نقد، بررسی و نظرات کتاب فرای زمین - فصل اول: زاده عشق - فرشته زمانی

به عنوان یه کنکوری توصیه میکنم اگه کنکوری هسین اصن کتابو دان نکنین من از وختی دان کردم درس مشق پر😶 جدیده نابه 👑🌸👌🍒🍉💃
با اینکه یه کم و کاستیای داش و اصن به جزئیات توجهی نشده بود مثلا از یه کاراکتر فقط رنگ چشماش و موهاشو میدونستیم و روزها همیجوری میگذره و جز به جز اون روز گفته نمیشه
و بضی سوالا برا من واضح نبود ینی آهیا با رقیب عشقی باباش و معشوقه مامانش ازدواش کرد🤔😐😄
با این حال متفاوت و خیلی خوبه میسی نویسندش❤️😊

سلام و احترام به نویسنده عزیز موضوع کتاب برای من جالب بود چون خیلی وقته که مردم عشق به خدا رو تو قلبشون کمتر کردن و با خوندن این کتاب آدم به فکر میره که منم باید از امروز یاد خدا رو تو قلبم بیشتر کنم ولی درباره کتاب باید با احترام بگم که نوشتارش ضعیف بود یعنی یه جایی عامیانه بود و یه جایی کتابی که یکم خوندن رو از تب و تاب مینداخت که امیدوارم تو جلد دوم اینجور نباشه تشکر از شما

با سلام خدمت نویسنده گرامی و خسته نباشید
از نظر من خیال پردازی شما برای دنبال کننده‌های داستان تخیلی خوبه، اما به طرز فجیعی برای تمام شدن داستان عجله دارید و بعضی جاها که میتونستید نبرد‌ها و قسمت‌ها رو بهتر توصیف کنید فقط رد شدید و خواننده با این نوع نوشتار نمیتونه حس تجسم خوبی با داستان داشته باشه
امیدوارم تو کتاب‌های بعدی چند تا کتاب تخیلی بخونید بعد بنویسید

کتاب خوبی بود ولی ایرادات زیادی داشت مخصوصا پرش زمانی، کل داستان فقط به فکر کردن شخصیتها به اتفاقات قبل پرداخته بود، عشق هیان به هلیا باور کردنی بود ولی عشقش به آهیا وپذیرش این عشق از طرف همه مخصوصا خود هلیا وآهیا غیر قابل باور بود و‌‌........ ایرادات دیگه‌ای هم داشت که نمیشه بازگو کرد، امیدوارم نویسنده‌ی عزیز برای اثار بعدیش کمی دقت، حوصله و وقت بیشتری بزارن 🌻🌻

سلام کتاب داستان بدی نداشت ولی نویسنده عزیز بهتره که سعی کنی کمی ماجرا‌های دیگه بهش اضافه کنی تا خم داستان زیبا تر بشه هم اینقدر زود جلو بله و بهتر اتفاق‌ها را کمتر در ذهن شخصیت به نمایش بگزاری و اینه کمی به داستانت از مردم شهر ما حرا‌ها آن‌ها بیشتر بگو تا اینقدر احساس نشه که انگار فقط ۴ نفر توی این سرزمین زندگی نمی‌کنم تا جمعیت بیشتر بشه و برای خواننده لذت بخش تر

داستان بسیار جذابی داشت.
موضوع و درونمایه بسیار زیبا بود.
اما چنتا ایراد کوچیک داشت.
اول اینکه فضاسازی‌ها خیلی خیلی مستقیم بودن، درحالی که میشد باتوصیفات زیبا این کار رو انجام داد.
دوم اینکه تمام داستان ادبی بود، درحالی که من فکر میکنم دیالوگهای آهیا باید عامیانه نوشته میشد. چون آهیا در زمین و در زمان حال بزرگ شده.
ولی تمام اینها، بخاطر موضوع جذابِ داستان، کمرنگ میشدن. من لذت بردم. 👌🏻

_همیشه آموخته‌ام در زندگی منتظر معجزه نباشم، بلکه خودم معجزه زندگی‌ام باشم! 💫
سلام وعرض ادب به خانم زمانی
اوج کتاب زاده‌ی عشق در وسط‌های داستان بود که برای من این قسمت جالب و دوست داشتنی بود و متاسفانه بعضی از جملات زیاد تکرار میشد مثلا این جمله (موهایش به رقص در می‌آمد) زیاد تکرار میشد ممنونم از شماخانم فرشته زمانی و ممنونم از کتابراه

این کتاب برای نوجوانان خوبه والبته ایرادی که داره اینه که اول کتاب تمام مدت رنگ چشم‌ها رو تکرار میکنه هی میگه چشم عسلی چشم یاقوتی و باز تکرار خیلی زیاد و اینکه همیشه لباس دکلته تنشون بود مجبور نبودید مدل لباس رو اینطور بگید وتمام مدت لبسها همه دکلته بود مدلش تغییر نکرد تا آخر کتاب در مورد خدا خوب گفته بود اما فقط همین فکر نمی‌کنم فصل دو رو بتونم شروع کنم

کتاب واقعا خوبی بود. در مورد تخیل نویسنده باید بگم که شاید یکم زیادی زیاد بود. درسته خب در کتاب‌های تخیلی نویسنده باید ته تخیلش رو بزاره اما انتظار نداشتم که اسم شخصیت‌های کتاب از کارتون‌ها و داستان‌های معروف گرفته بشه مثلا السا از کارتون معروف فروزن برداشت شده بود. یا مثلا دیانا از آن شرلی گرفته شده بود. خلاصه کتاب خوبی بود

واقعا داستان عالی داشت خیلیییی عالی. راجب آهیا بگم که خیلی راحت و سریع خودش و با اطراف وفق داد که یکم غیر طبیعی است و البته اینم بگم که بسیار زیبا بود. تیان یک فرمانده بسیار عالی بود که برای عشقش فداکاری کرد. من از اول داستان نسبت به هیان حس خوبی داشتم و واقعا همینطور بود شخصیت مورد علاقه‌ام هست. در کل داستان عالی و بی نظیر بود.

با اینکه این داستان یک داستان کودک و نوجوان حساب میشه به نظر من اما به خاطر اینکه دو ستاره کم دارم چون بیش از حد داستان کودکانه است
البته شاید به نظرم من اینجور باشه ولی به هر حال مجبور شدم دو ستاره کم کنم
امیدوارم داستان بعدی از این نویسنده بهتر باشه البته میخام فصل دوم هم این مجموعه رو بخونم تا بتونم بهتر قضاوت کنم متشکرم

با سلام!
من تازه به این برنامه اومدم. کتاب‌هایی با ژانر عاشقانه یا کتاب‌هایی هم که توی آن‌ها ماجراجویی وجود دارد، زیاد خوانده ام.
این کتاب از نظر نویسندگی شاید جای کار داشته باشه اما من واقعا ازش لذت بردم.
اوایل کتاب خیلی من رو جذب خودش نکرد بعد که از روی سرگرمی میخوندم و تقریبا به انتهای کتاب رسیدم خیلی خوشم اومد.
با تشکر❤

ایرادات: غلط املایی، سرعت زیاد داستان، کمی غیر منطقی بودن، بیش از اندازه به مسائل عاشقانه پرداختن، نپرداختن به توصیف جزئیات، قلم بدو نذاشتن وقت برای جذاب شدن داستان، بیش از اندازه ادبی و تغییر ناگهانی متن عامیانه به ادبی، کمی غیر قابل (درسته که تخیلی بود ولی کمی باید باور پذیر باشه)
وتنها خوبی که به ذهنم رسید موضوع جالبش بود.

عالی بود
خسته نباشید و خداقوت به نویسنده این کتاب میگم
بسیار آموزنده بود و ممنون که با این داستان توکل برخدا و نیکی و خوب بودن رو پررنگ کرده بودید
من بسیار لذت بردم و به همه عزیزان توصیه میکنم حتماً تا آخر بخونید من تا صبح خواندم و از خواندنش لذت بردم کتابی بود که نمیتونستم بذارم و فرداش بخونم و بااشتیاق تا صبح تمومش کردم 👏👏👏

درست است زاده عشق فرا زمینی
ولی ما انسان‌های زمینی فرا تر از آنیم که بتوانیم تصور کنیم
ما هرکدام زاده یک عشق هستیم
پس بیاید این عشق را از خالق عشق بخواهیم
ولی یادمان باشد عشق آسمانی جاودانه تر و زیباتر و پاک تر از عشق زمینی است
امیدوارم ثمره عشقتون به یکدیگر زیبا دلنشین باشه
پس حتما این کتاب رو بخونید
سبا 15 ساله از زمین عاشقان

سلام. در کل بد نبود. روی طرز لباس پوشیدن زیاد توجه کرده هر چند میتونست به جوانب دیگ توجه کنه و باعث جذابیت بیشتر داستان بشه. اخرای داستان رو دوست نداشتم چون همش منتظر بودم وقتی نویسنده داره ادامه میده یه اتفاق بیفته ولی هبری نبود همش شرح چیزایی بود ک ذهن خواننده خودش خودبخود پیش بینی میکنه و نیازی نبود نویسنده ادامه بده.

خیلی کتاب معمولی. وقتی نظراتو میخوندم توقع کتاب خیلی بهتری داشتم. هر 2 جلد این کتاب رو خوندم.
برای اینکه کتاب صفحات بیشتری داشته باشه داستان رو ابکی کرده بودن. موضوع خوبی بود اما پردازش خوبی نداشت و پر از تناقض بود. من خوشم نیومد. فقط برای اینکه دوست ندارم کتابی رو نصفه بخونم تا انتها خوندمش

به نظر من ۱- ریتم کتاب خیلی سریع پیش میرفت مثلاً توی یک سرزمین دیگه تورو بدون هیچ آشنایی مستقیم به قصر برده شده و بعد یک اتاق بهش دارن ۲- اختلاف زمانی زیادی داره مثلاً هیان وقتی عاشق هلیا بود ۲۰-۲۱ سالش بود و وقتی عاشق آهیا شد ۴۰-۴۱ سالش بود از نویسنده کتاب میخوام کتاب بعدی رو با صبر وحوصله بنویسد

نمی دانم به قول قدیمی‌ها هر کس از خانه قهر می‌کند می‌خواهد نویسنده شود و یاد داستانهای اخر شب مادر جانش می‌افتد و همان می‌شود دست پخت بی مزه همیشگی، یه دختر و یه پسری که به هم نمی‌رسند
به این دوستان عزیزی که زور می‌زنند چیزی ابکی بنویسند تا در صف نویسندگان قرار بگیرند توصیه می‌کنم بجای نوشتن، بیشتر بخوانند

کتاب خیلی خوبی بود و من وقتی این کتاب رو میخوندم می‌تونستم تصور کنم که دقیقا در اون واقعه‌ها چه عکس العملی‌هایی نشون میدن و این خودش خیلی خوب بود
اینکه نویسنده خیلی زود همه چیز رو تموم کرد باید یکم بیشتر به داستان رو طولانی تر میکرد
ولی در کل کتاب خوبی بود و خیلی ممنونم از نویسنده

من رمان‌های تخیلی زیادی خوندم خوب تقریبا همه شبیه به هم بودن الا یه چند مورد استثنا هم بود همونطور که دوستان گفتند نویسنده برای تمام کردن رمان عجله داشته و پرش‌های زمانی بیش از اندازه که داستان رو بی جذبه کرده
از دست‌اندرکاران برنامه خواهشمندم رمان‌هایی در این کیفیت نزارید
با تشکر

درود می‌فرستم بر نویسنده این کتاب داستان خیلی جالبی بود شب‌ها تا دیر وقت داشتم این کتاب می‌خوندم هر کتابی یه کم ضعف داره که این هم طبیعی هست اما درکل خوب بود تنها کاری که میتونم برای نویسنده این کتاب انجام بدم اینه که پنج ستاره بدم به افتخار هم وطن من موفقیت‌های بیشترت ببینیم

سلام
👤با احترام به نویسنده گرامی خانم فرشته زمانی
خواستم بگم کتابی نبود که به دل بشینه و تخیل نویسنده رو تحسین میکنم ولی کاش داستان به شکل سرسام اوری شروع نمیشد و نویسنده دقت و حوصله بیشتری می‌گذاشت و داستان رو به شکل ناگهانی به قصد سریع پایان دادن به کتاب پیش نمیبرد 🗣️

بی نظیر فوق العاده غرق میشی تو کتاب اصن.. بدون وقفه خوندم و تموم کردم.. عالی بود شخصیت‌ها شبیه شخصیت کارتون‌ها و افسانه‌هایی بودن ک قبلا خوندیم و دیدیم مثل مالفیسنت و جیاوون یا ملکه السا و قدرت یخی اون و غیره ولی خیلی خوب بود ❤🙏 ممنون از نویسنده و کتابراه.

اصلا جذاب نبود بدون هیچ جنگ و خونریزی و فقط با حرف تونستن شیطان بزرگ و نابود کنن 😈
و اینکه نویسنده فقط داستان و خلاصه کرده و وقتی به گذشته رسیده یهو شروع می‌کنه به باز کردن و جزییات و پر بال دادن به داستان که از نظر من کار درستی نبوده😒
ممنون از برنامه خوب کتاب راه

باسلام! ✨💎
اول از همه اینکه خسته نباشید میگم به نویسنده محترم 💫کتاب فانتزی وزیبایی بود 🎗️🍁توصیه میکنم خوندنش رو واسه کسایی که کتاب‌های فانتزی دوست دارن حتماً بخونن 🌾🍥
فقط سوالی برام پیش اومده هیان سنش چقدر بوده که هم عاشق هلیا شده هم عاشق آهیا 🤔😐😅🖐🏼

واقعا عالی بود
این رمان علاوه بر اینکه یک رمان عاشقانه س همه‌ی تلاشش رو هم می‌کنه که عشق واقعی به خدا رو در دل خواننده زنده کنه
من واقعا تحت تاثیر این رمان قرار گرفتم گرچه نمی‌توانم چیزی بگویم اما می‌توانم از نویسنده‌ی ان بی نهایت تشکر کنم. به خاطر خلق این اثر هنری زیبا

افتضاح بود اگه شیطان سرزمینو طلسم کرده چجور از امدن دختر خبر نداشته بعدشم خیلی رمانتیکش کردی دیگه مگه فیلم هندیه اه بانوی من با دو چشم قرمز موهایش در باد میرقصیدن و به یاد دو چشم عسلی برو هم رمان عاشقانتو بنویس خاهر من نزن تو کار رمان حماسی تخیلی

خوب بود ولی زیاد نتونستم با داستان ارتباط برقرار کنم...
ممنون از نویسنده خوب بود
ولی کاش جذاب ترش میکردین من خوشم اومد و هر ۱ صفحه که تموم شد دوست داشتم بازم بخونم... وقتی فصل اول تموم شد فصل دوم و خوندم زیاد ارتباط با فصل اول نداشت و این منو گمراه میکرد

ممنون از نویسنده‌ی محترم، با اینکه من عاشق داستان‌های تخیلی هستم وخودم هم قدرت تخیل بالایی دارم اما با احترام میتونم بگم فقط اوایل داستان را خوندم وواقعا نتونستم ادامه بدم، بهتر بود به جای عوض کردن موقعیت زمانی موقعیت مکانی تغییر می‌کرد این باور پذیر تر بود.

برای سرگرمی مطالعه این کتاب بدنیست اما کلمات و جملات تکراری زیاد داره داستان پختگی لازم رو نداره
اما اینکه اولین تجربه نویسندگی این بانوی گرامی است باعث تحسین است امیدوارم رمانهای بهتر وجذابتری درآینده از ایشون داشته باشم موفق و پاینده باشند

بنظر من کتاب بسیار جذابی بود و واقعا ازش لذت بردم؛ پیشنهاد میکنم بخوانید👌
اما یه مشکل هست که داستان رو غیرقابل باور میکنه! و اونم اینه یهویی ملکه به آهیا اعتماد میکنه انگار نه انگار اونو نمیشناسه، جوری بود انگار نویسنده میخواد داستان رو سریعتر تموم کنه!

سناریوی گفته شده عالی بود. خصوصا عشق به خدا؛ عشق انسانی؛ گذشت و محبت و.. از همه مهمتر در کمتر سناریوی حماسی- عاشقانه نقش اول یک زن است که به نظرم این موضوع بر جذابیت رمان اضافه می‌کند. گرچه توصیف تکراری کمی زیاد بود ولی در مجموع جالب بود.

تکرار زیاد داشت جمله‌های تکراریش اذیت میکرد یه نمونه‌اش، توصیف لباس شخصیتها که خیلی تاکید میکرد تو دکلته بودن لباس خانما؛ یا توصیف فضای قصر تکرار میشد
حتی رنگ چشم ملکه السا😐

خیلی زیبا بود از نذر درونی پر مفهوم بود عشق به خدا و صداقت و مهربانی و از خود گذشتگی رو خوب به تصویر کشیده بود. داستان تخیلی، فانتزی زیبایی بود. معنی کاملی از ایمان داشت. درست بود همه چیز زود پیش رفت ولی هیجان انگیز بود

این کتاب عالیه نگارش و لحن بیان کامل و عالی داره بعضی اوقات به جزئیاتی دقت شده که هوش و ذکاوت نویسنده و درایت اون رو نشون می‌ده بعضی صفحات به طوری مرموز هستند که آدم می‌خواد تا صبح کتاب بخونه ولی بفهمه کار کی بوده عالیه

سلام و خداقوت به نویسنده
نمیخوام توی ذوق شما بزنم ولی جا داره یکم بیشتر حوصله به خرج بدین موقع نوشتن رمان
همچنین در رمانتون زبان محاوره‌ای رو با معیار و حتی با فعل‌های تاریخی قاطی کرده بودین، به نظرم باید یکم بیشتر تسلط می‌داشتین

برای کسانی که به دنبال داستان‌های مهیج و تخیلی هستند و قوه تخیل خویی نیز برای تصور دارند مناسب بوده ولی در مقابل کتاب‌هایی که در قبل خوانده بودم ضعیف تر بود و توصیف‌هایی که شده بود گاها ناقص بودند و روند داستان خیلی سریع پیش میرفت

شخصیت اول داستان خیلی ناشیانه رفتار میکنه
شرط اول اینکه خواننده چیزی رو باور کنه، حتی داستان تخیلی رو باید موضوع پیوسته و با جزئیات باشه که این رمان این دو ویژگی رو نداره. انگار که همه چیز رو داره تیتر وار فقط میشماره...

همش از این بخش به اون بخش پرداخته میشد اونقدر گیج شدم که دیگه کلا نمیدونستم در مورد جی حرف میزنه
البته محاسنی هم داشت ایده خوب بود شخصیت‌ها رو خوب چیده بودند نام‌ها و داستان زیبایی داشت فقط یکم قلمشان نیاز به تلاش داره

راستش از نظر نویسنده یه خوبمون انگار همه یه شخصیتهایه داستان خیلی جذابن😁
و میخام بگم واقعا به دلم نشست و نتیجه گیریش خوب بود و متن هم آدمو جذب میکرد و از همه بیشتر هم هیان به دلم نشست ولی واقعا از رو اتفاقا پریدن و زود تمام شد

باورم نمی‌شود، چنین داستان زیبایی وافعا زیبا بود. بر خلاف بیشتر کتاب‌ها یک دختر قهرمان داستان بود، اسم‌هایی که در آن به کار رفته بودند بسیار زیبا بود، بسیار، آنقدر زیبا بود که هر دو جلد را در یک روز خانم باورم نمیشود، خیلی زیبا بود خیلی

خیلی خیلی کتاب فوق العاده‌ای بود واقعا عاشقش شدم و خودمو توی داستان تصور کردم آرزو میکنم نویسنده این کتاب رو ملاقات کنم که سوال‌های زیادی دارم از ایشان من این کتاب رو به همه پیشنهاد میکنم.
ساعت 03: 08 کتاب را تمام کردم. ❤

فقط میتونم بگم به عنوان یه نویسنده تازه کار سعی کردم از اشتباهات نویسنده درس بگیرم. کتاب فانتزی و عاشقانه نمیتونن زیاد با هم باشن مگه اینکه فانتزی با چاشنی عاشقانه. توصیه میکنم کتاب پریاموس رو بخونید و وقتتون رو هدر ندید واسه این کتاب

با تشکر از نویسنده عزیز
کتابی (البته اگر بشه اسمش رو کتاب گذاشت) از هر نظر ضعیف و سطحی در ژانر خودش که حتی ارزش هدر دادن وقت رو هم نداره.
ببشتر بدرد قصه‌های شب کودکان می‌خوره.
یک ستاره هم فقط برای وقتی که نویسنده صرف کرد دادم.

این کتاب بسیار عالی هست و انسان را به عشق خدا تشویق می‌کند و از قدرت بی نهایت خدا سخن می‌گوید و در کنار آن درس‌های بزرگی در باره زندگی به خواننده می‌دهد همچنین داستان عاشقانه جذاب و خواندنی است. بهتون پیشنهاد میکنم حتما بخونید

That's very interesting and funi عالیییی بود ممنون از نویسنده‌ی عزیز این داستان درست هست که خیالی است ولی در عین حال بسیار واقعی است من از خواندن این رومان نهایت استفاده و لذت رابرم. این کتاب را هم به شما دوستان پیشنهاد می‌دهم.
سپاس 🙏🏻👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻

فوق العاده عالی
از وقتی اینو دانلود کردم عاشق کتاب خوندن شدم منی که از کتاب متنفر و منزجر بودم تا نمیخوندم این کتابو انگار دلم تنگ میشد سریع اصن‌ی حس عاشق شدن داشتم ب این کتاب دور میشم از این کتاب ناراحتم فقط دوس دارم شب شه تا بخونمش
ممنون از کتابراااه

کتاب خوبی بود، اما! کمی مجهول ولی باید بگم که داستانش خوشم آمد.
از اینکه یک مرد عاشق زنی میشود، بعد با یک سلسله مشکلات به عشق خود نمی‌رسد، بعد عاشق دختر اون میشود با وجود فهمیدن از اینکه او کیست خوشم نیومد

من دو فصل این کتاب رو خوندم اما اون جوری که باید کتاب رو دوس نداشتم یه سری چیز‌ها اصلا با هم جور در نمیومد گرچه داستا افسانه‌ای وتخیلی بود ولی واقعا خیلی چیزها با هم جور در نمیومد واین برای خواننده آزار دهند بود