نقد، بررسی و نظرات کتاب کتابخانه نیمه شب - مت هیگ

زیباترین کتاب....
کتابی که هم افسردت میکنه و در عین حال افسردگی رو درمان میکنه...
کلا خیلی آدمو به فکر فرو میبره، من که با هر پاراگراف بیشتر شوکه میشدم.
بهترین جملش هم این جمله معروف بود:
تنها راه یاد گرفتن زندگی کردن است.
این کتاب مجموعه کاملی از تمام احساسات ممکن رو به آدم میده:
شادی، غم، هیجان، ترس، خشم، عشق و تنفر
خیلی راحت میشه شخصیت کتاب رو درک کرد.
در عین حال باعث میشه عاشق زندگیت بشی و ازش متنفر هم بشی.
خیلی قشنگ و احساسیه
ولی از همه اینا مهم تر، باعث میشه آدم قدر زندگی خودش رو بیشتر بدونه. باعث میشه آدم قدر اطرافیانش رو بیشتر بدونه.
اگه به موضوعات سفر به دنیای موازی علاقه دارید به نظرم این کتاب بهترین و کامل‌ترین کتابه.
ذره ذرش آدم رو تحت تاثیر قرار میده و غافلگیر میکنه.
۵ ستاره براش کمه، بینهایت ستاره میخواد.
در یک کلمه بخوام خلاصه کنم، محشره.
اینم بقیه ستاره هام:
این کتاب باعث میشه به عمق وجودی خودت پی ببری.

برای کسانیکه درخریداین کتاب شک دارند اگر بخوام توضیحی در راستای این کتاب بدم اینه که با خوندنش علاوه بر اینکه میتونی زندگیهاییکه نویسنده در اونها سفرکرده بود رو درک ولمس کنی، میتونی تموم حسرتهای خودتو تمام انتخابهاییکه کردی رو با نتایج متفاوت بااونچه که الان هستی لمس کنی و برای ادامه مسیرزندگیت سعی کنی توی انتخابهاییکه میکنی دقت بیشتری کنی حتی توی جزئی ترینها چون نتایج اونها قراره در آینده غافلگیرت کنه و تو باید جوری بادوراندیشی انتخاب کنی که حداقل تبدیل به سوپرایزی بشه درآینده و اینکه زمان زیادی نداریم که صرف حسرتهاکنیم فقط و فقط باید زندگی رو بسازیم که در دنیای درونمون ساختیم و هرگز تحت هیچ شرایطی نمیخوایم که اون دنیای درونی رو باهیچ زندگی ایده ال تری عوض کنیم..
ممنون از کتابره بابت کتاب خوبی که خوندم و بسیارهم لذت برم

خیلی دوست داشتم این کتابو درسته که حالت داستانی داره ولی خیلی آموزنده و در عین حال علمی بود یه جورایی انگار خوده نویسنده تجربه‌اش کرده بود و در قالب شخصیت اصلی داستان، داستان رو روی برگه آورده بود یه چیزی که از این کتاب خیلی خوب فهمیدم اینه که آدم هرجوری که داره زندگی میکنه خوب یا بد میتونه هر زمان که اراده کنه بهترین نسخه و شادترینش باشه حسرت‌های زندگی هرچقدر زیاد یا کم باشن این ماییم که باید بلند شیم و زندگیمونو از اول بنویسیم. تا زمانی که زنده‌ای فرصت از سر نویسی داستانت رو داری هرجوری که بخوای میتونی بنویسیش و اون حسرت‌ها کم کم از بین میرن. من از این کتاب یه تجربه دیگه هم کسب کردم اونم اینه که گاهی چیزی که ما اسمشو میذاریم حسرت اصلا حسرت نیست مثل وقتی که نورا فهمید آرزوهایی که داشته و نتونسته بهشون برسه درواقع آرزوهای خودش از صمیم قلبش نبوده درواقع آرزوهای بقیه بودن یعنی گاهی چیزی که ما تلاش میکنیم داشته باشیم آرزوی ما نیستن خواسته بقیه ان این واسه من مثل یه تلنگر بود انگار که سرت محکم بخوره به یه جایی و تو، توو شوک ضربه‌ای که خوردی میمونی نمیفهمی چی شده نمیفهمی تا الان داشتی چیکار میکردی چرا به ذهن خودت نرسیده بود و... در کل خیلی خیلی این کتاب رو دوست داشتم تجربه‌های خوبی باهاش کسب کردم گاهی دیدن یه فیلم یا خوندن یه کتاب به اندازه‌ای تجربه بهت میده که زندگی واقعی بهت میده مثل خوندن این کتاب مثل نورا توو کتابخونه نیمه شب. هرچیزی که باعث بشه تو آرامش داشته باشی و خوشحال باشی به نظرم جادوییه و باید برای داشتنش تلاش کرد و کم نیاورد. ممنون

سلام
راستش من آدم کتاب خونی نیستم و خیلی وقتش هم ندارم ولی به پیشنهاد معلم ادبیات کلاس هفتم و هشتمم که خیلی هم دوستش دارم تصمیم گرفتم این کتاب رو بخونم. راستش رو بگم از شروع داستان زیاد راضی نبودم اما به اینکه وارد کتاب خونه شد نظر منم تغیر کرد. داستانش جالب شد، هر چی که بیشتر پیش می‌رفت بیشتر دوست داشتم بخونم. تو یک روز تقریبا ۱۰۰ صفحه خوندم و الان هم کامل تمومش نکردم ولی نظرم رو بخوام بگم اینکه واقعا دوسش دارم و شما می‌تونید با خوندم این کتاب معنی زندگی رو بفهمید.
یه موضوع دیگه هم هست که این اولین کتاب مجازی هست که می‌خرم بزای اونایی که نمی‌تونن به گوشی زیاد نگاه کنن پیشنهاد میکنم نسخه کتابی رو بخرن اما یکی از خوبی‌های این نوع کتاب اینکه در مورد بعضی از کلمات که ممکنه معنیش رو ندونیم توضیح داده [کنار کلمه یه عدد هست که اگر بزنیم معنی یا انگلیسیش رو میاره]
در کل راضی بودم😊
ممنونم ❤️

رمان بسیار زیبایی هست. ترجمه عالی و روان. طراحی جلد فوق العاده زیبا و هوشمندانه. نام کتاب هم جذاب و گیرا. این کتاب نظریه جهان‌های موازی یا (البته به نظر من) بیشتر جهان‌های دختر رو در قالب داستان و به صورت قابل فهم برای همه بیان کرده. از این کتاب خیلی چیزا میشه یاد گرفت، مثلا: ۱) شاید زندگی کنونی ما بهترین و مناسب‌ترین نسخه از میلیون‌ها یا شاید میلیارد‌ها زندگی دیگه باشه، پس باید سعی کنیم هوشمندانه دست به انتخاب‌های بعدی مان بزنیم. ۲) اشکال نداره که خیلی از فرصت‌ها رو در گذشته از دست دادی ولی الان باید شروع به تلاش کردن بکنی، باید تصمیمت رو بگیری که می‌خوای چجوری به زندگیت ادامه بدی. ۳) وضعیتی که در اون قرار داریم، همیشگی نیست ۴) باید اینو به یاد داشته باشیم، این زندگی ماست و حسرت اینو نخوریم که چرا آرزوی دیگران رو برآورده نکردیم، چون صرفا خوشحال کردن دیگران، همیشه باعث خوشحالی و رضایت مندی ما از خودمون نمیشه و زندگی کردن به خاطر حرف‌های دیگران فقط کار ما رو پیچیده تر میکنه. ۵) و اما مهم تر از همه اینکه چجوری حسرت و نا امیدی و تکرار مداوم آن در ذهن یا بر زبان مثل ترمز عمل میکنه. غیر از همه اینا، این کتاب سرشار از جملات زیبا بود که چندتاشون واقعا ماندگار تر بودن: ۱) زندگی رو فقط باید زندگی کرد. ۲) تنها راه یادگرفتن، زندگی کردنه. ۳) هرگز اهمیت زیاد چیز‌های کوچک رو نادیده نگیر. ۴) زندگی در ورای نا امیدی آغاز میشه.

واقعا نمیدونم چی بگم جز اینکه الانی که کتاب و تموم کردم بازم دوست دارم بخونمش. احساس میکنم با هربار بیشتر خوندنش چیزهای بیشتری یاد میگیرم. یاد میگیرم که چجور زندگی کنم یا میگیرم چه کارهایی که باید میکردم و نکردم. خیلی تو فکر فرو میبرتت. من هر روزی که نمیخوندمش داشتم به متنش فکر میکردم که من باید با زندگیم چیکار کنم که ازش راضی باشم و به پوچی نخورم. فقط میتونم اینو به کسایی که هنوز نخوندن بگم که بخون و بهش فکر کن که چه زندگی‌هایی میتونستی بکنی و نکردی پس از لحظه به لحظه‌ی زندگیت استفاده کن مثل منی که از یکسال پیش دوست داشتم یه سازی رو یاد بگیرم و هیچوقت وقت نشد اما الان که این کتاب رو تموم کردم دارم میرم که اون ساز و یاد بگیرم که حسرتی توی زندگیم نمونه. ممنونم برای این شانس زندگیم که تونستم این کتاب رو بخونم. “زندگی رو فقط باید زندگی کرد”

بی‌نظیر بود، کتاب بسیار تاثیر گذاری بود، خیلی خیلی کمک کننده بود، به اون دسته از آدمایی که تو زندگیشون به بن بست رسیدن، راه‌های زیادی رو رفتن و فکر میکنن به اونجایی که باید برسن و نرسیدن، به اون‌هایی که فک میکنن واسه یه سری کارها و تصمیم‌گیری‌ها دیر شده، اون‌هایی که هنوز تو گذشته خودشون گیر کردن و حسرت تصمیم‌های نگرفته و کارهای نکرده رو میخورن پیشنهاد میکنم که حتما حتما این کتاب رو بخونن و با دید بهتری به زندگیشون ادامه بدن و اون جمله‌ای که میگن حسرت گذشته رو نخور توی این کتاب به بهترین صورت نوشته شده، چون خودمم دقیقا از اون دسته از آدمایی بودم که خیلی حسرت گذشته رو میخورن، ولی الان و بعد از خوندن این کتاب حس خیلی خیلی بهتری دارم. در کل فوق‌العاده بود، نگارش و ترجمه هم عالی بود، داستان خیلی روان خونده میشد، سپاس از مترجم

ایده کتاب خیلی شبیه به ایده‌ی جهان‌های موازی هست که ورژن‌های متفاوتی از ما وجود داره که بنا بر انتخاب هامون مسیر زندگیمون تغییر میکنه ولی یه تفاوت جزئی تو شیوه بیان این داستان وجود داره و این هست که شخصیت اصلی بعد از خودکشی زندگی‌های متعدد رو تجربه میکنه. (یه مقدار شبیه کتاب ماده تاریک بلیک کراوچ هست)
خیلی تعریف این کتابو شنیده بودم و به طور کلی جالب بود و به یکبار خواندنش می‌ارزید ولی در حدی هم که درباره ش تبلیغ شد نبود. شاید برای هدیه دادن به دوستی که قصد خودکشی داشته باشه بد نباشه.
مهم نیست داریم تو زندگیمون چه مسیری رو میریم هر تصمیمی بگیریم ممکنه منجر به شاد نبودنمون بشه‌. پس بهتره تلاش کنیم به زندگی‌ای که داریم‌معنا ببخشیم و چیزای مختلف رو تجربه کنیم و امیدمون رو از دست ندیم

کتابخانه نیمه شب به شیوه‌ای شگفت انگیز و ملموس نشان می‌دهد که چگونه حسرتها و ناامیدی، با قدرتی ویرانگر انسان را در گذشته متوقف و زندگی را سرشار از تردید می‌کنند. با خواندن این داستان متوجه می‌شوید که نویسنده با تمام وجود ماهیت افسردگی را می‌شناسد و نشان می‌دهد والدین می‌توانند با انتقال حسرتها و زندگی نزیسته خودشان مبنای افسردگی را در فرزندان شکل دهند و متاسفانه در ادامه خود فرزند، این پازل غم انگیز را تکمیل می‌کند. امتیاز بسیار مثبت این کتاب چگونگی برون رفت از افسردگی است. خواندن این کتاب و کتاب دیگری از همین نویسنده به نام "دلایلی برای زنده ماندن" را به همه به ویژه دانشجویان رشته روانشناسی توصیه می‌کنم. به نظرم مهم‌ترین جمله این کتاب جمله زیر است:
" هرگز اهمیت زیاد چیزهای کوچیک را نادیده نگیر"

این کتابو دوس داشتم، چون یه جورایی این نشخوار ذهنی که نکنه اشتباه کنم، یا اگه انتخاب دیگه‌ای میکردم بهتر بود، رو بر طرف کرد. بهم یاد داد آرزو‌های بزرگ شاید خوشبختی به همراه نداشته باشن ولی یه انتخاب کوچیک مثل یه قرار قهوه ممکنه همه چیزو عوض کنی پس بهتر به موقعیت‌ها نگاه کنیم دقیقا زمانی که دنبال موفقیت‌های بزرگیم، بهمون یاد میده قرار نیست همیشه اون انتخابی که میکنیم بی نقض باشه ولی خیلی وقتا خودمون بهترین تصمیمات رو میگیریم. از این کتاب یادگرفتم ممکنه طعم همه زندگی‌هایی که میتونستم با انتخاب هام به اون سو برم رو بچشم ولی باز هم برای زندگی خودم بمونم و بفهمم آرامش و خوشبختی همینجاست و باید زندگی رو دوست داشته باشم. انقدر این کتابو دوست داشتم که به صورت فیزیکی هم تهیه‌اش کردم:)

ازش نا امید نشید...
اوایلش خیلی جذابه و بعد شاید یکم حس کنید روند تکراری شده ولی یه ذره صبر کنید...
این کتاب یه کتاب بسیار بسیار زیباست. یک سری مفاهیم رو عمیقأ لمس میکنید چون جریان کتاب به شما اجازه میده سرخورده بشید ناامید بشید افسرده بشید غمگین باشید و...
احساسات متفاوت رو تجربه می‌کنید و درسی که این کتاب میخواد بده رو به نوعی قبل از اینکه حتی بیان بشه خودتون فرا میگیرید چون بالا پایینی‌های لازم برای فهمیدنش رو از سر میگذرونید.
از دستش ندید. هیچ رده سنی نداره از من. من آشنایی داشتم با سن پنجاه سال که از این کتاب لذت بردن و اون‌ها رو به فکر وا داشته
این رمان زیبا اعتماد شما رو میخواد تا به خودتون کمک کنه که بیشتر از همیشه خودتون رو بشناسید بپذیرید و خودتون رو دوست داشته باشید.

به نظرم کتاب خیلی خوبی بود گرچه بعضی حرفاش کاملا به فیزیک کوانتوم مربوط میشد (یعنی حداقل باید دانشجوی فیزیک باشی تا کاملا درک کنی چی میگه) اما به طور کلی خودنشو به همه پیشنهاد میکنم. کتابی هست که دیدتون رو نسبت به زندگی عوض میکنه. شاید اولش فکر کنید که این کتاب فقط یه داستان هست، اما آخرش درسی مهمی میده، اینکه چطوری به زندگی نگاه کنیم.
در ضمن ترجمش هم خیلی روان بود. اصلا خسته کننده نبود. هر لحظش پر از حس‌ها و تجربه‌های متفاوت بود. واقعا حس میکردم این کتاب برا من نوشته شده! توش فیزیک بود، داستان بود، هنر بود... من که واقعا لذت بردم!

نورا سید در مسیر زندگی براثر ناامیدی ومشکلات خودکشی می‌کند ودر فاصله خودکشی وبرگشت دوباره به زندگی وارد عالمی می‌شود که کتابخانه است وخانم الم کتابدار دوران دبیرستان شان این جا هم کتابدار است. نورا کتاب حسرت هایش رد می‌بیند وهم چنین با انتخاب کتاب‌هایی دیکر زندگی‌هایی را کا می‌توانسته زندگی کند تجربه می‌کند وتا جایی که تصمیم می‌گیرد به زندگی دنیایی برگرددوبعد از ان به زندگی زیباتر نگاه می‌کند. برای خود ماهم پیش امده که فکر کنیم اگر فلان شغل را داشتیم چه وچه میشد یا اگر فلان رشته درس می‌خواندیم چه اتفاقی می‌افتاد به قول نویسنده زمانی که زنده ایم، بی نهایت احتمالمتفاوت برای زندگی آینده پیش رویمان است. پس بیایید با ادم‌هایی که در این با ما شریکند مهربان باشیم.

بچه‌ها کتاب جالبی بود بنظرم حتما بخونید
درمورد حسرت‌های زندگیه
که الان برمیگردیم عقب و میگیم ایکاش فلان زمان این کاری ک میخواستم رو شروع میکردم و یا ادامه میدادم، اگ اینکارو میکردم زندگیم الان این نبود و خیلی آدم شاد و موفقی بودم
یک داستان جالب در مورد این موضوعه، پایانش برای من قابل حدس بود
ولی در کل توی این کتاب میفهمی اگر خیلی کارها رو انجام میدادی مصمم و استوار، جدای اینکه آیا زندگی شادی داشتی یا نه، اما واقعا با بعضی تصمیم‌ها، زندگی آدم و اتفاق‌هایی که برامون میفته، کاملا عوض میشد
اگر بعضی تصمیم هاتو عملی کنی، حتی شخصیتت هم شخصیتیه که ممکنه با چیزی ک الان هستی ۱۸۰ درجه فرق کنه...

کتاب بی نظیری بود سبک کتاب که مشخصه داستانی هست
ترجمه خوبی داشت
پیشنهاد میکنم حتما لینک‌های مرتبط با برخی کلمات که توضیح داده شده در کتاب مطالعه کنید.
کتاب محور: روان شناختی؛ فلسفه و فیزیک کوانتوم (به نوعی زندگی‌های موازی رو به زبان زیبا توضیح میده) دارد.
تاثیر گسترده تصمیم‌ها هنگام چند راهی‌ها در زندگی رو به خوبی توضیح میده.
جمله زیبا: بهترین راه یادگیری زندگی کردنه _ هر تصمیم کوچک تو ابعاد بزرگ و غیر قابل برگشتی رو ایجاد میکنه.
هم اموزنده بود هم بشدت فکرو درگیر میکنه و ارزش چند بار خوندن هم داره به تمام دوستانم کتابو معرفی کردم. عالی بود سبکش.

خدای من باورم نمیشه چقدر نورا به من شبیه بود. خوشحالم این کتابو خوندم اونم درست توی بدترین روزای زندگیم که احساس می‌کردم دیگه نمیتونم ادامه بدم. "هنوزم میلیون‌ها تصمیم توی زندگیم مونده که با انتخابشون میتونم زندگیای متفاوتی رو بسازم" امیدوارم از این به بعد بهترین انتخاب هارو داشته باشم.
بهتون پیشنهاد میکنم
اگه تو زندگیتون ناامیدین، اگه مدام حسرت گذشته‌ها و کارهایی که میتونستین بکنین ولی به هردلیلی انجامشون ندادین، اگه حس میکنین زندگیتون بی ارزشه و معتقدین حتما باید یه کار بزرگ تو زندگیتون کرده باشین تا واقعا آدم مفیدی باشین،... حتما این کتابو بخونین

کتابی در قالب یک داستان و پیام‌های بسیار مهم...
یکی ازاین پیام‌ها اینکه حسرت گذشته رو نخوریم، و شخصیت اصلی داستان با سفر به زندگی‌هایی ک در گذشته آرزوش رو داشته به ما میفهمونه که به وقوع پیوستن تصورات ما همیشه مصادف با خوشبختی نیست!!! شاید اگه اونچه که ما به خاطرش حسرت میخوریم، اتفاق می‌افتاد باعث شادکامی ما نمیشد و در نهایت نتیجه میگیریم، همین زندگی ک داریم بهترینه در بین زندگی‌هایی که میتونستیم داشته باشیم (به قول کتاب زندگی‌های موازی) و فرصت زندگی کردن و یادگرفتن بزرگ‌ترین ثروتی هست که انسان میتونه داشته باشه. حتما حتما بخونیدش.

این کتاب، داستان دختری است که در تمام زندگی‌اش حسرت خورده است و الان آن‌قدر از زندگی‌اش زده شده که می‌خواهد به آن پایان دهد. چه می‌شود اگر این دختر ناگهان سر از کتابخانه‌ای با میلیون‌ها کتاب در بیاورد؟! آن هم نه کتاب‌های معمولی! در واقع درهایی به زندگی‌هایی که می‌توانست داشته باشد اگر تنها یک تصمیم کوچک را متفاوت می‌گرفت! اگر هنوز هم به تاثیر تصمیمات کوچک در زندگی‌تان اعتقاد ندارید یا حسرت نوع دیگری زندگی را می‌خورید این کتاب را بخوانید تا به نتایجی برسید که شما را حیرت‌زده کند.
از نظر من خیلی کتاب جالب و عالی بود.

این کتاب به ما یاد میده که هیچ وقت بار حسرت رو با خودمون به دوش نکشیم.
خیلی از حسرت‌هایی که الان داریم در واقع فقط یه خیالن و نه چیزی بیشتر.
زندگی مثه شطرنج میمونه، حتی اگر یه مهره روی صفحه دارید بازی زندگیتون هنوز تموم نشده، مثه سربازی که وقتی به خونه آخر برسه تبدیل به وزیر میشه.
یه کتاب که بهمون درس زندگی میده، این که هیچ وقت ناامید نشید و حسرت چیزی رو هم نخورید چون شما گران‌بهایید.
هیچ وقت هیچ وقت از زندگی ناامید نشید، همیشه انتهای تونل نوره.
موفق باشید.
در ضمن ترجمه کتاب هم بسیار شیوا و روانه

میتوانم بگویم یکی از بهترین کتاب‌های که در عمرم خواندم بود. اولش که شروع به خواندنش کردم خیلی برایم جذاب نبود ولی رفته رفته آنقدر جذاب شد که چند ساعته تمامش کردم. کتابخانه نیمه شب میتواند خیلی درس بزرگی به ما بدهد در مورد این که اصلا مهم نیست چه تصمیمی اشتباهی در زندگی خود گرفته یم و یا چقدر فرصت‌ها را از دست داده یم. مهمترین موضوع این است که ما هنوز زنده یم و از این به بعدش را باید آنطور که دل ما میخواهد زندگی کنیم چون حسرت‌های گذشته هیچ سودی نداره و شایدم مثل حسرت‌های که نورا سیدنی داشت همه ش پوچ باشد.

من این کتاب رو به پیشنهاد یکی از دوستانم گرفتم و خوندم. در دوره‌ای خوندم که افسردگی داشتم و نیاز داشتم کسی باشه که حرف‌هایی رو بگه که حالمو بهتر کنه. این کتاب که به صورت داستان جلو میره، باعث شد فکر کنم که زندگی همیشه اون چیزی که ما میبینیم نیست، ممکنه ما در دوره‌ای باشیم که زیباترین چیزها هم از نظر ما زیبا نباشن، ولی چیزی که مهمه اینه که بدونیم وضعیتی که در اون هستیم قرار نیست همیشگی باشه! و همیشه چیزهای زیادی هستن که با فکر کردن بهشون حالمون بهتر میشه. گاهی اوقات لازمه زندگی رو جور دیگه‌ای ببینیم.

این کتاب خیلی فراتر از یک داستان. فضایی که براتون تصویر میکنه شما رو به دنیای عجیبی میبره جایی که واقعا به نورا حق میدید نخواد زندگی کنه و جایی که باهاش چبزایی تجربه میکنید که فوق العادست اینکه دور‌ترین آرزو‌های ما اگه بهشون برسیم و تجربش کنیم شاید حتی خوشمون نیاد اینکه حتی بعضی آرزوها متعلق به ما نیستند ولی ما میخوایم بهشون برسیم که یکی دیگه خوشحال بشه در حالی که زندگی کردن به خاطر خوشحالی دیگران فقط اوضاع رو پیچیده تر میکنه تنها زندگی ما رو خوشحال میکنه که به خاطر شادی خودمون باشه

✨️خیلی پیشنهاد می‌کنم✨️ برای کسانی که انگیزه شون به زندگی رو از دست دادن، چون خودم از همونام و این کتاب بهم انرژی دوباره داد و چشمام رو باز کرد
برخلاف خیلی از کتابهای روانشناسی که زور می‌زنن تا یه راهکاری بهتون نشون بدن و آخر هم احساس میکنی که هیچ جوابی از کتاب دریافت نکردی! خوندن این کتاب مثل آب خوردن تو چندتا جمله کلیدی که تو کل داستان هیجان انگیزش تکرار می‌کنه شما رو خیلی ساده آگاه می‌کنه که از ساده‌ترین چیزها می‌شه، و باید لذت برد...
من تو سه روز خوندمش با وجود داشتن پسرک چهار ساله 🧒❤️

سلام، اینقدر جذب این کتاب شدم که سه روزه خوندمش، فوق‌العاده ست، حتما بخونید، من سعی میکنم نسخه چاپی این کتاب رو بخرم و داشته باشم، از خوندنش پشیمون نمیشید
بشدت زمان مناسبی این کتاب رو خوندم، تو این دوران از زندگیم تلنگری بود برام این کتاب. از کتابخانه نیمه شب یاد گرفتم زندگیمو زندگی کنم و حسرت نداشته‌ها و موقعیت‌های از دست رفته مو نخورم
درعوض برای بهتر شدن زندگیم از این به بعد قدم بردارم و تصمیم‌های بهتری بگیرم
هنوز فرصت زیادی برای تصمیم گیری دارم
باهم مهربان باشیم♥️
من زنده هستم...

خیلی خوشحالم که بلاخره این کتاب رو خوندم.. سر تاسر زیبایی و جذابیت و آموزش بود.. بعضی جملات و پاراگراف هارو میشد تا چندبار خوند و با عمق وجود لذت برد و حس کرد.. بیشترین یادداشتی که تا حالا برای خودم برداشتم از این کتاب بود.. محشر محشر.. و قابل تأمل.. برای کسانی که بعد از خوندن این کتاب به این ژانر علاقه مند شدند فیلم "مستر نو بادی" و "اینتر استلار" رو هم پیشنهاد میکنم ببینند، خالی از لطف نیست. ممنون از کتابراه برای تخفیف و قیمت مناسب کتاب❤

کتاب واقعا خوبیه اینکه آدم تو هر مرحله‌ای از زندگیش باشه با انتخاب و تصمیم‌های خودش بوده و هر چه قدر اون زندگی سخت باشه ولی باز این بهترین تصمیمی یود که می‌تونستیم بگیریم پس تحت هیچ شرایطی نباید نا امید شد و اینکه معمولا افرادی که تصمیم به خودکشی دارن به این فک می‌کنن که دیگران بهشون نیازی نداره یا اگه نباشن دنیا جایه بهتری خواهد شد ولی آدم باید ببینه آیا برای خودش کافی هسن یا نه ما باید خودمون دنیای خودمون رو جای بهتری کنیم نه برای دیگران

من افسردگی شدیدی داشتم و همش از خانواده دوری میکردم. نود درصد اوقات تو اتاقم بودم و به خاطر ضربه‌های روحی تا مدت زیادی خیلی با کسی ارتباط برقرار نمیکردم. و فکر خود کشی رو هم از سرم پروند... خب این کتاب به من خییییلی کمک کرد. کتاب جالبیه و جذاب چون من وقتی کتاب رو میخودم احساس میکردم خودم اونجام من این حس رو فقط با کتاب سپید دندان تجربه کرده بودم. خلاصه بخوام بگم
جالبه و در نتیجه اینکه هبچوقت افسوس گذشته و حسرت هاتونو نخورین.

کتاب قشنگی بود هم لذت بردم وهم باعث شد کلی فکرکنم، به اینکه حسرتهای زندگی کدومش واقعیه وکدوم فقط ساخته ذهن ما، واینکه هرزندگی از دور هرچقدر بی نقص و فوق العاده به نظر برسه درونش پراز مشکلات وسختی‌های خودشه. اگر گاهی فکرمیکنین در صورت انتخابهای دیگه توی زندگی تون الان کجا بودین وچطور زندگی میکردین خوندن این کتاب زیبا رو از دست ندین.

کتاب عالی بود
اول کتاب خیلی مرموز به اتفاقات و حوادث اشاره کرد انگار که میخواهد موضوع اصلی کتاب لو نرود. بعد که منظور مشخص شد و در روند داستان قرار گرفتیم عالی به مسائل پرداخت ولی کم کم دچار سردر گمی و تکرار سوژه‌ها شد.
و در نهایت نقطه عطف داستان اتفاق افتاد که به واقعیت‌ها و حقایق زندگی رسید آنجایی که تو هر چه که باشی و هر نقشی که در دنیا داشته باشی باید زندگی کنی و بهترین خودت باشی و نقش خودت رابه بهترین شکل بیافرینی، فاینال کتاب بی نظیر بود

کتاب خوبی بود البته با توجه به تعاریفی که ازش شده من توقع بیشتری از داستان پردازی داشتم. نویسنده میخواد بگه که حسرت بزرگترین واقعیت زندگی هست که همه انسانها تجربش میکنن همیشه از خودمون میپرسیم اگر جور دیگه‌ای انتخاب میکردیم آیا خوشبختتر نبودیم و زندگی بهتری نداشتیم؟ حالا به نورا این شانس داده شده که جایی بین مرگ و زندگی حالات ممکن زندگی رو تجربه کنه و ببینه حسرتها، پشیمانی‌ها و تصمیماتش چقدر زندگی خودش و اطرافیانش رو تحت تاثیر قرار داده.

کتابخانه نیمه شب داستانی جذاب و هیجان‌انگیز است که با جادوی خودش مخاطب را به دنیایی از راز و رمزهای زندگی می‌کشاند. نویسنده با استفاده از زبان زیبا و شیوا، ما را به سفری فراوان از دل کتابخانه‌ای به سراسر دنیا می‌برد. شخصیت‌های چندگانه و پیچیده، همواره ما را در حال پیگیری ماجراهای هیجان‌انگیز نگه می‌دارند. این کتاب نه تنها یک ماجراجویی فراوان است، بلکه به ما یادآوری می‌کند که زندگی و انتخاب‌های ما بی‌نهایت پیچیده و ارزشمند هستند.

اینکه بتوانیم قدر زندگیمان را بدانیم و با وجود مشکلات زیادی که ممکنه در زندگی هرکسی اتفاق بیافتد امید مان را برای ادامه دادن از دست ندهیم و حسرت گذشته و کار‌هایی که در گذشته انجام داده ایم و کار‌هایی که میتوانستیم انجام بدهیم را نخوریم و سعی کنیم زنگدگیمان را از همینجا شروع کنیم و برای رسیدن به اهدافمان هیچ وقت دیر نیست مفاهیمی هستند که میتوانیم از این کتاب برداشت کنیم.
ترجمه اقای محمد صالح نورانی زاده خیلی روان و منسجم است.

برای کسانی که همیشه درباره گذشته افسوس می‌خورند و فکر میکنند اگر فلان انتخاب رو میکردم زندگی بهتری داشتم به شدت توصیه میکنم. اما خوب خواننده دقیق حتما متوجه میشه که بعضی فرهنگها از چه راه‌هایی به دیگر فرهنگ نفوذ و رسوخ میکننداینجا هم یک شخصیت همجنسگرا هست که طبیعتا نه در خلقت خداوند جایی داره نه در فرهگ ما ازین بعدش که بگذریم بیانش روانه مثالهاش خوبه و در کل کتاب خوبیه و ارزش خوندن رو داره با تشکر از نویسنده مترجم و کتابراه.

کتاب بسیار جالبی است. ایده خوبی مطرح شده که انسان را به فکر وامیدارد. زندگی‌های موازی و انتخاب‌هایی که می‌توانست ما را در مسیر مختلفی به جلو ببرد. احتمالا برای همه پیش آمده باشد که خود را با قهرمان داستان یا شخصیت‌های مختلف در زندگی مقایسه کرده یا همزاد پنداری کند. ولی همه ما میتوانستیم هرچیزی که اراده کنیم باشیم فقط باید تصمیم درست میگرفتیم و ممارست میکردیم. مطالعه این کتاب را برای نوجوانان بیشتر توصیه میکنم.

کتاب جالی بود اولش فکر میکردم که صرفا یه کتاب فانتزی و رمانه اما کتابیه که در عین سادگیش باعث میشه به فکر بیوفتی و بخوای از دیدگاه دیگه‌ای به همه چیز نگاه کنی و بنظرم چیزی که خیلی باعث جذاب و موفقیت کتاب بود این بود که اصلا کلیشه‌ای نبود شاید حرفایی بوده که همیشه شنیدیم اما نویسنده با دیدگاه متفاوت و جذاب بهش پرداخته و کتابیه که ارزش خوندن داره حداقل بعد از خوندن احساس میکنی چیزی بهت اضافه شده و وقتتو هدر ندادی

درسته که توی نظر‌های قبلی گفته بودن که فوق‌العاده نیست اما در دوره‌ی نوجوانی و جوانی و مخصوصا اگه فلسفه رو درک کنی به قدری برات جذاب و پربار میشه که... آخرش قابل پیش‌بینی بود ولی واقعا خیلی جیز‌ها رو میشه با وجودت در این کتاب درک کنی و به معنای واقعی ارزش خوندن داره و لذت میبرن ازش و قول میدم که حوصلشو رو سر نمیبره گرچه اونقدر جذاب نیست که آدم نتونه ازش دست بکشه 😁❤☁️🌈

زندگی همه ما پر از تصمیماتیِ که گرفته شده یا نشده. خیلی وقتا از تصمیمات گرفته نشده پشیمونیم و خیلی وقتای دیگه از تصمیمات گرفته شده. همین میشه که همیشه کلی حسرت رو دلمون می‌مونه. خوندن این کتاب به من کمک کرد به حسرت‌های زندگیم بیشتر دقیق بشم، اینکه اگر هر کدوم محقق می‌شد زندگیم الان چجوری بود؟ آیا به رضایت کامل می‌رسیدم یا نه؟ کتاب تامل برانگیزیِ، حداقل به من کمک کرد. به نظر من واقعا ارزش خوندن داره.

ابتدای کتاب کمی کند پیش رفت اما هرچه که جلوتر میره با کشش بیشتری آدم رو همراه میکنه نورا با اینکه حسرت هاش رو زندگی می کرد ولی باز تو هر زندگی جدید ممکن بود به حسرت جدیدی برسه تا زمانیکه تونست خودش رو همونطور که هست با تمام نقص هاش بپذیره و بفهمه که همون وجود پر نقص هم تاثیر مثبتی تو زندگی دیگران داره من این کتاب رو دوست داشتم و به کسانی که این کتاب رو مطالعه میکنن پیشنهاد میکنم کتاب کار از کار گذشت هم بخونن

اوایل که کتاب رو شروع کردم خیلی کند پیش می‌رفت طوری که حتی چندبار وسوسه شدم نیمه کاره رهاش کنم و برم دنبال یه کتاب دیگه اما هرچه به انتهای کتاب نزدیک تر شدم بیشتر جذبم کرد گاهی توی سطرهای کتاب گم میشدم و زندگی خودم رو به جای نورا تصور می‌کردم گرچه شاید حسرتها زیادی نداشته باشم ولی امیدوارم در جهان‌های موازی هم‌چنان کنار کسی باشم که عاشقانه دوستش دارم یعنی همسرم
ساعت دو و سی دقیقه بامداد بیستم اردیبهشتماه ۱۴۰۱

عالی بود واقعا لذت بردم. هم از قلم نویسنده هم از موضوع داستان. یک رمان جذاب و هیجان انگیز که کشش عمیقی در خواننده ایجاد میکنه. میشه گفت یک رمان فلسفی و شاید تخیلی که درخت زندگی رو به زیبایی به تصویر در میاره. از طرفی با بار روانشناسانه‌ای که داره، امید به زندگی رو در دل بیدار میکنه. با خوندن سرگذشت دختر قصه، متوجه میشی که حسرتهات بی معنیه و زندگیت به همین شکلی که هست بهترین زندگی ممکن برای توئه

مطمئنا نویسنده این کتاب مطالعاتی روی علوم پایه و فلسفه داشته با خوندن این کتاب به راحتی متوجه میشید که نویسنده با چه تبحری علوم پایه و فلسفه رو در هم آمیخته تا احساسات و درگیری‌های عاطفی‌اش رو بیان کنه، کتاب فوق العاده‌ای بود تصویرسازی ذهنی آدم رو بر می‌انگیزه، برای آدمای افسرده‌ای مثل من افسردگیم رو تشدید میکرد و سپس در پی درمانش بود. کتابی که ارزش خواندن داره پیشنهاد میدم بخونید عزیزان

همیشه همه ما ادما به این فکر میکنیم که اگر فلان کارو تو زندگیم انجام میدادم یا انجام نمیدادم شاید توی موقعیت دیگه‌ای بودم. این کتاب دقیقا همینارو با یه داستان تعریف میکنه، اینکه با گرفتن یه تصمیم حتی کوچیگ چقدر یه زندگی میتونه شکل‌های مختلفی به خودش بگیره... خیلی خوب نا امیدی ها. شک‌ها و دودلی ها. پشیمانی‌ها، خوشبختی ها. رضایت داشتن از انتخابی که کردی و تصمیمی که گرفتی رو خیلی خوب نشون داد

اینقدر این داستان عالی و تاثیرگذار و روشنگرانه است که من به چندین نفر توصیه خوندنشو کردم، خدایی قصد دارم چندبار خوندشو تکرار کنم، آنقدر که گیرا و جذاب بود تند تند خوندمش، خیلی ذهن انسان رو نسبت به زندگی روشن و امکان افزایشِ توانایی سازگاری رو نسبت به شرایط موجودمون بالا میبره و حتی انگیزه بخشِ حرکت برای تغییر شرایط موجودمون و تجربه رویاهامونِ، خیلی خیلی عالی بود. سپاس از بودنتون.

اگر بخوام واقع بین باشم خیلی هم کتاب فوق العاده‌ای نیست اما با خوندنش میشه درسهایی رو ازش گرفت و لذت برد اما گاهی اوقات نویسنده زیاده روی کرده بود و در اخر هم خیلی سریع و قابل پیشبینی داستان رو تموم کرد به دلیل پایانی که خیلی دربارش فکر نشده بود ادم رو خیلی اشفته میکنه یک دفعه به خودت میای و میگی عِع داستان به این پرباری چی بود آخرش🤦🏻‌♀️ولی خب هر کتابی ارزش یکبار خوندن رو داره😊

کتابی جالب و تامل بر انگیز، واقعا اگر این امکان وجود داشت که حسرتهای متعددی که توی زندگی داریم رو زندگی میکردیم به وضعیت کنونی خودمون غبطه میخوردیم، واقعا از خوندنش لذت بردم، یه فیلم قدیمی هم هست بنام it's a wonderful life, 1946
که دیدنش خالی از لطف نیست، یه جورایی با این کتاب هم راستاست

عالی بود شاید جزو بهترین کتاب‌هایی بود که خوندم شاید به کسانی که در اوج نا امیدی و افسردگی به سر می‌برن کمک کنه تا بتونن از این حالت خارج بشن کتابی پر از کشش و جذابه و ترجمه‌ای روان و عالی داره ممنون از کتابراه و ارزش هزینه کردن رو قطعا داره

قطعا یکی از بهترین کتاب‌هایی هست که تا بحال خوندم... کتابی که تا مدت‌ها ذهنتون رو مشغول می‌کنه و با بیانی ساده بهتون یاد میده چطور با افسوس‌ها، حسرت‌ها، حال بد و سرزنش‌هایی که روزانه بر روح و روان خودتون وارد می‌کنید به بهترین شکل ممکن برخورد کنید... در واقع شاید بتونیم بگیم راه درست زندگی کردن رو بهمون یاد میده... برای خودندنش لحظه‌ای تردید نکنین...

کتاب زیبایی بود منم خیلی دوست داشتم همچین فرصتی داشتم تا زندگی‌های مختلف خودم رو که الان حسرتش رو دارم تجربه میکردم ولی این نکته‌اش جالب بود که هر چقدر هم همه چی عالی باشه بازم غم وجود داره همچین انتظاری نباید از زندگی داشت و اینکه زندگی که الان داریم بازهم با تصمیم‌هایی که از این به بعد میگیریم میتونه خیلی متفاوت باشه و نباید ناامید شد" زندگی رو باید زندگی کرد"

کتابی کامل که تمام احساسات آدم و بیان میکنه؛ غم، شادی، عشق، تنفر، ترس و هیجان...
داستان طوری پیش می‌ره که حس می‌کنی داری تو فضایی که نویسنده ایجاد کرده راه میری و از نزدیک میبینی چه اتفاقاتی میفته (با تصمیم‌های مختلفی که میشه تو یه موقعیت گرفت). اگه به دنیا‌های موازی علاقه دارید حتماً خوشتون میاد شاید اوایل بنظرتون زیاد خوب نباشه ولی به مرور غافلگیرتون میکنه.

بهترین کتابه این کتاب از شر هر چی حسرت و غمه راحتت میکنه
اگه انتخاب هام چیزای دیگه بود
اگه تصمیماتم چیزای دیگه‌ای بود چی میشد
واسه منی که از تجربه کردن چیزای مختلف نمی‌ترسم همیشه این سوال درگیرم میکرد که اگه جور دیگه‌ای زندگی کرده بودم زندگیم چه شکلی میشد
این کتاب دقیقا منو میبره وسط این سوال که منو مجبور کرد تو یه روز صد صفحه ازش بخونم
خوندنش رو به شدت پیشنهاد میکنم
عالیه