نقد، بررسی و نظرات کتاب در جستجو - نوید پوررمضان

بعضی‌ها واژه مزخرف رابه اشتباه مذخرف ویا بشکل مضخرف وحتی بصورت مظزخرف مینویسند این کتاب هم مزخرف مذخرف مضخرف..... بود. چون نویسنده شهیر!!!!؟؟؟؟ هنوز داره دنبال خیلی چیزها میگرده. اول اینکه این مامور آگاهی از ناکجا آباد پرت شده به یک ناکجا آباد دیگه این که نه درجه دار هستش نه کارمند آگاهی ونه افسر آگاهی فقط و فقط مامور آگاهی معرفی شده بعد هم در مواجهه با افراد مختلف همش دهنش قفله و ایضا ذهن نویسنده ظاهراً شخص اول داستان تو کل زندگیش پدر دستش را گرفته و برده در مهد کودک و دبستان و دبیرستان و دانشگاه ثبت نامش کرده و بعد از فارغ‌التحصیلی در رشته کامپیوتر اونو برده تو کلانتری محل و اسمش رو بعنوان مامور آگاهی توی کلانتری دم خونشون ثبت نام کرده واین کل داستان نویسنده هست و بعد هم یه مشت آسمون ریسمون
سرهم کرده ویه مشت پراکندگی ذهنی وکلی تناقض که ناشی از بهم ریختگی ذهنی نویسنده است.

«در جستجو» رمانی است از نوید پوررمضان که در سال ۱۳۹۸ توسط انتشارات آرنا منتشر شد. این اثر داستانی پلیسی، به زندگی افسر پلیسی به نام «بهمن کیان آرا» می پردازد که با پرونده قتل دختری جوان مواجه می شود و در تلاش است تا حقیقت را کشف کند. خلاصه داستان: بهمن کیان آرا، پلیس جوان و بی تجربه ای است که علاقه ای به کارش ندارد. او مأمور بررسی پرونده قتل دختری می شود که در ظاهر زندگی آرامی داشته و با کسی مشکلی نداشته است. در ادامه، با ناپدید شدن دختری دیگر، فشارها بر بهمن افزایش می یابد و او باید با چالش های جدیدی روبه رو شود. نقد و بررسی: نقاط قوت: موضوع جذاب: داستان با محوریت یک پرونده قتل و تلاش برای کشف حقیقت، می تواند برای علاقه مندان به ژانر پلیسی جذاب باشد. توصیف محیط: نویسنده توانسته است با توصیف های مناسب، فضای داستان را به خوبی به تصویر بکشد. نقاط ضعف: شخصیت پردازی: برخی از خوانندگان معتقدند که شخصیت ها به ویژه بهمن کیان آرا به خوبی توسعه نیافته اند و این می تواند ارتباط خواننده با داستان را دشوار کند. پیرنگ داستانی: برخی از منتقدان اشاره کرده اند که داستان در برخی بخش ها کند پیش می رود و ممکن است برای خواننده خسته کننده باشد. ویرایش و نگارش: برخی از نظرات حاکی از وجود مشکلاتی در ویرایش و نگارش کتاب است که می تواند تجربه خواندن را تحت تأثیر قرار دهد. جمع بندی: «در جستجو» با داستانی پلیسی و معمایی، می تواند برای علاقه مندان به این ژانر جذاب باشد. با این حال، برخی از مشکلات در شخصیت پردازی، پیرنگ داستانی و ویرایش ممکن است تجربه خواندن را تحت تأثیر قرار دهد.

نویسنده سعی کرده داستانی در ژانر پلیسی بنویسه ولی خیلی در این کار موفق نبوده، داستان‌های پلیسی باید معماهای زیادی رو در ذهن خواننده ایجاد کنه و اون رو مجبور به فکر کردن و حدس زدن کنه، چند قسمت از داستان باید مخاطب رو غافلگیر کنه. این کتاب متاسفانه هیچکدوم رو نداره و فقط یک داستان رو براتون تعریف میکنه و همینجور پیش میره. شخصیت پلیس قصه اصلا ویژگی‌های یک پلیس رو نداره. خیلی منطقی نیست، نمیتونه با خانواده‌های افراد گمشده و مظنونین خوب صحبت کنه و در کل داستان هم در حال فرار از رییسش هست. کلا شخصیت جذابی در این قصه وجود نداره و اتفاق آنچنان مهیج و جالب توجهی هم پیش نمیاد. گم شدن دختر دوم هم که یعنی قرار بود یکجور رد گم کنی باشه، به نظرم کار رو ضعیفتر کرده بود. غلطهای املایی زیاد، استفاده از ترکیبات نامانوس و طولانی، ساختار اشتباه جملات و... همه از کیفیت کار کم کرده بودند. پیشنهاد نمیکنم وقتتون رو هدر بدید و این کتاب رو بخونید.

داستان «در جستجو» به ماجرای قتل دو دختر جوان از زاویه‌ی دید مأمور بررسی پرونده می‌پردازه. از نظر تکنیکی باید این کار رو در دسته‌ی آثار جنایی [≈ مهیج، تریلر، پلیسی] قرار بدیم امّا نقاط ضعف بسیار زیاد اثر، مانع از این می‌شه که بتونیم به عنوان یه داستان خوب در این ژانر به خاطر بسپاریمش. غلط‌های املایی و انشایی، چرخش زمان فعل، دایره‌ی محدود لغات، تکرار اسامی، جمله‌بندی اشتباه، سِیر خطی ماجرا، لو رفتن داستان در بدو رویارویی پلیس و منشی، شخصیت‌های منفعل، عدم وجود دیالوگ‌های موثر، اصرار به پذیرش صحت یافته‌های بهمن، افعال و صحنه‌های تکراری، ارائه‌ی تصویر کلیشه‌ای و حتی ضعیف‌تر از کلیشه از پلیس و بسیاری از خطاهای ساختاری دیگه باعث ضعف ایده‌ی خام -که ایده‌ی بدی نبوده- شدند. پایان داستان به گذشته‌ای که از شخصیت‌ها ترسیم کرده بود می‌اومد امّا نکته این‌جاست که خودِ اون گذشته کاملا بی ربط و نابه‌جاست! درمورد مشاغلی که مستقیم با جان انسان‌ در ارتباطه، اجبار خانواده نمی‌تونه نقشی داشته باشه؛ اگه آدمی انقدر ترسو باشه که حتی جواب دادن به شماره‌های ناآشنا یا باز کردن سر صحبت با دیگران براش سخت باشه، اصلا پاش به دایره‌ی جرم آگاهی باز نمی‌شه؛ چه برسه به این که مسئول رسیدگی به همچین پرونده‌ای بشه. به نظرم بهتر بود نویسنده پیش از نگارش، تصورات خودشون از این شغل رو کنار می‌ذاشتن و تحقیق میدانی انجام می‌دادن

ممنونم از نویسنده که زحمت زیادی برای این کتاب کشیده و اون را نوشته البته چند تا ایراد هم داشت اما کتاب داستانی کارآگاهی و پلیسی خوبی بود اگر چند تا معما برای کنجکاوی خواننده تو داستان بود برای خواننده جذابتر به نظر میرسید پایان داستان هم یه جورایی سر و ته‌اش را هم آروده و اینکه حتما از روی این داستان اصلا روخوانی نشده چون غلط املایی زیاد داشت و جمله بندی‌های غلط و مبهم و بی‌معنی زیادی داشت و اینکه او یک مامور ساده بود نه کارآگاه که یخواد دنبال ردی از قتل بگرده و قاتل را پیدا کنه یعنی باید اولش به جای اینکه خودش را کارآگاه معرفی کنه به جای مامور ساده در کل مشکلات و ایراد‌های زیادی در داستان وجود داشت که امیدوارم که نویسنده با صرف وقت بیشتر و کار روی این داستان بتونه داستان‌های جنایی و معمایی و پلیسی بهتری را بنویسه تا خواننده‌های بیشتری را جذب کرده و عاشق و مشتاق خوندن اون کتاب و داستان بکنه و اینکه بسیار سپاسگزارم از نویسنده که این کتاب را رایگان در دسترس ما قرار داده تا با خوندن از آن لذت ببریم
ممنونیم کتابراه

داستان جالب بود، اما شخصت پردازی ضعیف بود، حداقل نباید یه مامور آگاهی اینقدر دست و پا چلفتی
و متزلزل باشه که از حرف زدن با دیگران دچار استرس بشه، به جای اینکه اونها دچار اضطراب بشن، بهمن مضطرب میشد
مورد جنگل برای گمراهی خواننده خوب بود اما ضعیف کارشده. و بعد پلیس برای کاری نمیکنه. موارد غیر منطقی داستان کم نیست. زن مورد تجاوز اگه نمی‌خواست حرف بزنه چرا اصلا به اداره پلیس اومد. فرهاد چطور اجازه داد پلیس وارد خونه‌اش بشه و به راحتی بتونه تهمینه دست و پا بسته رو پیدا کنه، و یا اول داستان اجازه داد در محل انتظار با پلیس حرف بزنه. گفتگوهای مهم خلاصه میشه و فقط توضیح داده میشه، بهمن چرا باید ناراحت بشه که سودابه اون رو غریبه می‌دونه.
یا اون معلم هم دانشگاهی تهمینه بوده یعنی تو همین شهر بودن اما گفته میشه اون معلم به خاطر زنش تو همین شهر مونده.
غلط املایی رو هم دوستان دیگه اشاره کردن

داستان کارآگاهی و پلیسی خوبی می‌شد اگر چند معما در داستان گنجانده می‌شد که برای خواننده جذاب شود و آخر داستان هم به اصطلاح انگار سر و ته‌اش را یه جور هم آورده بودن. و در صمن مشخص بود که این کتاب هیچ بازخوانی نشده بود چون کلمات املایی یک طرف و جمله بندی‌های اشتباه هم زیاد به چشم می‌خورد بطور مثال در جایی نوشته بود فرهاد می‌گه من دختر نکشتم در صورتی که باید می‌نوشت من آن دختر را نکشتم. از این جملات بی معنی زیاد داشت که از کیفیت داستان کاسته می‌شد. و در ضمن همش می‌گفت من به عنوان مامور. پس ایشون کارآگاه نبودن که رد قاتل را بگیرند یا باید خود را در داستان کارآگاه معرفی می‌کردند. در کل مشکلات زیاد داشت امیدوارم با صرف وقت بیشتر بهتر و تخصصی تر بتوانند داستان‌های پلیسی جالبی بنویسند تا خواننده‌ها را مشتاق خواندن نمایند. 🥰

کاش نویسنده بعد از نوشتن، لااقل یکبار داستان را می‌خواند و غلطهای اسمی و تکراری را رفع می‌کرد
داستان ۱۳۰ صفحه بود که حدود ۱۰۰ صفحه آن فقط مربوط به حسرتهای کارآگاه و استرسهای او بود و تازه از این به بعد یه کم معنا و مفهوم پیدا می‌کرد. چه دلیلی وجود دارد فردی با این همه استرس و روابط اجتماعی پایین و هوش ضعیف کارآگاه شود. معلوم بود نویسنده استعداد و مطالعه‌ای در ارتباط با داستان پردازی و نوشتن داستانهای جنایی ندارد فقط موضوعی مد نظرش بوده سعی کرده با کش و قوس دادن به مسائل کم اهمیت و جانبی برای طولانی کردن داستان در دو صفحه آخر تمام موضوع را یکجا بیان کند. امیدوارم در آینده با مطالعه بیشتر نویسنده کارهای بهتری از ایشان بخوانیم.

کتاب در جستجو نوشته‌ی نوید پوررمضان، داستان هیجان‌انگیز و خواندنی افسر پلیسی به اسم بهمن را روایت می‌کند که پرونده قتل دختر جوانی را به عهده گرفته و مشکلاتی سر راهش قرار می‌گیرد.
کتاب در جستجو قتل دختر مهربان و آرامی را به تصویر می‌کشد که با هیچ کس مشکلی نداشته و دارای زندگی آرامی بوده است. قاتل بعد از اینکه او را به قتل می‌رساند یادداشتی در کنارش می‌گذارد که این دختر تاوان داد.
حالا بهمن درگیر این موضوع است که قاتل چه کسی بوده و دختر مرتکب چه جرمی شده که جزایش مرگ است. آیا امکان دارد این پرونده قربانیان دیگری هم داشته باشد یا خیر؟ آیا قاتل می‌خواهد به صورت زنجیره‌وار شروع به انتقام‌گیری کند؟ یا...

موضوع اصلی خوب بود، جمله بندی ضعیف، تکرار مدام کلمات خصوصا نام بهمن، پریشانی و در جا زدن در گذشته شخصیت اصلی، عشق کور و رابطه کور و سوء استفاده کور آنهم دکتر روانشناسی که از حداقل شعور شغلی برخوردار نیست و به راحتی خودش رو در مظان اتهام قرار میده و در واقع خودش مورد سوء استفاده تهمینه قرار میگیره و در پایان انتقام کور بیمار روانی شکست عشقی خورده... و پلیس بی انگیزه مجبور به تصمیم خانواده... نویسنده محترم توجه به ویرایش و بازخوانی چندین باره متن داشته باشند. با آرزوی موفقیت

داستان خیلی از این زیباتر می‌تونست نوشته بشه. یه مامور آگاهی که قاعدتا باید آدم محکم و با اراده‌ای باشه تا به این درجه برسه که افسر یک پرونده‌ی قتل بشه، یک آدم سست و بی اراده معرفی میشه که بدون اجازه‌ی پدرش نمیتونه آب هم بخوره و الان هم در مقام یک کمیسر، آدمیه که در مواجه با کوچکترین موضوع استرس و سردرد میگیره. آخر داستان هم که نفهمیدیم چی شد تهمینه رو چرا بازداشت نکرد؟ اصلا اون قاتل بود یا نه؟ نویسنده‌ی عزیز هنوز باید کلاس‌های نویسندگی شرکت کنه..

تایپ افتضاح، جمله‌بندی‌های اشتباه، شخصیت (های) غیرقابل‌جذاب با کمترین بهره هوشی، عدم توجیه مناسب برای رفتار و اقدامات شخصیت‌های مختلف.
شما وقتی داستان جنایی می‌نویسی باید کارآگاه یا قاتلی رو در نظر بگیری که حساب‌شده رفتار می‌کنن تا ذهن خواننده هم درگیر بشه. نه اینکه خواننده فقط مات بمونه که چرا هیچ‌کس هیچ‌چیزی رو درک نمی‌کنه.
خط اصلی جذابیت کمی داشت که همون هم می‌شد به بهترین شکل ممکن پرداخت بشه ولی نویسنده موفق نبود. کتاب خوبی نیست و پیشنهاد نمی‌شه.

با سلام نویسنده داستان بایدبیشترروی موضوع و شخصیت اول داستان کارمیکردتایک داستان پلیسی جذابی میشد کار آگاه فردی بود مضطرب و همیشه استرس داشت و این باعث ناامنی خواننده میشدو معمولا درآخر هر داستانی نویسنده همه ابهامات را روشن، میکند ولی در این داستان اینجوری نبود مثلا زن مورد تجاوز قرار گرفته چه نقشی درداستان داشت؟ اگر تهمینه مقصر همه ماجراها بود پس چطور در خانه فرهاد دست و پاش بسته بود؟ ووووو نویسنده باید خوب کار کند تا موفق شود با تشکر از کتابراه

کتاب رمانی بود با موضوعی جالب و معماگونه و جنایی درباره‌ی قتل یک دختر آرام. ولی نویسنده قوی عمل نکرده و با تکرار و حاشیه پردازی‌های بی مورد مثلا درمورد حسرت‌های کارآگاهی که این پرونده‌ی قتل معمایی را برعهده گرفته، محتوا و معنا و مفهوم داستان را از بین برده و در پیشبرد داستان ضعیف عمل کرده.
برای نوشتن یک رمان خوب، فقط موضوع خوب کافی نیست، بلکه ادبیات و بیان کتاب است که معجزه میکند وگرنه برای خواننده خسته کننده و کسالت اور میشود.

سلام داستانی بود که حس بدی به ادم میداد وبعد درسته پلیسها هم انسانند ولی تعهدی دارند که هرگز نباید شکسته شود چطور یک قاتل رو بخاطر عشقی که قبلا بهش داشته رها میکنه این اصلا درست نیست هر کسی در هر سمت وشغلی باید به نحو احسن به ان عمل کند تا در روز قیامت در پیشگاه خدا وخلق خدا شرمنده نگردد داستانش جالب نبود امیدوارم نویسنده درمورد نوشتن داستانش سورژه‌های بهتر را جایگزین کند از کتابراه سپاسگزارم

حتی ارزش نظر دادن هم ندارد پر غلط املایی مثلا اسرار بجای اصرار توجیح به جای توجیه با تکرار اسم فاعل در یک جمله آنهم باصرف زمانهای مختلف و متضاد
مثلا بهمن رفت اتاق سرهنگ و بهمن استرس خواهد گرفت وبهمن فنجان به دست شک می‌کرد وبهمن پشت میز خوابش بردبعد بهمن می‌گوید وقتی رفت سراغ سربازراخواهد گرفت و...

داستان خوبی بود ولی نقد میکنم؛
۱) اول املا بعضی از کلمات اشتباه کار شده و چند بار تکرار شده
۲) دوم زیاد روی شخصیت‌های اصلی داستان اینکه از کجا و با چه درجه آمده (بهمن) کار نشده
۳) سوم نسبتا یکدست و بدون معما داستان بیان شده
۴) چهارم پلیس که دچار استرس باشه از اینکه با بقیه حرف بزنه، میخواد مسأله به این مهمی رو حل کنه؟؟

داستان موضوع خیلی قشنگ و ریشه داری داشت ولی خیلی جای کار داره و می‌شه به یه رمان جنایی زیبا تبدیلش کرد و حتما باید ویراستاری بشه، وبرداشت بنده این بود که نویسنده شم نویسندگی و قدرت تخیل خوبی داره ولی بی تجربه س. با سپاس از ایشون و به امید کارهای بهترشون در آینده!

غلط املایی هاش واقعا زیاد بود توی کل داستان شخصیت اصلی مدام دور خودش میچرخید ریشه داستان قوی بود ولی متاسفانه ریز جزئیات غلط انتخاب شده بود.. در کل داستان خوب بود ولی نیاز به یه ویرایش اساسی داره.. میتونه خیلی خیلی جذاب بشه

مقایسه کنید با آثار آگاتا کریستی واقعیت این هست که ژانر پلیسی زیاد تو مملکت ما نویسنده خوبی نداره اگر هم باشه تو شخصیت سازی ناموفق هستیم ساخت شخصیتهای معروفی چون پوآرو.، شرلوک هلمز کارساده ای نیست توسینمای ما فقط کمدی فروش میره و توکتاب های ما رمان عاشقانه

غلط املایی بسیار بود زمان فعل‌ها هم رعایت نشده بود درحالیکه قهرمان داستان در زمان حال داره روایت میشه، نویسنده یک فعل را زمان گذشته به کار میبرد، دیگری را حال. باید خودت حدس بزنی مقصود نویسنده چیه. خیلی بد بود.

داستان معمایی بود اما با این حال به ویراستاری اساسی نیازمند؛ کلمه بهمن بدون نیاز بار‌ها و بار‌ها تکرار شده، پر از اشکالات نگارشی و سرشار از غلط املایی. خیلی چیزای داستان با هم در تناقض هستنمثلا یه پلیس چرا باید انقدر چلمنگ باشه.

کتابش کلا خوبه اما اینکه به زندگی شخصی‌های داستان و خود داستان ارتباط خوبی وجود نداشت و از شخصیت داستان اصلا خوشم نیومد کسی که کارش رو از روی اجبار انجام میداد ماجراش خیلی جالب نبود

بی نظرم داستان جالبی داشت و خوب اما عالی نبود، غلط‌های املایی داشت و آخر داستان میشد بهتر، واضح تر و جذاب تر تموم بشه.
اما به هر حال جالب بود و ارزش خوندن داشت ممنون از نویسنده♥️😊

متاسفانه نوسنده بسار ناشی و تازه کار به نظر میاد این کتاب کلا از هر جهت خیلی ضعیف بود, داستان, شخصیت اصلی داستان, جمله بندیها و حتی از لحاظ املا افتضاح بود

من که از مطالعه این داستان لذت بردم واقعا خیلی خوب بود نیمفهمم چرا بعضی از دوستان یک ستاره دادند واقعا کتاب و داستان به این زیبای پنج ستاره و حداقل چهار ستاره لازم است.

افتضاح بود یعنی گاراگاه باشی انقد خنگ واحساساتی نوبره داستان در ابتدایی‌ترین حالت ممکن نوشته شده با غلط املایی فراوان واقعا بد بود حیف وقت که براش بزاری

بد نبود، یه چند تا ایراد داشت که یکش این بود مامور باید خیلی زرنگ باشه اما مامور این داستان دست پا چلفتی بود،
یکم هم اینه که خیلی طولش داده بودن.

موضوع داستان خوب بودولی غلط املایی زیاد داشت. ویرایش داستان ضعیف بود، اخر داستان هم میتونست بهتر تموم بشه با ارزوی موفقیت برای نویسنده محتزم

داستان جنایی خیلی ضعیفی بود چون کاراگاه ضعیف وکودن بود واز اواسط داستان میشد حدس زد قاتل چه کسی است، ولی بهمن وحتتی بازجو‌ها نمی‌فهمن

آرزوی موفقیت در آینده برای مولف. داستان پلیسی با یک مامور آماتور که دو پرونده مهم به او داده شده!!! اشتباهات نگارشی هم زیاد بود.

کتاب دارای داستان و نوشتار ضعیفی هست
نوع توصیف شخصیت‌ها دچار ابهام و مشکلِ امیدوارم در نگارش کتاب‌های بعد موفق باشید 💖

موضوع کتاب خیلی عالی بود اما غلط املایی و تکرار اسم‌ها به عنوان مثال سردردها و اضطراب‌ها خیلی زیاد بود درکل ممنون از نویسنده 🌼

بعضی از مکالمات با گفتار‌ها بسیار گنگ بودند خدایی بهمن رو زیاد از حد کم رو و خجالتی قلم داد کرده بود
اما تهش من به نتیجه خاصی نرسیدم

نوشتار داستان پر از ایرادهای زیادی بود همچنین نقش اول داستان اصلا به طور خوب معرفی نشد و ته داستان مثل شخصیت افراد داستان مجهول موند

داستان خوبی داره ولی نگارش و ویراستاری واقعا بد بود. خیلی جملاتو خود خواننده باید حدس بزنه که مقصود نگارنده چی هست

قشنگ بود انتهاش. ولی خب لازم نبود انقدر پلیسَ رو مضطرب و دست و پا چلفتی جا بیندازن. اتفاقی پرونده رو حل کرد

به‌نظرم‌کلیات‌داستان‌خوب‌بود
ولی‌اخرش‌نه.
اگه‌یه‌کمی‌بیشتر‌روی‌اخر‌قصه‌کار‌می‌شد‌خیلی‌بهتر‌بود.

باخسته نباشیدخدمت نویسنده عزیزعالی بود من که خیلی لذت بردم اصلا نمیتونستم حدس بزنم که کار تهمینس عالی بود ممنون

کتاب ضعیفی هست ساختار ناپایدار و سستی داره و هیچ گونه انسجامی در داستان به چشم نمیخوره

باتشکر از نویسنده‌ی محترم؛ داستان خوب تموم شده بود و پایانش جالب بود ولی میتونست بهتر از اینا باشه.

کتاب خوبی بود استفاده کردم ممنون از اینکه رایگان این محتوای عالی رو در اختیارمون قرار دادید.

جالب بود برای سرگرم‌شدن خوب بود ولی محتوای خاصی نداشت آخرش هم معلوم. نشد به وظیفه‌اش عمل کرد یا نه

خیلی وقت پیش خوندمش زیاد محتویاتش یادم نیس ولی اون موقع که می‌خوندم دوسش داشتم...

افتضاح
واقعا داستان آبکی و بی خاصیتی مثل این نخونده بودم
نه نگارش و نه نوع داستان اصلا جالب نبود

کتاب خوبی بود. هر چند زیاد فکر خواننده رو مشغول نمیکرد. و قابل پیش بینی بود.

بسیارزیبامفاهیم رابه تصویرمی کشیدویکپارچگی هرچه جلومیرفتم درمتن بیشترمیشد.

خیلی افتضاح پر از غلط املایی و بعضی جاها اسم کارکترها جابجا نوشت شده

افتضاح. ادبیات بسیار ضعیف. ویرایش فاجعه‌بار!! پر از غلط املایی و تایپی!

کتاب جالبی بود اما نقصهایی برای هم داشت ولی پیشنهاد میشه بخونید.