نقد، بررسی و نظرات کتاب زبلو ببر مهربان - کبری قاسمی
مرتبسازی: پیشفرض
سلام عزیزان
پیشنهاد میکنم داستان زیبای زبلوببر مهربانی را برای بچهها بخوانید، نه تنها آموزنده است بلکه تصاویری نیز به عنوان کلمات خاصی دارد که در لابه لای متن آمده و جذاباش میکند. به کودکان میآموزد که در بازیهای کامپیوتری و موبایل و... زیاده روی نکنند چراکه ممکن است برایشان خطرناک باشد همچنین باید تحت کنترل والدین باشد و از طرفی دیگر به پدر و مادرها نیز هشدار میدهد که با بچه هایشان بازی کنند، برایشان وقت بگذارند، به پرورش استعداد هایشان اهمیت بدهند.
به علاوه تصاویر جذاب و دوست داشتنی داشته و متن هر صفحه فشرده نبوده و خطوط به اندازه بزرگ هستند.
مرسی از کتاب راه و نویسنده خوب این کتاب خانم کبری قاسمی
پیشنهاد میکنم داستان زیبای زبلوببر مهربانی را برای بچهها بخوانید، نه تنها آموزنده است بلکه تصاویری نیز به عنوان کلمات خاصی دارد که در لابه لای متن آمده و جذاباش میکند. به کودکان میآموزد که در بازیهای کامپیوتری و موبایل و... زیاده روی نکنند چراکه ممکن است برایشان خطرناک باشد همچنین باید تحت کنترل والدین باشد و از طرفی دیگر به پدر و مادرها نیز هشدار میدهد که با بچه هایشان بازی کنند، برایشان وقت بگذارند، به پرورش استعداد هایشان اهمیت بدهند.
به علاوه تصاویر جذاب و دوست داشتنی داشته و متن هر صفحه فشرده نبوده و خطوط به اندازه بزرگ هستند.
مرسی از کتاب راه و نویسنده خوب این کتاب خانم کبری قاسمی
داستان زیبایی برای بچه ها درمورد تاثیر منفی بازیهای کامپیوتری بر اخلاق آنها.. متاسفانه این مسئله خیلی زیاد دیده شده و خانواده ها به تنگ اومدن از دست بعضی از اونها که بچه هاشونو خشن کرده.. این کتاب یک راه حل خلاقانه برای مقابله با اون ارائه داده که من به شخصه خیلی لذت بردم. از این که به جای اسم شخصیتها تصویر اونها رو اورده بودند هم خوشم اومد، چون خلاقیت کودک رو افزایش میده.
کتاب خیلی خیلی قشنگی بود و فوق العاده روان به بچهها یاد میده که داد زدن و جیغ زدن هیچ دردی رو دوا نمیکنه که هیچ بد ترش هم میکنه
واقعا بچهها تا تو موقعیت قرار نگیرن همون کار همیشگی و لج و لجبازی شون رو ادامه میدن، اگر هم تو موقعیت بدی قرار بگیرن یکی دو روز مراعات میکنن و بعد دوباره شروع میکنن 🤭🤭
واقعا بچهها تا تو موقعیت قرار نگیرن همون کار همیشگی و لج و لجبازی شون رو ادامه میدن، اگر هم تو موقعیت بدی قرار بگیرن یکی دو روز مراعات میکنن و بعد دوباره شروع میکنن 🤭🤭
داستان درباره یک پسر کوچولو است که بازی ببر عصبانی رو در موبایل بازی میکنه اونقدر درگیرش میشه که در خانه خودش هم صدای ببر درمیاره و یا اسباب بازی هاشو به دندون میگیره و پرت میکنه والدینش از این موضوع ناراحت هستند ولی پسر کوچولو بیخیال این کار نمیشه تا اینکه یه روز انقدر صدای غرش درمیاره که سرفه های شدیدی میکنه و نادرش که نگران میشه اونو دکتر میبره دکتر میگه که علت این سرفه ها فریاد هایی هست کا کشیده و اگه میخواد خوب بشه باید مدتی صحبت نکنه تا تارهای صوتیش خوب بشه در راه برگشتن از مطب مادرش براش یه عروسک ببر مهربون میخره که با دست تکان میخورد و مادر شروع میکنه با زبان کودکانه از جناب عروسک با پسرک حرف میزند که اگه میخواهی من به خانه شما بیام اون ببر عصبانی که غرش میکنه باید برود پسرک هم قبول میکنه و میگه که اون ببر عصبانی رو دیگه دوست نداره و از این به بعد فقط میخواد با ببر مهربون بازی کنه