نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی گیاهخوار - هان کانگ
4
30 رای
مرتبسازی: پیشفرض
عدنان حاجیان
۱۴۰۳/۰۷/۲۶
10
در این رمان هیچگاه از دیدگاه یونگ هی نقش اصلی داستان قلم زده نشد و شنونده را تا پایان در انتظار نگرش وی نگاه داشته است، سرگشتگی و حیرانی بشر به قلم کشیده شده بود ولی در نهایت هیچ آسایشی یا حتی تکاملی در تک تک نقش ها ایجاد نشد؛ سرگذشت تمام نقش ها بی سرانجام باقی ماند و احساس تنهایی بشر زیادی پر رنگ بتصویر کشیده شده است. سائق های انسانی و کشش های درونی انسان آنقدر کمرنگ ترسیم شده بود که بنظر می رسید انسان بسادگی می تواند از آن ها و نیازهای مادی و روانی خود دست بکشد! در حالی که انسان ها غرق نیازهای خود هستند. نویسنده نمی خواست هدف یا نگرش خاصی را تلقین یا منتقل کنه و برداشت و قضاوت را بیش اندازه به گردن مستمع گذارده بود لذا برداشت های شخصی از رمان بسیار پررنگتر از هدف نویسنده بروز و نمود دارند. هرچند برداشت آزاد از رمان بسیار ارزنده است ولی نه تا اندازه ای که هدفمندی آن بسوزد و در نهایت خصایص انسانی ارزنده تری در زندگی بشر وجود دارد که در دیگر رمان ها مطرح شده اند، که بنظرم آن ها بیشتر شایسته جایزه نوبل هستند تا این کتاب! ولی توانای نویسنده در بیان ابعاد پیچیده و ناشناخته انسان ها را باید ستود! ضمنا نویسنده بسیار خوب تاثیر هنجارها (که خود دست ساخته بشر اند) را بر روان انسان ها به قلم کشیده و اصلا آن ها را نقد نکرده بود. انسان خود بر علیه سائق های خود قراردادهای تنظیم می کند و نام آن ها را هنجار می گذارد و ذات وجودی خود را از آن هنجارها می رنجاند، خوب و بد و درست و نادرست را برعلیه ذات وجودی خود می نویسد و خود بر علیه آن ها شورش می کند و می تازد. هنجارها بر بروز و نمود پیچیدگی های انسانی لباس محدویت می پوشانند و بشر ذات انسانی خود را نهایتا در خفا بروز می دهید.
باید اون احساس نیاز شدید به رها شدن از قالب بدن رو حس کرده باشید تا بتونید با شخصیت اصلی این کتاب ارتباط بگیرید. کشمکشهای ذهنی انسانها رو تو زندگیشون خوب به تصویر کشیده که چطور تو این جامعه دارن خودشون رو مدام وفق میدن درحالیکه در واقع روحشون گرفتار نُرمهای جامعه شده و از طرف دیگه وقتی یک نفر هم میخواد خودشو آزاد کنه همه برچسب دیوانگی بهش میزنن و نمیتونن درکش کنن. نثر و هدف نویسنده سادهست. شاید از سادگی زیاده که برخی نمیتونن متوجه بشن... درکل اگر کسی هستید که خیلی خودتون رو غرق چارچوب جامعه کردید به این کتاب نیاز دارید.
به خاطر جایزه نوبلی که گرفت، مشتاق بودم با قلم نویسنده آشنا بشم. نویسنده باهوشمندی از فرهنگ و ضدفرهنگ کشورش برای پرداخت داستان بهره برد و همین موضوعی است که در سطح بین المللی نیز مورد اقبال قرار میگیرد. کتاب در وهله نخست یک کتاب روانشناختی است و در مراحل بعد لایهها و زیرلایههای فلسفی، اجتماعی، اسطورهای، فرهنگی و هنری دارد. از تمثیل و سمبلهای زیادی استفاده کرده. یک داستان امروزی است با انسانهای سرگردان، وامانده و تکنولوژی زده امروز. اگر سلیقهتان متمایل به ادبیات کلاسیک است، بعید میدانم از این داستان خوشتان بیاید!
کتاب روان و ساده نوشته شده و در عین حال گیرا و جالبه. اینجا از احساسات انسانی صحبت میشه یک جور اشاره با حالات روحی روانی انسانها که از چه نشأت میگیره. و در آخر یک نکته فلسفی داره و اون اینه که ادمها باید بخوان که بیدار بشن هیچ کس نمیتونه کسیو بزور بیدار کنه. منظور خواب غفلته که میتونه موجب تباهی انسان بشه. در کل کتاب آرام و جالبی بود صدای راوی هم موفق عمل کرد.
بنظرم رمانهایی که پسوند روانشناختی یا فلسفی به خود میگیرند ناخودآگاه توقع مخاطبهایی که به اینگونه رمانها علاقه دارند را بالا میبرد، گیاهخوار در قامت یک رمان مدرن بدون هیچ پسوندی رمان خوبی بود و حرفهایی برای گفتن داشت اما در قامت یک رمان روانشناختی یا فلسفی قطعا از نمونههای دقیق و درست این گروه بسیار فاصله دارد.