نقد، بررسی و نظرات کتاب ملت عشق (شریعت عشق) - الیف شافاک
4.7
204 رای
مرتبسازی: پیشفرض
"رمان در یک رمان، چهل قانون عشق، دو داستان موازی را روایت می کند که همدیگر را در دو فرهنگ بسیار متفاوت و هفت قرن متوالی منعکس می کنند. " ارزیابی. این کتاب درباره شاعر قرن سیزدهم به نام شمس تبریزی است که معلم روحانی مولانا بوده است. کتاب چهل قانون عشق شمس را در فواصل زمانی مختلف ارائه می کند به گونه ای طراحی شده بود که بر پنج عنصر طبیعت تمرکز کند: آب، هوا، زمین، آتش و پوچی. فصل های هر بخش، داستانی را مطابق با ماهیت هر عنصر نشان می داد. داستان ارائه شده در رمان مبتنی بر "عشق و معنویت است که معنای پیروی از قلب را توضیح می دهد".
کتاب بسیار خواندی، تاثیر، اثر گذار و بقدری جذاب که خواننده را با عطش و ولعه وصف ناپذیر بدنبال خود میکشد. کتابی که در نهایت متوجه میشوی اگر سخنران قوی هم که باشی اگر صدها کتاب هم بخوانی اگر قرار باشد از درون تغییر نکنی فقط ظاهرت ممکن است تغییر کند و حتی دیگران هم تعریف کنند اما خودت میدانی که خود واقعیت نیستی، از درون احساس خوبی نسبت به خودت نداری و باعث فرو رفتن در خود میشوی و نهایتا این کتاب چقدر زیبا قدرت قلم نویسنده و را به تصویر میکشد و البته باید از ترجمه روان و خوب مترجم نیز قدردانی نمود.
کتابی بی نظیری چون شریعت عشق کم پیدا میشه، کتاب آموزنده و بسیار خوش قلم. کتابی که از احوالات مولانا و شمس تبریزی که ادغام شده در یک رمان که مربوط به خانوادهای سرد و یکنواخت هست. چهل قانونی که بسیار آموزنده و ارزشمند است برای هر کس که دوست دارد به معنای واقعی انسان باشد. البته کتاب جای بحث تو بعضی اعتقادات نویسنده داره اما به طور کلی اگه حواست باشه که از اعتقادات و عقاید خودت دور نشی خیلی نگران کننده نیست. به هر جهت پیشنهاد کنید به دوستان که کتاب رو بخوانند. با تشکر از کتابراه و تیم حرفه ایشون
کتاب خوبیه در زمینه ی عشق، عرفان و تصوف. کتاب های زیادی در خصوص این موضوعات نوشته شده، اما نویسنده با ترتیب و ترکیبی که تو کتاب به کار برده به راحتی آدم رو غرق داستان می کنه و دیدگاه خواننده به داستان نزدیک میشه. من دوسال پیش نسخه ی چاپی این کتاب دست یکی از دوستانم بود یه خرده ازش خوندم و ادامه ندادم امّا، سعادتی که نصیبم شد این دفعه کتاب رو تا آخر خوندم و انشاالله به زودی از اول..کتاب خوبیه ترجمه ی عالی داره،
نویسنده قلم خوبی داره کتاب لذت بخشب هست اما واقعا جای بحث داره مثلا شمس در یکی از قانون هاش گفت ک دلی را نرنجانیم در حالی ک خودش دل کیمیا رو شکست با اینکه ب همه احوال آشنا بود یا اینکه سخنان سردش مردم رو گاهی آزرده میکرد میدونست اما میگفت من با نفس اونها بحث کردم نه با خودشون. یا اصلا چرا مولانا شاگرد دختر تربیت نمیکرد مگر نه اینکه زنان تربیت کننده نسل بعد هستن
کتاب فوقالعادهای هست. از خوندن این کتاب بسیار لذت بردم و حس بینظیری رو تجربه کردم. با روح انسان بازی میکنه و احساسی سرشار از امید و آرامش رو تجربه خواهی کرد. خوندن این کتاب رو به دوستانی که میخوان روی بعد معنوی و روحی خودشون کار کنند پیشنهاد میکنم. مخصوصا برای خودشناسی بسیار مفیده. شاد و تندرست باشید.
ای تو صلاح جانم بی تو چه در فسادم
ای پرده برفکنده تا مرده گشته زنده
وز نور رویت آمد عهد الست یادم» و سالها بعد در طرف دیگر کره زمین، در امریکا زنی که ویراستار یک انتشاراتی بود با خواندن رمانی در مورد آشنایی شمس و مولانا، «شمس» خود را در وجود نویسنده رمان میبیند و بقیه ماجرا...
باسپاس بسیار از مترجم عزیز، خانم نازنین جباریان به دلیل نثر شیوایشان.