نقد، بررسی و نظرات کتاب دختری از بروکلین - گیوم موسو
مرتبسازی: پیشفرض
این سومین کتابی هست ک از این نویسنده میخونم واقعا عالی بود یه داستان جالب جنایی ک تا آخر ش پر از غافلگیری بود ترجمه خوب و روان بود کارهایی دیگهای هم از این مترجم خوندم ک واقعا دوستشون داشتم. پیشنهاد میکنم بخونیدش حتما.
راستی درباره سوالی ک دوستان داشتن در مورد کلبه جنگلی ب نظر من کار خود کیفر ه ک وقتی پی ب اشتباه ش برده و نتونسته کلر رو پیدا کنه خونه رو آتیش زده تا بقیه دخترا بمیرن نتونن اونو لو بدن. و کلرام در واقع با نشون دادن اون عکس میخواسته عذاب وجدان خودش رو نشون بده ک اگر ب پلیس میگفت شاید اون دخترا زنده بودن.
راستی درباره سوالی ک دوستان داشتن در مورد کلبه جنگلی ب نظر من کار خود کیفر ه ک وقتی پی ب اشتباه ش برده و نتونسته کلر رو پیدا کنه خونه رو آتیش زده تا بقیه دخترا بمیرن نتونن اونو لو بدن. و کلرام در واقع با نشون دادن اون عکس میخواسته عذاب وجدان خودش رو نشون بده ک اگر ب پلیس میگفت شاید اون دخترا زنده بودن.
کتاب خیلی خیلی جذابی بود.
تمام لحظاتش پر از استرس و هیجان و آدرنالین خالصه:>
تمام کلماتی که میخوندم و تمام شخصیتهایی که توی داستان وجود داشتن رو تصور میکردم مثل این بود که دارم فیلمی رو تماشا میکنم.
برای دوستانی که براشون سواله که خونه جنگلی رو کی آتیش زده میتونم بهتون بگم خود کیفر بوده به خاطر اینه نمیخواسته دیگه کسی زنده از اون کلبه بیرون بره و همه جا رو آتیش زده.
البته من انتظار داشتم پایان بهتری داشته باشه ولی هنوزم مارک شخصیت مورد علاقه منه:)))
تمام لحظاتش پر از استرس و هیجان و آدرنالین خالصه:>
تمام کلماتی که میخوندم و تمام شخصیتهایی که توی داستان وجود داشتن رو تصور میکردم مثل این بود که دارم فیلمی رو تماشا میکنم.
برای دوستانی که براشون سواله که خونه جنگلی رو کی آتیش زده میتونم بهتون بگم خود کیفر بوده به خاطر اینه نمیخواسته دیگه کسی زنده از اون کلبه بیرون بره و همه جا رو آتیش زده.
البته من انتظار داشتم پایان بهتری داشته باشه ولی هنوزم مارک شخصیت مورد علاقه منه:)))
کتاب دختری از بروکلین، با ترجمهی خوب و داستان جذاب برای کسانی که به ژانر جنایی و معمایی علاقه دارند، پیشنهاد مناسبی است. کتاب از نظر ادبی اثری فاخر محسوب نمیشود، با این حال برای کسانی که دوست دارند، با کتابهای معمایی و جنایی وقتشان را پر کنند و افرادی که تازه مطالعه را شروع کردند، میتواند جذاب و سرگرم کننده باشد. کتاب بیشتر جنبه سرگرمی و وقت گذارنی دارد، با این حال داستان در کششی است و معمای کتاب، شما را وادار میکند، قهرمان داستان را تا آخر دنبال کنید.
داستان جنایی خوبی بود. ولی به نظر من اسامی زیادی داشت به صورتی که بعضی از انها یکهو مطرح میشد و خواننده را گیج میکرد. وقایع را خوب در کنار هم قرار داده بودو با پیگیری خوبی به نتیجه میرسید. ترجمه خیلی خوب و سلیس بود بخصوص با توضیحات مربوطه اطلاعات کافی در اختیار خواننده میگذاشت. این کتاب مشوق خوبی برای خواندن سایر کتابهای همین نویسنده است و مطمئنن کتابهای دیگر او را نیز مطالعه خواهم کرد. ممنون از کتابراه.
سلام
اول اینکه میخوام از ناشرین محترم خواهش کنم، یه زحمتی بکشن اول کتاب رو بخونن بعدش جلد رو طراحی کنن، خیلی از کتابها رو دیدم که مثل این کتاب، تصویر جلدشون هیچ ربطی به خودشون ندارن. و اینکه ژانر کتاب رو فقط از روی دو سه جمله اول مشخص نکنین. مثلا این کتاب به هیچ عنوان عاشقانه محسوب نمیشه.
و در مورد خود کتاب... عالییییه! معرکس، خیلی کشش داره و واقعا جذابه. حتما بخونینش👌👌
اول اینکه میخوام از ناشرین محترم خواهش کنم، یه زحمتی بکشن اول کتاب رو بخونن بعدش جلد رو طراحی کنن، خیلی از کتابها رو دیدم که مثل این کتاب، تصویر جلدشون هیچ ربطی به خودشون ندارن. و اینکه ژانر کتاب رو فقط از روی دو سه جمله اول مشخص نکنین. مثلا این کتاب به هیچ عنوان عاشقانه محسوب نمیشه.
و در مورد خود کتاب... عالییییه! معرکس، خیلی کشش داره و واقعا جذابه. حتما بخونینش👌👌
خود کیفر از ترس لو رفتن کلبه و خودش و دخترا رو آتیش زده... منظور آنا یا همون کلر از این که به رافائل عکس جنازهها رو نشون داده و گفته که من این کار رو کردم این بوده که کاش از وجود اونا خبر داشت و به پلیس خبر میداد... این که گفته من این کار رو کردم منظورش این بوده که با فرارش و خبر ندادن به پلیس باعث شده کیفر خودش و دخترا رو آتش بزنه... حس عذاب وجدان داشت
کتاب خیلی عالی بود، نثر بسیار خوبی. داشت، ترجمه هم که خیلی درست و روان بود....
فقققطططط من یه چیزایی رو هنوز درک نمیکنم، یعنی همه اونا کارِ.....
مشخصه خیلی داستان پیچ در پیچیه و به همین دلیل هم خیلی عالیه
نویسنده خیلی خیلی ذهن خلاقی داره
تقریبا به همه توصیه میکنم، بخونند
من خودم یکبار دیگه هم میخونمش تا بهتر جا بیفته☺️
فقققطططط من یه چیزایی رو هنوز درک نمیکنم، یعنی همه اونا کارِ.....
مشخصه خیلی داستان پیچ در پیچیه و به همین دلیل هم خیلی عالیه
نویسنده خیلی خیلی ذهن خلاقی داره
تقریبا به همه توصیه میکنم، بخونند
من خودم یکبار دیگه هم میخونمش تا بهتر جا بیفته☺️
راستش کتاب پر از اسم و شخصیت های متفاوت بود که من واقعا با هم قاطی شون میکردم و گاهی یک اسم که میومد واقعا یادم نمیومد کی بود و چیا ازش گفته شده بود دوم اینکه خیلی داستانو پیچونده بود ولی اخرش یهو سر و ته داستانو هم اورده بود و کلی علامت سوال تو ذهن خواننده باقی میگذاشت انگار که نویسندش اصغر فرهادیه البته شاید بشه گفت ارزش خوندن داره
مورد بعدی اینکه کتاب حفره زیاد داشت. زمان بندیها خوب توضیح داده نشده بود. مارک ۵ سال با رافائل دوست بود آنا شش ماه بود که با رافائل بود پس چرا مارک هفتهی آخر میره اثر انگشت کلر رو پیدا میکنه؟ وقتی کلر رو دوباره دزدیدن چرا بلافاصله نکشتنش؟ ۴ روز طول کشید تا رافائل پیداش کنه. وقتی کیفر دخترا رو دزدید چیکارشون میکرد اینم اصلا توضیح داده نشده یا شاید سانسور شده. خونه چطور آتیش زده شد اینم گفته نشده. چرا کیفر باید خودشم آتیش بزنه مگه اسگله؟ همینطور در پایان به نظر اومد رافائل در ازای آزاد شدن کلر از کل جنایتهایی که تاد و زورکین مرتکب شده بودن گذشت و لوشون نداد. که این خودش یه خطر بالقوه هست و هر لحظه اونا بیان و بخوان دوباره بکشنش. و در ضمن اصلا انسانی نیست که خون کسایی مثل جویس و فلورانس پایمال شد. همینطور این اصلا توجیه جالبی نیست که یه دختر پونزده ساله بعد از فرار از کلبه جنگلی به جای اینکه بره پیش پلیس و برگردونده بشه پیش خاله هاش بره تنهایی و غیرقانونی زندگی کنه فقط به خاطر اینکه خبرنگارا نیان سراغش.. کلا داستان مشکل زیاد داشت و زیاد هوشمندانه نبود. و به کسایی که خواننده حرفهای ژانر جنایی معمایی هستن پیشنهاد نمیکنم.