نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی آدمخواران - ژان تولی
4.4
127 رای
مرتبسازی: پیشفرض
آبتین حاجی پور
۱۴۰۲/۰۱/۰۵
31
رمان آدمخواران نوشته ژان تولی (نوسنده کتاب مغازه خودکشی) یکی از آثار تکان دهنده و اثرگذاری است که هرکسی را میتواند دچار اندوه نماید. البته همان افرادی را که اگر در شرایطش قرار بگیرند همان جنایاتی را مرتکب میشوند که ژان تولی توصیف نموده است. این است ذات واقعی انسان که میتواند در شریرانهترین شرایط ممکن قرار بگیرد. باید بدانیم که این رمان کوتاه، سخت و سنگین و تکان دهنده است نه تنها صرفا برای وقایع و حوادث تلخ و ناراحت کننده است بلکه به دلیل اشاره مستقیم به حجم بی خردی و بیشعوری انبوه بیشماری از مردمانی که خود را وطن پرست میدونن و برای اثبات کردن این خصیصه حاضرن اعمال بیشرفانه بکنن همچنین آدمخواران که شاید هم تا حد زیادی اغراق آمیز نگاشته شده اما یادوار پژوهشهایاش و میلگرام میباشد که همگی نشان میدهند انسان نه بر اساس خرد که تنها بر اساس هیجانات جمعی و تحت تاثیر گروه در هر زمینهای تصمیم میگیرند. وقایع این کتاب تا حد زیادی یاداور وقایع رمان داستان دوشهر نوشته چارلز دیکنز میباشد. هیجانات خام و کثیف بشری که میخواهند شرارت و خباثت دیگران را در سریعترین زمان ممکن پاک نمایند؛ اما تنها این حجم از شرارت در درون خودشان نهفته است. اما از انجا که داستان دوشهر طولانی است و احتمالا خواندن ان کم است ادمخوران کم حجم است و در زمان کوتاهی میتوان آن را تمام کرد
🍁ژان تولی توی کتاب ‘آدمخواران’ یه قتل واقعی رو توی ۱۸۷۰ توی یکی از روستاهای جنوب غربی فرانسه، به رشته تحریر درآورده!
‘آدمخواران’ خیلی با آرامش شروع میشه. جوونی به اسم ‘آلن دومونی’ توی داستان داریم که برای معاونت شهرداری انتخاب شده و از خواب بیدار میشه تا برای جشن به مرکز روستا پیش مردم بره! آلن دومونی آدمی مسئولیتپذیر، با اخلاق، وطن پرست، نجیب زاده، متوول و دستگیرِ نیازمندانه که علیرغم معلولیتِ یکی از پاهایش، حاضر به معاوضهی نوبت خودش برای رفتن به جنگ فرانسه و پروس، با فردی دیگهای نیست و برای حضور توی جبهه و دفاع از میهنش، با وجود نگرانی پدرو مادرش مصممه!
مردم روستا مردمی بیسواد، متعصب و تهیدست هستنکه تحت سیطره جنگ و قحطی زندگی میکنن و خیلی از اونها فرزندانشونو توی جنگ ازدست دادن. اونها بعد از خواندن خبر شکست فرانسه توی جنگ با پروس، توسط پسرعمهی آلن دومونی، و بیان اعتراضات او نسبت به بیکفایتی حکومت توی مدیریت جنگ، به غلط آلن رو متهم به دفاع از دشمن و وطنفروشی میکنن! وهمین سو تفاهم غلط، منجر به شکنجه، کتکزدن، زنده زنده سوزندنش توی آتیش و خوردن گوشت تنش توسط اهالی روستا میشه!!!
عشق آلن، آنا، با اینکه همون روز شوم توسط همون آدمای وحشی به خاطر نجات آلن توی یه اصطبل بهش تجاوز شده، خودشو به خونه کشیش میرسونه تا کمک بخواد! کشیش همنمیتونه کاری کنه! والی هم سکوت میکنه ونهایت میگه من دیگه عقلم کار نمیکنه، هرکاری دوستدارین بکنین! خواستین بخوریدش!! بعدمدتی کوتاه از قتل و سوزندان واعدام آلن درستکار، مادرش دق میکنه میمیره، عشقش آنا خودشو توی رود یخزده نیزون میکشه، پدرش هم از اون روستا برای همیشه میره تا نبینه مردمی روکه روزی گوشت جگرگوشه به دندون کشیده بودن!
‘آدمخواران’ خیلی با آرامش شروع میشه. جوونی به اسم ‘آلن دومونی’ توی داستان داریم که برای معاونت شهرداری انتخاب شده و از خواب بیدار میشه تا برای جشن به مرکز روستا پیش مردم بره! آلن دومونی آدمی مسئولیتپذیر، با اخلاق، وطن پرست، نجیب زاده، متوول و دستگیرِ نیازمندانه که علیرغم معلولیتِ یکی از پاهایش، حاضر به معاوضهی نوبت خودش برای رفتن به جنگ فرانسه و پروس، با فردی دیگهای نیست و برای حضور توی جبهه و دفاع از میهنش، با وجود نگرانی پدرو مادرش مصممه!
مردم روستا مردمی بیسواد، متعصب و تهیدست هستنکه تحت سیطره جنگ و قحطی زندگی میکنن و خیلی از اونها فرزندانشونو توی جنگ ازدست دادن. اونها بعد از خواندن خبر شکست فرانسه توی جنگ با پروس، توسط پسرعمهی آلن دومونی، و بیان اعتراضات او نسبت به بیکفایتی حکومت توی مدیریت جنگ، به غلط آلن رو متهم به دفاع از دشمن و وطنفروشی میکنن! وهمین سو تفاهم غلط، منجر به شکنجه، کتکزدن، زنده زنده سوزندنش توی آتیش و خوردن گوشت تنش توسط اهالی روستا میشه!!!
عشق آلن، آنا، با اینکه همون روز شوم توسط همون آدمای وحشی به خاطر نجات آلن توی یه اصطبل بهش تجاوز شده، خودشو به خونه کشیش میرسونه تا کمک بخواد! کشیش همنمیتونه کاری کنه! والی هم سکوت میکنه ونهایت میگه من دیگه عقلم کار نمیکنه، هرکاری دوستدارین بکنین! خواستین بخوریدش!! بعدمدتی کوتاه از قتل و سوزندان واعدام آلن درستکار، مادرش دق میکنه میمیره، عشقش آنا خودشو توی رود یخزده نیزون میکشه، پدرش هم از اون روستا برای همیشه میره تا نبینه مردمی روکه روزی گوشت جگرگوشه به دندون کشیده بودن!
چرا این کتاب رو باید خوند؟ چرا باید به همه بگیم وقت زیادی ازتون نمیگیره توی ترافیک توی ایستگاه اتوبوس موقع ظرف شستن و هر کار دیگه این کتاب رو گوش کنید. راوی خیلی عالی کتاب رو خوندن و شما اصلا اذیت یا گیج نمیشید. حالا خود کتاب چیه؟ چه بلایی هیجان سر مردم می تونه بیاره. این کتاب به شیوه عمیقی بدون اینکه ذهن شما رو درگیر سیاست و حاکم و حکومت کنه، درباره خود مردم و نقطه ضعف ملت ها حرف میزنم. شوری که در حرکت ها و فعالیت های مردمی هست اون هم وقتی که تماما از ته دل انجام میشه می تونه یک سوی دیگه هم داشته باشه. این شور، این هیجان، این فریادها شاید حرکتی مردمی و وطن پرستانه باشه اما این مابین اهمیت انسانیت کجا میره؟ روح و روان آدم ها چی میشه؟ چرا در انقلاب ها، جنایات میشن اتفاقی روزمره؟ این کتاب با قلمی روون و با راوی ای که مخاطب رو به خوبی همراه داستان میکنه، صحنه نمایش مردم و دشمن مشترک شونه! اوایل کتاب شاید همه چی کند و در آرامش بگذره. با دقت به اون آرامش توجه کنید و ببینید همه اون آدم ها و اون آرامش و اون زندگی های آروم چقدر شبیه زندگی من و شماست. و حالا چی میشه که تموم اون آدم های مهربون و دلرحم و روشنفکر یه یکباره تغییری میکنند عجیب و شاید ترسناک! این رمان می تونه اثبات کنه در عمق وجود همه ماها هیولاهایی هست و در عمق یک جامعه و یک ملت، دیوانگی و نوعی جهالت وجود داره. جهلی که با فریاد و شعار تبدیل به یک اتفاق اجتماعی مهم بدل میشه و کی می دونه نتیجه حماقت هایی که حمایت و تشویق شدن چی میشه؟ بعد خوندن این رمان دیدگاه دیگه ای پیدا خواهید کرد و چه خوب که بیشتر فکر کنیم متفاوت ببینیم و مسلما انسان دوستانه تر رفتار کنیم. یک صدا بودن یک ملت، دلیلی بر به حق بودنش نیست!
در عین اینکه شنیدن داستان تا آخر با اعصاب و روان انسان بازی میکنه اما در عین حال کتاب زیبایی بود چون نویسنده توانسته بود علتهای وحشی شدن انسانها رو به خوبی بیان کنه و اینکه به خوبی و به طور غیر مستقیم توضیح میده که ایجاد خوی وحشی گری در برخی انسانها و جوامع علتهای متفاوتی داره که بدترین نوع آن خَلق، خُلق و خوی حیوانی و وحشی شدن ناشی از فقر و گرسنگی انسانها و بدتر از آن ددمنشی ناشی از جهل و نادانی است. که نوع اول آن در کوتاه مدت و با سیر شدم شکم افراد (ایجاد رفاه) شاید به سرعت علاج پذیر باشه اما درمان نوع دوم آن اگر نگیم غیر ممکن که کار بسیار سخت و زمان بری است و این امر امکان پذیر نیست مگر با ایجاد آموزشهای سراسری و فرهنگ سازی در این جوامع، مسیری که طی کردنش ممکنه حتی چندین نسل به درازا کشیده بشه.
با این که این کتاب ادعا میشود مروری بر یک جنایت است اما خالی از حقیقت فیزیکی انسان است یک انسان بعد از مقداری درد توانایی هوشیاری ندارد و شوک درد در علم پزشکی موجب کما میشود و تمامی قاتلان حرفه ای شهادت می دهند که انسان بعد از از دست دادن مقداری خون دیگر توانایی فکر کردن ندارد چگونه میشود بر کسی نعل زد انگشت را کند و او از خون ریزی نمیرد هجم این خونریزی آنقدر عظیم است که حتی با رگ بندی یا تورنیکه هم احتمال زنده ماندن او ناچیز است کسی که این را نوشته باید فکر میکرد مگر انسان از آهن است این خزعبلات چندش است نه جنایی واقعا برای پولی که برای این کتاب دادم متاسفم ولی گوینده در کارش خوب بود نمیتوان بر او خورده گرفت
ژان توله نویسنده مورد علاقه بنده بسیار توانا در قلم خلاقانه، هنر نویسندگى خود را در مغازه خودکشى کاملا نشان داد،،، کتاب ادم خواران بسیار بسیار نزدیک به زندگى روزمره امروز همگان هست در اوج خشم و قضاوت فراوان زندگى انسان امروزى رو به قلم میکشد این کتاب یک روز از زندگى افراد ناآگاه و نادان را نشان داد که به نظرم ما هر روز و هر لحظه درگیر چنین افرادى هستیم در کوچه و خیابان هنگام رانندگى، در دنیاى مجازى چنان بى رحمانه قضاوت میکنیم و حکم صادر میکنیم که خداوندگار عالم نمیکند، به امید روزى که کشورم از فقر آگاهى و مذهب اجبارى و عقاید افراطى نجات یابد،،، به امید آگاهى جهان هستى
میتونم بگم کتابی بشدت قشنگ ولی در عین حال منزجر کننده، رو مخ، اعصاب خورد کن و هرچه صفات این چنینی هس واقعا پیش خودت فک میکنی چی باعث میشه همچین رفتار حیوان گونه ای از آدما سر بزنه، آدمایی که آلن رو میشناختن و چه بسا خیلی هاشونم مورد لطف اون قرار گرفته بودند و چیزی که این کتاب رو بدتر میکنه اینه که این داستان واقعا اتفاق افتاده. با تمام وجودم برای آلن احساس تاسف دارم. اگه روحیه ی ضعیفی دارید این کتاب رو گوش ندید و اینک راوی صدای جالبی نداشت من که خودم از گویش راوی راضی نبودم برای همین ی ستاره کم دادم. ولی برای خود کتاب پنج ستاره هم کمه
به شدت آموزنده و غم انگیز، قلمی روان صدایی شیوا باعث شده تا از دید سوم شخص در میان داستان خود را حس کنید. شاید یکی از پند های این کتاب این باشد که هرکه باید در تخصص خود عمل کندو آدم های عادی توان قضاوت در خیلی موارد را ندارند، ترس از جاه و مقام که باعث میشوند علیرغم دانستن حق آن را نادیده بگیرید. بدون تحقیق تقلید کردن که باعث تباهی می شود. محبت بی امان به رعیتی که توان درک آن را ندارند. و بسیاری موارد دیگر. حتما پیشنهاد میکنم کتاب را مطالعه کنید یا بصورت صوتی بشنوید
کتاب آدم خواران رمان کوتاهی از ژان تولی، نویسنده کتاب مغازه خودکشی مشهور است. در این کتاب همه اتفاقات بیشتر از چند ساعت طول نمیکشد و اگر بدون پیش زمینه شروع به خواندن کنید احتمالا آنقدر شوکه میشوید که هرگز فکر نخواهید کرد ماجرای آن واقعی است. حتی بعد از آگاهی از این موضوع بعید نیست که از واقعی بودن ماجرا دچار تردید شوید. شاید فکر کنید در حال خواندن یک داستان ترسناک هستید اما داستان این رمان بر اساس یک اتفاق واقعی است.
باسلام، داستان بسیار بسیار تکان دهنده بود مخصوصا اینکه واقعی بود! اینکه ادما تا چه حد میتونن خوی حیوانی و وحشی داشته باشن! خیلی متاثر شدم. نویسنده قلم توانایی دارن بااینکه لحظه به لحظه کتاب حال ادم رو بد وبدتر میکنه اما نمیشه ازش دست کشید و دوست دارید بدونید سرنوشت ادمایی که دوست و هم ولایتی خودشون رو که بارها بهشون کمک کرده و هر روز جلوی چشمشون بوده، تونستن با فجیعترین شکل ممکن سلاخی کنن و بخورنش چی میشه. ممنون از دوستان کتابراه
ژان تولی یکی از بهترین نویسندههایی است که داستان گیرا وجذاب مینویسد این داستان واقعی بسیار ناراحت کننده واعصاب خراب کن است منتهی نمیتوانی پیگیر این داستان نشوی جنایتی در حد توحش مغولها تاثیر بدی میگذارد داستانی تکان دهنده واقعا آدما تو بعضی اوقات میتونن چقدر درنده و وحشی باشند
پیشنهاد میکنم افرادی که پیگیر داستانهای جنایی هستند و اعصاب راحتی دارند گوش دهند ضمنا از اجرای عالی جناب آقای بهرنگ علوی کمال تشکر دارم خدا نگهدار شما باشد
پیشنهاد میکنم افرادی که پیگیر داستانهای جنایی هستند و اعصاب راحتی دارند گوش دهند ضمنا از اجرای عالی جناب آقای بهرنگ علوی کمال تشکر دارم خدا نگهدار شما باشد
خیلی خوب کتاب فضای جنگ بین مردم و جنون جمعی را نمایش میگذارد. در واقع سراسر کتاب تصویر یک شکنجه دستهجمعی است که البته پایان سیاهی نیز دارد. در این رمان کوتاه روستاییان فقیر و متعصبی را میبینیم که به جنون رسیدهاند و ناگهان چهره وحشتناکی از خود بروز میدهند. شکنجههایی که در این کتاب آمده مایه حیرت همه خواهد شد. اما آیا همیشه حق با اکثریت است؟ کتاب فوق العاده زیبا و پر از حرف است پیشنهاد میکنم کتاب بخوانید
با سلام
ساده بودن کتاب در ابتدا کودکانه است
پیش که میرود، تعصب در خون میغلطک
دیگر از چهره ساده کودکانه صدایی نمیآید
سکوتش کر کننده است، سکوتی در امتداد هم، سکوتی هزیان وار، سکوتی مسری، دردی ناعلاج، ناگهان فریادی زوزه کشان تمام پایههای این خانههای با خون و استخوان در هم غلطیده را میمیدرد.
کتابی کوتاه، غیر قابل باور اما محکوم به باور پذیر بودن
ساده بودن کتاب در ابتدا کودکانه است
پیش که میرود، تعصب در خون میغلطک
دیگر از چهره ساده کودکانه صدایی نمیآید
سکوتش کر کننده است، سکوتی در امتداد هم، سکوتی هزیان وار، سکوتی مسری، دردی ناعلاج، ناگهان فریادی زوزه کشان تمام پایههای این خانههای با خون و استخوان در هم غلطیده را میمیدرد.
کتابی کوتاه، غیر قابل باور اما محکوم به باور پذیر بودن
به جرات میتونم بگم از لحاظ توصیفی و شخصیت پردازی جزو بهترین کتابهایی بود که خوندم. زمانی که کتاب رو میخوندم همش با خودم فکر میکردم یک کتاب تخیلی و ترسناک میخونم که اعماق تاریک و سیاه انسان رو نشون میدهو بعد که تحقیق کردم متوجه شدم این کتاب بر اساس اتفاقی واقعی نوشته شده. فقر، تبعیض، اختلاف طبقاتی که میتونه انسان رو به بدترین موجود زنده تبدیل کنه...
کتاب شرح خوبی از قدرت جهالت انسانهارو به نمایش گذاشته، که وقتی عوام احمق جمع شوند، فقط یک شعله کوچک محرک جنایتی بزرگ خواهد بود همانطور که در طول تاریخ تکرار شد مثل به صلیب کشیدن مسیح آنطور که روایت شده و در آخر داستان هم به این موضوع اشاره دارد که این چرخه ادامه دارد و متوقف نخواهد شد.
چیزی که تمامی ندارد جهالت انسانهاست
چیزی که تمامی ندارد جهالت انسانهاست
روایت لحظه به لحظه شکنجه یک انسان وطن پرست توسط عدهای انسان نما که از معاف شدن از جنگ برای وطنشان خوشحالند ولی عذاب وجدان این خیانت را در پشت جنایت بر علیه یک انسان شجاع وطن دوست پنهان میکنند. وقتی خودم را جای او قرار میدهم مطمئن میشوم که در همان روستای اوتفای و قبل از رفتن به دکان آهنگری جان میدادم.
این یک داستان واقعی هولناک هستش که فکر نمیکنم در حد یک کتاب بشه ازش نام برد چه از لحاظ هنری چه از از نظر داستانی اما خب به نظرم خوبه که نوشته شده و ما تونستیم ازین واقعه باخبر بشیم. و واقعا میشه متوجه شد چقدر مردم علاقه به قضاوت و خشونت دارند. و این مختص مردم یه ناحیه و یه زمان خاص نیست.
کتابی که با گوش دادنش گاهی حالت تهوع بهتون دست میده و گاهی از انسان بودن خودتون هم بدتون میاد اما در عین حال مجبورتون میکنه عمیقا فکر کنید و فکر کنید و فکر کنید..
جایی از کتاب در نهایت وحشی گری انسانها یک نفر از جمعیت میپرسه این آدم کی بود و اونجاست که شما برای جهالت انسان اشک خواهید ریخت
جایی از کتاب در نهایت وحشی گری انسانها یک نفر از جمعیت میپرسه این آدم کی بود و اونجاست که شما برای جهالت انسان اشک خواهید ریخت