نقد، بررسی و نظرات کتاب به کشتنش میارزد - پیتر سوانسون
4.4
58 رای
مرتبسازی: پیشفرض
این کتاب در ژانر معمایی و جنایی اثر بسیار خوب و قابل قبولی بود. داستان مردی که متوجه شده همسرش بهش وفادار نیست و با خشم و دل شکستگی دنبال انتقام از اونه. بطور تصادفی خانمی رو ملاقات میکنه که اون رو به کشتن همسرش تشویق میکنه و این سرآغاز ماجراهای جالب و پیچیدهای میشه که فصل به فصل از زبان شخصیتهای مختلف روایت میشه. کلیات داستان، سیر حوادث و منطق اونها همه قابل قبول و جذاب هستن. تنها نقطه ضعف کتاب به نظر من نسبت دادن بی دقتی و کم هوشی از جانب قهرمان کتاب در اواخر داستان هست که کاملا متناقض با شخصیت باهوش و تیزبین اون هست و کلا نویسنده داستان رو خوب تموم نمیکنه علی الخصوص که پایان کتاب باز هست و دقیقا معلوم نمیشه چه اتفاقی برای اون قراره بیفته.
یه رمان روانشناختی خوب درباره زندگی سه نفر دو زن به نامهای فیت ولی لی ومردی به اسم تدی. داستان به سبک دافنه دوموریه با کندی وارامش ولی جذاب و پرکشش پیش میره. نویسنده با هنر و مهارت خودش اینقدر زیبا نوشته که شما داستان رو با اشتیاق میخونید وهر صفحه با چهره و شخصیت جدیدی از لی لی و تد وفیت میبینید ومتوجه میشید ادمها چقدر میتونن خطرناک و چند چهره و اب زیرکاه باشند. شخصیت تقریبا اصلی داستان لی لی بسیار پیچیده و جالب وشما به خاطر فهمیدن رازهای زیاد زندگی لی لی داستان رو با اشتیاق دنبال میکنید و هرچی جلو میرید ریتم داستان تندتر وپر هیجان میشه و متوجه میشید چندین بار غافلگیر شدید
داستان واقعا فوقالعادهای بود، به ندرت میتونم همچین کتابهایی پیدا کنم و بخونم که با روحیم سازگار باشه. این احساس شعف هنگام خوندن کتاب رو با هیچکاک، کریستی و دویل تجربه کرده بودم اما با سوانسون هم تجربه شد.
اتفاقات در این کتاب بشدت غیر منتظره و بی نظیر بود، حتی نامه آخر کتاب هم بشدت من رو سر شوق آورد. با مرگ عدهای موافق نبودم اما با مرگ عده دیگه کاملا موافق بودم و بنظرم شخصیت کار درستی انجام داد.
اتفاقات در این کتاب بشدت غیر منتظره و بی نظیر بود، حتی نامه آخر کتاب هم بشدت من رو سر شوق آورد. با مرگ عدهای موافق نبودم اما با مرگ عده دیگه کاملا موافق بودم و بنظرم شخصیت کار درستی انجام داد.
داستان جالبی بود. لیلی چندجا لا تصمیماتش غافلگیرم کرد ولی غافلگیری آخر داستان واقعا عالی بود، جوری که وقتی تمومش کردم گفتم وااای لعنتی! ولی از لیلی انتظار داشتم در مورد براد بالغتر عمل کنه و از همون لوکیشن چت استفاده نکنه، به هرحال اونجا خونه پدریشه و بالاخره یه روزی استخونا پیدا میشن. شخصیت اول یکم زیادی خونسرد و باهوش و یه قدم جلوتر از دیگران نمایش داده شده بود ولی بازم داستان دلپذیزی بود.
درود؛ کتابی عالی بود و کشش زیادی داشت. چهار چوب داستان برای من تازه بود. در هر خط این کتاب اتفاق تازه و هیجان انگیز متفاوتی رخ میده. بعضی از نقاط داستان شاید به خاطر ترجمه کمی گنگ بود ولی چیز زیادی نبود که من ستاره کم کنم. یک چیز که نمیدونم جزو نقاط مثبت این کتاب هست یا منفیش این بود که پایان بازی داشت ولی نه اونقدر باز که نشه اتفاقات بعد رو حدس زد. سپاس.
کتاب داستان جالبب داشت از اواسط کتاب روند داستان قابل پیشبینی بود ولی وجود معماهای بین کاراکترها باعث کنجکاوی و ادامه داستان میشد و نکته جالب داستان نداشتن کنترل خشم و حس انتقام تا چ حد خطرناک میتونه باشه ک به قیمت جون انسانها تمام شه تنها بخشی که دوسش نداشتم پایان باز اون بود و اینکه آیا در نهایت راز لی لی افشا میشه یا خیر
اما نکته دیگه این که داستان بیشتر حول روابط بین دو نامزد، دو دوست، دو هم دانشگاهی، خیانت، قتل، خود مهم پنداری، یکی شخصیتها گمان میکند که بایستی دنیا را از انسانها اضافی حذف کند، به نظرم تموم احساسات منفیم رو دوباره بیدار کرد و امروز از سر ناچاری اومدم سراغش چون باقی کتابام نمیتونستن مثل این کتاب جذبم کنند.
به خوبی توضیح داده، ویژگیها اشیا و مکانها رو توصیف و بیان کرده، به نظرم تو انتخاب اسمها هم یه جور خوش ذوقی به کار رفته، در مجموع پسندیدم اما از پایان بازش خوشم نمیاد، وگرنه داستان قویای هست.
یه کتاب قبلاً خوندم نویسندهاش ایرانی بود، شخصیت اصلیش شباهت زیادی به شخصیت اصلی این قصه داره، کتاب روانپریش خوب اونم یه ادمی بود تقریبا شبیه این منتها اون ایرانی بود؛ این دوتا کتاب به نظرم شباهتها و تفاوتهای ظریفی دارند و این برام جالب بود.