نقد، بررسی و نظرات کتاب ماجرای ناپدید شدن استفانی ملر - ژوئل دیکر
4.4
226 رای
مرتبسازی: پیشفرض
علی ایرانی
۱۴۰۰/۰۴/۲۳
391
رمان عالی بود نویسنده توانا در ساختن شاخههای مختلف و ربط دادن آنها به هم،،،، ترجمه هم نسبتاً قابل قبول بود،،،، فقط یک موضوعی که در ترجمه این کتاب و اکثر کتابهای جدیدبه چشم میخورد این است که مترجمها سعی در بومی کردن رمان دارن برای مثال درجایی یکی از شخصیتها میگوید ”نمیتوانم بالله،،،، ” ویا اضافه کردن واژه رود به اسم رودخانه بجای ریور انگلیسی ویا بکار بردن اصطلاح پلیس راهوار،،،،،، و نظایر زیاد دیگر،،،، مترجم عزیز باید توجه کند منِ خواننده که رمان آمریکایی یا کشور دیگر را انتخاب میکنم هدفم آشنایی با فرهنگ و طرز تفکر و نوع زندگی و،،، و،،، میباشد،،،، نباید من حس کنم که ماجرا در ایران در حال اتفاق است،،، من میخواهم بدانم روابط و تلقی وطرز تفکر و سبک زندگی و نوع ارتباط و،،، و،،، آنها چگونه است یک زوج آمریکای چگونه باهم رفتار میکنند،،، ارتباط والدین با فرزندها به چه صورت است و الخ،،،، پس بهتر است در ترجمه این نکات را رعایت کنند اگر پسری پدرش رو با اسم کوچک صدا میکند و یا خانمی با شوهرش و بالعکس محاورات و گفتگوهای آنها،،،، به همون صورت ترجمه شود که در نوشته اصلی موجود است،،،،
کتاب جذابی بود با ژانر جنایی معمایی.
موقع خوندن یک کم اولش گیج بودم فکر کنم دو سه بار سه فصل اول را خوندم تا قضیه برام جا افتاد ولی بعد کم کم ماجرا برام جذاب شد.
روند داستان و ارتباط جریانهای متفاوت در داستان خوب بود و نویسنده تونسته بود چند ماجرا را به خوبی همزمان پیش ببرد. از ویژگیهای خوب این کتاب برای من این بود که تمام مظنونین من قاتل نبودند و این بر جذابیت داستان اضافه میکرد من تا آخرین لحظه نمیتونستم حدس بزنم ته ماجرا چی میشه و بالاخرا چه کسی قاتل است.
البته خالی از ایراد نبود و اون هم تعویض مدام راویها بود. گاهی اوقات با وجود اینکه اول فصل اشاره میشد راوی چه کسی است ولی بر اساس مکالمات احساس میکردم راوی شخص دیگری است و این باعث میشد فصل را دوباره بخوانم یا برای یادآوری بعضی جزئیات به فصول قبلی مراجعه کنم
یا اینکه عنوان فصلها تکراری بود و یک جورایی خسته کننده میشد. وقتی یک فصل تموم میشه دوست داری فصل بعدی را شروع کنی ولی با تکرای بودن عناوین فصلها این حسو نداشتم. بعد از خوندن یک فصل، حس میکردم دارم درجا میزنم و به فصل بعدی نمیرم.
یکی دیگه هم با این که ماجراهای تو در توی این کتاب کمی هیجان به همراه داشت خیلی منطقی نبود که در یک شهر کوچک تعداد زیادی از افراد رازی در زندگی خود داشته باشند که کسی هم از آنها خبر نداشته باشد (معمولا در شهرهای کوچک مردم از جیک و پوک هم خبر دارند) و یکدفعه بعد از سالها طی بررسی ماجرای یک قتل، همه این رازها برملا شود حتی آنهایی که سالها قبل از دید پلیسها مخفی ماندند.
ولی در کل کتاب خوبی است و ارزش خواندن را دارد.
موقع خوندن یک کم اولش گیج بودم فکر کنم دو سه بار سه فصل اول را خوندم تا قضیه برام جا افتاد ولی بعد کم کم ماجرا برام جذاب شد.
روند داستان و ارتباط جریانهای متفاوت در داستان خوب بود و نویسنده تونسته بود چند ماجرا را به خوبی همزمان پیش ببرد. از ویژگیهای خوب این کتاب برای من این بود که تمام مظنونین من قاتل نبودند و این بر جذابیت داستان اضافه میکرد من تا آخرین لحظه نمیتونستم حدس بزنم ته ماجرا چی میشه و بالاخرا چه کسی قاتل است.
البته خالی از ایراد نبود و اون هم تعویض مدام راویها بود. گاهی اوقات با وجود اینکه اول فصل اشاره میشد راوی چه کسی است ولی بر اساس مکالمات احساس میکردم راوی شخص دیگری است و این باعث میشد فصل را دوباره بخوانم یا برای یادآوری بعضی جزئیات به فصول قبلی مراجعه کنم
یا اینکه عنوان فصلها تکراری بود و یک جورایی خسته کننده میشد. وقتی یک فصل تموم میشه دوست داری فصل بعدی را شروع کنی ولی با تکرای بودن عناوین فصلها این حسو نداشتم. بعد از خوندن یک فصل، حس میکردم دارم درجا میزنم و به فصل بعدی نمیرم.
یکی دیگه هم با این که ماجراهای تو در توی این کتاب کمی هیجان به همراه داشت خیلی منطقی نبود که در یک شهر کوچک تعداد زیادی از افراد رازی در زندگی خود داشته باشند که کسی هم از آنها خبر نداشته باشد (معمولا در شهرهای کوچک مردم از جیک و پوک هم خبر دارند) و یکدفعه بعد از سالها طی بررسی ماجرای یک قتل، همه این رازها برملا شود حتی آنهایی که سالها قبل از دید پلیسها مخفی ماندند.
ولی در کل کتاب خوبی است و ارزش خواندن را دارد.
قبل از اینکه بخوام بیام نظرم رو راجب کتاب بگم رفتم چند تا از دیدگاههای دوستان رو خوندم و دیدم با اکثرشون هم نظر هستم. کتابی طولانی و خسته کننده ۷۰۰ صفحهای که با هر صفحه جلو رفتن انتظار خواننده رو بیشتر و بیشتر میکنه جوری که اواخر کتاب منتظری با یه اتفاق میخکوبت کنه..
ولی اصلا اینطور نیست!!
همهی جذابیت کتاب که شمارو وادار به خواندنش میکنه در آخر کتاب کاملا میزنه تو ذوقتون!
درواقع صفحههای آخر کتاب رو فقط خوندم که خونده باشم کتابو تموم بشه.
من برعکس بقیه دوستان این کتاب رو به علاقه مندان رمان جنایی پیشنها نمیکنم من خودم به شخصه خیلی طرفدار این سبک هستم و در پایان لذتی نبردم مثل فیلمای ایرانی که به ازدواج ختم میشه 😐
نویسنده از این نظر که خواننده رو تا ته داستانش همراه خودش بکشونه قوی عمل کرده بود اما بنطرم ته داستان کاملا اون رو نا امید میکنه.. و این خوب نیست!
ولی اصلا اینطور نیست!!
همهی جذابیت کتاب که شمارو وادار به خواندنش میکنه در آخر کتاب کاملا میزنه تو ذوقتون!
درواقع صفحههای آخر کتاب رو فقط خوندم که خونده باشم کتابو تموم بشه.
من برعکس بقیه دوستان این کتاب رو به علاقه مندان رمان جنایی پیشنها نمیکنم من خودم به شخصه خیلی طرفدار این سبک هستم و در پایان لذتی نبردم مثل فیلمای ایرانی که به ازدواج ختم میشه 😐
نویسنده از این نظر که خواننده رو تا ته داستانش همراه خودش بکشونه قوی عمل کرده بود اما بنطرم ته داستان کاملا اون رو نا امید میکنه.. و این خوب نیست!
خوب بود، داستانی بودکه فصل به فصل با دقت و حوصله جلو میره و دو روایت در دو دوره زمانی بافاصله بیست ساله رو روایت میکنه که داستان رو جذاب تر کرده. داستان از کنجکاوی یه خبرنگار و نویسنده در یه پرونده پلیسی که بیست سال پیش بسته شده شروع میشه و در ادامه با ناپدید شدن خبرنگار وارد جریانات معمایی و پرابهام میشه که چهره دیگهای از افرادی رو نشون میده که در گذشته درگیر پرونده بودن. بطور کلی داستان خواننده رو برای فهمیدن حقیقت تا انتها دنبال خودش میکشونه. یه نقطه ضعف داستان تعداد زیاد اسامی وشباهتشون بهم هست که در انتهای کتاب معرفی شدن و میتونه برای یادآوری موثر باشه. پایان داستان به نظرم میتونست جذاب تر باشه ولی در کل قابل قبول و راضی کننده بود.
برای علاقمندان به داستانهای جنایی و پلیسی کتاب خیلی خوبی هست.
البته نویسنده با برگشت زیاد به گذشته گاهی حوصله خواننده را سر میبرد.
در کل چند نتیجه میشود گرفت، اینکه پایان تبهکاران سخت هست درست مثل ژرمی مولر و شهردار سابق
چاه نکن بهر کسی اول خودت بعداً کسی، باز هم هم مصداق قتل ژرمی مولر و شهردار سابق هست.
زبان سرخ، سر سبز را بر باد میدهد! درست مثل مگان پالدان و استفانی ملر
گاهی نباید تو همه چیز کنجکاوی کرد و همه چیز را تجربه کرد مثل استون و استفانی
در کل داستان میخواهد بگوید خیانت و فساد مالی و اخلاقی اصلا پایان خوشی ندارد.
بعضی از شخصیت ها هم بدبخت بودند مثل قاتل که یک تصمیم از آن هیولا میسازد!
البته نویسنده با برگشت زیاد به گذشته گاهی حوصله خواننده را سر میبرد.
در کل چند نتیجه میشود گرفت، اینکه پایان تبهکاران سخت هست درست مثل ژرمی مولر و شهردار سابق
چاه نکن بهر کسی اول خودت بعداً کسی، باز هم هم مصداق قتل ژرمی مولر و شهردار سابق هست.
زبان سرخ، سر سبز را بر باد میدهد! درست مثل مگان پالدان و استفانی ملر
گاهی نباید تو همه چیز کنجکاوی کرد و همه چیز را تجربه کرد مثل استون و استفانی
در کل داستان میخواهد بگوید خیانت و فساد مالی و اخلاقی اصلا پایان خوشی ندارد.
بعضی از شخصیت ها هم بدبخت بودند مثل قاتل که یک تصمیم از آن هیولا میسازد!
این رمان فوق العاده حرفهای نوشته شده و واقعا قدرت بالای نویسنده در معما نویسی بالاست. شدیدا اعتقاد دارم میشه از این داستان برای یه فصل از سریال کاراگاه حقیقی استفاده کرد همون تم رو داره با معمای حتی جالب تر... واقعا مجذوبش شدم.
نویسنده هر از گاهی به قدیم فلش بک میزنه و واقعا ذهنتو به گذشته شخصیتها میبره ذهنتو درگیر یافتن جواب معما میکنه.
از زبان چند شخصیت، سه کارآگاه و چند زندگی متفاوت.... واقعا جالب و قشنگه فکر کنم قشنگترین هدیه کتابراه به من این کتاب بود.... شک نکنید در خریدش البته اگه جنایی دوست دارید 🔥🚶🏻
نویسنده هر از گاهی به قدیم فلش بک میزنه و واقعا ذهنتو به گذشته شخصیتها میبره ذهنتو درگیر یافتن جواب معما میکنه.
از زبان چند شخصیت، سه کارآگاه و چند زندگی متفاوت.... واقعا جالب و قشنگه فکر کنم قشنگترین هدیه کتابراه به من این کتاب بود.... شک نکنید در خریدش البته اگه جنایی دوست دارید 🔥🚶🏻
نقد کتاب: کتاب از قالب نوشتاری قابل قبولی تشکیل شده بود. داستانهای جنایی ساختار پیچیدهای دارند چون باید خط روایی داستان رو با کاراکترها و البته هیجان ترکیب کنی و بنظرم نویسنده تونست داستان رو خوب پیش ببره اما در مواردی تناقض و گنگی داستان حس میشد که شاید اصلا تکنیک خوده نویسنده اینطوری باشه...
در رابط با کاراکترها هم بنظرم میتونست بیشتر شخصیت اول رو برجسته کنه اما در کل چینش شون خوب بود
تعداد صفحههای بالایی هم داره اما جذابیت داستان این پتانسیل رو داره که بتونه شما رو میخکوب کنه
در رابط با کاراکترها هم بنظرم میتونست بیشتر شخصیت اول رو برجسته کنه اما در کل چینش شون خوب بود
تعداد صفحههای بالایی هم داره اما جذابیت داستان این پتانسیل رو داره که بتونه شما رو میخکوب کنه
رمان بسیار جذابی بود. من اهل رمانهای پلیس نیستم. این کتاب رو که رایگان دانلود کردم، اوقات بیکاری شروع به خواندن کردم. بعد طوری شد که لحظه شماری میکردم که وقتم آزاد بشه بتونم برم سراغش. اصلا قابل پیش بینی نیست. ابدا احساس نمیکنی نویسنده زیاده گویی کرده و هرگز داستان خسته کننده نمیشه. داستانی پر ماجرا که چندین روایت از افراد متفاوت برای رسیدن به داستان نقل میشه. سپاس از مترجم توانمند این کار که علیرغم پر شخصیت و پر ماجرا بودن کار، از پس بیان این داستان به خوبی بر اومده. و ممنون از کتابراه.
ژوئل دیکر سوئیسی یه کتاب جنایی و مرموز خلق کرده همان طور که مردم شهر داخل کتاب در بهت و حیرت فرو رفتن ما هم هر چه بیشتر جلو میریم غافلگیر میشیم
اصلا قابل پیش بینی نبود و سر تا سر پر بود از سورپرایز هنگام مطالعه گویی با یک فیلم ناب هالیوودی طرف بودیم که نمیشد پیش بینی کردش و از این حیث منو یاد فیلمهای کوئنتین تارانتینو و دیوید فینچر میانداخت
بسیار لذت بخش بود و خوندنش توصیه میشه
سپاس از کتابراه
اصلا قابل پیش بینی نبود و سر تا سر پر بود از سورپرایز هنگام مطالعه گویی با یک فیلم ناب هالیوودی طرف بودیم که نمیشد پیش بینی کردش و از این حیث منو یاد فیلمهای کوئنتین تارانتینو و دیوید فینچر میانداخت
بسیار لذت بخش بود و خوندنش توصیه میشه
سپاس از کتابراه
خیلی خیلی رمان جذابی بودهرچند بعضی جاهاش روانم رو اذیت می کرداما استعداد بی نظیر وقلم بی نظیر وخلاقیت های جذاب نویسنده رو تحسین می کنم پایان زیبایی داشت، داستان پردازیش زیبا بودزندگیشخصی ادمای یک کشور دیگه رو بی پرده بیان کرده بود واین باعث اذیت شدن من شدالبته ، اخراش دیگه مشکلم برطرف شداگه رمانای جنایی دوست دارید بخونیدنه ولش می کنید، نه ازخاطرتون پاک میشه ممنون کتابراه برای جشنواره تحفیف های اخر هفته
دو روزه پیاپی دارم این رمان رو میخونم. رمان خوبیه ولی درنهایت قاتل کسیه که کسی هم فکرشو نمیکنه. البته شاید بین دویست صفحه اخری حدسایی بزنید. ولی باید بگم مخم تیلیت شد داستان جوریه که هی میخوای ادامش رو بخونی و وقتی هم تموم میشه میگی خداروشکر که تموم شد.
و باید اینم اضافه کنم که من به ندرت کتابی رو میخونم که نزدیک هفتصد صفحه داشته باشه ولی این رمان جوری بود که ارزش اینو داشت دو روز وقتمو بگیره
و باید اینم اضافه کنم که من به ندرت کتابی رو میخونم که نزدیک هفتصد صفحه داشته باشه ولی این رمان جوری بود که ارزش اینو داشت دو روز وقتمو بگیره
داستان اوایل یکم گیج کننده بود ولی بعدش خوب پیش رفت و قضایا خیلی خوب به هم ارتباط داده شده بودن و با پیدا شدن سرنخ ذهن خواننده همراه شخصیتها به حل کردن پرونده میپردازه. ولی پایان داستان زیاد جالب نبود بنظرم بعد این هم سختیه پرونده قاتل خیلی آبکی گیر افتاد و کسی نبود که ما رو سوپرایز کنه و اینکه انقدر شخصیتهای داستان زیاد بودن و بعضی واقعا غیرضروری گاها گیج کننده میشد.
خوبه ولی خیلی طولانیه، من انتظار داشتم یه پایان جنجالی و خفن داشته باشه ولی نویسنده انگار خودشم حوصلهاش از این همه طولانی بودن سر رفته و گفته دیگه تمومش کنم. رفتار و گفتار قاتل هم اصلا به قتل هاش نمیخورد، اواخر کتاب یجوری پشت سرهم داشت اعتراف میکرد انگار نه انگار این همون آدم شرور داستانه! ترجمه هم خوب بود. ممنون از انتشارات البرز بابت رایگان کردن کتاب.
رمان در کل خوب بود معماها و حیجان زیادی داشت اما بررسی جزییات زندگی بعضی از شخصیتا کسل کننده ش میکرد نحوه اعتراف گرفتن از قاتل هم اصلا هدوشمندانه نبود میشد تو صحنه قبلش تو قایق هویت قاتل لو بره. دلیل قاتل برای کشتن کودی من رو مجاب نکرد انگار نویسنده فقط واسه هیجان داستان چند تا قتل رررو گذاشت رو دست قاتل. با این وجود رمانش رو پسندیدم و پیشنهادش میکنم
تعداد شخصیتها آنقدر زیاده که من لیست شخصیتها را که نوشته بود با خودم مرور میکردم که گیج نشم علیرغم اینکه داستان طولانی بود اما خسته کننده نبود و جذابیت لازم برای خوندن و ادامه دادن داشت متاسفانه پایان بندی بسیار بدی داشت قاعدتا باید معما حل میشد اما با فشار آوردن به همسر قاتل که قتل را اعتراف کنه پایان جالبی نبود به علت همین پایان بد سه ستاره دادم
نسبتا خوب بود ولی خیلی دیگه بسطش میداد و ابعاد داستان رو گسترش میداد. یجورایی حوصله سربر میشد ولی جذاب بود. آخر داستان هم جوریکه تموم نمیشه که ارزش اینهمه خوندش رو داشته باشه. بیشتر خستت میکنه. انقدر هم فلش بک میزنه به عقب که باید هی برگردی ببینی از زبان کی داره داستان رو نقل میکنه و واسه چه تاریخی هست که اینم انقدر زیاده که خسته کننده میشه
ترجمه خیلی بده ادم رو گیج میکنه مثلا صفحه ۳۳۴اگر اشتباه نکنم میگه ده سال قبل۱۹۹۴درصورتی که میشه بیست سال قبل یا صفحه ۲۹۷میگه عکس شهردار وادن براون در صورتی که شهردار وجود نداره نویسنده با این شاخه به اون شاخه پریدن به اندازه کافی گیجمون کرده دیگه ترجمه گفته برو کنار من امدم
ولی خدایی داستان مهیجیه ادم دلش نمیاد صفحه رو ببنده
ممنون از کتاب راه
ولی خدایی داستان مهیجیه ادم دلش نمیاد صفحه رو ببنده
ممنون از کتاب راه