میشن.
تلخترین کتابی بود که خوندم، اگه توانایی حجم غم و اندوه کتاب و دارید بخونید فقط واقعا دردناکه: (
تلخترین کتابی بود که خوندم، اگه توانایی حجم غم و اندوه کتاب و دارید بخونید فقط واقعا دردناکه: (
مطالب و توضیحات این کتاب به خوبی نشان میدهد که انسان اگر اسیر نفس شود و عقدههای دوران کودکی نظیر فقر واحساس حقارت داشته و برآن تسلط نداشته باشدبا رسیدن به قدرت تا چه اندازه میتواند در ددمنشی و درنده خویی غرق شود تا آن جا که در پشت پرده دین و مذهب نیز خود را مخفی نموده و مذهب را وسیلهای برای رسیدن به اهداف پلید خود قرار دهد.
هیچ وقت نمیفهمم چطور انسان میتونه انقدر سقوط کنه تا برای رذالت خود انتهایی قائل نشه
به نظرم ثریا قدر فرصت خودش ندونست و میتونست از فرارش در پاریس استفاده کنه
و نمیفهمم چطور معمر با آن حجم تنوع دختران را سالها نگه میداشت
از حیث نحوه نگارش به نظرم از یک جایی بیان اتفاقات تکراری ملال آورش کرد
به نظرم ثریا قدر فرصت خودش ندونست و میتونست از فرارش در پاریس استفاده کنه
و نمیفهمم چطور معمر با آن حجم تنوع دختران را سالها نگه میداشت
از حیث نحوه نگارش به نظرم از یک جایی بیان اتفاقات تکراری ملال آورش کرد
این نکته کتاب برام سوال بود که میگفت رهبر انواع مواد والکل مصرف میکرد این فرد بعد مدتی باید توان جنسیش کم بشه نه زیاد اونم روزی چند بار راستش نمیدونم این داستان تا چه حد صحت دارد ولی با یک نگاه به سران و بزرگان دنیا میتوان فهمید که اکثرشان از جوامع بشری دارن سو استفاده میکنند واز همدیگر در کارهای پست سبقت میگیرن
خیییلی عالی و تأمل برانگیز... با خواندن این داستان بسیار شوکه شدم و کاملا شخصیتهای داستان را میتوانستم تجسم کنم و خودم رو در آن فضا و محیط تجسم کنم و البته باعث تأسف هست که حتی در حال حاضر هنوز حاکمانی هستند با طرز فکر و منش قذافی دارند حکومت گردانی میکنند و مردم همچنان ارادت خاصی به این حاکمان دارند
نثر بدی داشت که شاید ایرادش از مترجمش بوده،
و در کل داستان تکرار مکررات بود و به نظرم یه سری چیزایی داشته که انگار گفته نشده مثلا این که اون دخترا حتی اون ثریا با این که تا پاریس رفت ولی با پای خودشون برمیگشتن پیش قذافی و ذهن نویسنده به نظرم بیشتر دنبال چیزای منفی بوده تا روایت داستان...
و در کل داستان تکرار مکررات بود و به نظرم یه سری چیزایی داشته که انگار گفته نشده مثلا این که اون دخترا حتی اون ثریا با این که تا پاریس رفت ولی با پای خودشون برمیگشتن پیش قذافی و ذهن نویسنده به نظرم بیشتر دنبال چیزای منفی بوده تا روایت داستان...
بخش اول کتاب جذاب و بخش دوم مستند و مفید بود. خیلی برای شکستن یک سری تابوهای جوامع سنتی که باعث ایجاد دور باطل ظلم در حق زنها میشود موثر بود. کاش برای آگاهی به فقر فرهنگی مردها و زنهای جامعه خواندن یک سری کتابها در مدرسه توصیه شود. اگر ترس از قتل ناموسی نبود قذافی سالها پیش تر از انقلاب لیبی نابود شده بود.
کتاب خیلی ضد و نقیضه دختری که هیچ ارادهای از خودش نداره تمام آدمهای دنیا هم براش بدن و مجبور به کارهایی میکننش که میلی بهشون نداره... از قذافی ملعون فرار میکنه ولی بلافاصله بعد از برگشتش از فرانسه به لیبی که قرار بود پنهانی باشه جایی که هست رو بهشون اطلاع میده تا محافظ مخصوص قذافی بیاد دنبالش و از پدر و مادرش جداش کنه🤔
مستندی روان و تلخ که بخشی کوچک از جنایتهای یک حیوان را به نثر در آورده است.
انسانی وحشی که متاسفانه با استفاده ابزاری از دین مبین اسلام و زیر چتر آن، سبوعانه هزاران جنایت مرتکب شده است.
جنایاتی که بنظرم به دو دلیل عمده طرح موضوع نمیشده؛ ۱. ترس از جوخههای مرگ. ۲. ترس از چهرهی دینی قذافی.
انسانی وحشی که متاسفانه با استفاده ابزاری از دین مبین اسلام و زیر چتر آن، سبوعانه هزاران جنایت مرتکب شده است.
جنایاتی که بنظرم به دو دلیل عمده طرح موضوع نمیشده؛ ۱. ترس از جوخههای مرگ. ۲. ترس از چهرهی دینی قذافی.
کتاب زیبایی بود از هزاران هزار جنایتی که رژیمهای دیکتاتور بر مردمانش اعمال کردند،، خیلی دردناکه انقدر که بعضی از جاهاش خیلی غیر قابل باور میشد ولی متاسفانه حقیقت داشت و قابل تامل بود،، به امید روزیکه بقیه دیکتاتورها به سزای اعمال ننگین خودشون برسن،، ممنون از نویسنده و مترجم عزیز
کتابش رودوست داشتم واقعا خیلی کتاب خوبیه تو این کتاب پرده از کارهای دیکتاتورها برمیداره حالم از این قذافی متجاوز بهم میخوره
فکر میکنم ثریا خیلی شجاعت داشته وواقعا کار بزرگی کرده و واقعا ثریا یک قهرمان (زن) واقعییه
به امید روزی که پرده از تمام جنایات (دیگر دیکتاتورهای جهان) برداشته شود.
فکر میکنم ثریا خیلی شجاعت داشته وواقعا کار بزرگی کرده و واقعا ثریا یک قهرمان (زن) واقعییه
به امید روزی که پرده از تمام جنایات (دیگر دیکتاتورهای جهان) برداشته شود.
کتاب عالی بود این کتابها یه جورایی دید انسانها رو به سیاستهای کثیف بعضی سیاست مداران سواستفاده گر باز میکنند و میبینیم چطور چرخ گردون بی عدالتیهای اونا رو یه جایی جبران میکنه در اخر دنیا با تمام پستی و بلند هاش به کسی وفا نکرده پس بهتره همیشه خدا را حاضر بدونیم و نام نیک از خود به جا بذاریم