نقد، بررسی و نظرات کتاب کوری - ژوزه ساراماگو
4.4
114 رای
مرتبسازی: پیشفرض
مصطفی نصری پور
۱۴۰۳/۰۷/۰۲
10
کتاب از لحاظ محتوایی، نسبتا سنگین و پیچیده است. سرشار از کنایه، استعاره و تمثیل های عمیقی است. در این رمان اسمی از شهر محل وقوع این فاجعه یا آدم هایی که مورد حمله این حادثه قرار گرفته اند برده نشده، گویا نویسنده کتاب معتقد است این پیشامد می تواند در هر جایی و برای هر انسانی رخ دهد. اینکه در این کتاب، از علامات سجاوندی زیادی استفاده نشده، سبک نویسنده است و اتفاقا به دلیل همین سبک توانسته تحسین منتقدان را برانگیزد. این کتاب در آستانه قرن بیست و یکم نوشته شده است، درست در زمانی که جامعه آماده ورود به یک مرحله تازه از مدرن شدن و پیشرفت کردن بوده است. همچنین در این کتاب میبینیم که انسان های کنونی در شرایط سخت و ناچاری، خوی حیوانی و رذل به خود می گیرند و تحت این شرایط از هیچ فرهنگ، قانون و اخلاقی پیروی نمی کنند. البته در این میان افرادی هستند که از این قاعده مستثنی می باشند و سعی خود را برای سامان دادن به شرایط خواهند کرد. شاید مقصود نویسنده از داستان این باشد که انسان گاهی می تواند ببیند ولی نمی خواهد ببیند! دوگانگی کوری فیزیکی و کوری اخلاقی هم یکی از استعارات موجود است که تفاوت این دو به خوبی در این کتاب نمایان است.
کتاب بسیار جالبی بود و من با خواندن ان مانند این که خودم در آن لحظات در کنار انسانهای کور بودم و فشارهایی که آنها تحمل میکردند را با تمام وجود حس میکردم. انتخاب نام کوری برای کتاب میتواند به این معنی هم باشد که ما انسانها هم با وجود داشتن بینابی، اکثر اوقات مشکلات دیگران را درک نمیکنیم و هر کسی به فکر منافع و نجات خود میباشد و گاهی برای رسیدن به هدف دیگری را وسیله قرار میدهند