نقد، بررسی و نظرات کتاب مرغ آمین - سیمین دخت حسینیان

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
پونه
۱۴۰۰/۱۰/۲۸
همش درباره عشق نافرجام بین زن و مرد یا دختر و پسر بود
بوی مرگ، خیانت، دو رویی، فریب، دخترهای بیچاره که مردند
خودکشی کردند!
ادم رو از همه چی می‌ترسونه، بدبینی!
به نظرم نویسنده خیلی ناراحت بوده از این قبیل مسائل و
بلاخره اینجوری خودش خالی کرده، قلم روان شیرین و همراهی داشت
به سادگی میشد باهاش همراه شد، داستان‌ها ساده و جذاب بود
مشکل من باهاش اینه که این قبیل مسائل خیلی ذهنم رو درگیر
می‌کنه واذیتم می‌کنه، اصلا برای همین دارم می‌نویسم که شاید
ذهنم کمتر درگیرش بشه، فقط توی داستان ونوس، ونوس چه بلایی
سرش اومد که بعدش خودکشی کرد؟ من نفهمیدم شایدم نخواستم بفهمم
هر چند ترجیح میدم ندونم چون فکر می‌کنم بیشتر ذهنم درگیر میشه
واذیت میشه، اما واقعا ناراحت کننده وعذاب اور بود، به میزان زیاد!
اما گذشته از موضوع، مهارت نویسنده رو تحسین می‌کنم.
بعد از چند ساعت بعد از خوندنش کماکان تاثیرش مونده بود!
مائده مرادی
۱۴۰۰/۱۲/۱۰
با احترام به نویسنده، متن داستان‌ها مملو از ناامیدی و تاریکی‌ها و ادبیات سیاه بود ولی پایان باز داستان‌ها به نظر خوب و مشوق برای ادامه مطالعه بود که خواننده به دنبال ادامه مطلب باشه ولی با داستان بعدی که ارتباطی با داستان قبل نداره مواجه بشه و این کمک میکنه به اینکه هرکسی با حدس و سلیقه خودش داستان رو به اتمام برسونه. ولی در کل با اینکه قلم نویسنده و سبک پایان باز داستان‌ها رو‌ پسندیدم اما به دلیل غمگین بودن داستان‌ها و ناامیدی که در متن‌ها موج میزد این کتاب رو توصیه نمیکنم، عده‌ای با مطالعه و خواندن کتاب آرامش میگیرن و حیف که آرامش حاصل از مطالعه از بین بره و ذهن رو درگیر ناامیدی و جنبه‌های منفی کنه.
عارف محبی
۱۴۰۳/۰۷/۲۸
این مجموعه شامل 9 داستان است با نام‌های: افسانه‌، ونوس، مرغ آمین، خوابم می‌آد، پرده‌ای که انگار زمانی رنگش سفید بود، صدای شصت و سه، سوال بی جواب، طعم تلخ پاستیل، شام عروسی که مشخص نیست ماحصل چند سال و یا چند ماه نویسنده است.
این مجموعه فاقد مقدمه است و خواننده هیچ‌گونه اطلاعاتی از نویسنده و نوع فعالیت وی در گذشته و حال به دست نخواهد آورد. همچنین خواننده نمی‌داند که این مجموعه چندمین اثر از سیمین دخت حسینیان است و....
مرگ همان موجودی است که در لابه لای تمامی داستان‌های این مجموعه پرسه می‌زند. سایۀ دراز و هول انگیز آن در میان سطرهای سیاه حرکت می‌کند و سرمای وحشت زیر پوست خواننده جریان می‌یابد.
مرگ، چیزی غریب و دور از دسترس نیست. مرگ، جفت جدایی ناپذیر زندگی است اما در این مجموعه سرعت مرگ، بیش از حرکتِ کندِ زندگی خود را به خواننده نشان می‌دهد. شاید به قول زنده یاد سهراب سپهری: «و بدانیم اگر مرگ نبود، دست ما از پی چیزی می‌گشت...»
حاصل تلاش "سیمین‌دخت حسینیان" در این مجموعه نشان داد که این بانوی نویسنده، ابزار و امکانات مناسب برای نوشتن آثار ماندگار و تأثیرگذار را با خود دارد. آنچه می‌تواند وی را در راه رسیدن به آن افق روشن هدایت نماید، رعایت نکاتی خرد و اندک است. چیزهایی مثل بازنویسی و بازخوانی مکرر داستان‌ها، تمرکز بر تولد ایده‌های نو، دقت در لو ندادن فرجام داستان در خطوط و سطرهای ابتدایی، تلاش برای گسترش و بسط داستان به گونه‌ای که منجر به دراز نویسی نشود و...
باید، و شایسته است که، برای ایشان و تمام کسانی که هنوز و با وجود تمامی مشکلات کنونی، قادر به نوشتن هستند، آرزوی موفقیت نماییم.
Kiyavash_
۱۴۰۲/۰۲/۰۹
خیلی دل نویسنده پر بود و ذهنش درگیر یه سری مسائل.
مضمون بیشتر داستان‌های این کتاب عشق نافرجام، خودکشی و مرگ بود و حس بدی رو به مخاطب القا می‌کرد.
جمله بندی و طرز نگارش رو دوست نداشتم، دخترای کتاب به زبون کوچه بازاری یا لاتی حرف می‌زدن. شایدم به خاطر شرایط زندگیشون بود.
یه مسئله دیگه این بود که کارکترهای بعضی از داستان‌های این به شدت آدمای هل و عجولی بودن چه از دخترا گرفته و چه از پسرا مثل داستان‌های ونوس، صدای شصت و سه.
به جز داستان افسانه که ماجرای سم پاشی رو وسط کشید ولی سر آخر دلیلش معلوم نشد که چی بود ولی در داستان‌های دیگه چه به طور مسقیم یا غیر مستقیم مسئله‌هایی که مطرح شده بود به سرانجام رسیدن.
یه مسئله دیگه که خاطرم رو مکدر کرد این بود که نویسنده سعی داشت شخصیت دختران و خانم‌های این کتاب به شدت ضعیف و بی پناه نشون بده. یه جورایی دیگه داشتن غلو می‌کردن.
با این وجود به شخصه داستان‌های ونوس، مرغ آمین، طعم تلخ پاستیل رو دوست داشتم.
محبوبه علمداری
۱۴۰۱/۱۰/۱۴
قلم نویسنده رو دوست داشتم، اما داستانها بسیار تلخ بودند، خصوصا برای کسی مثل من که صبح زود در مسیر سرکار میخونه میتونه کل روزش رو درگیر کنه تا حدی که سرش درد بگیره، اما کشش داستانهاطوری بود که دوست داشتم ادامه بدم، به نوعی خود آزاری کردم!
من دو داستان ونوس و مرغ آمین رو دوست داشتم.
داستان افسانه به نظرم ابهام داشت و خیلی متوجه نشدم که چی شد!!!
داستان پرده‌ای که انگار زمانی رنگش سفید بود واقعا متوجه نشدم چرا باید منیژه در اون شرایط دست به خودکشی بزنه، شاید ذهن کمی تاریک نویسنده در اون زمان اینطور بیشتر میپسندیده وگرنه کاش حالا که میخواست شخصیت مادر رو بکشه با تصادف میکشتش!!!
صدای شصت و سه به نظرم کمی غیرواقعی بود، آخه مشاور تلفنی چرا باید نحوه پاسخگوییش اونطور باشه!!! رفتار جفتشون مثل بچه راهنمایی‌ها بود!!!
.
۱۴۰۱/۱۱/۱۶
نقد کتاب:
این کتاب مناسب کسانی هست که داستان‌های کوتاه کوتاه دوست دارند است زیرا این کتاب 9 داستان کوتاه دارد و به کسانی که رمان یا داستان بلند و طولانی دوست دارن پیشنهاد نمکنم.
یکی از چیز‌های که باش شد من به این کتاب کم ستاره بدم این بود که فضای کتاب خیلی افسرده بود و وقتی من این کتاب را میخوانم حالم بد میشود.
یکی دیگر از دلیل هام این بود که کتاب فقط درباره یک موضوع صحبت کرده بود و نباید آنجور میشود باید یکمی تنوع داشت.
و آخرین نقطه ضعف آن این بود که موضوع‌های آن درباره خودکشی و خیانت و موارد قبیل این‌ها بود.
داستانی که من دوست داشتم مرغ آمین بود. از نویسنده محترم تشکر میکنم و خسته نباشید می‌گویم به ایشان.
از انتشارات آقاپور نیز سپاس گزارم و بی نهایت هم از کتابراه عزیز ممنونم
ساغر
۱۴۰۳/۰۱/۱۱
کتاب مرغ آمین از چند داستان کوچک تشکیل شده است که در این داستان‌ها حکایت ساده اوحی افراد و بدون فکر کار کردن و از سر احساسات تصمیم گرفتن و یا اعتمادهایی که جوابی جز بدبختی و پشیمانی نداشت و دروغهایی که شیرین بود و آخر و عاقبتی بسیار غمگین و بد داشت. درست است که داستان‌های این کتاب‌ی مقدار به ظاهر بوی نا امیدی و بد بینی می‌دهد اما در باطن به ما یا آوری می‌کنه که همه ما انسانیم و ممکن است که دچار‌ی مسئله‌ای شبیه این مسائل بشویم پس برای اینکه‌ی مقدار با واقعیت تلخ زندگی در جامعه امروز، علارقم شیرین بودن خود زندگی به تنهایی رو به رو بشویم ما حتما نباید چیزی را تجربه کنیم بلکه باید از تجربیات دیگران استفاده کنیم. کتاب آموزنده‌ای است برای اون که بفهمد. سپاسگزارم از کتابراه
طهورا جعفری
۱۴۰۱/۰۴/۰۱
از نظر من بیشتر داستان‌های این کتاب ناتمام بود و تنها داستانی که واقعا خوب بود، مرغ آمین بود.
در چند تا از داستان‌های این کتاب خیانت و در یک داستان که نشان میداد که یک پسر به خاطر صدای یک دختر عاشق شده را از نظر من اصلا درست و طبق قوانین اسلامی نبود؛ البته برخی جملات آن. به نظرم نویسنده همش دوست داشت از بدبختی‌های انسان‌ها صحبت کنه 😕
اما داستان مرغ آمین بسیار خوب بود، اینکه نشان میداد همه‌ی ما حتی اگر در این دنیا واقعا بدبخت هم باشیم و هر روز آرزوی مرگ کنیم، وقتی به خود مرگ میرسیم و می‌میریم دلمان میخواهد دوباره برگردیم و در کنار عزیزان مان مانند (فرزند خویش) باشیم. تنها دلیل این دو ستاره من به خاطر این داستان و یک داستان خوب دیگری که داشت است.
MohiSalahshoor
۱۴۰۲/۱۰/۱۲
نویسندہ قلم روان و شیوایی داشت ھر کدوم از این چندتا قصہ پتانسیل این و داشت کہ ھر کدوم رمان اجتماعی جذابی بشہ کہ مخاطب و با خودش ھمراہ میکرد ھر چند این نوع از نگارش کہ ھر داستان بہ شکل بیان خاطرہ گفتہ میشد ھم جالب بود و خودش میتونست یک سبک باشہ تنھا دلیلی کہ یہ ستارہ کم کردم این بود کہ توی یکی از این داستانھا اون زنی کہ شوھرش کتکش میزد و میخواست برہ خونہ باباش ولی میترسید و وقتی برگشت شوھرہ مردہ بود، خیلی دلم میخواست ببینم قاتل اون مرد کیہ ولی شما سرسری ازش گذشتین بہ ھر حال خستہ نباشید امیدوارم بعد از این کتاب یہ رمان اجتماعی با قلم جذابتون بنویسید
حامد کرمی
۱۴۰۱/۱۲/۲۰
خیلی خوبه واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم
زن‌ها دختر‌ها خیلی حرفای نگفته دارن
واقعا قلبم درد گرفت خیلی اذیت شدم وقتی داستانو خوندم
نویسنده به معنی واقعی کلمه بلده (با کلمات بازی کنه)
احساسات رو خیلی خوب می‌رسونه
درجه یکه
ای کاش این جور کتابا تو مدرسه‌ها تدریس می‌شد
به جای کلی کتاب مزخرف دیگه
تا بچه‌ها بفمن و جنس مخالفشونو درک کنن
من خودم تا این چند تا کتاب اخیر رو نخوندم به معنا واقعی درکشون نکردم
فقط باید بخونین تا بفهمین چی میگم
شب و روزگار خوش
یا حق
خدانگهدار
Kimia Omidvar
۱۴۰۰/۱۱/۲۱
کتاب جالبی بود هر قسمتو که میخوندم منتظر ادامه‌اش در قسمت بعدی بودم ولی با قصه‌ی جدیدی در قسمت جدید روبه رو میشدم که هیچ ربطی به داستان قبلی نداشت واین باعث جذابیت داستان میشد واینکه آخر اکثر داستانها معلوم نبود و هرکسی بنا به دیدگاه خودش میتونست قصه رو تموم کنه، بعضی قسمتها هم پایانش معلوم بود که این موضوع در جذابیت داستان بی تاثیر نبود 😊😊😊پیشنهاد میکنم این کتابو بخونید پشیمون نمیشید
سما جعفری
۱۴۰۳/۰۸/۱۷
مجموعه داستان کوتاهی هست که همه داستانهاش غم‌انگیز و تلخ هست. بیشتر منو یاد رمانهای قدیمی ایرانی نویسنده‌هایی مثل نسرین ثامنی و م. مودب پور انداخت. مشخصه نویسنده زیاد مطالعه رمان ایرانی داشته و از اونها تاثیر گرفته که البته چیز بدی هم نیست. در کل متوسطه و میشه یک بار روش وقت گذاشت، فقط برای طراحی روی جلد توصیه میکنم بیشتر سختگیری کنند، جلد این کتاب طوری طراحی شده که خریدار تصور میکنه با یک کتاب مذهبی طرف هست.
اسکندری پور
۱۴۰۰/۱۱/۱۷
با احترام به نویسنده محترم متاسفانه داستان‌ها بسیار ناامید کننده بود، همش غم و نا امنی و خیانت توش بود، داستان‌ها پایان بازی داشت و من منتظر بودم ببینم که خوب تهش چی میشه که میدیدم تمام شد، مثلا داستان‌ شصت و سه چی شد آخرش؟ داستان آخر اصلا چی بود؟ بسیار رمان ضعیفی بود و واقعا ارزش خوندن نداشت.
فریبا امینی امینه
۱۴۰۲/۰۷/۰۵
با عرض سلام و ادب! به نظر من کتاب بسیار زیبا، احساسی و خوبی بود. نویسنده‌ی محترم با مهارت تونسته بود مخاطبینش رو کاملا تحت تأثیر قرار بده. هر چند متاسفانه چون با خوندنش غمگین شده یا احساس ناامیدی بهشون دست داده اینو از ضعفهای کتاب یا نویسنده قلمداد کردن در صورتی که این قدرت قلم و توانایی نویسنده رو می‌رسونه! بسیار سپاسگزارم از نویسنده‌ی عزیز و کتابراه خوبم!
آزاده آدخی نژاد
۱۴۰۰/۱۲/۰۳
داستان‌های کوتاهی بودن که خوب نوشته شدن ولی بسیار تلخ و اینکه بعضی هاشون پایان باز داشتن مخصوصاً داستان پاستیل تلخ که دیگه از باز هم گذشته بود و مبهم بود. به هر حال با اینکه تلخ بودن ولی قشنگ بودن که البته به افرادی که روحیه‌ی حساس و شکننده‌ای دارن پیشنهاد می‌کنم سراغش نرن
سمیه
۱۴۰۲/۰۶/۱۱
من به جز غم مرگ ترس استرس وحشت چیز خوشایندی از این کتاب دریافت نکردم با خط به خط این کتاب تپش و اضطراب دریافت میکردم مضنون کتاب بیشتر قتل خودکشی فقر وبدبختی بود چه خوب میشد لااقل یکی یا دوتا از این داستانها یه فرجام خوبی داشت که متاسفانه اینجوری نبود مخصوصا داستان شام عروسی که خیلی ناراحت کننده بود
رسول عالمی
۱۴۰۱/۰۶/۰۵
سلام بنده به تازگی با اپلیکیشن شما آشنا شدم وبا ایجاد این نوع اپلیکیشن‌ها وترویج کتاب وکتاب خوانی واقعا موافقم وخیلی خیلی فوق العاده است الخصوص درقشر جوان ما اگر کتاب خوانی ترویج پیدا کند هم برای خودشان وهم برای ایران عزیزمان خوب خواهد بود.
باتشکر از توجه اتون
HoriehHosseini
۱۴۰۰/۱۲/۲۸
خیلی قشنگ بود😍👌
اما این شبیه به اون مرغ آمینی که من خونده بودم نیست و فقط داستان هاش درباره عشق نافرجام و مرگ و خودکشی بود🙂💚
ولی در کل زیبا و هیجان انگیز بود من واقعا از نویسنده این کتاب ممنونم😊🙏
اما من یه چیز را متوجه نشدم که ونوس برای چی خودکشی کرد..؟ 🤔✨
زینب بهرامی
۱۴۰۲/۱۱/۲۶
کتاب مرغ آمین خیلی خوب بود ممنون از نویسنده گرامیش، با خواندن این کتاب به این نتیجه رسیدم که ضمیر ظاهر و باطن انسان هر دو باهم دقیق در ارتباطن و انسان همیشه باید خوبی را از درگاه خداوند بخواد، نفرین خوب نیست نیست بدخوب نیست همیشه و همه جاهم برای خودمون و هم برای دیگران جز خوبی طلب نکنیم
موسوی
۱۴۰۱/۱۰/۲۲
توی توضیحات کتاب نوشته بود داستانهای جذاب و دلنشین که لحظات خوشی را رقم میزنه ولی بسیار سیاه و سرشار از نامیدی خیانت مرگ جدایی
حیف وقت ادم که صرف خوندن همچین کتابهایی بشه و ذهنش رو درگیر کنه ولی قلم نویسنده زیبا بود و همچنین غلط‌های املایی هم در ویراستاری این کتاب مشاهده میشد
فاطمه قاسمی
۱۴۰۱/۰۷/۱۲
بنظرم این خیلی حرص دراره که آدم به آخر داستان نرسه، یعنی عملا وقتی که گذاشتیم هیچ و پوچ میشه، درسته داستان کوتاه بودن ولی پایان مشخصی نداشتن، حالا کار به غم انگیز بودن یا شاد بودن پایانش ندارم، ولی لااقل باید هرچند کوتاه پایان داستان هم باشه.
طیبه احمدی
۱۴۰۱/۰۴/۱۷
بااینکه داستان‌ها بسیار ساده بودند ولی بسیار روان نوشته شده بودن، و روایت داستان‌های زندگی‌های انسانهای دوروبرمونه که هرروز شاید ببینیمشون ولی از دید و دلیل رفتاراشون بی خبر باشیم. بسیار زیبا و دلنشین بود و من خیلی لذت بردم. با ارزوی موفقیت روزافزون و سربلندی. ممنون. یاعلی
مظاهر پورطالب
۱۴۰۱/۰۳/۱۷
یکی از ویژگی‌های کتاب این هست که آرامش بخش و امیدوار کننده و مفید باشه اما این کتاب سرتاسر بدبینی‌های یک نویسنده است که نوشتن این دیدگاه تاریک باعث آسیب به روح خیلی از افراد میشه‌. من فکر میکنم چنین نویسندگانی قبل از نگارش کتاب به روانپزشک نیاز دارند!
منتظر منتظرین
۱۴۰۰/۱۱/۲۸
ضمن احترام به نویسنده؛ فقط تونستم دو سه داستان بخونم. حال خواننده‌ای که برای آرامش به کتاب پناه آورده را واقعا بد می‌کنه. ناهنجاری، فحش و بد و بیراه، افسردگی، مرگ و بطور کلی سیاهی.... به هیچ وجه ادامه نمیدم.
محمد امیدی زاد
۱۴۰۲/۱۰/۲۴
برای خواننده مفید نیست و به نظر من به جز وقت‌گیری چیزی نداره.
دو ستاره دادم برای اینکه نویسنده خلاق بود و خواننده رو به همراه خودش تا آخر داستان می‌کشاند. از نویسنده گرامی می‌خواهم در مورد مطالب دیگر کتابت کند. مطالبی که برای ما مفید باشد و به درد بخورد.
Sun
۱۴۰۱/۱۱/۰۱
تاریکی و خاکسترهایی که لابه لای جملات که کتاب را تشکیل میدهند ناامید کننده بود خیلی از کلمات نا امید کننده استفاده شده بود حس خفگی به ادم دست میداد ولی خوب به هرحال زحمت کشیدند اما امیدوارم این رویه ادبیات تاریکی که به کار بردند رو تغییر بدهند در سبک قلمشون:)
Nazanin Amini
۱۴۰۱/۱۲/۰۶
بیشتر درباره‌ی عشق نافرجام بین زن و مرد یا دختر و پسر بود بوی مرگ، خیانت، فریب، دو رویی و کلا آدم رو از همه چیز میترسونه بنظر من کتابیه که ذهن آدم رو مشغول میکنه ولی داستان‌ها به صورت ساده نوشته شده بود و کلمات قابل درک بود
الهه خسروی
۱۴۰۱/۰۳/۱۷
داستان کوتاه و جالبی بود ولی پایان خوبی نداشت. معمولا پایان هر عشقی نافرجامی است ولی خیلی عالی بود ک نویسنده اینو برعکس ب پایان می‌رساند بایک پایان رسید. چون عنوان کتاب اینجوری ب نظر میرسید. هر چند ب عنوان‌ی تجربه مفید میشه ازش استفاده کرد
F.S.H
۱۴۰۲/۰۳/۰۳
نوشتن داستان‌هایی با پایان باز کار هر کسی نیست، داستان با پایان باز باید طوری باشد که خواننده بتواند آخر آن را طوری که دوست دارد و باور پذیر است در ذهنش تمام کند، اما متاسفانه هیچ یک از این داستان‌ها اینگونه نبود.
خاطره
۱۴۰۱/۱۱/۱۰
داستان‌ها قشنگ بودند مخصوصا ونوس و مشاور شصت و سه. به نظرم خیلی شبیه داستان‌های صادق هدایت البته ناپخته تر و کم مهارت تر بود. خیلی گنگ و در هاله‌ای از ابهام. اخر داستان‌ها باز هستش و خواننده میتونه خودش نتیجه گیری کنه.
فریبا نوروزی
۱۴۰۱/۱۰/۲۲
کتابی با داستان‌های آموزنده و جذاب، دراین کتاب داستان‌ها زیبا بیان شده و همه مفهومی خاص را دنبال می‌کنند و شیوه‌ی نگارش بسیار زیبایی دارد و همچنین یک نتیجه گیری بسیارعالی از داستان‌های این کتاب متون گرفت
طیبه عباسی
۱۴۰۱/۰۷/۲۸
سلام
اصلا دوست نداشتم، همش یاس وناامیدی و خیانت ومرگ
انگار نویسنده با دل پرخونی دست به قلم شده
برای کسی که میخواد با کتاب آرامش بگیره اصلا پیشنهاد نمیکنم همچین کتابی بخونه چون بیشتر ذهن مخاطب درگیر وناراحت میشه
Tayebe Ahmadi
۱۴۰۱/۰۵/۲۰
من‌ خیلی خوشم‌نیومد از کتابراه خواهش میکنم‌حالا که جوونهای ایران‌دغدغه‌های فکری زیادی دارن چند تا کتاب کمدی وخنده دار هم‌بگذارین بلکه کمی خنده روی لبهای من‌پیرزن وجوونها بیاد با تشکر از زحمت بیدریغتون
Maryam Dadvand
۱۴۰۱/۰۴/۲۰
با سلام کتاب بسیار قشنگی بود و هر داستان با متن و لحن و سبک نوشته جدایی روایت شده بود که بسیار جذاب تر میکرد اون رو همینطور اینکه من بسیار داستان ونوس رو دوست داشتم از نظر من عالی بود ممنون از نویسنده عزیز
زهرا زرگران
۱۴۰۱/۰۳/۰۴
زیاد خوشم نیومد داستانها مبهم وبدون رعایت ابتدا وانتهای منطقی. یکدفعه ته داستان بایک جمله میشد جریان مبهم داستان را متوجه شد ان هم به تصور خودت. مثلا داستان اخر عسل مرده یا شوهرش شاید تاج عروس تودرگیری اقتاده.
فاطمه نویدی
۱۴۰۱/۰۳/۰۲
من متاسفانه کتاب با پایان باز رو دوست ندارم چون شدیدا مغزمو درگیر میکنه اما این کتاب با وجود ادبیات تلخش توصیفات قوی داشت که میشد خودتو تو فضای داستان حس کنی. تشکر از نویسنده محترم و برنامه‌ی کتابراه🥰
غزل عزیزی
۱۴۰۱/۰۲/۲۴
مرغ آمین دردآلودیست که آواره بمانده
رفته تا آن سوی این بیدادخانه بازگشته
رغبتش دیگر ز رنجوری نه سوی آب و دانه
نوبت روز گشایش را در پی چاره بمانده
از داستانک‌های این کتاب لذت بردم. مجموعه رمان زیباییست.
الهه ژیانی
۱۴۰۱/۰۲/۱۵
فقط داستان مرغ آمین از اونای دیگه یک کم بهتر بود
بقیش خیلی نامفهوم بود و نمیتونم بگم پایانش باز بود چون داستان هنوز شروع نشده بود یهو میپرید به یک داستان دیگه و اصلا به پایان یا حتی نزدیک پایان هم نمیرسید داستانا
محمد حسن سعیدی
۱۴۰۲/۰۱/۰۲
قشنگ اما تلخ خیلی داستان کشش اینو داشت که در بعضی از کارکتر‌ها پر بال بدهد البته خیلی هاشون کامل و زیبا زندگی شرح میداد انشاالله این نویسنده بیشتر داستان بنویسند تا بیشتر لذت ببرزم
ف.م
۱۴۰۱/۱۰/۲۹
داستان‌های هم انگیز رو دوست ندارم آدم دلش میگیره البته اینا همه اشون سلیقه‌ای هستن من رمان تلخ دوست ندارم دلم میخواد با خوندن کتاب حالم خوب بشه چون تنها سرگرمی من برای وقت‌هایی هست که وقت آزاد دارم
میترا صابونچی
۱۴۰۱/۱۰/۱۰
خیلی داستان‌ها غم انگیز بود دل آدم میگیره. البته اینها همه سلیقه‌ای هستش من رمان تلخ دوست ندارم. دلم میخواد با خوندن کتاب حالم خوب بشه چون تنها سرگرمی من برای وقتهایی هست که وقت آزاد دارم
رویا روضاتیان
۱۴۰۱/۰۶/۱۰
قلم نویسنده خوب بود ولی چقدر زشته که کتابراه اینقدر غلط املایی تو متن کتابش داشته باشه. اصرار را با سین نوشتین تمام ه‌های اخر را با کسره. یعنی یه ویراستار ندارین که غلطای املاییتونا درست کنه؟!
‌.سادات.
۱۴۰۱/۰۵/۰۱
الان افسانه خودکشی کرده بوده یا کسی کشتنش چون گفت افسانه می‌خواسته خودشو نجات بده و چشمش سمت در بوده؟ امیر داداشش بود واقعا من حس همسری ازش می‌گرفتم/:؟ آخرش خیلی گنگ بود... فقط همینو خوندم
MAHOR
۱۴۰۱/۰۱/۱۹
داستانه افسانه رو که خوندم منتظر بودم لاقل یه پایان قابل قبول داشته باشه اما پایان داستان سردرگم شدم یه جوری بود که انگار ادامه داره وچیزی مشخص نشده بود که تموم شد
زهرا خادمی
۱۴۰۱/۰۱/۱۵
ضمن عرض ادب و احترام به نویسنده محترم به‌دلیل قلم شیوا و صحیح، از پرداخت نویسنده به موضوع داستان و بیان مجهول آن موضوع حس خوبی نداشتم. امیدوارم در کتب بعدی به موضوعات بهتری بپردازند.
مهدیه حسن زاده
۱۴۰۱/۰۱/۰۷
خیلی غمگین بود
و من دوتا داستان بیشتر نخوندم و نپسندیدم
و بعضی جاهاش وحشتناک بود
ولی در کله مطلب به نظرم این بود که همه توی زندگی‌ها مشکل دارن
برای کسانی که روحیه ضعیفی دارن خوب نیست
خانم بیاتی
۱۴۰۰/۱۱/۱۱
۳داستان اول رو خوندم. خیلی تلخ وناراحت کننده بود وپایان بازش ازار دهنده تر بود.
اینکه از وسط داستان وارد میشی ویه تلخی‌ای رو میبینی وتمام.
دوستش نداشتم
زهره حیدری
۱۴۰۱/۰۴/۲۱
سلام کتاب بدی نبود ولی بهتر بود نویسنده فضای کل کتاب رو توام با غم نمی‌کرد و این کتاب می‌توانست به جنبه‌های بهتر و مثبت تر توجه و تاکید کند تا مخاطب جذب متن شود.
سارینا دهدشتی
۱۴۰۱/۰۴/۲۰
سلام
کتاب جالبی بود، ولی پر از غم و ناامنی.
برای آرامش روح خوب نیست، ولی قلم نویسنده قوی هست.
پایان داستان‌ها باز هست و ذهن رو درگیر میکنه.
سرشار از احساسات میشی وقتی میخونیش.
Angel Maria
۱۴۰۱/۰۳/۰۲
من سه تا داستانش رو خوندم هم خیلی ابتدایی بود و هم خیلی بد بینانه عشق توی خانواده رو بهش اعتقادی نداره همش ازدواجهای اجباری طلاق و عقده‌های حقارت در زنان من نپسندیدم
1 2 3 4 5 6 >>