نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی شوهر آهو خانم - علی محمد افغانی
4.1
510 رای
مرتبسازی: پیشفرض
خسته کننده و اعصاب خرد کن
کنایه زدن به مذهب و مطرح کردن حرفهای پوچ به اسم مذهب، مثل خیانت حضرت داوود به فرمانده سپاهش و تصاحب زن اون! که تهمت تورات تحریف شده هست و از دید اسلام کاملا مردوده
مقایسه خشم ظالمانه مرد نسبت به زن اول با خشم امیرالمومنین در جنگ با عمرو بن عبدود. و نسبت دادن لفظ [امام خشمگین] به اون حضرت!!
گفتن حرفهای پوچ از زبان مرد به اسم دین، مثل این که (مرد خدای کوچک رنه و اگر زن حتی نماز و روزه درستی نداشته باشه ولی مردش ازش راضی باشه بهشتیه!) که از دید مذهبی کاملا پوچه و غلط
و این که ریشه ظلمهای مرد رو به نوعی احکام اسلام میدونه! هرچند اقرار میکنه که مرد در سیر این ظلمها حتی از چارچوب شرعی هم خارج میشه و بیشتر ظلم میکنه! در حالی که قرآن به صراحت گفته [فلا تمیلوا کل المیل فتذروها کالمعلقه] یعنی شرط واجب برای جواز چند همسری اینه که مرد تمام توجهش رو معطوف به یکی نکنه که حقوق زن دیگه پایمال بشه و سرگردان و بلاتکلیف رها بشه. و قرآن چند همسری رو برای مرد عاشق پیشه! و ناتوان از اجرای عدالت مجاز نمیدونه
نکته مثبت رمان، فقط نثر روان و استفاده زیاد از ضرب المثلها و اشارات ادبی و تاریخی هست ولی از نظر مفهوم به شدت دچار فقر محتواست و تنها مفهومی که از کل پنماه ساعت برمیاد اینه که در گذشته حمایت قانون و اجتماع از زنها به قدری ضعیف بوده که زن با وجود هرگونه ظلم و توهینی چارهای جز تحمل نداشت وگرنه در صورت طلاق هیچ پشتیبانی نداشت و حتی بچهها آواره میشدن و زن میبایست بسوزه و بسازه. توصیفهای بسیار زیاد از زیبایی زن دوم و شدت عشق مرد بهش و حس مظلومیت زن اول و رنج هاش، شنونده رو توی یک حالت عقده فرومیبره! که با دور تند گوش دادم
و اصلا توصیه نمیکنم. به وقت تلفیش نمیرزه
کنایه زدن به مذهب و مطرح کردن حرفهای پوچ به اسم مذهب، مثل خیانت حضرت داوود به فرمانده سپاهش و تصاحب زن اون! که تهمت تورات تحریف شده هست و از دید اسلام کاملا مردوده
مقایسه خشم ظالمانه مرد نسبت به زن اول با خشم امیرالمومنین در جنگ با عمرو بن عبدود. و نسبت دادن لفظ [امام خشمگین] به اون حضرت!!
گفتن حرفهای پوچ از زبان مرد به اسم دین، مثل این که (مرد خدای کوچک رنه و اگر زن حتی نماز و روزه درستی نداشته باشه ولی مردش ازش راضی باشه بهشتیه!) که از دید مذهبی کاملا پوچه و غلط
و این که ریشه ظلمهای مرد رو به نوعی احکام اسلام میدونه! هرچند اقرار میکنه که مرد در سیر این ظلمها حتی از چارچوب شرعی هم خارج میشه و بیشتر ظلم میکنه! در حالی که قرآن به صراحت گفته [فلا تمیلوا کل المیل فتذروها کالمعلقه] یعنی شرط واجب برای جواز چند همسری اینه که مرد تمام توجهش رو معطوف به یکی نکنه که حقوق زن دیگه پایمال بشه و سرگردان و بلاتکلیف رها بشه. و قرآن چند همسری رو برای مرد عاشق پیشه! و ناتوان از اجرای عدالت مجاز نمیدونه
نکته مثبت رمان، فقط نثر روان و استفاده زیاد از ضرب المثلها و اشارات ادبی و تاریخی هست ولی از نظر مفهوم به شدت دچار فقر محتواست و تنها مفهومی که از کل پنماه ساعت برمیاد اینه که در گذشته حمایت قانون و اجتماع از زنها به قدری ضعیف بوده که زن با وجود هرگونه ظلم و توهینی چارهای جز تحمل نداشت وگرنه در صورت طلاق هیچ پشتیبانی نداشت و حتی بچهها آواره میشدن و زن میبایست بسوزه و بسازه. توصیفهای بسیار زیاد از زیبایی زن دوم و شدت عشق مرد بهش و حس مظلومیت زن اول و رنج هاش، شنونده رو توی یک حالت عقده فرومیبره! که با دور تند گوش دادم
و اصلا توصیه نمیکنم. به وقت تلفیش نمیرزه
برای جوانان امروزی داستان جالبی بود و در عین حال میتونست تکه از واقعیت باشه که هر زمانی ممکنه اتفاق بیفته. تعهد به زندگی و محبت خیلی بالاتر از عشق و هوسه. بهتر اینه که آدم با عشق و مصلحت ازدواج کنه تا زندگیش پایدار باشه نه فقط عشق و نه فقط با مصلحت. شخصیت سیدمیرانها در زندگیمون کم نیستن که حرف دین میزنن ولی بویی از دین و انسانیت نبردن. از این اشخاص به شدت دوری کنید چرا که به اسم دین بدترین ظلمها رو میکنن. ولی شخصیتی مثل آهو که ظلم رو میپذیره هم با ظالم در یک کفه ترازوست چرا که باید جلوی ظلم ایستاد. تا وقتی خر هست خرسواران هم هستن. شخصیت هما هم که اولش با مظلوم نمایی جلو میان و بعد نمک به حرومترین شخصیت میشن، کم نیست در زندگی. آدم باید از داستانها درس بگیره. حقوق برابر زنان و مردان رو رعایت کنیم. یه جاهایی برای آهو اشک ریختم ولی درنهایت بازم میگم باید از حقش دفاع میکرد و اونارو رسوای عالم میکرد (نه سکوت)
داستان رو اگر از روی کتاب میخوندم بی شک نیمه خوانده رها میکردم. اصل داستان جذاب و در خور تعمق بود اما توصیفات بی دلیل افراطی از هر شخص یا مکان خسته کننده و کسالت بار بود گاهی به خودم میومدم و متوجه میشدم دقایق زیادی هست که با وجود شنیدن فکرم به جای دیگری پرت شده زیرا به کرار تمجید و تعریف طولانی از زیبایی و هیکل هما داستان را سبک میکرد. همچنین استفاده از گنجینه لغات و اصطلاحات و حتی تمثیل از وقایع تاریخی یا مذهبی به صورت اقراق آمیز آن هم از زبان یک نانوا یا رقاصه یا مطرب بی سواد آن هم در زمانهای که معلم هر کس تنها افراد عامی و بی سواد اطرافش بودند و حتی وسیلهای برای ارتباط جمعی وجود نداشته که افراد کمبود در دایره لغات یا اطلاعات و فهم خود را با آن بالا ببرند. توصیفات هما یا سید میران یا بعضی از شخصیتهای داستان از وقایع یا تفهیم عالمانه آنها برای هر موضوع امروزه از توان یک دبیر ادبیات خلاق خارج است هر چند این موضوع از قدرت نویسنده حکایت میکند ولی هر چیز به جای خویش نیکوست
سلام. داستان جالبی بود دورهای جالب و مهم از تاریخ ایران، یعنی گذر از سنت و میل به مدرنیته رو روایت میکرد. اطلاعات جالبی از جغرافیای انسانی و اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و ارزش پولی اون زمان رو بیان میکرد. من کرمانشاهی هستم و در همون خیابان پهلوی ساکنم. برام جالب بود که چه به جا و منطقی این منطقه رو معرفی میکرد. اما به افراد و اقشار خاصی توهین میشد، مثل مردم کرد و زنان، اطنابهای ملال آوری داشت به ویژه در وصف هما، گسستهای عجیبی داشت، مثلا در حین روایت خودش رو از قلب داستان بیرون میکشید ودر زمانهای بعدی اونها رو ارزیابی و قضاوت میکرد. مثلا میگفت اگر در این دوره بود چنین میشد وچنان میشد. از ادبیات و عناصر اقلیمی خوب استفاده کرده بود ولی گاهی اشتباهات فاحشی داشت، به عنوان مثال، استفاده از مشابه به آمیپ در این بین، ناشیانه بود. با توجه به شناختی که نسبت به شخصیتهای کرمانشاه داریم، واقعی اونها رو معرفی کرده بودمثل صغری مفتش. اما در مورد راوی، عبارات کردی رو خوب نمیخواند، در هنگام تقلید صدای زنان صداشون نامناسب بود، اگر از گویندهی خانم استفاده میشد، بهتر بود. در مجموع دستانتان گل افشان و مهربان پاینده باد. همهچیز عالی بود.
اتفاق این داستان مربوط به زمان رضا شاه هست. زمانی که مردم از فقر و بدبختی رنج میبردن و طبق معمول فاصله طبقاتی اجتماعی واضح دیده میشه و همینطور چقدر از لحاظ فرهنگی جامعهای عقب افتاده است. کتابی واقعاً اعصاب خرد کن که چقدر به زنها در این جامعه مرد سالاری ظلم و ستم میشه و هیچ وقت صداشون شنیده نمیشود. جامعهای که بیشتر مردها کودک همسری هستن با فاصله سنی بیست، سی بلکه بیشتر وای با این وجود سیری ناپذیرند و میرن دنبال زن دوم و سوم. در مورد هما بسیار اغراق آمیز عمل شده در جامعهای که از بدن یک زن به عنوان یک کالا استفاده میشه اون جامعه از بیخ و بن پوسیده است. شخصیت آهو خانم هم زیادی از حد ساده و احمق است که به راحتی که نمیتواند اتفاقهایی که در زندگیش میافته متوجه نشه. اونم از شوهر آهو خانم که با اون منم منم کردنش به خاک سیاه نشت فقط بخاطر هوا و هوسش. ولی نویسنده توانسته بود که با این قدرت تخیل جامعه بسته اون زمان را به زیبایی به تصویر بکشه و آدم رو ببره به زمانهای قدیم ونحوه زندگی آدمها در ذهن خواننده به نمایش در بیاورد. همزمان که به دایتان گوش میکردم دقیقاً یاد مادر بزرگم افتادم که از زمان بچه گی و ازدواج و بچه دارشدنش تعریف میکرد و شاید شنوننده پیش خودش فکر کند که خدا رو شکر در آن زمان زندگی نمیکرده. در کل کتابی اعصاب خورد کنی بود.
اسم بعضی کتابها را یک عمری میشنوی و همیشه حسرت میخوری که چرا وقت نشده همچین کتاب معروفی را بخونی، بالاخره که همت میکنی و میشینی پاش تعجب میکنی که آخه چرا همچین کتابی این همه معروف شده.
نمی دونم، شاید دارم زود قضاوت میکنم ولی حداقل 6 ساعت از این کتاب را گوش دادم بعد انداختمش اون طرف. واقعا شبیه یک فیلم فارسی سیاه سفید دهه 50 بود. من اصلا نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم. البته از اونجایی که کتاب مال حدود همان دهه 40 هست شاید بخاطر فاصله زمانی باشه البته، ولی اگر اینجوری باشه، کتابهای کلاسیک را اصلا دیگه امروز نگاه هم نباید کرد در صورتی که هنوز که هنوزه آدم لذت میبره وقتی ربکا و برباد رفته را باز میکنه.
در هر حال من اصلا و ابدا این کتابو توصیه نمیکنم، بسیار خسته کننده و کسالت بار.
نمی دونم، شاید دارم زود قضاوت میکنم ولی حداقل 6 ساعت از این کتاب را گوش دادم بعد انداختمش اون طرف. واقعا شبیه یک فیلم فارسی سیاه سفید دهه 50 بود. من اصلا نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم. البته از اونجایی که کتاب مال حدود همان دهه 40 هست شاید بخاطر فاصله زمانی باشه البته، ولی اگر اینجوری باشه، کتابهای کلاسیک را اصلا دیگه امروز نگاه هم نباید کرد در صورتی که هنوز که هنوزه آدم لذت میبره وقتی ربکا و برباد رفته را باز میکنه.
در هر حال من اصلا و ابدا این کتابو توصیه نمیکنم، بسیار خسته کننده و کسالت بار.
بالاخره تموم شد. مدتی بود میخواستم این رمان رو بخونم ولی فرصتش پیش نمیومد. تا اینکه کتابراه باعث و بانی شد این کتابو بخرم و گوش بدم. با شوق فراوون شروع به خوندنش کردم اوایل جا خوردم که این چه کتابیه و چرا باید وقتمو سرش هدر بدم. اعصابم از کش دادن و طول دادناش خرد میشد ولی ادامه دادم بعدش دیدم داره جذاب میشه تا جایی جذاب شد که چند روز منو از کار و زندگی انداخت. بعضی جاها واقعا قلبم به تپش افتاد یا بعضی جاها از حرصم ناخودآگاه گفتم سید تو دیگه چرا؟؟؟!!! ازت انتظار نداشتم. خلااصه که چند روز رفتم به گذشته و واقعا هم در گذشته زندگی کردم. ارزش خوندنشو داره اینکه بفهمیم زنان سرزمینمان چهها کشیدند و چهها دیدند!!! در ضمن از گوینده محترم تشکر میکنم. از بچه یکساله گرفته تا پیرمرد هشتاد ساله خودشون زحمت کشیدند و چقدر هم جالب صداهاشونو درمیاوردند بعضی جاها خندم میگرفت
گوش کردن به این کتاب خالی از لطف نیست من که لذت بردم داستان پردازی خیلی عالی بود و تنها عیبی که داشت داستان را زیادی کش میداد بعضی از توضیحات بنظرم اضافه میآمد و در اصل داستان هیچ تاثیری نداشت
از این کتاب مطالب مختلفی را میتوان آموخت که اولین آن با عشق ازدواج کردن است و شخصیت اصلی یعنی سید میران بدلیل ازدواج سنتی به محض برخود با عشق نتوانست مقاومت کند و تسلیم عشق شد موضوع دوم نوع رفتار زنان با همسران خود را بیان میکند که در چهارچوب خانواده با طنازی و عاشق پیشگی و شیوههای دلبری همسرشان را جذب و برای بالا بردن هر چه بیشتر کیفیت زندگی کوشش کنند
مورد سوم صبر و تحمل و مردم داری که نمونه کامل آن شخصیت آهو خانم است را میتوان آموخت هر چند که زیادی کوتاه امدن به ضرر انسان است
بخاطر این کتاب زیبا و گویندگی فوقالعاده از کتابراه ممنونم
از این کتاب مطالب مختلفی را میتوان آموخت که اولین آن با عشق ازدواج کردن است و شخصیت اصلی یعنی سید میران بدلیل ازدواج سنتی به محض برخود با عشق نتوانست مقاومت کند و تسلیم عشق شد موضوع دوم نوع رفتار زنان با همسران خود را بیان میکند که در چهارچوب خانواده با طنازی و عاشق پیشگی و شیوههای دلبری همسرشان را جذب و برای بالا بردن هر چه بیشتر کیفیت زندگی کوشش کنند
مورد سوم صبر و تحمل و مردم داری که نمونه کامل آن شخصیت آهو خانم است را میتوان آموخت هر چند که زیادی کوتاه امدن به ضرر انسان است
بخاطر این کتاب زیبا و گویندگی فوقالعاده از کتابراه ممنونم
خیلی عالی بود.
اگر چه کسانی که این داستان را میخوانند و یا میشنوند باید حداقل چهل سال به بالا را داشته باشند که زندگی و آن روزگار قدیم را بتوانند درک کنند. برای جوانان امروز شبیه افسانه خواهد بود
بر خلاف خیلی از نظرها که گفتند حاشیه زیاد دارد ولی نظر من این نیست داستان نویس فوقعلاده هیچ چیز از نظرش دور نمانده و برای همین هست که این داستان را زیبا و بی نظیر کرده.
و جالبی داستان برام این هست که ما ایرانیها قرنهاست که هیچ هویتی نداریم. دمی از اسلام و سنت میزنیم و دمی از تمدن و فرهنگ ایران. که هنوز هم به قوت خود هستند و جالبه که فرهنگ غربی هم به ان اضافه شده و کماکان ما هنوز بدون هویت مانیدیم و میمانیم 🤔🤔
از راوی داستان با صدای زیبا تشکر میکنم
و از مجموعه کتاب راه هم همینطور تشکر و سپاس میگوییم.
اگر چه کسانی که این داستان را میخوانند و یا میشنوند باید حداقل چهل سال به بالا را داشته باشند که زندگی و آن روزگار قدیم را بتوانند درک کنند. برای جوانان امروز شبیه افسانه خواهد بود
بر خلاف خیلی از نظرها که گفتند حاشیه زیاد دارد ولی نظر من این نیست داستان نویس فوقعلاده هیچ چیز از نظرش دور نمانده و برای همین هست که این داستان را زیبا و بی نظیر کرده.
و جالبی داستان برام این هست که ما ایرانیها قرنهاست که هیچ هویتی نداریم. دمی از اسلام و سنت میزنیم و دمی از تمدن و فرهنگ ایران. که هنوز هم به قوت خود هستند و جالبه که فرهنگ غربی هم به ان اضافه شده و کماکان ما هنوز بدون هویت مانیدیم و میمانیم 🤔🤔
از راوی داستان با صدای زیبا تشکر میکنم
و از مجموعه کتاب راه هم همینطور تشکر و سپاس میگوییم.
یکی از کتابهای عامهپسندی که حرص میخوری، ولی دنبال میکنی. اما داستان درخشان است و متن درخشانتر. غرق در طنازی و رقص قلم نویسنده میشوی و چنان با تنوع اصطلاحات مسحورت میکند که یک نفس تا انتها پیش میروی
کتابی که در زمان خودش ستایش بسیاری از نویسندگان را به همراه داشته و مقالات بسیاری دربارهاش هست. کتابی که به لحاظ تاریخی هم به زمان کشف حجاب و جنگ جهانی بازمیگردد. هرچند بسیار درحاشیه و زمینه داستان است. از آن کتابهای مفصلی که ارزش خواندن داشت.
یکی از کتبی که بهترین شیوههای خواندنش همین شنیدن است! برگردان صوتی آن بسیار گیرا بود و گویا نمایشنامهای را دنبال میکنی. خلاصه اینکه شاید برخی کتابها را خواندنش ارجح باشد، اما این یکی روایت صوتیاش هم جذاب بود
کتابی که در زمان خودش ستایش بسیاری از نویسندگان را به همراه داشته و مقالات بسیاری دربارهاش هست. کتابی که به لحاظ تاریخی هم به زمان کشف حجاب و جنگ جهانی بازمیگردد. هرچند بسیار درحاشیه و زمینه داستان است. از آن کتابهای مفصلی که ارزش خواندن داشت.
یکی از کتبی که بهترین شیوههای خواندنش همین شنیدن است! برگردان صوتی آن بسیار گیرا بود و گویا نمایشنامهای را دنبال میکنی. خلاصه اینکه شاید برخی کتابها را خواندنش ارجح باشد، اما این یکی روایت صوتیاش هم جذاب بود
خط سیر داستان کاملا یکنواخت بدون نقطه اوج یا افول. داستان با یک موضوع روشن شروع میش بای ریتم کند پیش میر وتموم میش از داستانکهای همراه داستان خیلی کم استفاده شده سیر داستان در خصوص قهرمانهای کاملا عادی و عامی ولی گاها تحلیلها یا افکاری رو میبینید که فک میکنید دارید همراهی سری فیلسوف داستان میخونید تو داستان خیلی واضح هدف مشخص نیست ظلم به زنان هست یاانتقاد از بعضی از قوانین دینی یا به چالش کشیدن موضوعات دیگر
نویسنده خیلی اهل تشریح و توصیف محل اتفاق داستان نیست بیشتر سعی دار با تحلیلهای فلسفی صفحات داستان رو پیش ببر ضمننا خواهشاً توی داستانهای صوتی فقط رو خونی کنید نمایش صوتی که نیست لااقل بجای کارکترهای خانمی خانم صحبت کن بعضی وقتا حال بهم زن میشد ممنونم
نویسنده خیلی اهل تشریح و توصیف محل اتفاق داستان نیست بیشتر سعی دار با تحلیلهای فلسفی صفحات داستان رو پیش ببر ضمننا خواهشاً توی داستانهای صوتی فقط رو خونی کنید نمایش صوتی که نیست لااقل بجای کارکترهای خانمی خانم صحبت کن بعضی وقتا حال بهم زن میشد ممنونم
سلام به همه عزیزان
اولین کتابیه که میخوام نظرمو بگم
بنظرم کتاب خیلی اغراق امیز بودی جای انقدر کشدار وحوصله سر بر میشد که اگر کتاب دستم بود شاید ۱۰ صفحه میرفتم جلو تر مورد بعدی تناقض زیاد بین اعتقاد واداب واخلاقیت یکی از شخصیتهای اصلی داستان ومورد بعدی درمورد زنهای داستان که بطور کلی در اکثر داستانها مخصوصا ایرانی اگر زنی از همه چی کوتاه اومد خیلی شریف وگرنه پلیدوکریه هستش یعنی سفید یا سیاه ودیگر اینکه مرد داستان تا اواسط قصه مردی متدین.... ولی از ان به بعد فردی بیمار وحتی بی غیرت.... شد که بسیار عجیب بودوفرزندان قصه بسیار منفعل اصلاپند وپیام داستان ونتیجه حتی میانه نبود خیلی یک جانبه بود من که اصلا دوستش ندادشتم
اولین کتابیه که میخوام نظرمو بگم
بنظرم کتاب خیلی اغراق امیز بودی جای انقدر کشدار وحوصله سر بر میشد که اگر کتاب دستم بود شاید ۱۰ صفحه میرفتم جلو تر مورد بعدی تناقض زیاد بین اعتقاد واداب واخلاقیت یکی از شخصیتهای اصلی داستان ومورد بعدی درمورد زنهای داستان که بطور کلی در اکثر داستانها مخصوصا ایرانی اگر زنی از همه چی کوتاه اومد خیلی شریف وگرنه پلیدوکریه هستش یعنی سفید یا سیاه ودیگر اینکه مرد داستان تا اواسط قصه مردی متدین.... ولی از ان به بعد فردی بیمار وحتی بی غیرت.... شد که بسیار عجیب بودوفرزندان قصه بسیار منفعل اصلاپند وپیام داستان ونتیجه حتی میانه نبود خیلی یک جانبه بود من که اصلا دوستش ندادشتم
اول از همه از آقای قریب پناه خیلی تشکر میکنم واقعا چقدر زیبا ودلنشین گویندگی کردند. واقعا ایشان یک هنرمند به تمام معنا هستندهر شخصیت مرد و زن پیرزن پیرمرد بچه و جوون و دخترحرف زدند موقع گوش دادن احساس کردم یک نمایشنامه صوتی با چند گوینده میشنوم. هر چه از شما تعریف و تمجید کنم کم است. آقای قریب پناه چند برابر این داستان را جذاب کردند. خدا قوت به شما هنرمند گرامی. داستان شوهر آهو خانم داستانی اجتماعی ودرام و سیاسی است. روایت یک زندگی کهخیلی واقعی و قابل تصوری بود خانوادهایی که بعد از چند سال زندگی با مشکلاتی سخت روبرو میشوند واشخاصی به زندگی ورود پیدا میکنندکه حتی انسان را به نابودی مطلق میکشانند.
من فقط موندم گوینده چه حوصلهای داشته این کتاب و خونده خیلی به جزییات اهمیت داده شده و اضافه گویی داره و توضیحات زیادی که هیچ ربطی به داستان نداره درون این کتاب وجود داره حتی راجع به ساعت اتاق هم کلی صحبت شده دوستان من همزمان فیزیکی این کتاب را تهیه کردند که اصلا نتونستن ادامه بدهند چون خوندنش خیلی حوصله میخواد و تازه از اواسط کتاب به داستان اصلی میرسید اگر صدای گوینده اینقدر خوب نبود و گیرا من هم ادامه نمیدادم و حتی خیلی از قسمتها را با سرعت بالا گوش کردم و در آخر هم خیلی از قسمتها رو گوش نکرده قسمت آخر و فقط شنیدم که نتیجه چی میشه که البته اون هم قابل حدس بود
یکی از زیباترین رمانهای ایرانی است که تا کنون شنید هام با توجه به حجم بالای کتاب آدم نمیتونه رها کنه و میخواد هر چه زودتر آخر داستان رو بدونه البته در اواخر داستان یک مقدار یکنواختی بر داستان چیره میشه ولی خیلی زود نویسنده اون رو برطرف میکنه بخصوص حال و هوای زمانی و قوع داستان هم که در حدود سالهای ۱۳۱۰ در ایران میباشد خود به جذابیت داستان میفزاید بهر حال خواندن این کتاب برای کسانی که به رمانهای تلفیقی علاقمند هستند بسیار جذاب است چون این رمان تلفیقی از رمان تاریخی عشقی و اجتماعی است
کتاب را با اینکه شاید نصف آن زیادی بود و وقت گیر و توصیفات و استعاره هایی که بیشتر مهارت نویسنده را می خواست به رخ بکشد تا چیزی برای گفتن داشته باشد، خواندم یعنی شنیدم در واقع اگر می خواستم بخوانم شاید در همان ابتدا کتاب را رها می کردم. خدا قوت به گوینده کتاب که با حسی عمیق عواطف و احساسات را بیان می کرد در کل با اینکه نسبت به زیبایی هما به شدت اغراق شده بود و جوری متصور شده بود که موجودی فرازمینی است شخصیتی که جز همین زیبایی واقعا چیزی نداشت و از همان ابتدا موجودی بی ارزش تا آخر داستان بود
بسیار نوشته جذاب و عالی داستان رو خیلی روش کار کرده بود هرچند گاهی بیخودی اوج میگرفت ولی به هر حال بعد از اتمام کتاب تا چند روز تحت تاثیر بودم. هنوزم نگام به نون سنگک یجور دیگس😁. فقط فکر میکنم آقای افغانی یا بهایی بوده یا تحت تاثیر آموزههای بهائیت واین موضوع از چند جای کتاب کاملا مشخصه. علی رغم نثر زیبا به نظرم اومد یسری افکار موهومانه و بدون سند و مدرک درمورد دین و رفتار اولیای اسلام توش بیان شده. ودر آخر اصلا برام قابل هضم نبود چرا باید روز آزادی سید میران با روز اشغال وطن یکی باشه؟!!!!!
سلام کتاب خوبی بود ولی به نظرمنم مثل بعضی دوستان که گفته بودند خیلی از هما و زیبایی و اندام و عشوه هاش صحبت شده بود و حجم مقدار زیادی از کتاب بخاطر این موضوع بود، بعضی وقتها دیگه حالم از توصیف هما و زیباییش بهم میخورد، عاقبت مرد هوس باز همین بود و همیشه همین هست، آهو خیلی مظلوم واقع میشد اوایل داستان که سیدمیران با دسته برف روب به سرآهو کوبید و سر آهو شکست و خونین و مالین شد من برای آهو گریه کردم، هرزن دیگری جای آهو بود بعد از اون کتک کاری خونهاش را ول میکرد و میرفت (لااقل من اینکار را میکردم)
به نظرم داستان، تناقض زیاد داشت. مثلا اول داستان توصیف آهو و سید میران با توصیف شخصیت آنان در ادامه داستان متفاوت بود. یا مثلا هما در ازدواج اولش صاحب فرزند دوقلو بود، ولی در ازدواج بعدی اصلا نازا قلمداد میشد.
بیشتر حسادت زنانه و خاله زنک بازی بر جو داستان حاکم بود؛ گویی هدف از نقل داستان مقایسه سنت و مدرنیسم بود. پیام خاصی داستان نداشت.
اما بیشتر کشش داستان به خاطر روایت مناسب راوی بود که با هنرمندی برای بیش از ۱۰ نفر زن و مرد، کودک، پیر و جوان نقش ایفا کرده بود.
بیشتر حسادت زنانه و خاله زنک بازی بر جو داستان حاکم بود؛ گویی هدف از نقل داستان مقایسه سنت و مدرنیسم بود. پیام خاصی داستان نداشت.
اما بیشتر کشش داستان به خاطر روایت مناسب راوی بود که با هنرمندی برای بیش از ۱۰ نفر زن و مرد، کودک، پیر و جوان نقش ایفا کرده بود.
رمانی بود که واقعیت زندگی در گذشته و جایگاه زن رو به قشنگی به تصویر کشید، اینکه در گذشته زن کاملا متکی به مرد بود و مرد میتونست سر اون هوو بیاره و زنش هم چاره ای جز موندن و ساختن بخاطر بی پشتوانه بودن خودش و جلوگیری از آواره شدن بچهاش، نداشت. البته نمیتوان گفت در بیشتر خانواده ها چنین بوده اما باتوجه به کمرنگ بودن نقش زن در اجتماع و عدم استقلال وی اگر مردی هم بی فکر و سهل انگار بود میتوانست براحتی زندگی یک زن را جهنم کند و زن هم بیشتر اوقات کاری از دستش بر نمی آمد.
گویندگی فوق العاده بود. خود کتاب هم شاید امروزه زیاد خوشایند خانمها نباشه اما باید با توجه به زمینه قضاوت کرد. کتاب داره دورانی رو توصیف میکنه که مردسالاری حاکم بوده و میشه گفت که یجورایی شخصیت هما نوعی از ساختارشکنی رو در روابط زن با شوهرش ارائه میده که از زمان خودش جلوتر بوده و نشون دهنده گرایش فکری نویسنده در شکست این مردسالاری هست. چیزی که من رو بسیار جذب کرد، اصطلاحات و مثلهای زبان عامیانه هست که نویسنده به خوبی و استادانه به کار گرفته. من بسیار لذت بردم
درسته داستان جامعه مردسالار اون برهه از تاریخ رو به تصویر میکشید ولی به نظرم این کتاب ۱۰۰۰ صفحهای در ۳۰۰ صفحه قابل نگارش بود، توصیف بیش از حد از زیبایی هما و مکالمات تکراری سید میران و هما خیلی کسل کننده بود قبل از اواسط داستان پشیمون شدم از دنبال کردن این داستان ولی چون میخواستم بدونم آخر داستان چی میشه روی دور تند گذاشتم و گوش کردم ولی در کل دوست نداشتم در عجبم چطور جایزه برده
چقدر مادر نازنینی بود آهو... و چه مادر بی غیرت و لجنی بود هما...
ای کاش جنگ اولو انجام میداد و اون همای آشغالو از اول راه نمیداد و میرفت راست و دروغ کار شوهرشو درمیاور و ساده دلی نمیکرد. و چقدر بد که یه مرد میتونه این همه بد و بی چشم و رو باشه به هیچ کدومشون اعتمادی نیست. کلا هیچ زنی رو تو خونه زندگیت نباید راه بدی به هیچ وجه. کاش همون اوایل به کمک زنهای همسایه و بچهها یه کتک کاری حسابی میکرد و مینداختش بیرون.
ای کاش جنگ اولو انجام میداد و اون همای آشغالو از اول راه نمیداد و میرفت راست و دروغ کار شوهرشو درمیاور و ساده دلی نمیکرد. و چقدر بد که یه مرد میتونه این همه بد و بی چشم و رو باشه به هیچ کدومشون اعتمادی نیست. کلا هیچ زنی رو تو خونه زندگیت نباید راه بدی به هیچ وجه. کاش همون اوایل به کمک زنهای همسایه و بچهها یه کتک کاری حسابی میکرد و مینداختش بیرون.
سید میران نمونه یک انسان خودخواه و بی انصاف، انسانی دور از شرافت حقیقی و در واقع بی عاطفه و هوس باز که فقط در ظاهر کلاه شرعی که وجود نداره بر سر اعمال خودش میذاره آهو زنی بدون عزت نفس، فداکار، ساده که البته در اون زمان اکثر زنها به خاطر نوع تربیت خانوادگی و وابستگی به دین و مذهب همینطور بودند هما دقیقا همون سید میران فقط ورژن زن کلام کتاب با وجود طولانی بودن بسیار شیوا و گیرا هست راوی که واقعا حرف نداشت.
کتابی است که حتما صوتی بودن و صدای جذاب راوی که در همهی نقشها روایت متفاوتی داشت و از روی صدا قشنگ میشد فهمید الان کی داره صحبت میکنه، باعث جذابیت دوچندان اون میشد. پس پیشنهاد میکنم حتما فقط با صدای شیرین پیمان قریب پناه گوش بدید و از نمونهی متنی کتاب فاصله بگیرید چون خسته کننده است. ولی نمونهی صوتی کتاب باعث میشه قشنگ فضا رو تجسم کنید و مثل یک فیلم به تماشا بشینید. باسپاس از راوی برای خلق این اثرصوتی
سوژه داستان بسیار عالی است، فرهنگ و جامعه را لخت و بی دخل و تصرف به تصویر کشیده، ضرب المثلها و گویشهای رایج را به وفور و به درستی در جایگاههای درست به کار گرفته، حتی نشانیها همه واقعیاند و در کل علاوه بر ارائهی یک داستان شیوا و دلچسب، گنجینهای از فرهنگ منطقه را به ما هدیه داده.
گوینده نیز با دقت و طمانینه، در تلاش خود برای بیان هر چه واضح تر داستان و گوشه و کنایهها به شنونده، کاملا موفق است.
گوینده نیز با دقت و طمانینه، در تلاش خود برای بیان هر چه واضح تر داستان و گوشه و کنایهها به شنونده، کاملا موفق است.
صدای گوینده رو دوست داشتم اگر صدای گوینده نبود قطعا خیلی خسته کننده تر میشد از این ۴۰ ساعت نزدیک ۱۵ ساعتش فقط از هیکل هما تعریف میکنه اگر حتی ی قسمتش رو هم از دست بدید مشکل خاصی پیش نمیاد چون زیادی توضیح میده در کل من بعنوان یک زن دوست داشتم تا اخر گوش بدم تا بدونم چطوری اهو خانم جور و جفای شوهرش تحمل میکنه و به زندگی ادامه میده و ایا نهایتش انتقام خودش رو میگیره از شوهرش یا نه؟
داستا بسیار روان و پر مغزاست زندگی خیلی از خانوادههای ایرانی به این شکل بوده و هست ما هم یا اعتقادات مذهبی داریم و یا نداریم اگر داریم که نباید بهمون بربخوره سید هم هیچ گناهی نداره طبق اداب و سنن وشریعت دوزن عقدی داره هزینه هاشون روهم کامل پرداخت میکنه توی خیلی از خانوادههای ما این نوع زندگیها وجود داره و هیچ اشکالی هم نداره بهتره سطحی نگر نباشیم به عمق داستان توجه کنیم و این میسر نمیشه مگر با چند بار گوش دادن و یا خواندن
کتاب بسیار جالبی بود. نشون دهنده روایتی که سر یک قضیه پوچ شروع شد و پایانش هم یک جور پوچی برام داشت. من چون به شخصه توصیفات زیاد نمیپسندم یک جاهایی برام خسته کننده بود بخصوص سخنان مثلاحکیمانهای که سرابی میزد و از همه مسخره تر و جاهل تر خودش بود. خون دل خوردنهای آهو برایم بسیار زجر دهنده و ناراحت کننده بود. لب کلام این سخن حضرت علی که میفرمایند سرانجام شهوت پرستی رسوایی است.
داستان کتاب تازه و جذاب بود. اما میتوانست خیلی دلنشین تر باشد اگر توصیف و وصفهای بیش حذف میشد. گاهی این زیاده گوییها به حدی میرسید که من شنونده مجبور میشدم یک یا چند دقیقه داستان را به جلوتر هدایت کنم تا زودتر از فضای خسته کننده داستان نجات پیدا کنم. مسئله دیگر استفاده از ادبیات سخت فارسی دراین داستان بود که بعضی این کلمات را من تا بحال نشنیده بودم.
در کل قلم شیوای نویسنده مخصوصا پرداخت اون به تمثیل و استعاره و جزئیات به اون زیبایی نظر من رو خیلی جلب کرد. اما نکتهای که از نظر من عجیب بود اشارهی دائم نویسنده به خوب بودن سید میران بود در حالی که چطور ممکنه مردی که انقدر سخاوتمند و دست گیره اونجور به زن و بچههای خودش ظلم کنه و مال و ملالی ک به کمک آهو بدست آورده رو حق هما بدونه؟!! کمی تناقض دیده میشد.
شوهر آهو خانم بدون شک از بهترین آثار علی محمد افغانی است. صداگذاری هم بسیار عالی بود. بطور کلی داستان جامعه مردسالار حدود دهههای ۳۰ و ۴۰ را نشان میدهد و ظلمی که یک مرد (سید میران سرابی)، به همسر خود روا میدارد.
توصیفات نویسنده بسیار جذاب و گیراست بطوری که با اینکه داستان طولانی است خواننده را خسته نمیکند و مدام به ادامه داستان جذب میکند.
توصیفات نویسنده بسیار جذاب و گیراست بطوری که با اینکه داستان طولانی است خواننده را خسته نمیکند و مدام به ادامه داستان جذب میکند.
خیلی داستان بی خودى بود با اینکه کوردا الان چه برسه به زمان داستان با کدهدا منشى همه چى رو حل فصل میکردن، این داستان فقط تعریف از یک زن و اندام جنسى اون با زن بیچاره دیگه با یه مرد مترسک، ناراحت که وقتم رو گذاشتم اما فقط روى تند گذاشتم ببینم در اخر چى میشه یا شاید اتفاقى این وسط بیوفته من به کسى پیشنهاد نمیکنم اصلااا
داستان جالبی بود با صدای دلنشین اقای قریب پناه. مطرح کردن خرفهای پوچ به اسم دین و مذهب، واقعیتی هست که در زندگی بعضی آدمای مذهبی اطرافمون که در ظاهر مذهبی مآب هستن اما زمانی که نوبت خودشون میرسه هیچ چیز جلودارشون نیست و خودشون رو محق میدونن.
و این داستان گذر از زندگی سنتی و اشتیاق به زندگی مدرنیته رو بازگو میکنه.
و این داستان گذر از زندگی سنتی و اشتیاق به زندگی مدرنیته رو بازگو میکنه.
به نظر من خیلی کتاب جالبی بود
البته خیلی شکه کننده هم بود برام که چطور میشه کسی زندگی و دوران تنگ دستی که با زنش داشته بود فراموش کنه و خام دلبری و عیاشی یکی دیگه بشه و همه زندگیشو بذاره براش
کمی توضیحات اضافه داشت و هی از هما تعریف وتمجید میشد شاید برای تصورات خاننده بود اما به نظرم خسته کننده میشد
به هرحال این کتابو دوس داشتم
البته خیلی شکه کننده هم بود برام که چطور میشه کسی زندگی و دوران تنگ دستی که با زنش داشته بود فراموش کنه و خام دلبری و عیاشی یکی دیگه بشه و همه زندگیشو بذاره براش
کمی توضیحات اضافه داشت و هی از هما تعریف وتمجید میشد شاید برای تصورات خاننده بود اما به نظرم خسته کننده میشد
به هرحال این کتابو دوس داشتم
به نظرم خوندن این کتاب برای هر خانمی واجب، اینکه آهو خانم به خاطر بچهها و زندگیش از همه چیز خودش زد و خودش رو فراموش کرد و در آخر سید میران رفت دنبال کمبود هاش از رابطه عاشقانه و محبت و گدایی کرد این محبتها رو از زنی که به شدت جوان بود و کاملا بر عکس همسر اولش ولخرج و بی بند و بار دو زن کاملا متفاوت واقعاااا قصه قشنگی بود
عالی بود ولی تاثیر روانی زیاد داشت به طوری که نگاه به همسرم که میکردم به تاثیر از کارهای شخصیت سید میران پر از تنفر میشدم و گاهی
بی دلیل باهاش بحث میکردم اوایل متوجه موضوع نبودم که علت چیه البته از اواسط کتاب متوجه شدم تاثیر کتاب هست و واسه همسرم شرح دادم و از اون به بعد میگفتم از سید میران عصبانیم حواست به خودت باشه
بی دلیل باهاش بحث میکردم اوایل متوجه موضوع نبودم که علت چیه البته از اواسط کتاب متوجه شدم تاثیر کتاب هست و واسه همسرم شرح دادم و از اون به بعد میگفتم از سید میران عصبانیم حواست به خودت باشه
عاشق این کتابم. نثر زیبای کتاب و توضیحات جامع و دقیق آدمخودشو تو اون فضا حس میکنه. صدای دلنشین آقای قریب پناه اینهمه زیبایی رو دو برابر کرده. فقط حیف که تعریف از هما گاهی از حد میگذشت و مظلومیت آهو کمرنگ دیده میشد و از اونهمه ظلمی که به این زن صبور و پرگذشت روا شد کمتر حرف زده شده. کاش از عاقبت هما حرفی زده میشد تا دل آدم خنک شه
نوشتار و داستان ضعیف بود. توضحیات اضافی و خسته کننده فراوان داشت، بعضی از جاهای از داستان که مهم نبود مثل غذا دادن آهو به گربه دو صفحه تفصیل و توضیح دارد اما جایی از داستان که مهم و سر انجام یک رمان طولانی است بدون توضیح و کاملا مبهم است. نهایتا مشخص نشد آشنایی هما با شوفر اتوموبیل از کجا شروع شده بود
کتابی بود که وقتی گوش میکردم راحت میتونستم همه چیزو تصور کنم انقدر ریز ودقیق جزئیات رو توضیح میده که احساس میکنی در گوشهای ایستادی و همه چیزو میبینی... از ظلم سید میران، حماقتهای آهو و بی چشم و روییه هما حرص میخوری ومیگی من اگه جای فلانی بود فلان کارو میکردم در کل رمان قشنگیه توصیه میکنم حتما گوش کنین🌻🌻🌻
تعریف این کتاب رو زیاد شنیده بودم
البته کتاب خوبی هست ولی تفصیل زیاد داده شده البته بی عدالتی نسبت به زنان رو بیان کرده و زنهایی که به راحتی تن به زور و ظلم مردها میدن
با صدای گیرای جناب قریب پناه خیلی زیبا روایت شده (حیف از این صدا که برای نقش اول مرد صحبت میکنه و آدم نزدیکه که دلش برای این آدم مومن نما به رحم بیاد)
البته کتاب خوبی هست ولی تفصیل زیاد داده شده البته بی عدالتی نسبت به زنان رو بیان کرده و زنهایی که به راحتی تن به زور و ظلم مردها میدن
با صدای گیرای جناب قریب پناه خیلی زیبا روایت شده (حیف از این صدا که برای نقش اول مرد صحبت میکنه و آدم نزدیکه که دلش برای این آدم مومن نما به رحم بیاد)
خوانش کتاب بسیار زیبا و جذاب با تغییر بجای تن صدا که شنونده برای ادامه داستان مشتاقتر میشود۰
متن کتاب به قدری هنرمندانه نوشته شده که علاوه بر پیگیری قصه تصویر بسیار زیبایی از جغرافیای منطقه؛ زمانه اتفاق افتادن قصه به شنونده میدهد
الفاظ بسیار زیبای بکار گرفته شده در داستان عمق مهارت نویسنده را به. رخ مخاطب میکشد و در کل بسیار عالی
متن کتاب به قدری هنرمندانه نوشته شده که علاوه بر پیگیری قصه تصویر بسیار زیبایی از جغرافیای منطقه؛ زمانه اتفاق افتادن قصه به شنونده میدهد
الفاظ بسیار زیبای بکار گرفته شده در داستان عمق مهارت نویسنده را به. رخ مخاطب میکشد و در کل بسیار عالی
به غیر از مثل هاو تیکه کلامهایی که بین ایرانیان قدیم باب بوده و منو گهگاه به یاد طرز صحبت مادربزرگم میانداخت میتونم به جرات بگم من چیزی تو این کتاب ندیدم جز ستایشِ یه زنِ مرد دزد و اعصاب خوردی از یک مرده سست و زن ندیده با زن مفلوکش... اه اه حقیقتاً حالم بهم خورد! موندم چطور این کتاب جایزه برده بوده بعنی تو دهه چهل انقدر مردم عامی بودن، از این همه فصل جز یکی دو تاش بقیش در مدح اطوار و هیکل و لوندیه یک زن بود
سلام به همگی و کتابراه عالی. این کتاب عالی ویک چیزی فراتر از عالی یه زندگی قدیمی که تموم جوانب را به کار میبره و باورتون میشه هر تکه به تکشا که گوش میکردم ایند روان توضیح میداد اینقدر قشنگ میگفت که اصلا خودم را اونجا تصور میکردم واینقدر قشنگ بود که شبانه روز چسبیده بودم بهش و حیف که تموم شد یعنی من سریع گوشش دادم
اولین کتاب صوتی بود که گوش دادم تجربه بسیار دلچسب و قشنگی بود مرسی از گوینده که با ظرافت و دقت شخصیتهای متفاوت رو صحبت میکردمکتاب وقایع و چالشهای یک خانواده معمولی در برههای از تاریخ ایران رو روایت میکنه و بخوبی تصویری از فرهنگ و زبان جامعه اونروز رو به تصویر میکشد کتاب خیلی خوبی بود مرسی از کتابراه
قلم علیمحمد افغانی در ساختن تصاویر بسیار تواناست و از پس بیان جزئیات با ظرافتی خاص برآمده است. امّا بیشتر به جنبههای ظاهری توجّه شدهاست. خوانندهٔ کتاب هنگام مطالعه میتواند تصاویر خانه را به آسانی با توضیحات ظریف نویسنده در ذهن بسازد. خواننده حتی جزئیترین اجزای چهره و اندام شخصیّتهای قصّه، حتی فرعیترین اشخاص، را در ذهن میبیند.
من تا نیمه کتاب پیش رفتم درسته نویسنده قلم شیوایی داشت اما تفکرات و پیامهایی که در جریان داستان به خرد مخاطب میده از نظر بنده تهوع آور و نامعتبر بود
جایگاه زن تنزل داده شده که متناسب با تفکرات قدیمه اما من به شخصه انتظار دارم نویسنده یه قدم از مردم زمان خودش جلوتر باشه.. .
جایگاه زن تنزل داده شده که متناسب با تفکرات قدیمه اما من به شخصه انتظار دارم نویسنده یه قدم از مردم زمان خودش جلوتر باشه.. .
نظر برای اهو که نماد مظلومیت زن در تاریخ ایران با تمام عشق باز هم در نهایت از تمام حق خودش گذشتتا کانون خانواده را حفظ کن
نظر به همه که نشان میدهد زنان ایران از خیلی دور زمان تلاش برای بدست اوردن ازادی و حق مساوی خود با مردها بودن
وسید میران از دیدگاه من مردی بی ارده و اسیر هوس
نظر به همه که نشان میدهد زنان ایران از خیلی دور زمان تلاش برای بدست اوردن ازادی و حق مساوی خود با مردها بودن
وسید میران از دیدگاه من مردی بی ارده و اسیر هوس
این کتاب سبک زندگی ایرانیها و تحولات اجتماعی سیاسی واقتصادی در دهه ۲۰و۳۰ رو نشون میدهه وموضوع اصلی جایگاه زن ایرانی و دیدجامعه نسبت به او و میزان حق و حقوقش توی خانواده رو نشون میده و انتقادی درست نسبت به مردهای چند زنه است بخصوص که گوینده هم داستان رو خیلی دلنشین روایت میکنه خوندنش رو توصیه میکنم
داستان بسیار جذاب بود ولی خیلی جاها روی اعصاب بود بسیار از اندام هما تعریف میکرد و حماقتهای آهو روی اعصاب بود اون قسمت داستان که آهو رو از خونخ بیرون میکنه من گریه م گرفت و بسیار از دست هما حرص میخوردم از دست سید میران که اصلا مرد منصفی نبود فقط واسه مردم خودشو منصف میگرفت یا حماقتهای آهو که واسه هووش غذا درست میکرد و لباساشو میشست به شوهرش پولهایی ک خودش کار کرده بود میداد تا با هما خانوم بره مسافرت و خرید واقعا زن مفلوکی بود واقعا روی اعصاب بود فک نمیکنم دیگه نسل چنین زنهایی وجود داشته باشه البته بعید هم نیس هنوز باشن ولی امیدوارم هیچ زنی اینقدر خفت و خواری نکشه وای از چیزهایی که این زن دید و شنید
امیدوارم شمام بشنوید و خوشتون بیاد مخصوصا از تیکه کلامهای جالب اون زمان درضمن گوینده هم عالی عمل کرد وقتایی که صداشو با عشوه و زنانه میکرد خیلی بامزه میشد
با تشکر مامان صوفیا از مشهد