نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی زنی در آینه - ربکا جیمز
4.1
46 رای
مرتبسازی: پیشفرض
Ata
۱۴۰۳/۰۶/۱۹
00
متاسفانه قصه از یک ژانر معمایی، جنایی به آهستگی وارد یک فرم قصه عشقی روزمرگی شد، نصف اول داستان قرص و محکم بود ولی نویسنده در نیمه دوم وارد فضای دیگری شد و نقطه ضعف و فاجعه در سو قصد یک بچه پولدار شهری به جان راشل بود که پسر ساده دل و ژنده پوش روستایی مانند سوپر من او را نجات داد و با او ازدواج کرد، انگار که قصه رو دو نفر نوشته بودند. در دو دقیقه آخر نویسنده سعی کرد به فرم اولیه برگردد که این هم خیلی کلیشه و تکراری بود، در کل عناصر آیینه، بیرون آمدن زن از نقاشی، مرد بد و نجات توسط سوپرمن، شخصیت داشتن خانه قدیمی در انگلیس، پولدار شدن دختر، فرار از شهر شلوغ با تمام مزایا، غرق شدن در دریاچه و دیدن یک زن در آب و... باز این را به من ثابت کرد که اکثر نویسندهها به جای خلاقیت، آثاری که خواندهاند را نشخوار میکنند، البته از گذشتههای دور نویسنده خلاق هر از گاهی پیدا میشده، اکثرا همینه که هست.
داستان قشنگ بود ولی قشنگ تر ازون توصیف صحنهها و شخصیت پردازیا بود، شخصیتا قابل باور، هیچ شخصیت سیاه و سفیدی وجود نداشت، ادمای خاکستری که میشد با همشون همزاد پنداری کرد، سیاهترین نقش مال جادوگر بود که آخر داستان، مظلومیتشو نشون داد، و معصومترین نقش راشل بود که علیرغم فهمیدن واقعیت خونه رو نگه داشت خونهای که حقش نبود و خب تاوان باید میداد، دلم برای جاناتان سوخت، انگار بیشتر از همه اون عذاب کشید، و کنستانس و آلیس و دوست داشتم، ای کاش یه فیلمی از روش بسازن ولی با پایان قشنگ تر، تو داستان بعد یه عالمه مقدمه چینی خیلی زود همه چی تموم شد انگار نویسنده حوصله ش سر رفته بود و همه چی رو بهم ربط میداد ک تموم شه ، ولی
بازم دوسش داشتم تو اتوبوس وقتی میرفتم خونه گوشش میدادم و راه رو برام قابل تحمل میکرد
بازم دوسش داشتم تو اتوبوس وقتی میرفتم خونه گوشش میدادم و راه رو برام قابل تحمل میکرد