سلام
خداقوت به کتابراهیهای که راه خوبی جلوی ما قرار دادند
به نظر من میشود شخصیت داستان را همانند انسانی که توانایی گفتن و نوشتن ندارد، اما بسیار باهوش است تشبیه کرد.
او که نمیتواند صحبت کند، همه حرفهای بچهها و همینطور تمام مخلوقات را میفهمد، از ابتدا به بدخلقی و کینه عملی رفتار میکرد بله بصورت عملی چون گنگ بوده و مهربانیش هم بصورت واضح به همه نمایان میکرد در آخر متوجه شد که بدی کردن در کل سیاه است و سفیدی در آن نیست که خودش را هم رو سیاه میکند با یک تصمیم واقعی یا توبه نصوح به بدیهایش پایان داد و هم اطرافیان بلکه خودش را هم راضی نگاه داشت.
در این کتاب کوچک ماجراهای زندگی خود را بیان میکند و نویسنده برای همگان از زبان یک الاغ مینویسد وبا سرگرمی و داستانهای معمول در پی آموزش اخلاقی نیکو برای خواننده است.
چه مخاطب کوچک و چه بزرگ
/یاعلی
خداقوت به کتابراهیهای که راه خوبی جلوی ما قرار دادند
به نظر من میشود شخصیت داستان را همانند انسانی که توانایی گفتن و نوشتن ندارد، اما بسیار باهوش است تشبیه کرد.
او که نمیتواند صحبت کند، همه حرفهای بچهها و همینطور تمام مخلوقات را میفهمد، از ابتدا به بدخلقی و کینه عملی رفتار میکرد بله بصورت عملی چون گنگ بوده و مهربانیش هم بصورت واضح به همه نمایان میکرد در آخر متوجه شد که بدی کردن در کل سیاه است و سفیدی در آن نیست که خودش را هم رو سیاه میکند با یک تصمیم واقعی یا توبه نصوح به بدیهایش پایان داد و هم اطرافیان بلکه خودش را هم راضی نگاه داشت.
در این کتاب کوچک ماجراهای زندگی خود را بیان میکند و نویسنده برای همگان از زبان یک الاغ مینویسد وبا سرگرمی و داستانهای معمول در پی آموزش اخلاقی نیکو برای خواننده است.
چه مخاطب کوچک و چه بزرگ
/یاعلی