نقد، بررسی و نظرات کتاب تیمارستان متروک - دن پابلوکی
4.7
154 رای
مرتبسازی: پیشفرض
این واقعا یک کتاب خیلی خوبی بود خیلی هیجان داشت خیلی عالی بود خیلی جوع خوبی داشت دیگه نمیدونم از چیش نگم کتاب جالبی بود من همش فکر میکردم تو کتابم همش میگفتم کار اینا ساختست 😱
ولی خوب دیگه نمیخوهم دروغ بگم من اینو هنوز تموم نکردم و حالا فصل یازدهم هستم خیلی واقعا استرس دارم بفهمم اخرش چی میشه 😲😫
ولی خوب دیگه نمیخوهم دروغ بگم من اینو هنوز تموم نکردم و حالا فصل یازدهم هستم خیلی واقعا استرس دارم بفهمم اخرش چی میشه 😲😫
درورد به همگی و کتابراه عزیز
بعنوان یک بزرگسال بخوام نظر واقعیمو عرض کنم
کتاب جالبی و تا حدودی عجیب بود
ترجمهی روان و واقعاً خوبی داشت
نویسنده فضای دلهرهآوری رو در یه سری فصلها ایجاد کرده بود که فصل به فصل هم تا حدودی بیشتر میشه ولی نه اونجوری که آدم بترسه اما هیجان خودشو داشت
برای نوجوانانی که به ژانر عجیب با فضای مهیج و تا حدودی دلهرهآور و ماوراءالطبیعه علاقمندن کتاب جالبی بود.
سپاس از کتابراه
بعنوان یک بزرگسال بخوام نظر واقعیمو عرض کنم
کتاب جالبی و تا حدودی عجیب بود
ترجمهی روان و واقعاً خوبی داشت
نویسنده فضای دلهرهآوری رو در یه سری فصلها ایجاد کرده بود که فصل به فصل هم تا حدودی بیشتر میشه ولی نه اونجوری که آدم بترسه اما هیجان خودشو داشت
برای نوجوانانی که به ژانر عجیب با فضای مهیج و تا حدودی دلهرهآور و ماوراءالطبیعه علاقمندن کتاب جالبی بود.
سپاس از کتابراه
به عنوان یک بزرگسال، همچنان علاقمند به خوندن کتابهای نوجوانان هستم. به گمونم از تب هری پاتر در نوجوونی خودم شروع شد. اما نظر من: اون هیجانی رو که دوستان نوجوانم تجربه میکنند، برای من خیلی ملموس نبود. از لحاظ پیچش داستانی بد نبود، اما در توضیح علت وقایع ضعیف عمل کرد. در نهایت برای نوجوانهای عزیزی که هیجان و ترس و ماوراءالطبیعه موضوعات مورد علاقهشون هست، کتاب رو توصیه میکنم.
این کتاب یک کتاب ترسناک و معمایی بسیار مهیج بود واقعا لذت بردم. نقد کتاب: داستان در مورد پسری است که در یک روستا با اتفاقات ترسناک مواجه میشود. این پسر که نیل نام دارد بعد از مدتی با معمای قتل یک دختر رو به رو میشود وبا خواهرش در صدد حل آن برمی آیند و در نهایت موفق میشوند. در آخر روح دختر انتقامش را از قاتلش میگیرد و نیل و خواهرش به خانه شان برمی گردند.
یه داستان ضعیف وخسته کننده. نویسنده مثلا خواسته ترس وهیجان در داستان تزریق کنه اما نتیجه فقط یه سری جملات کسل کننده بی سروته شده. داستان حول چند بچه میگرده که بین مرز توهم و واقعیت گیر کردن ومدام فکر میکنن روح دیدن ولی فقط خیال میکنن. این داستان به درد افراد زیر دوازده سال میخوره. من هیچ ترس و هیجان وجذابیت در داستان ندیدم
اوه نفسگیر و دلهره آور و قشنگ
مخصوصا اونجا ک روح ربکا برای باز سازی سرگذشتش برای نیل و بری از انرژی برق مرکزی استفاده میکنه تا آنچه ک بر او گذشته رو روایت کنه و دیگه اونجا ک وقتی نیل از آینه بغل ب پشت سر نگاه میکنه روح پدر ربکا رو میبینه ک پشت سر ماشین میدوئه و ربکا رو صدا میکنه. بسیار هیجان انگیز و میخکوب کننده.
مخصوصا اونجا ک روح ربکا برای باز سازی سرگذشتش برای نیل و بری از انرژی برق مرکزی استفاده میکنه تا آنچه ک بر او گذشته رو روایت کنه و دیگه اونجا ک وقتی نیل از آینه بغل ب پشت سر نگاه میکنه روح پدر ربکا رو میبینه ک پشت سر ماشین میدوئه و ربکا رو صدا میکنه. بسیار هیجان انگیز و میخکوب کننده.
با اینکه من نوجوان نیستم اما از داستان کتاب واقعا لذت بردم خیلی خوب میتونست دلهرهی داستان رو بهت القا کنه. شکلگیری داستان خیلی خوب بود. ولی قسمت انتهایی کتاب رو میشد یک جور دیگ رقم زد. از بخشی که پدر بچهها مباد و خاطرات ربکا رو میبینن میتونست به یه شکل دیگ روایت بشه و واقعیت اندی مشخص شه
پیشنهاد میکنم این کتاب رو خریداری و دریافت کنید اگر به قسمت اول کتاب اشارا داشته باشم جمله بندی هاش درست بود و اینکه وون صدای تق تق و صدای کفشی نفر امدن که هیچکس نمیبیندش بر گرفتا از احضار 1 از داستان اد و لورین هست. بخش دوم که پای نیل آسیب میبینه هم برگرفته از داستان همون اد و لورین هست اما اد گردنش آسیب دید و این کتاب واقعا عالی بود ممنون از کتاب عالی تون