نقد، بررسی و نظرات خلاصه کتاب صوتی آسیاب کرانه فلاس - جورج الیوت
4.2
21 رای
مرتبسازی: پیشفرض
Mahsa Bashiri
۱۴۰۳/۰۶/۱۰
00
مفهوم خانواده وسنتهای گذشته یکی از هستههای اصلی و اولیه در بیشتر کتابهای داستانی به ویژه در رمانهای کلاسیک بوده است. روابط پدر و مادر با فرزندان و روابط خواهران و برادران با هم از موضوعاتی است که در روند داستانی بیشتر این کتابها تاثیرگذار بوده و نتایجی خوشحالکننده یا غافلگیرکننده برای خواننده داشته است. اما میتوان این پرسش را مطرح کرد که افراد میتوانند بدون خانواده و گذشتهی خود هویتی مستقل داشته باشند یا نه. جورج الیوت در رمان بلند و زیبای آسیاب کنار فلوس داستانی از روابط خانواده، دورهی کودکی، عشق و شایعهپراکنی روایت میکند. صدای راوی بسیار زیبا و گیراست و به جذابیت داستان دو چندان اظافه میکند.
این کتاب نمونه بارز ادبیات کلاسیک قرن نوزدهم است با همان الگوهای همیشگی. اگر به ادبیات کلاسیک انگلیس علاقهمند هستید حتماً از این اثر لذت خواهید برد. حکایت داستان زندگی خواهر و برادری است از خردسالی تا بزرگسالی؛ داستان عشق و تعهد اعضای خانواده؛ داستان تضادهای جبر و اختیار؛ چرخ فلک و اراده انسان؛ غرور و تعصب؛ پشتکار و محرومیت؛ قضاوتهای بیپایان آدمی؛ و نهایتاً وسوسههایی که همواره همراه انسان است.
اگر از این اثر خوشتان آمد، حتماً خواندن "میدل مارچ" اثر دیگر جورج الیوت را نیز توصیه میکنم.
اجرای صوتی این کتاب نیز نسبتاً رضایتبخش و قابلقبول بود.
سپاس از کتابراه.
اگر از این اثر خوشتان آمد، حتماً خواندن "میدل مارچ" اثر دیگر جورج الیوت را نیز توصیه میکنم.
اجرای صوتی این کتاب نیز نسبتاً رضایتبخش و قابلقبول بود.
سپاس از کتابراه.
بر خلاف ما که همیشه معتقدیم بعد از هر سختی، آرامش و آسایش میرسه یا به قولی پایان شب سیه، سپید است، در این داستانهای کلاسیک تمام آنها که از ابتدا با رنج و سختی زندگی کردند تا آخر با تلخکامی و حسرت زندگی میکنند و هر چه منتظر میشی که بالاخره روزهای خوش برای قهرمان قصه برسه فایده نداره
روایت خوب و روان بود اما بسیار کند
ممنون
روایت خوب و روان بود اما بسیار کند
ممنون
دوستانی که مثل من عاشق رمانهای کلاسیک و فضای قرون گذشته هستید،،، دوستانی که عاشق زندگیهای قرون گذشته اروپا. آمریکا هستید،، این رمان شما رو میبره توی اون فضا مخصوصا انتخاب زیبای موسیقی بین ترکها خیلی کمک میکنه،، گوش بسپارید بصدای زیبای گوینده و غرق بشید در فضای داستان و مثل من خیالپردازی کنید (پایان تلخ)