خیلی خوب بود من که راستی راستی حرصم در اومد
این دفعه ایبی و جونا به دلیل سخت گیریهای پدر و مادرشان نیمه شب به درون آینه میروند آنها به داستان هانسل و گرتل میروند ایبی تصمیم میگیرد راه خانهی جادوگر را پیدا کند اما آنها باید تا شب منتظر بمانند اما ایبی به دلیل کمبود وقت مجبور میشود خودش راه را پیدا کند ایبی و جونا تصمیم میگیرند جواهرات جادوگر را بردارم و به هانسل و گرتل بدهند و از راهی که پیدا کردهاند به خانه برگردند هنگامی که ایبی و جونا به درون خانهی جادوگر برای دزدی میروند هانسل و گرتل به جای آنها به خانه میروند و.......
عالی و هیجان انگیز بود من واقعا دوست داشتم
پیشنهاد میکنم حتما بخونید پشیمون نمیشین
این دفعه ایبی و جونا به دلیل سخت گیریهای پدر و مادرشان نیمه شب به درون آینه میروند آنها به داستان هانسل و گرتل میروند ایبی تصمیم میگیرد راه خانهی جادوگر را پیدا کند اما آنها باید تا شب منتظر بمانند اما ایبی به دلیل کمبود وقت مجبور میشود خودش راه را پیدا کند ایبی و جونا تصمیم میگیرند جواهرات جادوگر را بردارم و به هانسل و گرتل بدهند و از راهی که پیدا کردهاند به خانه برگردند هنگامی که ایبی و جونا به درون خانهی جادوگر برای دزدی میروند هانسل و گرتل به جای آنها به خانه میروند و.......
عالی و هیجان انگیز بود من واقعا دوست داشتم
پیشنهاد میکنم حتما بخونید پشیمون نمیشین