نقد، بررسی و نظرات کتاب با پیشوا تا ابد: خاطرات پیشخدمت شخصی هیتلر - هاینتس لینگه
مرتبسازی: پیشفرض
علیرغم سخت بودن خوانش اسامی آلمانی و رایش، کتاب به شدت گیرا و وسوسهانگیز است.
خواندن خاطرات شخصی که ادعا میکند تا پای مرگ و پس از آن نفس به نفس کنار هیتلر بوده است اما فرصت زندگی کردن یافته و به چشم پیشخدمتی ساده به وی نگاه شده در صورتی که دست راست هیتلر بوده است، خودش عنوانی جذاب برای پیگیریست، سوای آنکه میدانیم در انتها چه بر سر آدولف هیتلر و دار و دستهاش آمده.
ما در این کتاب هیتلر را از چشم خدمتکارش میبینیم نه آن دیکتاتور جانی خطرناک که ناسیونالیسم افراطیاش نیز باعث حیرت و نفرت همگان شد.
خواندن خاطرات شخصی که ادعا میکند تا پای مرگ و پس از آن نفس به نفس کنار هیتلر بوده است اما فرصت زندگی کردن یافته و به چشم پیشخدمتی ساده به وی نگاه شده در صورتی که دست راست هیتلر بوده است، خودش عنوانی جذاب برای پیگیریست، سوای آنکه میدانیم در انتها چه بر سر آدولف هیتلر و دار و دستهاش آمده.
ما در این کتاب هیتلر را از چشم خدمتکارش میبینیم نه آن دیکتاتور جانی خطرناک که ناسیونالیسم افراطیاش نیز باعث حیرت و نفرت همگان شد.
با توجه به اینکه کتاب بر خلاف دیگر آثاری که در مورد هیتلر نوشته شده و غالبا توسط نویسندگان غیرالمانی و متفق و با سوگیریهای مشخص بوده، این کتاب توسط یکی از نزدیکترین افراد به دایره هیتلر نوشته شده که با خوش بینی به اینکه همونطور که در متن گفته شده بدون هیچ سانسوری منتشر شده، مطالب تازهای از ابعاد شخصیت و رفتار هیتلر رو نشون میده که شاید با تصورات خیلیها در مورد هیتلر تفاوت داشته باشه.
در زمان جنگ دوم جهانی، رضاشاه همسر خود را با هدایای گرانبها مانند قالیچه به ملاقات هیتلر میفرستاد و مترجم این ملاقات نیز جمالزاده بوده است.
هیتلر هدایا را دریافت میکند و در عوض عکس خود را امضا میکند و به همسر رضا شاه میدهد و میگوید من مثل پادشاه ایران ثروتمند نیستم،
این حرف برای من قابل قبول نبود تا زمانی که در این کتاب لینگه میگوید، هیتلر پول انتشارات کتاب نبرد من را به خیریه میداد تا راحت باشد و کلا درکی از پول نداشت